اناجیل همنوا، نگاهی به محتوا
بنابراین پرداختن به محتوای این سه انجیل اهمیت ویژهای دارد. از آنجا که برخی از مطالب در هر سه انجیل و برخی در دو انجیل تکرار شده است و نیز مطالبی وجود دارد که خاص یک انجیل است، در این نوشتار به همین سبک و سیاق چکیدهی محتوای این سه انجیل را مطرح میکنیم و سپس به ویژگیهای محتوایی هر یک از آنها میپردازیم. در واقع کتاب اعمال رسولان دنبالهی انجیل سوم و یا جلد دوم کتاب همان نویسنده است.
الف) اناجیل همنوا، مشترکات محتوایی
بسیاری از مطالب دربارهی زندگی و سخنان عیسی در سه انجیل همنوا تکرار شده است. این مطالب در واقع بخش عمدهی انجیل مرقس است که در دو انجیل دیگر نیز آمده است. بر همین اساس اکثر دانشمندان جدید میگویند انجیل مرقس یکی از منابع اصلی دو انجیل دیگر بوده است. گاهی از این مطالب مشترک در سه انجیل به سنت سه جانبه تعبیر میشود. (2) عناوین و چکیده مطالب این سنت سه جانبه به قرار زیر است:
مژده آمدن مسیح به وسیله یحیی.
یحیای تعمید دهنده ظهور میکند و آمدن قریبالوقوع مسیح را مژده میدهد (متی، 3: 1-12؛ مرقس، 1: 1-8؛ لوقا، 3: 1-18).
تعمید عیسی به دست یحیی و آغاز مأموریت عیسی.
عیسی را یحیی تعمید میدهد و صدایی از آسمان اعلام میکند که او پسر محبوب خداست و روحالقدس او را به بیابان میبرد تا مورد آزمایش قرار گیرد و به مدت چهل روز شیطان او را وسوسه میکند و او سرانجام بر شیطان پیروز میشود (متی، 3: 13-4: 11؛ مرقس، 1: 9-13؛ لوقا، 3: 21-22 و 4: 1-13).
موعظه و شفا در جلیل.
عیسی به ایالت جلیل میرود و فعالیت خود را آغاز میکند. او به کنیسهها میرود و مردم را موعظه میکند، معجزات زیادی انجام میدهد و عده زیادی شفا مییابند (متی، 4: 12-17 و 8: 1-4 و 14-17 و 23-34 و 9: 1-7؛ مرقس، 1: 14-15 و 2: 1-12 و 4: 35-41 و 5: 1-20؛ لوقا، 4: 14-15 و 5: 17-26 و 8: 22-39).
انتخاب حواریون.
عیسی دوازده حواری یا شاگرد خاص بر میگزیند. این دوازده نفر عبارتاند از: شمعون پطرس و برادرش اندریاس، یعقوب و یوحنا پسران زبدی، فیلیپس و برتولما، توما و متای باجگیر، شمعون غیور و یهودای اسخریوطی، یعقوب پسر حلفی و نفر دوازدهم در دو انجیل متی و مرقس تدّی است و در انجیل لوقا یهودا برادر یعقوب (متی، 10: 1-4؛ مرقس، 3: 13-19؛ لوقا، 6: 12-16). این امر موجب شده است تا برخی این مورد را از موارد تناقض انجیلها به حساب آورند، و البته برخی از مفسران مسیحی موارد اینگونه را چنین توجیه کردهاند که عیسی به برخی از حواریون نامهای جدیدی داده و همین سبب اختلاف برخی اسامی شده است.
مأموریت تبلیغی حواریون و توصیههای خاص عیسی برای تبلیغ.
عیسی حواریون را برای موعظه به مأموریت میفرستد و به آنان قدرت شفا دادن میدهد. او به آنان توصیه میکند همراه خود توشه برندارند و بیساز و برگ حرکت کنند، همچنین توصیههای اخلاقی دیگری به آنان میکند. انجیل متی مطلبی اضافه دارد و آن اینکه عیسی توصیه میکند که فقط به یهودیان توجه کنند و به دیگران کاری نداشته باشند (متی، 10: 5-15؛ مرقس، 6: 7-13؛ لوقا، 9: 1-6).
پیشگویی عیسی دربارهی جور و جفا به مسیحیان و بیان وظایف آنان.
عیسی به حواریون گوشزد میکند که آنان را مردم به دادگاهها تحویل میدهند و به آنان جور و جفا میرسانند. به آنان میگوید شما باید در چنین وضعیتی مانند مار هوشیار و مانند کبوتر بیآزار باشید. هرگاه دستگیر شدید نگران نباشید که چه بگویید چون روح خداوند از زبان شما سخن میگوید. در انجیل متی سخنان فوق بدون هیچ پیش زمینهای بیان شده است، اما در دو انجیل مرقس و لوقا عیسی تخریب معبد اورشلیم را پیشگویی میکند و حواریان سؤال میکنند که این امر چه زمانی رخ خواهد داد. عیسی پاسخ میدهد که قبل از آن این حوادث برای شما پیش خواهد آمد (متی، 10: 16-25؛ مرقس، 6: 7-13؛ لوقا، 9: 1-6).
اشکال به نقض حکم شنبه و پاسخ عیسی.
شاگردان عیسی در روز سبت [شنبه] از میان مزارع گندم میگذرند و برای سد جوع خوشهها را میچینند و میخورند. یهودیان فریسی به عیسی اعتراض میکنند که کار در روز شنبه حرام است. عیسی در جواب شواهدی از عهد قدیم میآورد که نشان میدهد چنین کاری در شنبه مجاز است. او میگوید شخصی که روبهروی شماست، یعنی پسر انسان، از معبد بزرگتر است و صاحب اختیار روز شنبه است. همچنین عیسی در روز شنبه بیماران را شفا میدهد و باز مورد اعتراض یهودیان واقع میشود. وی پاسخ میدهد که انجام کار نیک در روز شنبه جایز است. عیسی میگوید پسر انسان از معبد بزرگتر و صاحب اختیار روز شنبه نیز میباشد. در انجیل متی یک جمله اضافه است و آن اینکه در عهد قدیم آمده است که «رحمت میخواهم، نه قربانی»، اگر معنای این جمله را میفهمیدید اعتراض نمیکردید. در انجیل مرقس نیز این جمله است که «سبّت برای انسان به وجود آمده، نه انسان برای سبّت». یهودیان قانع نمیشوند و برای کشتن عیسی توطئه میچینند (متی، 12: 1-14؛ مرقس، 2: 23-3: 6؛ لوقا، 6: 1-11).
یهودیان میگویند عیسی به وسیلهی شیطان شفا میدهد.
عیسی عده زیادی را شفا میدهد و به تعبیر اناجیل دیو را از کسانی که دیو دارند خارج میکند. یهودیان فریسی عیسی را متهم میکنند که او به کمک رئیس شیاطین این کارها را انجام میدهد. عیسی پاسخ میدهد که چگونه شیطان علیه شیطان اقدام میکند. من به کمک روح خدا این اعمال را انجام میدهم و انکار آن کفری نابخشودنی است. در انجیل متی این جمله را اضافه دارد که سخن علیه پسر انسان آمرزیده میشود، اما سخن علیه روحالقدس آمرزیده نمیشود (متی، 12: 22-32؛ مرقس، 3: 20-30؛ لوقا، 11: 14-23).
یهودیان معجزه میخواهند.
کاتبان و فریسیان از روی آزمایش از عیسی معجزه میخواهند، اما عیسی آنان را رد میکند و میگوید معجزه آن است که پسر انسان مانند یونس سه شبانه روز در دل زمین خواهد ماند و به آنان میگوید شما حقیقت را میدانید (متی، 12: 38-42 و 16: 1-4؛ مرقس، 8: 11-12؛ لوقا، 11: 29-32).
بیاعتنایی عیسی به مادر و برادرانش و توجه به شاگردان.
عیسی در مجلسی مشغول صحبت است که به او خبر میدهند مادر و برادرانت بیرون در میخواهند با تو صحبت کنند. عیسی میگوید مادر و برادران من چه کسانی هستند؟ به شاگردان اشاره میکند و میگوید مادر و برادران من اینها هستند. هر کس از خدا اطاعت کند مادر و برادر من است (متی، 12: 46-50؛ مرقس، 3: 31-35، لوقا، 8: 19-21).
چه کسانی هدایتپذیرند.
عیسی با مَثَل برای مردم بیان میکند که چه کسانی هدایتپذیر نیستند و مَثَل را برای شاگردان تفسیر میکند. او همچنین مثلهای دیگری میآورد (متی، 13: 1-23 و 31-32؛ مرقس، 3: 31-35 و 4: 30-32؛ لوقا، 8-19).
شهادت یحیی.
یحیای تعمید دهنده به وسیله هیرودیس و با تأکید همسرش به شهادت میرسد (متی، 14: 1-12؛ مرقس، 6: 14-29؛ لوقا، 9: 7-9).
معجزهی غذا دادن به چند هزار نفر.
عیسی با پنج قرص نان و دو عدد ماهی به پنج هزار نفر غذا میدهد و چند سبد اضافه میآید (متی، 14: 13-21؛ مرقس، 6: 30-44؛ لوقا، 9: 10-17؛ همچنین یوحنا، 6: 1-14).
عیسی کیست؟
عیسی از شاگردان خود میپرسد که مردم مرا که میخوانند؟ جواب میدهند که یحیی یا الیاس یا یکی از پیامبران. عیسی میپرسد شما مرا که میدانید؟ شمعون پطرس پاسخ میدهد که تو مسیح هستی. دنبالهی مطلب در سه انجیل متفاوت است. در لوقا مطلب به همین جا ختم میشود. در متی و مرقس آمده است که عیسی دستور داد دربارهی مسیح بودن او چیزی به کسی نگویند. اما در متی در ادامه، مطلب مهمی آمده است. عیسی به شمعون میگوید خوشا به حال تو، چون این مطلب را پدر آسمانی بر تو مکشوف ساخته است و به تو میگویم که تو پطرس [صخره] هستی و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و مرگ بر آن چیره نمیشود و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم. آنچه را در زمین ممنوع خواهد شد و هرچه را که بر زمین جایز بدانی در آسمان جایز دانسته خواهد شد (متی، 16: 13-20؛ مرقس، 8: 27-30؛ لوقا، 9: 18-21).
پیشگویی شهادت خود و دستور به شهادتطلبی.
عیسی رنج و عذاب خود به وسیله سران یهود در اورشلیم و کشته و زنده شدن پس از سه روز را پیشگویی میکند. پس به شاگردان خود میگوید هر کس بخواهد از من اطاعت کند باید از جان خود دست بشوید و صلیب خود را بردارد و همراه من بیاید. در دو انجیل متی و مرقس آمده است که وقتی عیسی از رنج و کشته شدن خود خبر داد، پطرس گفت خدا نکند، هرگز برای شما چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد. عیسی به او میگوید: «دور شو ای شیطان، تو مانع راه من هستی و افکار تو انسانی است، نه خدایی» (متی، 16: 21-26؛ مرقس، 8: 31-37؛ لوقا، 9: 21-27).
مژده بازگشت مسیح.
عیسی پس از اینکه کشته شدن خود را پیشگویی میکند، ادامه میدهد که پسر انسان به زودی با جلال باز خواهد گشت و برخی از کسانی که اینجا ایستادهاند تا پادشاهی خدا را نبینند نخواهند مرد (متی، 16: 27-28؛ مرقس، 8: 38-9؛ لوقا، 9: 26-27).
مکاشفهی ملاقات با موسی و الیاس.
عیسی پطرس، یعقوب و یوحنا را برمیدارد و بالای کوهی میبرد. در آنجا شاگردان نظارهگرند که چهرهی عیسی نورانی میشود و موسی و الیاس با هم سخن میگویند. ابری بالای سر آنان ظاهر میشود و بر آنان سایه میافکند و از ابر صدایی میرسد که: «این است پسر عزیز من که از او خشنودم از او اطاعت کنید». عیسی به شاگردان میگوید تا من زنده هستم دربارهی این رؤیا به کسی چیزی نگویید. در دو انجیل متی و مرقس نکتهای اضافه آمده است و آن اینکه شاگردان از عیسی میپرسند مگر الیاس نباید قبل از مسیح بیاید؟ عیسی پاسخ میدهد که چرا، ولی او آمد و مردم با او هر چه خواستند کردند. شاگردان فهمیدند که مقصود او یحیی است (متی، 17: 1-13؛ مرقس، 9: 2-13؛ لوقا، 9: 28-36).
با ایمان قوی میتوان شفا داد.
کسی نزد عیسی میآید و میگوید پسر من دیوانه است و او را نزد شاگردان تو بردم و نتوانستند دیو را از او بیرون کنند. عیسی نهیب میزند و دیو را بیرون میکند و شاگردان را توبیخ میکند که چون ایمان شما ضعیف است نتوانستید دیو را بیرون کنید (متی، 18: 14-21؛ مرقس، 9: 14-29؛ لوقا، 9: 37-43).
پیشگویی کشته شدن و برخاستن از قبر.
عیسی برای بار دوم تسلیم شدن خود به وسیلهی مردم و کشته شدن و برخاستن در روز سوم را پیشگویی میکند و شاگردان غمگین میشوند. در انجیل لوقا به اختصار به این ماجرا اشاره و اضافه شده است که شاگردان مقصود عیسی را نفهمیدند و ترسیدند که سؤال کنند (متی، 17: 22-23؛ مرقس، 9: 30-32؛ لوقا، 9: 43-45).
فروتنان در ملکوت خدا جایگاه بالاتری دارند.
عیسی در جواب سؤال شاگردان که در ملکوت آسمان چه کسی بزرگتر است، پاسخ میدهد کسی که مانند کودکان شود و خود را فروتن سازد از همه بزرگتر است. اگر کسی کودکی را به نام من بپذیرد، مرا پذیرفته و هر که مرا بپذیرد فرستنده مرا پذیرفته است (متی، 18: 1-5؛ مرقس، 9: 33-37؛ لوقا، 9: 46-48).
مجازات شدید گمراه کردن مردم.
وای به حال کسی که باعث لغزش کودکی شود. وای به حال کسی که باعث گناهکاری شود. اگر دست یا پا یا چشم باعث میشود که انسانی به آتش ابدی دچار شود بهتر است آنها را کنده دور بیندازد و بدون آنها وارد حیات ابدی شود. در انجیل لوقا در این باره به اختصار سخن رفته و البته در ادامه بر بخشش گناهان دیگران و قدرت ایمان تأکید شده است (متی، 18: 6-9؛ مرقس، 9: 42-48؛ لوقا، 17: 1-2).
مانند کودکان شوید.
کودکان را برای تبریک نزد عیسی میآورند و شاگردان اعتراض میکنند. عیسی میگوید که ملکوت آسمان به این کودکان تعلق دارد و هر کس بخواهد وارد آن شود باید مانند کودکان آن را بپذیرد. پس مانع آنها نشوید. عیسی بر سر آنان دست میکشد و به آنان برکت میدهد (متی، 19: 13-15؛ مرقس، 10: 13-16؛ لوقا، 18: 15-17).
نیکو فقط خداست.
فردی ثروتمند نزد عیسی میآید و از او میپرسد ای استاد نیکو [در انجیل متی صفت نیکو نیامده است] چه کار نیکی انجام دهم تا حیات جاودانی را به دست آورم؟ عیسی جواب میدهد چرا به من نیکو میگویی در حالی که نیکو فقط خداست [در متی آمده که چرا دربارهی نیکی سؤال میکنی، در حالی که فقط یکی نیکو است].
چگونه میتوان رستگار شد.
اما برای به دست آوردن حیات جاودانی باید شریعت را مراعات کنی، یعنی از قتل، زنا، دزدی، شماتت و دروغ پرهیز کنی و پدر و مادر را احترام کنی و همسایه را مانند خود دوست بداری. مرد میگوید این احکام را مراعات کردهام غیر از اینها چه کاری باید انجام دهم. عیسی فرمود اگر میخواهی کامل باشی دارایی خود را به فقرا بده و بیا از من پیروی کن. این سخن برای مرد ثروتمند قابل قبول نبود. پس با دلی افسرده عیسی را ترک کرد.
کلید رستگاری پشت پا زدن به دنیاست و این برای ثروتمندان مشکل است.
عیسی رو به شاگردان گفت ورود افراد ثروتمند به ملکوت خدا بسیار مشکل است. شاگردان پرسیدند پس چه کسی میتواند نجات یابد؟ عیسی پاسخ داد برای انسان مشکل است، ولی برای خدا همه چیز ممکن است. اما شما که همه چیز خود را ترک کردهاید در روز قیامت بر دوازده کرسی خواهید نشست و بین مردم داوری خواهید کرد. بسیاری از کسانی که امروز اولاند آنجا آخر خواهند بود و بسیاری که امروز آخرند آنجا اول خواهند بود (متی، 19: 16-30؛ مرقس، 10: 17-31؛ لوقا، 18: 18-30).
پیشگویی کشته شدن و برخاستن از قبر.
عیسی در حالی که عازم اورشلیم بود برای بار سوم دستگیری و محاکمه شدن خود و زنده شدن پس از سه روز را پیشگویی میکند (متی، 20: 17-19؛ مرقس، 10: 32-34؛ لوقا، 18: 31-34).
عیسی سوار بر الاغ و با شکوه وارد اورشلیم میشود.
چون عیسی به اورشلیم نزدیک میشود به دو تن از شاگردان دستور میدهد که وارد روستایی شوند و الاغی و کرهاش را که در جایی خاص بسته شدهاند برای او بیاورند. پس عیسی سوار بر الاغی میشود و پیشگویی یکی از انبیا محقق میگردد (زکریا، 9: 9). پس او وارد اورشلیم میشود و از او استقبال با شکوهی انجام میگیرد. در انجیل متی آمده است عدهای پرسیدند این شخص کیست؟ و جمعیت پاسخ میدادند: این عیسای پیامبر است که از ناصره جلیل آمده است. در انجیل لوقا در دنباله، تخریب اورشلیم پیشگویی شده است (متی، 21: 1-10؛ مرقس، 11: 1-11؛ لوقا، 190: 28-40).
اخراج کاسبان از معبد.
عیسی وارد معبد بزرگ میشود و کسانی را که معبد را به محل داد و ستد تبدیل کرده بودند اخراج میکند و میگوید معبد جای عبادت است. او در معبد به تعلیم مردم میپردازد و کاهنان یهود از این کار راضی نیستند و با او مبارزه میکنند. انجیل متی این ماجرا را مفصلتر آورده است و به هر حال اختلافات جزئی در این باره بین سه انجیل وجود دارد (متی، 21: 12-17؛ مرقس، 11: 15-19؛ لوقا، 19: 45-48)
سؤال یهودیان از شأن عیسی و پاسخ او.
عیسی در معبد به تعلیم مردم میپردازد. کاهنان و بزرگان یهود از او میپرسند چه کسی به تو چنین اجازه و اختیاری داده است؟ عیسی میگوید برای اینکه به سؤال شما پاسخ دهم شما باید به سؤال من پاسخ دهید. آیا غسل تعمیدی که یحیی میداد از جانب خدا بود یا از جانب انسان؟ آنان در پاسخ درماندند چون اگر میگفتند از جانب خدا بود عیسی میپرسید پس چرا ایمان نیاوردید، و اگر میگفتند از جانب انسان بود از مردم میترسیدند چون مردم او را پیامبر میدانستند. پس گفتند نمیدانیم. عیسی فرمود من هم پاسخ سؤال را نمیدهم (متی، 21: 23-27؛ مرقس، 11: 27-33؛ لوقا، 20: 1-8).
عاقبت تکذیب کنندگان.
عیسی با مثل عاقبت کسانی را که فرستادگان خدا را رد کنند بیان میکند (متی، 21: 33-46؛ مرقس، 12: 1-12؛ لوقا، 20: 9-19).
مال قیصر را به قیصر دهید.
فریسیان نقشه میکشند که عیسی را به دام حکومت بیندازند. آنان با عدهای از طرفداران هیرودیس نزد عیسی میروند و به او میگویند از تو که انسان درست و مرد خدا هستی میپرسیم آیا درست است که به رومیان مالیات دهیم؟ عیسی که به نیرنگ آنان پی میبرد از آنان یک سکه میخواهد و میپرسد تصویر این سکه متعلق به کیست؟ آنان پاسخ میدهند «از قیصر»، عیسی میفرماید پس مال قیصر را به قیصر دهید و مال خدا را به خدا. فریسیان مبهوت میشوند و او را ترک میکنند (متی، 22: 15-22؛ مرقس، 12: 13-17؛ لوقا، 20: 20-26).
سؤال درباره معاد.
گروه یهودی صدوقیان که منکر رستاخیز مردگان بودند، نزد عیسی آمدند و گفتند که موسی گفته است اگر شخصی بدون اولاد بمیرد برادر او باید همسرش را به زنی بگیرد. حال اگر هفت برادر یکی پس از دیگری با این زن ازدواج کنند و بدون اولاد بمیرند در روز قیامت این زن همسر کدام خواهد بود؟ عیسی پاسخ داد انسان در روز قیامت مانند فرشتگان است و ازدواج نمیکند. اما اینکه شما منکر رستاخیز مردگان هستید، مگر نخواندهاید که خدا به موسی گفت من خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب هستم. خدا خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان است. مردم از پاسخ او مات و مبهوت شدند (متی، 22: 23-33؛ مرقس، 12: 18-27؛ لوقا، 20: 27-40).
دوست داشتن خدا و مردم بزرگترین حکم دین.
فریسیان، که با عقاید صدوقیان مخالف بودند، وقتی پاسخ عیسی را شنیدند، آمدند و از او پرسیدند بزرگترین حکم شریعت کدام است. عیسی گفت که بزرگترین حکم شریعت آن است که خداوند خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام عقل خود دوست بدار. دومین حکم که به اندازهی اولی مهم است این است که همسایه خود را به اندازهی خود دوست بدار. در این دو حکم کل تورات و کتب انبیا خلاصه میشود. در انجیل مرقس سؤال کننده یک فرد است و بعد از پاسخ عیسی، سخن او را تأیید میکند. در انجیل لوقا زمینهی این سخن متفاوت است. فردی دربارهی نجات و رستگاری میپرسد و عیسی در پاسخ او جواب بالا را میدهد (متی، 22: 34-40؛ مرقس، 12: 28-34؛ لوقا، 10: 25-28).
مؤمن اهل عمل است، نه سخن.
عیسی به مردم و شاگردان خود دربارهی اعمال ناپسند فریسیان و عالمان یهود تذکراتی میدهد و میگوید سخن آنان را بشنوید، ولی مانند آنان عمل نکنید. آنان اهل عمل نیستند و بیشتر دوست دارند مورد احترام باشند. ولی کسی در میان شما از همه بزرگتر است که خادم همه باشد (متی، 23: 1-12؛ مرقس، 12: 38-39؛ لوقا، 11: 43 و 46 و 20: 45-46).
فساد عالمان یهود.
عیسی ریاکاری و ظلم و ستم و فریبکاری فریسیان و عالمان یهود را محکوم میکند و اشتباهات آنان را که به ظاهر شریعت چسبیده و روح آن را که عدالت و محبت و رحمت است، رها کردهاند، گوشزد میکند (متی، 23: 13-28؛ مرقس، 12: 40؛ لوقا، 11: 39-42 و 44 و 52 و 20: 47).
پیشگویی تخریب معبد.
عیسی تخریب معبد اورشلیم و اینکه هیچ یک از بناهای آن باقی نمیماند را پیشگویی میکند (متیع 24: 1-2؛ مرقس، 13: 1-2؛ لوقا، 21: 5-6).
علایم زمان بازگشت مسیح.
شاگردان عیسی از او دربارهی نشانههای آمدن دوباره او میپرسند و او به آنان دربارهی جنگهایی که رخ میدهد و مسیحهای دروغینی که میآیند و قحطیها و بلایای طبیعی که رخ میدهد و شکنجه و آزاری که به آنان خواهد رسید، خبر میدهد. او به آنان توصیه میکند کسی نجات مییابد که تا آخر پایدار باشد (متی، 24: 3-14؛ مرقس، 13: 3-13؛ لوقا، 21: 7-19).
علایم آخرالزمان.
عیسی دربارهی حوادث وحشتناک آخرالزمان و وظایف مردم در آن زمان برای آنان سخن میگوید. پس از آنکه آن حوادث رخ داد آنگاه پسر انسان ظهور خواهد کرد (متی، 24: 15-31؛ مرقس، 13: 14-27؛ لوقا، 21: 20-28).
از زمان بازگشت مسیح کسی جز خدا خبر ندارد.
هیچ کس از وقت و ساعتی که پسر انسان میآید خبر ندارد، غیر از پدر [خدا]. پس باید آماده آمدن او باشید (متی، 24: 36-44؛ مرقس، 13: 32-37؛ لوقا، 17: 26-30 و 34-36).
توطئه یهودیان برای دستگیری عیسی.
سران کاهنان و مشایخ یهود دو روز قبل از عید فصح در قصر کاهن اعظم مشورت میکنند که چگونه عیسی را دستگیر کنند. آنان میگویند این کار نباید در روز عید صورت گیرد چون موجب شورش و بلوا میشود (متی، 26: 1-5؛ مرقس، 14: 1-2؛ لوقا، 22: 1-2).
خیانت یهودای اسخریوطی.
یهودای اسخریوطی نزد کاهنان میرود و توافق میکند که در مقابل سی پاره نقره، عیسی را تسلیم آنان کند. از آن به بعد در پی فرصت مناسب میماند (متی، 26: 14-16؛ مرقس، 14: 10-11؛ لوقا، 22: 3-6).
شام آخر.
در نخستین روز عید فطیر عیسی به شاگردان گفت که شام عید فصح را در منزل فلان شخص بخوریم. به هنگام شام عیسی به شاگردان گفت یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد و آن کسی است که پس از من دست خود را داخل کاسه خواهد کرد. برای او بهتر بود که هرگز به دنیا نیاید. یهودای اسخریوطی پرسید آیا من آن هستم؟ عیسی گفت همانطور است که میگویی. هنوز شام تمام نشده بود که عیسی نان را برداشت و پس از شکرگزاری آن را پاره کرد و به شاگردان داد و گفت بخورید این بدن من است. سپس پیاله را برداشت و پس از شکرگزاری به شاگردان داد و گفت بنوشید این خون من است که اجرای پیمان تازه را تأیید میکند و برای آمرزش گناهان بسیاری ریخته میشود (متی، 26: 17-30؛ مرقس، 14: 12-26؛ لوقا، 22: 7-20).
پیشگویی ترک کردن حواریان و حتی پطرس عیسی را.
عیسی میگوید امشب همهی شما مرا ترک میکنید، ما پس از اینکه دوباره زنده شویم قبل از شما به جلیل خواهیم رفت. پطرس میگوید من تو را ترک نمیکنم حتی اگر بمیرم، عیسی به او میگوید تو همین امشب قبل از اینکه خروس بانگ زند سه مرتبه خواهی گفت که مرا نمیشناسی. ولی پطرس همراه بقیه شاگردان تأکید میکنند که هرگز تو را ترک نمیکنیم.
در انجیل لوقا این ماجرا اندکی متفاوت آمده است. عیسی به پطرس میگوید که شیطان همه را میآزماید، اما من برای حفظ ایمان تو دعا کردهام. تو وقتی برگشتی باید برادرانت را استوار گردانی. پطرس میگوید من حاضرم با تو به زندان بیفتم و با تو بمیرم. عیسی میگوید امشب قبل از آنکه خروس بخواند سه بار خواهی گفت که مرا نمیشناسی (متی، 26: 31-35؛ مرقس، 14: 27-31؛ لوقا، 22: 31-34).
دعای عیسی در شب آخر.
عیسی و شاگردان در همان شب به محلی به نام جتسیمانی رفتید و عیسی از شاگردان خواست که دعا کنند و خود از آنان فاصله گرفت و به زمین افتاد و دعا کرد که خدایا اگر ممکن باشد این پیاله را از من بگذران. او نزد شاگردان بازگشت و آنان را در خواب یافت. به آنان گفت بیدار باشید و دعا کنید. روح مایل است، اما جسم ناتوان است. پس دوباره رفته دعا کرد ای پدر اگر حتماً باید این پیاله را بنوشم پس اراده تو انجام شود. چون نزد شاگردان بازگشت آنها را دوباره در خواب دید و برگشته دعاهای خود را تکرار کرد. او شاگردان را بیدار کرد و گفت برخیزید که خائن الآن میآید.
دستگیری عیسی.
در این وقت یهودای اسخریوطی به همراه عدهی زیادی از فرستادگان، کاهنان و مشایخ یهود که همگی مسلح بودند به آنجا رسیدند. یهودا نزد عیسی رفت و سلام کرد و او را بوسید (در انجیل لوقا اندکی تفاوت وجود دارد). پس عیسی را دستگیر کردند. یکی از شاگردان شمشیر کشید، به غلام کاهن اعظم زد و گوش او را برید، اما عیسی دستور داد شمشیر را غلاف کنند چون باید پیشگوییهای کتاب مقدس محقق شود (این جملهی آخر در مرقس نیست و در انجیل لوقا این جمله را اضافه دارد که عیسی گوش غلام را شفا بخشید). شاگردان عیسی همگی گریختند، اما پطرس از دور عیسی را دنبال کرد تا اینکه او را به خانهی کاهن اعظم بردند. در اینجا بود که سه بار نزد پطرس آمدند و از او پرسیدند که آیا تو هم شاگرد این مرد هستی و پطرس پاسخ میداد که او را نمیشناسم. در این هنگام خروس بانگ زد و پطرس سخن عیسی را به یاد آورد.
بازجویی از عیسی در شورای کاهنان یهود.
چون صبح شد عیسی را نزد شورای کاهنان آوردند و هر کس به او اتهامی زد، اما هیچ یک نمیتوانستند ادعای خود را ثابت کنند و عیسی ساکت بود. کاهن اعظم از عیسی پرسید آیا تو مسیح، پسر خدا هستی؟ عیسی جواب داد که همان است که میگویی. اما شما بدانید که بعد از این پسر انسان را خواهید دید که بر دست راست قادر مطلق نشسته است و بر ابرهای آسمان میآید. کاهن اعظم فریاد زد که کفر میگوید و همگی گفتند سزای او اعدام است.
پس آب دهان به او انداختند، به او سیلی زدند، و او را مسخره کردند (در انجیل لوقا تفاوتهای جزئی در نقل وجود دارد) (متی، 26: 36-75؛ مرقس، 14: 32-72؛ لوقا، 23: 39-62).
تحویل عیسی به فرماندار رومی و بازجویی فرماندار.
شورای کاهنان یهود تصمیم میگیرد که عیسی را به فرماندار رومی پیلاطس تحویل دهد. پیلاطس عیسی را بازجویی میکند و از او میپرسد که آیا تو پادشاه یهود هستی؟ عیسی پاسخ میدهد: همان است که میگویی (در لوقا آمده است «تو میگویی»). سران و کاهنان یهود اتهاماتی به عیسی وارد میکنند و عیسی سکوت میکند.
محکوم شدن عیسی تحت فشار یهودیان.
رسم فرماندار این بود که در ایام عید یک نفر را آزاد میکرد. او که میدانست عیسی جرمی ندارد، از مردم پرسید چه کسی را میخواهید که آزاد کنم؟ عیسی را یا یک شورشی دیگر به نام باراباس را؟
سران و کاهنان و به تحریک آنان مردم فریاد زدند باراباس را. پس پیلاطس اعلام کرد که این مرد بیگناه است و من از خون او بری هستم. یهودیان گفتند خون او به گردن ما باشد. پس دستور داد که عیسی را تازیانه زنند و تسلیم کنند (در انجیل لوقا پیلاطس تأکید بیشتر بر بیگناهی عیسی میکند؛ همچنین او را ابتدا به هیرودیس فرماندار منطقه جلیل تحویل میدهد و ابتدا هیرودیس از عیسی بازجویی میکند و او را به پیلاطس باز میگرداند) (متی، 27: 1-2 و 11-26؛ مرقس، 15: 1-15؛ لوقا، 23: 1-25).
به صلیب رفتن عیسی.
صلیب عیسی را بر دوش مردی به نام شمعون قیروانی میگذارند و او را مجبور به حمل آن میکنند. وقتی به محلی به نام جلجتا [= کاسه سر] میرسند، لباس او را بین خود تقسیم و او را به صلیب میخکوب میکنند. در دو طرف او دو راهزن را به صلیب میکشند. افرادی که میگذشتند به او دشنام میدادند و کاهنان و عالمان یهود به او طعنه میزدند و حتی راهزنانی که با او به صلیب کشیده شده بودند به او دشنام میدادند (در انجیل لوقا: یکی طعنه زد و دیگری مخالفت کرد و گفت این مرد بیگناه است و مسیح به او وعده نجات داد). از ظهر تا ساعت سه بعدازظهر تاریکی تمام زمین را فرا گرفت. نزدیک ساعت سه عیسی فریاد زد خدای من [ایلی]، خدای من، چرا مرا ترک کردی (در لوقا به جای این سخن آمده است «ای پدر، روح خود را به تو تسلیم میکنم»). در این لحظه عیسی فریادی زد و جان سپرد. پس پرده اندرون معبد پاره شد و زمینلرزه شدیدی رخ داد و… افسر رومی گفت در واقع این مرد پسر خدا بود (متی، 27: 32-56؛ مرقس، 1: 2-41؛ لوقا، 23: 26-49).
به خاک سپرده شدن عیسی.
غروب همان روز، که روز جمعه بود، مردی به نام یوسف یهودی که از اعضای شورای یهود و مردی درستکار بود و در شورا با اعدام عیسی مخالفت کرده بود (در متی «او از پیروان عیسی بود») نزد پیلاطس رفت، جسد عیسی را از او تحویل گرفت و در قبری که از سنگ تراشیده بود قرار داد و سنگ بزرگی جلوی آن غلطانید. دو تن از زنان پیرو عیسی یوسف را دنبال کردند و محل قبر را دیدند (متی، 27: 57-61؛ مرقس، 15: 32-47؛ لوقا، 23: 50-56).
برخاستن عیسی از قبر.
این زنان صبح روز یکشنبه سر قبر رفتند تا جسد عیسی را حنوط کنند. اما با کمال تعجب دیدند که سنگ در قبر به کناری رفته و قبر خالی است. آنان مردی روحانی (در متی «فرشته خداوند» و لوقا «دو مرد») را دیدند و او به آنان خبر داد عیسی که به دنبالش میگردید، همانطور که خودش گفته بود، زنده شده است. بروید و به شاگردانش (در مرقس «مخصوصاً پطرس») خبر دهید. آنان با ترس و شادمانی رفتند و در راه عیسی بر خود آنان (در مرقس «به یکی از آنان») ظاهر شد. (ظاهر شدن عیسی بر افرادی در لوقا با تفصیل بیشتر آمده و برخی از این افراد عیسی را که بر آنان ظاهر شده است نمیشناسند و به او میگویند «عیسی نزد همه مردم پیامبری قدرتمند بود»). سرانجام عیسی به حواریان ظاهر میشود و آنان را از اینکه سخنان کسانی را که او را دیدند باور نکردهاند توبیخ میکند. عیسی دستور میدهد که نزد همه امتها بروند و نزد آنها شهادت دهند (در متی، «مردم او را به نام پدر، پسر و روحالقدس تعمید دهید») (در متی «من تا انقضای عالم با شما هستم») (متی، 28: 1-10 و 16-20؛ مرقس، 16: 1-10 و 14-18؛ لوقا، 24: 1-49).
نظام الهیاتی سنت سه جانبه.
مسیح سنت سه جانبهی یک انسان است. در این سنت سخنی از الوهیت عیسی و ازلیت او نیست؛ (3) بلکه او صرفاً پیامبری از پیامبران خداست. (4) در این سنت عیسی برای خدا حریمی قائل است که هرگز اجازه نمیدهد کسی او را داخل این حریم نماید. وقتی کسی او را «نیکو» میخواند اعتراض میکند که نیکو فقط خداست. (5)
در این سنت بر رعایت دقیق شریعت به عنوان راه نجات تأکید شده است (6) و حضرت عیسی در مواردی افراط در شریعت و یا تحریف آن را تذکر میدهد. نمونهی آن وقتی است که یهودیان به عیسی اعتراض میکنند که چرا شاگردان تو در روز شنبه خوشههای گندم را چیدند، دانههای آن را خوردند و یا اینکه چرا تو در روز شنبه مردم را شفا میدهی (متی، 12: 1-14؛ مرقس، 2: 24-3: 6؛ لوقا، 6: 1-11). بنابراین کاملاً بجاست که مسیح سنت سه جانبه را پیامبر در سلسله انبیاء بنیاسرائیل، هر چند با مقامی بسیار بالا به حساب آوریم. این مسیح درست در مقابل مسیح انجیل چهارم و نامههای پولس قرار دارد. (7) در این سنت هرگز سخنی از سقوط انسان با گناه آدم نیست و انسان با عمل به دستورات دینی، حتی قبل از صلیب عیسی، میتوانسته که به نجات و رستگاری رسد و هرگز به منجی و عمل کفارهای او نیاز نداشته است.
ب) مطالب ویژهی متی و لوقا (Q)
مطالب نسبتاً زیادی دربارهی زندگی و سخنان عیسی در دو انجیل متی و لوقا آمده که در انجیل مرقس، و در نتیجه در سنت سه جانبه نیامده است. دانشمندان برای این مطالب منبعی فرض کرده نام آن را به آلمانی Quelle به معنای «منبع» گذاشتهاند و علامت اختصاری آن Q است. در میان این مطالب دو موضوع مهم وجود دارد که باید با تفصیل بیشتر به آنها بپردازیم. یکی «شجرهنامهی عیسی» و دیگری «تولد و کودکی عیسی» است که در دو انجیل مرقس و یوحنا هیچ سخنی دربارهی این دو موضوع نیامده است. پس از بیان این دو موضوع و اختلافات این دو انجیل در آنها، به مطالب ریز دیگر اشاره خواهیم کرد.
1. شجرهنامهی عیسی مسیح
شجرهنامه یا نسبنامهی حضرت عیسی در دو انجیل متی و لوقا آمده است. انجیل متی با این جمله آغاز میشود: «کتاب نسبنامهی عیسی مسیح بن داود بن ابراهیم». برخی مفسران مسیحی میگویند از این نظر در این عنوان اسم داود و ابراهیم آمده که وعده آمدن مسیح از نسل این دو نفر در عهد قدیم داده شده است. (8) برخی دیگر علت را این میدانند که مسیح از نسل ابراهیم و وارث شرعی حکومت داود است. (9)
نسبنامهی عیسی در انجیل متی اینگونه است: «ابراهیم اسحاق را آورد و اسحاق یعقوب را آورد و… ویسّا داود را آورد و داود سلیمان را از زن او اوریّا آورد و… و متّان یعقوب را آورد و یعقوب، یوسف شوهر مریم را آورد که عیسی مسمی به مسیح از او متولد شد. پس تمام طبقات از ابراهیم تا داود 14 طبقه است و از داود تا جلای بابل 14 طبقه و از جلای بابل تا مسیح 14 طبقه» (متی، 1: 2-17).
در انجیل لوقا دربارهی نسبنامهی عیسی چنین آمده است:
“و خود عیسی وقتی که شروع کرد قریب به سی ساله بود و حسب گمان خلق، پسر یوسف بن هالی، بن متاب،… بن ناتان، بن داود، بن یسّی… بن یعقوب، بن اسحاق، بن ابراهیم… بن سام بن نوح… بن شیث، بن آدم، بن الله (لوقا، 3: 23-38).”
سیر این دو نسبنامه عکس یکدیگر است. در لوقا این نسبنامه از عیسی شروع شده است و به عقب میرود و در متی برعکس آن است. تفاوت کلی دیگر این است که در متی اجداد عیسی تا ابراهیم ذکر شده ولی در لوقا تا آدم آمده است. اما نکتهی قابل توجه این است که هر دو نسبنامه در واقع نسبنامهی یوسف هستند و در هر دو کتاب تصریح شده است که یوسف پدر واقعی عیسی نبوده، بلکه شوهر مادر او بوده و او معجزهآسا و بدون پدر متولد شده است. پس این دو نسبنامه، در واقع نسبنامهی عیسی نیستند. همین نکته موجب شده است کسانی در غرب هر دو نسبنامه را مورد اعتراض و ایراد قرار دهند. اعتراض آنان این است که ذکر نسبنامه با تولد عیسی از باکره سازگاری ندارد. (10)
اشکال دیگری که در این رابطه مطرح شده این است که دو نسبنامه با هم سازگاری ندارد. این عدم سازگاری از دو جهت است، یکی از نظر تعداد افرادی که در سلسله نسب عیسی ذکر شده است و دیگری در عدد افراد آنها که با هم منطبق نیستند. (11) در جدول زیر تفاوت دو نسبنامه آشکار میشود:
***
همانطور که از جدول فوق پیداست تفاوتهای بسیار زیادی بین این دو نسبنامه وجود دارد، به گونهای که هرگز نمیتوان آنها را بر هم منطبق کرد. بین عیسی تا ابراهیم بنا بر نسبنامهی انجیل متی 41 نسل است، در حالی که در انجیل لوقا 56 نسل وجود دارد. اسامی پدران یوسف در متی هیچ شباهتی با اسامی آنها در لوقا ندارد و تنها از داود تا ابراهیم بر هم منطق میشود. پدر یوسف در متی یعقوب است و در لوقا هالی. در متی یوسف از طریق سلیمان به داود میرسد، در حالی که در لوقا از طریق ناتان به او میرسد.
مفسران مسیحی کوشیدهاند این مشکلات را حل کنند. آنان میگویند در واقع انجیل متی نسب حضرت عیسی را از طریق یوسف نجار به سلیمان و داود میرساند و دلیل این امر آن است که براساس شریعت یهود عیسی قانوناً فرزند یوسف است و بدین طریق میتواند وارث حکومت داود شود. سلسله نسب عیسی از طریق یوسف به سلیمان و از این طریق به داود میرسد. پس او قانوناً میتواند وارث تخت و تاج داود باشد، اما این نسبنامه در انجیل لوقا به گونهی دیگری است. در واقع در این انجیل نسب حضرت عیسی از طریق مریم به داود میرسد. در اینجا دیگر اسمی از سلیمان نیست و نسب مریم از طریق فرزند دیگر داود به نام ناتان به او میرسد، پس بنا بر انجیل متی عیسی شرعاً و قانوناً وارث داود است و بنابر انجیل لوقا عیسی از طریق مریم از نسل داود است و بدین طریق وعدههای عهد قدیم که مسیح را از نسل داود میشمارند محقق میشود. پس اینکه در این دو سلسله افرادی هستند که بر هم منطبق نمیشوند دلیلش روشن است. یکی سلسله نسب یوسف است و دیگری مریم.
اما دو مشکل باقی میماند. نخست اینکه اگر نسبنامهی انجیل لوقا در واقع نسبنامهی مریم است پس چرا میگویدا «یوسف بن هالی»؟ پاسخ این مفسران این است که هالی در واقع پدر زن یوسف است و در رسم یهود گاهی پدرزن را پدر فرد میخواندهاند. مشکل دوم این است که تعداد نسلهای این دو نسبنامه متفاوت است. در انجیل متی بین داود تا عیسی 28 نسل است؛ در حالی که در لوقا 43 نسل و این منطقی نیست. پاسخ مفسران این است که در انجیل متی برخی از نسلها به دلایلی حذف شدهاند. (12)
اما آیا این دو توجیه یا تفسیر قانع کنندهاند؟ آیا حذف برخی از نسلها در انجیل متی با آنچه در پایان نسبنامه آمده مبنی بر اینکه از ابراهیم تا داود و از او تا تبعید بابلی و از تبعید تا عیسی هر یک 14 نسل است جور در میآید؟
دربارهی اینکه نسبنامهی لوقا در واقع نسبنامه مریم است، با اینکه خلاف ظاهر لفظ است، چه دلیلی دارد؟ مفسری مسیحی چند دلیل آورده است. دلیل اول اینکه سلسله نسبهای یوسف آن است که در متی آمده و با آنچه در لوقا آمده متفاوت است. دوم اینکه سه باب اول انجیل لوقا در مقایسه با انجیل متی به مریم بیشتر توجه میکند تا یوسف. سوم اینکه دلیل نیامدن اسم مریم این است که در یهود وقتی سلسله نسب را شمردهاند نام زن را بسیار کم به کار میبردهاند. چهارم اینکه در انجیل متی نام پدر یوسف یعقوب است و در لوقا هالی. پس این دو با هم سازگار نیستند. پس دومی باید پدر زن باشد. (13) به نظر میرسد که این ادله تکرار اشکال باشد. در واقع این مفسر میگوید اگر اینگونه تفسیر نکنیم اشکال پیش میآید. شاید سخن این مفسر در ذیل نسبنامهی انجیل متی قابل قبولتر باشد که گفته شده به هر حال با اینکه اشکالاتی وجود دارد، اما کتاب مقدس معصوم است و مشکل از درک و فهم ماست که نمیتوانیم همهی حقایق موجود در کتاب را بفهمیم. (14)
2. تولد و کودکی عیسی
ماجرای تولد عیسی و حوادث قبل از آن تنها در دو انجیل، یعنی متی و لوقا آمده است و البته این دو منبع ماجرا را یکسان نقل نمیکنند. انجیل لوقا ماجرای بشارت را اینگونه نقل میکند:
“فرستندهی خدا جبرئیل، از جانب خداوند به شهر ناصره از استان جلیل نزد دختری به نام مریم، که عقد کرده فردی به نام یوسف، از خاندان داود بود ولی هنوز به خانه شوهر نرفته بود، فرستاده شد. فرشته پس از سلام، به مریم گفت ای کسی که مورد لطف خدا هستی و خداوند با تو هست مریم مقصود را ندانست و مضطرب شد. فرشته گفت: نترس! زیرا خدا به تو لطف کرده تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نامش را عیسی خواهی نهاد. او بزرگ خواهد بود به پسر خدا ملقب خواهد شد. خدا تخت پادشاهی جدش داود را به او عطا خواهد فرمود. او تا به ابد بر خاندان یعقوب فرمانروایی خواهد کرد.
مریم به فرشته گفت این چگونه ممکن است در حالی که من با مردی تماس نداشتهام. فرشته گفت روحالقدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. به این سبب آن نوزاد مقدس، پسر خدا نامیده خواهد شد. مریم گفت من کنیز خدا هستم، همانطور که تو گفتی بشود (لوقا، 1: 26-38).”
انجیل متی در این باره به اختصار سخن میگوید:
“مریم مادر عیسی که به عقد یوسف درآمده بود قبل از آنکه به خانهی شوهر برود به وسیله روحالقدس آبستن شد. یوسف که مرد درستکاری بود خواست مخفیانه از مریم جدا شود فرشته خداوند در خواب به او گفت مریم را به خانه ببر زیرا آنچه در رحم اوست از روحالقدس است. او پسری به دنیا خواهد آورد و تو نام او را «عیسی» خواهی نهاد. زیرا قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد داد. یوسف طبق دستور فرشتهی خداوند عمل نمود. پس پیشگویی اشعیای نبی محقق شد که: «باکرهای آبستن شده و پسری خواهد زایید که عمانوئیل (= خدا با ما) خوانده خواهد شد (اشعیا، 7: 14؛ متی، 1: 15-18).”
تفاوت این دو روایت، غیر از اینکه انجیل لوقا مفصلتر نقل کرده، این است که در انجیل متی سخنی از شهر ناصره و استان جلیل نیست و تنها انجیل لوقا به این نکته اشاره کرده است.
انجیل متی ماجرای تولد عیسی را اینگونه نقل میکند: یوسف مریم را به خانه آورد اما تا زمانی که پسر خود را به دنیا آورد با او همبستر نشد. چون کودک به دنیا آمد نام او را عیسی نهاد (متی، 1: 24-25). عیسی در زمان حکومت هیرودیس در بیت لحم یهودیه تولد یافت. پس از تولد او مجوسیانی از مشرق اورشلیم میآیند و میپرسند که «پادشاه نزد یهودیان کجاست ما طلوع ستاره او را دیده و برای پرستش او آمدهایم». هیرودیس پادشاه چون این سخن شنید مضطرب شد و از سران یهود دربارهی محل تولد مسیح موعود پرس و جو کرد. آنان با استناد به یک پیشگویی که در عهد قدیم آمده (میکاه، 5: 2) گفتند در بیت لحم یهودیه، هیرودیس محرمانه به یهودیان گفت به بیت لحم بروید و وقتی کودکی را یافتید به من خبر دهید تا او را پرستش کنم.
مجوسیان به دنبال ستاره حرکت کردند و چون ستاره روی خانهای متوقف شد وارد آن شدند، طفل را با مادرش یافتند او را پرستش کردند و به او هدایا تقدیم کردند. اما در خواب به آنان گفته شد که نزد هیرودیس باز نگردند. پس به وطن خود بازگشتند. فرشته خداوند در خواب به یوسف گفت «برخیز و کودک و مادرش را برداشته به مصر فرار کن زیرا هیرودیس میخواهد کودک را به قتل برساند. پس آنان به مصر فرار کرده و تا زمان مرگ هیرودیس در آنجا ماندند».
در این بین هیرودیس به قتلعام کودکان پسر دو ساله و کمتر در بیت لحم دست زد. اما چون او مرد، فرشته به یوسف گفت که هیرودیس مرد پس به سرزمین اسرائیل برگرد. یوسف چون شنید که پسر هیرودیس به جای پدر نشسته است ترسید که به یهودیه برود؛ پس به جلیل رفت و در شهری به نام ناصره سکنا گزید (متی، باب دوم). در این بین به این اشاره شد که قتلعام کودکان (ارمیا، 31: 15) و بازگشت مسیح از مصر (هوشع، 11: 1) در واقع تحقق پیشگوییهایی از عهد قدیم است. همچنین اشاره شده است که این را انبیا پیشگویی کردهاند که او ناصری خوانده خواهد شد و البه مفسران مسیحی میگویند این مورد در عهد قدیم یافت نمیشود. (15) و به همین دلیل بسیاری از مفسران گفتهاند که نویسنده انجیل اشاره به یک پیشگویی کرده است که در عهد قدیم مکتوب نیست. (16)
انجیل لوقا ماجرای تولد عیسی را اینگونه نقل میکند: در آن زمان امپراتور روم، اوغُسطُس، دستور سرشماری عمومی را صادر کرد و بنابراین همه باید به زادگاه خود میرفتند. یوسف همراه با مریم به زادگاه خود بیت لحم رفتند و هنگام اقامت در آن شهر طفل متولد شد. چون در مسافرخانه جا نبود او را در قنداق پیچیده در آخوری خوابانید. فرشتگان خداوند به چوپانانی که در اطراف شهر بودند ظاهر شدند و تولد منجی را مژده دادند. آنان طبق آدرسی که فرشتگان داده بودند آمدند و طفل را با مادرش یافتند. پس از یک هفته کودک را ختنه کردند و نام او را عیسی نهادند. سپس او را به معبد بردند و مطابق شریعت یهود مراسم خاصی را انجام دادند. فردی درستکاری به نام شمعون و زنی نبیه به نام حنا مطالبی را از روحالقدس درباره او دریافتند و او را تمجید کردند. یوسف، مریم و عیسی پس از انجام مراسم شرعی به شهر خود ناصرهی جلیل بازگشتند.
همانطور که پیداست در این دو نقل تفاوتها و یا اختلافاتی وجود دارد. در انجیل متی سخن از فرار به مصر است که در انجیل لوقا نیست. در انجیل لوقا سخن از سرشماری به عنوان علت مسافرت به بیت لحم است که در متی نیست. از انجیل متی بر میآید که وطن آنان ناصره نبوده، بلکه از ترس به ناصره رفتند، اما از انجیل لوقا بر میآید که پس از انجام مراسم دینی به وطن خود بازگشتند.
به هر حال برخی از نویسندگان جدید غربی این دو نقل را متضاد و ناسازگار میدانند. (17) به نظر میرسد سخن برخی از مفسران مسیحی که میگویند هر یک از دو انجیل برخی از حوادث را ذکر نکرده و دیگری ذکر کرده است، (18) برای حل مشکل کافی نباشد، چرا که این دو نقل به ظاهر ناسازگارند (19) و بنابراین به راهحل دیگری نیاز است.
3. مطالب جزئی دیگر متخذ از منبع (Q)
غیر از دو مطلب فوق مطالب کم اهمیتتر دیگری در متی و لوقا آمده که در مرقس نیامده است. این مطالب به قرار زیرند:
تبلیغ و شفا دادن در جلیل.
عیسی در ابتدای مأموریت هنگامی که به جلیل میرود در آن استان سیر میکند و در کنیسهها مژدهی پادشاهی خدا را اعلام میکند و بیماران را شفا میدهد و شهرت مییابد و عدهی زیادی به دنبال او حرکت میکنند (متی، 4: 23-25؛ لوقا، 6: 17-19).
خوشا به حال… در انجیل متی بابهای پنجم تا هفتم موعظهی بلندی از حضرت عیسی آمده که به موعظهی سر کوه معروف است. فرازهای متعددی از این موضع به صورت پراکنده در انجیل لوقا آمده است. در جملهی ابتدای این موعظه که با عبارت «خوشا به حال» آغاز میشود، از عاقبت خوش افرادی مانند آگاهان نسبت به فقر روحی خود، ماتمزدگان، فروتنان، شیفتگان نیکی و عدالت، رحم کنندگان، پاک دلان، صلحدهندگان و کسانی که در راه عدالت جفا میبینند، خبر داده شده است (متی، 5: 3-10، لوقا، 6: 20-23).
عفو مهمتر از قصاص.
در فقرهی دیگری از این موعظه آمده است با اینکه گفته شده که «چشم در عوض چشم و دندان به عوض دندان» اما من به شما میگویم که جواب بدی را با بدی ندهید و اگر کسی به یک طرف صورت تو سیلی زند طرف دیگر را هم به طرف او بگردان و… (متی، 5: 38-42؛ لوقا، 6: 29-30).
دعا برای دشمنان.
در فقرهی دیگر عیسی میگوید نباید تنها دوستان خود را دوست بدارید، بلکه باید دشمنان خود را نیز دوست بدارید و برای آنان دعا کنید (متی، 5: 43-48؛ لوقا، 6: 27-28 و 32-36).
آداب دعا.
در فقرهای دیگر حضرت روش و آداب دعا کردن را میآموزد و انسانها را از اموری مانند ریاکاری بر حذر میدارد (متی، 6: 5-14؛ لوقا، 11: 2-4).
ذخیره برای آخرت.
در فقرهای دیگر حضرت توصیه میکند که گنجهای خود را در زمین پنهان نکنید، بلکه در آسمان پنهان کنید که دست هیچ دزد و راهزنی به آن نمیرسد (متی، 12: 19-21؛ لوقا، 12: 33-34).
چشم ناسالم.
چراغ بدن چشم است و اگر چشم سالم نباشد همهی وجود در تاریکی خواهد بود (متی، 6: 22-23؛ لوقا، 11: 34-36).
اسارت دنیا.
انسان نباید اسیر مال باشد چون نمیتواند هم بندهی خدا باشد و هم بندهی مال. شما نباید نگران غذا و لباس باشید. شما باید در راه خدا بکوشید و خدا همه چیز به شما خواهد داد (متی، 6: 24-34؛ لوقا، 16-13 و 12: 42-31).
ایرادگیری بیجا از دیگران.
از دیگران ایراد نگیرید و اینگونه نباشید که چوب را در چشم خود نبینید و پر کاه را در چشم دیگران ببینید (متی، 7: 1-5؛ لوقا، 6: 37-38).
خواستن از خدا.
هرچه میخواهید از خدا بخواهید و اصرار ورزید و خدا به شما خواهد داد (متی، 7: 7-11؛ لوقا، 11: 9-13).
سختی مسیر سعادت.
از درِ تنگ وارد شوید، زیرا درِ وسیع به هلاکت منتهی میشود، اما در تنگ و دشوار که طرفداران آن کم است به حیات منتهی میگردد (متی، 7: 13-14؛ لوقا، 13: 24).
حذر از انبیای دروغین.
از انبیای دروغین که گرگهایی هستند در لباس میش و شما آنان را از اعمالشان میشناسید برحذر باشید. درخت نیکو میوه نیکور بار آورد و درخت بد میوه بد و درخت بد از میوهاش شناخته شود و باید بریده شود (متی، 7: 15-19؛ لوقا، 6: 43-44).
راه سعادت انجام خواستههای خدا.
کسی وارد ملکوت خدا میشود که ارادهی پدر آسمانی مرا انجام دهد، نه کسی که به من «خداوندا، خداوندا» گوید. در آن روز کسانی زیادی میگویند خداوندا آیا به نام تو نبوت نکردیم؟ آیا به نام تو معجزاتی انجام ندادیم و شفا ندادیم؟ من به آنان خواهم گفت دور شوید من شما را نمیشناسم (متی، 7: 21-23؛ لوقا، 13: 25-27).
عمل به سخنان عیسی.
کسی که به سخنان من عمل کند مانند کسی است که خانهی خود را بر سنگ میسازد که سیل بر آن زورآور نشود و کسی که سخنان مرا بشنود و عمل نکند مانند نادانی است که خانه بر شن سازد که سیل آن را ویران میسازد (متی، 7: 24-27؛ لوقا، 6: 47-49).
شفای غلام افسر رومی.
افسر رومی نزد عیسی میآید (در لوقا سران یهود را واسطه میکند) و از او میخواهد که غلام مفلوج و دردمندش را شفا دهد. افسر میگوید من لایق آن نیستم که به خانه من بیایی و عیسی آن غلام را شفا میدهد. عیسی میگوید ایمان این افسر را حتی در میان قوم اسرائیل ندیدهام (در متی در ادامه آمده است که بسیاری از بیرون قوم اسرائیل رستگار خواهند شد، اما بسیاری از بنیاسرائیل به هلاکت ابدی خواهند رسید) (متی، 8: 5-13؛ لوقا، 7: 1-10).
بیخانمان عیسی.
شخصی (در متی یکی از ملایمان یهود) به عیسی گفت هر جا بروی دنبال تو میآیم، عیسی گفت: «روبهان لانه و پرندگان آشیانه دارند و پسر انسان جایی برای آرمیدن ندارد».
دنبالهروی عیسی مهمتر از خاکسپاری پدر.
یکی از پیروان عیسی به او گفت اجازه دهید بروم پدر را به خاک بسپارم؛ عیسی جواب داد دنبال من بیا و بگذار مردگان خود را دفن کنند (متی، 8: 18-22؛ لوقا، 9: 57-62).
در راه تبلیغ دین از شهادت نترسید.
عیسی به شاگردان گفت آنچه را من اکنون در خفا به شما میگویم شما باید به صورت علنی اعلام کنید و از کسی نترسید. از کسانی که جسم را میکشند نترسید، بلکه از خدا بترسید که قادر است جسم و جان را بکشد. به هر حال جان همه به دست خداست. پس باید در برابر مردم این را اعلام کنید که از آن من هستید و به من ایمان دارید (متی، 10: 26-33؛ لوقا، 12: 2-9).
نیامدهام تا صلح بیاورم، بلکه شمشیر.
گمان نکنید که آمدهام تا صلح به زمین بیاورم، نیامدم که صلح بیاورم بلکه شمشیر. من آمدهام تا میان پسر و پدر و… اختلاف بیندازم. هر کس یکی از نزدیکان خود را بیش از من دوست بدارد از من نیست. هر کس صلیب خود را برندارد و به دنبال من نیاید از من نیست. هر کس به فکر زندگی خود باشد آن را از دست خواهد داد… (متی، 10: 34-39، لوقا، 12: 51-53، 14: 26-27).
سؤال یحیی دربارهی مسیح بودن عیسی.
یحیای تعمید دهنده دو تن از شاگردان خود را نزد عیسی میفرستد تا از او بپرسند که آیا او مسیح است یا اینکه باید منتظر دیگری باشند. عیسی که در همین بین افراد زیادی را شفا داده است، میگوید بروید آنچه را دیدید به یحیی بگویید. پس از رفتن شاگردان یحیی به مردم میگوید شما به این دلیل به بیابان نزد یحیی رفتید که او یک نبی و بلکه بزرگتر است. این یحیی همان کسی است که گفته شده است قبل از مسیح میآید. او همان الیاس است. اما مردم این زمان مطیع نیستند. به یحیی که زهد میورزد میگویند جن دارد و به پسر انسان که میخورد و مینوشد میگویند پر خور و میگسار است… (متی، 11: 1-19؛ لوقا، 7: 18-35).
عاقبت شهرهایی که ایمان نمیآورند.
عیسی دربارهی شهرهایی سخن میگوید که در آنها معجزات زیادی انجام داده بود. او آن شهرها را توبیخ میکند و دربارهی عاقبت بد آنها سخن میگوید (متی، 11: 20-24؛ لوقا، 10: 13-15).
رابطهی خدا با مسیح.
عیسی خداوند را سپاس میگوید که آنچه را از خردمندان مخفی داشته بر ساده دلان آشکار ساخته است. او میگوید پدر همه چیز را به من سپرده است و هیچ کس جز پدر، پسر را نمیشناسد و هیچ کس جز پسر و کسی که او بخواهد پدر را نمیشناسد (متی، 11: 25-28؛ لوقا، 10: 21-22).
اهمیت زبان.
درخت نیکو میوه نیکو میدهد و درخت بد میوه بد؛ انسان درست، سخن خوب میگوید و انسان شرور، سخن بد. چون زبان از دل سرچشمه میگیرد. در متی این جمله اضافه است که: همگان باید در روز داوری در برابر سخنان بیهودهی خود پاسخ دهند (متی، 12: 23-37؛ لوقا، 6: 43-45).
هدف عیسی هدایت همه هست.
عیسی با مثل بیان میکند که: برنامهی خدا این است که گمراهان را باز گرداند و پسر انسان برای همین آمده است پس کوچکان را حقیر نشمارید (متی، 18: 10-14؛ لوقا، 15: 3-7).
عیسی با مثل بیان میکند که پادشاهی خداوند مخصوص افرادی خاص نیست و چون خواص دعوت را نپذیرند دیگران مقام بهتری مییابند (متی، 22: 1-14؛ لوقا، 14: 15-24).
محکوم کردن ریاکاری عالمان یهود.
عیسی ریاکاری عالمان یهود را محکوم میکند. او آنان را به این متهم میسازد که از روی ریاکاری ظاهر دین را برجسته ساخته ولی آن را از محتوا تهی کردهاند (متی، 23: 29-39؛ لوقا، 11: 47-51).
مسئولیتشناسی.
عیسی با مثل مسئولیتهای انسانها و قوم اسرائیل و عواقب مسئولیتنشناسی را گوشزد میکند (متی، 24: 45-51؛ لوقا، 12: 41-48).
رستگاری تنها با تلاش حاصل میشود.
عیسی با مثل بیان میکند که در پادشاهی خداوند هر کس به اندازه تلاش و کوشش خود جایگاه و مقام میآورد. انسانها نباید با بهانههای مختلف از انجام وظیفه سرباز زنند (متی، 25: 14-30؛ لوقا، 19: 14-27).
ج) مطالب ویژهی متی و مرقس
مطالبی که در متی و مرقس آمده و در لوقا نیامده است چندان زیاد نیست و عمدهی آنها اهمیت زیادی ندارد، با این حال جا دارد به آنها اشاره شود:
تقدم آداب نیاکان بر احکام خدا.
فریسیان و عالمان یهود به عیسی اشکال میگیرند که چرا شاگردان تو آداب و سنن نیاکان را رعایت نمیکنند و برای مثال قبل از غذا دستهای خود را نمیشویند؟ عیسی پاسخ میدهد که اشکال شما هم این است که آداب و سنن خود را بر احکام خدا مقدم داشتهاید. برای مثال خدا از طریق موسی دستور داد که به پدر و مادر خود احترام بگذارید اما شما میگویید کسی که پولی را باید خرج پدر و مادر کند در راه خیر مصرف نماید دیگر نیازی نیست به آنها کمک کند و به این وسیله به آنان احترام بگذارد، شما ریاکارید (متی، 158: 1-7؛ مرقس، 7: 1-6).
کدام گناهان انسان را آلوده میسازند.
انسان با آنچه از راه دهان وارد بدن او میشود آلوده نمیشود، بلکه با آنچه از راه دهان او خارج میشود آلوده میگردد. چون آنچه وارد بدن میشود داخل معده شده و به مزبله میریزد، اما آنچه از دل خارج میگردد، مانند افکار پلید، قتل، زنا، فسق، دزدی، شهادت و افترا انسان را آلوده میسازد (متی، 15: 1-20؛ مرقس، 7: 1-23).
فقط بنیاسرائیل حتی در شفا.
زنی غیر اسرائیلی نزد عیسی میآید و از او میخواهد که دخترش را که دیو دارد شفا دهد. عیسی میگوید که من تنها برای گوسفندان گمشدهی خاندان اسرائیل آمدهام (این جمله در مرقس نیست) و درست نیست که نان اطفال را پیش سگان بیندازم. زن به پای عیسی میافتد و میگوید که زنان هم از خردهریز سفرهی ارباب استفاه میکنند. عیسی میگوید به سبب ایمان عظیم تو حاجتت برآورده شد. پس دختر شفا مییابد (متی، 15: 21-28؛ مرقس، 7: 24-30).
اطعام هزاران نفر با غذای کم.
عیسی با هفت قرص نان و چند ماهی کوچک بیش از چهار هزار نفر را غذا میدهد و از خردهریز اضافی هفت زنبیل جمع میکند (متی، 15: 32-39؛ مرقس، 8: 14-21).
ممنوع بودن طلاق.
برخی از فریسیان نزد عیسی میآیند از روی امتحان از او دربارهی جایز بودن طلاق میپرسند و عیسی پاسخ میدهد که خداوند از ابتدا انسان را زن و مرد آفرید و بنابراین زن و مرد یکی میشوند و نباید از هم جدا شوند. آنان میپرسند پس چرا موسی حکم به جواز داد؟ عیسی میگوید حکم موسی هم به سبب سنگدلی شما بود وگرنه حکم اولیه این نبود. اگر کسی به غیر از علت زنا زن خود را طلاق دهد و با زن دیگری ازدواج کند در واقع زنا کرده است (در ادامه در متی، حواریان به عیسی میگویند که پس بهتر است انسان ازدواج نکند).
جایگاه ازدواج.
در ادامهی فقرهی فوق ظاهر پاسخ عیسی این است همین طور است، ولی همه نمیتوانند که به این پایبند باشند. در اینجا سخن عیسی به گونهای است که حتی برخی برداشت کردهاند که انسان بهتر است خود را مقطوع النسل کند (متی، 19: 1-12؛ مرقس 10: 1-12).
تقرب به خداوند به میزان خدمت به خلق بستگی دارد.
مادر یعقوب و یوحنا، پسران زبدی، نزد عیسی میآید و از او میخواهد که دو فرزندش در پادشاهی خداوند در سمت راست و چپ عیسی بنشینند (در مرقس خود یعقوب و یوحنا تقاضا میکنند)؛ عیسی میگوید که این به دست خداست و خدا از قبل مشخص کرده است. سایر حواریان چون باخبر میشوند از دست آن دو میرنجند. عیسی به حواریان گفت در پادشاهی زمین حاکمان آقایی میکنند، اما در میان شما هرکه میخواهد بزرگ باشد باید خادم همه گردد و پسر انسان نیامده تا به او خدمت شود، بلکه تا خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد (متی، 20: 20-28؛ مرقس، 10: 34-45).
خشکاندن درخت انجیر بیمیوه.
حواریانی که گرسنه هستند به درخت انجیری میرسند، چون درخت میوه ندارد عیسی نفرین میکند و درخت خشک میشود حواریان تعجب میکنند و عیسی میگوید اگر ایمان داشته باشید میتوانید کارهای مهمتری انجام دهید (متی، 21: 18-22؛ مرقس 11: 12-14 و 20-24).
ریختن عطر گرانبها بر سر عیسی.
زنی شیشهی عطر گرانبهایی را بر سر عیسی میریزد و حواریان اعتراض میکنند که میشد با پول این عطر به فقرا کمک کرد. عیسی میگوید این زن کار خوبی کرد چون فقرا همیشه با شما هستند این زن با این عطر مرا برای تدفین آماده کرد (متی، 26: 6-13؛ مرقس، 14: 3-9).
مسخره شدن عیسی به وسیله سربازان رومی.
وقتی عیسی را دستگیر میکنند سربازان پیلاطس لباسی ارغوانی به او میپوشانند، تاجی از خار بر سر او میگذارند، او را مسخره میکنند، به او آب دهان میاندازند و او را کتک میزنند (متی، 27: 27-31؛ مرقس، 15: 16-20).
د) مطالب ویژهی مرقس و لوقا
مطالبی که تنها در این دو انجیل آمده باشد بسیار اندک و عبارت است از:
تعلیم و شفا در کفرناحوم.
عیسی در کفرناحوم مردم را تعلیم میدهد و دیو را از دیوانهای خارج میکند و مردم از تعالیم و عمل او شگفتزده میشوند (مرقس، 1: 21-27؛ لوقا، 4: 31-37).
سفر برای تبلیغ تعالیم.
عیسی به جای خلوتی میرود و چون شاگردان او را جستجو میکنند میگوید باید به اطراف سفر کنیم و تعالیم خود را به مردم برسانیم چون من برای همین آمدهام. پس عیسی در سراسر جلیل (در لوقا، یهودیه) میگردد و مردم را موعظه میکند (مرقس، 1: 35-39؛ لوقا، 4: 42-44).
علنی کردن تبلیغ.
عیسی بر علنی بودن تعالیم خود تأکید میکند. او میگوید هیچ چیز پنهانی نیست که آشکار نشود پس به تعالیم گوش فرا دهید و مواظب اعمال و رفتار خود باشید که حساب و کتاب دارد (مرقس، 4: 21-25؛ لوقا، 8: 16-18).
هر کس ضد ما نیست با ماست.
یوحنا به عیسی میگوید ما مردی را دیدیم که با ذکر نام تو دیوها را بیرون میکرد که از ما نبود سعی کردیم مانع او شویم عیسی گفت مانع او نشوید چون هر کس ضد ما نباشد با ماست (مرقس، 9: 38-41؛ لوقا، 9: 49-50).
رابطهی ارزش عمل و توان انسان.
عیسی و شاگردان در معبد نشسته بودند و مردم به صندوق معبد پول میریختند. ثروتمندان زیاد پول میریختند و پیر زنی فقیر مبلغ اندکی در صندوق انداخت. عیسی به شاگردان گفت او بیش از همه پول ریخت چون دیگران مازاد زندگی را ریختند و او همهی دارایی خود را ریخت (مرقس، 12: 41-44؛ لوقا، 21: 1-4).
صعود عیسی.
عیسی پس از اینکه از قبر برخاسته بود در روز آخر جلوی چشم مردم به عالم بالا برده شد. پیروان رفتند و تعالیم را همه جا اعلام کردند و در شادی عظیمی بودند (مرقس، 16: 19-20؛ لوقا، 24: 50-53).
ه) مطالب خاص انجیل متی (M)
برخی از مطالب تنها در انجیل متی آمده است که گفته میشود از منبع (M) گرفته شده است. این مطالب به قرار زیرند:
مجوسیان ستاره عیسی را دیدهاند.
در زمان حکومت هیرودیس و تولد عیسی مجوسیانی از مشرق میآیند و میگویند ما ستارهی پادشاه نوزاد یهود را دیدهایم و آمدهایم او را پرستش کنیم. هیرودیس به آنان میگوید که وقتی او را پیدا کردید او را به من معرفی کنید. اما آنان پس از اینکه او را یافتید، به او هدایایی تقدیم کردند و به راهنمایی فرشته خداوند بدون اینکه چیزی به هیرودیس بگویند به وطن خود بازگشتند (متی، 2: 1-12).
فرار به مصر.
یوسف به راهنمایی فرشته، عیسی و مادرش را به مصر میبرد. در آن زمان هیرودیس کودکان را قتلعام میکرد. وی پس از مرگ هیرودیس باز با راهنمایی فرشته بر میگردد، ولی از ترس پسر هیرودیس به استان جدید میرود و در ناصره سکنا میگزیند (متی، 2: 13-23).
موعظه روی کوه.
موعظه روی کوه به صورت منسجم تنها در انجیل متی آمده است (متی، بابهای 5 تا 8)، اما فرازهایی از آن در دو انجیل همنوای دیگر نیز به صورت پراکنده آمده است. مطالبی که تنها در این انجیل آمده به قرار زیر است:
تصدیق تورات و شریعت.
تأکید بر حجیت تورات و کتب انبیا و اینکه عیسی تنها برای به کمال رساندن آنها آمده است و اینکه همگان باید همهی احکام شریعت را رعایت کنند و تعلیم دهند (5: 17-20).
پرهیز از غضب و تأکید بر صلح.
از خشم و غضب بپرهیزید و به کسی حتی «ابله» و «احمق» نگویید و صلح و آشتی مقدم بر همه چیز است (5: 21-26).
نگاه به نامحرم.
شنیدهاید که گفته شده زنا نکنید، اما من میگویم حتی به نامحرم نگاه شهوتآلود نکنید، که این خود نوعی زناست (5: 27-30).
نهی از قسم خوردن.
شنیدهاید که گفته شده قسم دروغ نخورید، اما من میگویم قسم نخورید، بلکه سخن شما بلی یا خیر باشد (5: 33-37).
پرهیز از ریاکاری.
صدقه بدهید اما مخفیانه که هیچ کس متوجه آن نشود. خدا در این صورت شما را اجر میدهد (6: 1-4). هنگام روزه از روی ریا خود را افسرده نشان ندهید بلکه خود را تمیز و سرزنده نشان دهید تا نزد خدا اجر داشته باشید (6: 16-18).
شفای دو نابینا.
عیسی دو نفر نابینا و مردی لال را شفا میدهد (9: 27-34).
اهمیت هدایت مردم.
عیسی برای گمراهی مردم دلسوزی و وظیفهی هدایت را به حواریان گوشزد میکند (10: 35-28).
عیسی فردی را شفا میدهد.
عیسی پس از اینکه فردی را شفا میدهد جمعیت زیادی گرد او جمع میشوند. عیسی میگوید دربارهی او پیش کسی صحبت نکنند تا پیشگویی اشعیای نبی محقق شود که میگوید: این است بنده من که او را برگزیدهام (12: 15-21).
کار مسیح و کار شیطان.
عیسی با مثل کار مسیح و شیطان و پیروان این دو و عاقبت آنان را بیان میکند (13: 24-3 و 36-43).
حقیقت و ارزش پادشاهی خدا.
با چند مثل دیگر حقیقت پادشاهی آسمان و ارزش آن را بیان میکند (13: 44-52).
انتصاب پطرس به وسیله مسیح.
در دنبالهی مطلبی که در دو انجیل دیگر نیز آمده است و آن اینکه عیسی از حواریان میپرسد که شما مرا چه کسی میدانید و پطرس پاسخ میدهد، متن معروف پطرسی آمده که از آن وصی بودن پطرس برداشت شده است:
شمعون پطرس جواب داد: «تو مسیح پسر خدای زنده هستی»، آنگاه عیسی گفت: «ای شمعون پسر یونا، خوشا به یاد تو! چون تو این را از انسان نیاموختی بلکه پدر آسمانی من آن را بر تو مکشوف ساخته است و به تو میگویم که تو پطرس [کیفا (عبری) = صخره] هستی و من بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و نیروهای مرگ هرگز بر آن چیره نخواهد شد و کلیدهای پادشاهی آسمانی را به تو میدهم آنچه را تو در زمین منع کنی در آسمان ممنوع خواهد شد و هرچه را که بر زمین جایز بدانی در آسمان جایز دانسته خواهد شد (16: 16-19).
شفا دادن عدهای.
عیسی عده زیادی را شفا میدهد و آنان خدای اسرائیل را حمد میگویند (15: 29-31).
عیسی مالیات میدهد.
مأموران مالیات به پطرس میگویند که آیا استاد تو مالیات نمیپردازد؟ عیسی متوجه میشود و به پطرس میگوید من نباید مالیات بدهم چرا که صاحب خانه هستم، اما برای اینکه کسانی گمراه نشوند برو ماهی صید کن در دهان اولین ماهی سکهای میابی آن را برای مالیات من و خودت به آنان بده (17: 24-27).
برخورد با خطاکاران و نقش کلیسا.
اگر برادری به تو بدی کند اول با او به تنهایی صحبت کن اگر اثر نکرد پیش دو شاهد با او صحبت کن و اگر باز اثر نکرد موضوع را به اطلاع کلیسا برسان. اگر حاضر نشد به سخن کلیسا گوش فرا دهد با او مثل یک بیگانه رفتار کن (18: 15-17).
حلال و حرام به دست حواریان است.
بدانید که هرچه را شما [حواریان] در زمین حرام یا حلال کنید در آسمان همانگونه خواهد شد و هرگاه دو نفر یک دل از خدا چیزی بخواهند به او داده میشود و اگر سه نفر به نام من جمع شوند من با آنان خواهم بود (18: 18-20، مقایسه کنید با 16: 16-19).
بخشش خطا.
عیسی در جواب پطرس که میپرسد تا چند بار خطای برادر را باید بخشید آیا تا هفت بار؟ میگوید بلکه تا هفتاد بار. عیسی با مثلی بر عفو و بخشش همدیگر تأکید میکند و میگوید کسی که دیگران را عفو نکند خدا هم او را عفو نمیکند (18: 21-35).
خدا با فضل خود برخورد میکند.
عیسی با مثلی بیان میکند که در پادشاهی خداوند ممکن است با کسی با فضل برخورد شود نه با عدل و در این صورت کسی که با او با عدل برخورد شد حق اعتراض ندارد (20: 1-16).
مقام توبهکار.
عیسی با مثلی میفهماند که گناهکارانی که توبه میکنند و بر میگردند مقامی بالاتر از آنانی دارند که به ظاهر گناهکار نیستند، اما تسلیم حق نمیشوند (21: 28-32).
آمادگی برای روز موعود.
عیسی با مثلی بیان میکند که انسان عاقل خود را برای روز پادشاهی خداوند آماده میکند و زاد و توشه و ابزار لازم را فراهم مینماید (25: 1-13).
اعمال مسیح به هنگام بازگشت.
وقتی پسر انسان بیاید بین مردم داوری میکند و نیکان را از بدان جدا میسازد و به نیکان که به مردم خدمت کردهاند حیات ابدی میدهد. بدان را که نسبت به ضعیفان بیتوجهی کردهاند به هلاکت ابدی خواهد رسانید (25: 31-46).
پشیمانی یهودای اسخریوطی.
یهودای اسخریوطی که به ازاء دریافت سی سکه نقره به عیسی خیانت کرده بود پس از محکوم شدن عیسی پشیمان شد و سکهها را در معبد ریخت و خود را حلقآویز کرد. سران کاهنان گفتند که این پول خونبهاست و نمیتوان آن را به بیتالمال معبد ریخت پس با آن مزرعهای خریدند و وقف مقبرهی غریبان کردند. در ادامه آمده است که به همین دلیل آن مزرعه تا امروز «حقلالدم = خونبها» خوانده میشود. بدین ترتیب پیشگویی ارمیا در این باره محقق شد (27: 3-10؛ مقایسه کنید با اعمال، 1: 18-19).
گماشتن نگهبان بر قبر عیسی و شهادت نگهبانان.
سران کاهنان و فریسیان نزد پیلاطس میروند و از او میخواهند که نگهبانانی بر نزد قبر عیسی بگمارد، چرا که این فرد مدعی بود پس از سه روز برخواهد خاست و ممکن است پیروان او شبانه جنازه را بدزدند و شایعه کنند که او برخاسته است. پیلاطس چنین کرد و صبح روز سوم که عیسی برخاسته بود سربازان نگهبان ماجرا را به گوش سران کاهنان رساندند و سران کاهنان به آنان پول دادند که چنین شایعه کنند که ما خواب بودیم و پیروان عیسی جنازهی او را ربودند پس تا امروز همین در میان یهودیان شایع است (28: 62-66 و 28: 11-15).
و) مطالب خاص انجیل مرقس
مطالبی که تنها در انجیل مرقس آمده باشد بسیار اندک است:
شفا دادن عیسی.
عیسی عدهی زیادی را شفا میدهد و دیوان زیادی را از مردم خارج میکند و مردم برای لمس او ازدحام میکنند و دیوان به پای او میافتند پس عیسی از شاگردان قایقی میخواهد تا از مردم دور شود (مرقس، 3: 7-12).
محدودیت فهم انسانها.
در پادشاهی خداوند انسانها علت تحول امور را نمیدانند و خارج از احاطهی آنان است. این را عیسی با مثل میفهماند (مرقس، 4: 26-29).
عیسی افرادی را شفا میدهد.
عیسی مرد کر و لالی را شفا میدهد و از او میخواهد که در این باره به کسی چیزی نگوید، اما او هرچه میگوید مردم این امور را بیشتر پخش میکنند (7: 31-37). همچنین عیسی فرد نابینایی را شفا میدهد (8: 22-26).
ز) مطالب خاص انجیل لوقا (L)
دانشمندان جدید برای مطالبی که تنها در انجیل لوقا آمده است منبعی خاص در نظر گرفته و آن را «L» نامیدهاند. این مطالب بدین قرارند:
هدف و چگونگی نگارش این انجیل.
انجیل لوقا برخلاف دو انجیل همنوای دیگر مقدمهای دارد که در آن هدف از نگارش و حال و هوای زمان نگارش آمده است. نویسنده زندگی عیسی را برای فردی خاص و در زمانی نوشته است که عدهی زیادی زندگینامهی عیسی را نوشته بودند، او مدعی است که برای نگارش این زندگینامه تحقیق کرده است (لوقا، 1: 1-4).
مژدهی یحیا به زکریای سالخورده.
زکریا و همسرش الیزابت سالخورده هستند و فرزندی ندارند. فرشتهی خداوند به زکریا مژده فرزند میدهد، فرزندی بس بزرگ و مقرب پروردگار که هرگز لب به شراب نخواهد زد و… و چون زکریا نمیتواند باور کند خداوند او را برای مدتی لال میگرداند (لوقا، 1: 5-25).
مژدهی فرزند به مریم.
شش ماه بعد فرشته خداوند به مریم مژدهی تولد فرزندی را میدهد و چون باور چنین چیزی برای مریم که هنوز با مردی همبستر نشده، مشکل است پاسخ میشنود که هیچ چیز برای خدا محال نیست (لوقا، 1: 26-39).
اعلام تولد عیسی به چوپانان به وسیلهی فرشته.
هنگام تولد عیسی فرشتهای بر چوپانانی که اطراف شهر بودند ظاهر میشود و تولد نجات دهندهی قوم در شهر داود را به آنان بشارت میدهد. چوپانان مطابق آدرس و نشانهای که به آنان داده شده بود رفتند، او را یافتند و شهادت دادند (لوقا، 2: 8-20).
اجرای آداب شریعت پس از تولد عیسی.
یک هفته پس از تولد عیسی او را طبق شریعت یهود ختنه کردند و نام او را همانطور که فرشته گفته بود عیسی گذاشتند و پس از گذشتن ایام تطهیر او را به معبد تقدیم کردند (لوقا، 2: 21-24).
شناخت عیسای کوچک به وسیلهی برخی از مؤمنان.
وقتی کودک را به معبد میآورند یک مرد و زن درستکار او را میشناسند و به او احترام میگذارند (لوقا، 2: 25-38).
بازگشت به جلیل.
پس از انجام مراسم شرعی یوسف و مریم و کودک به شهر خود ناصرهی جلیل باز میگردند (لوقا، 2: 9).
علم و حکمت عیسای کودک.
عیسی در دوران کودکی سرشار از حکمت و لطف خدا با او بود. والدین او هر سال ایام عید فصح به اورشلیم میرفتند و عیسی را هنگامی که دوازده سال داشت به اورشلیم میبرند. او در معبد با عالمان یهود به گفتوگو مینشیند و همگان از دانش و هوش او مبهوت میشوند (لوقا، 2: 40-52).
معجزهی عیسی و پیامبر خوانده شدن او.
عیسی دست خود را روی تابوت پسر بیوهزنی میگذارد و او زنده میشود. مردم تعجب میکنند و میگویند پیامبر بزرگی در میان ما ظهور کرده است (لوقا، 7: 11-17).
عیسی پیامبر است و غیب میداند.
عیسی به خانهی یکی از فریسیان میرود و زنی بدکاره روغن به پای او میریزد و پای او را میبوسد. فردی فریسی با خود میگوید اگر واقعاً عیسی یک پیامبر بود میدانست که این زن بدکاره است. عیسی با مثل به آن فریسی حقیقت را میفهماند و به آن زن میگوید ایمان تو موجب شد گناهان تو آمرزیده شود (لوقا، 7: 182).
حمایت شفایافتگان از عیسی.
عدهای از زنان که عیسی آنان را شفا داده است از جمله مریم مجدلیه عیسی را همراهی و با اموال خود به او و شاگردانش کمک میکنند (لوقا، 8: 1-3).
اعزام حواریان برای تبلیغ و شفا.
عیسی هفتاد نفر را دو به دو پیشاپیش به شهرهایی میفرستد که میخواهد به آنجا سفر کند. او به آنان توصیه میکند پادشاهی خداوند را اعلام کنند و مردم را شفا دهند و خداوند توشهی آنان را میرساند و…. چون آن هفتاد نفر بازگشتند، به عیسی گفتند که با ذکر نام تو حتی دیوها تسلیم میشدند؛ عیسی میگوید من این قدرت را به شما دادهام و اسامی شما در عالم بالا ثبت شده است. من دیدم که شیطان از آسمان سقوط کرد (لوقا، 10: 1-12 و 17-20).
عشق به خدا و همنوع عامل نجات.
یکی از معلمان شریعت نزد عیسی میآید و میپرسد چه کنم که وارث حیات جاودانی شوم؟ عیسی میگوید در تورات چه نوشته شده است؟ پاسخ میدهد که نوشته است خدا را دوست بدار و همسایهات را محبت کن؛ عیسی میگوید همین را انجام بده. آن مرد میگوید همسایه من کیست؟ عیسی با بیان حکایتی میفهماند که همسایه ضرورتاً نباید همدین با آدم باشد. هر کس اصول انسانی را بیشتر رعایت کند به انسان نزدیکتر است (لوقا، 10: 25-37).
شنیدن سخنان عیسی بهترین عمل است.
زنی عیسی و شاگردان او را به خانه دعوت میکند و در حالی که او سخت مشغول پذیرایی است خواهر او پای سخنان عیسی نشسته است. زن به عیسی میگوید که چرا به خواهرم نمیگویی که مرا کمک کند و عیسی پاسخ میدهد که کار خواهرش بهترین است (لوقا، 10: 38-42).
در رستگاری عمل مهم است نه نسب.
عیسی مشغول سخنرانی است و زنی به او میگوید خوشا به حال کسی که تو را زایید و شیر داد. عیسی میگوید خیر، خوشا به حال کسی که کلام خدا را بشنود و به آن عمل کند (لوقا، 11: 27-28).
آمادگی برای آمدن مسیح.
برای آمدن پسرِ انسان خود را کاملاً آماده کنید و در این راه با تمام وجود تلاش نمایید، زیرا او ناگهان میآید (لوقا، 12: 35-48).
توبه کنید تا هلاک نشوید.
اگر توبه نکنید هلاک خواهید شد. بلاهایی که بر سر عدهای میآید به سبب گناهکاری آنان است، ولی تنها آنان گناه نکردهاند. هر که توبه نکند هلاک میشود. درخت بیمیوه سرانجام قطع خواهد شد (لوقا، 13: 1-9).
شفا در روز شنبه و اعتراض یهودیان و پاسخ عیسی.
عیسی در روز شنبه بیماری را شفا میدهد و مورد اعتراض واقع میشود که کار در این روز حرام است. او پاسخ میدهد که ای ریاکاران آیا شما در روز شنبه چهارپایان خود را آب نمیدهید. پس در مقابل استدلال او در میمانند و باز در جای دیگر در همین باره میگوید که اگر روز شنبه فرزند یا گاو شما در چاه بیفتد او را نجات نمیدهید؟ (لوقا، 13: 10-17 و 14: 1-6).
تواضع و فروتنی در زندگی.
بالای مجلس ننشینید و متواضع باشید. چون فروتن سرافراز میشود و متکبر خوار (لوقا، 14: 7-11).
توجه به فقرا.
در ضیافتهای خود ثروتمندان را دعوت نکنید چون آنان هم در عوض شما را دعوت میکنند. بلکه فقرا را دعوت کنید که نمیتوانند شما را دعوت کنند (لوقا، 14: 12-14).
اهمیت توبه.
وقتی کسی توبه میکند در میان فرشتگان خدا شادی و سرور برپا و خداوند شادمان میشود و از او استقبال میکند (لوقا: 15: 8-32).
پرهیز از پولپرستی و طریق استفاده از آن.
عیسی با داستانی میفهماند که مال دنیا را باید به گونهای خرج کرد که اگر انسان اموال خود را از دست دهد دیگران او را یاری دهند. در مورد مال دنیا امین باشید چرا که یک فرد نمیتواند هم بندهی خدا باشد و هم پول (لوقا، 16: 1-13).
بیتوجهی به مستمندان و عواقب آن.
مرد فقیر و بیماری بر در خانهی ثروتمندی مینشست تا از دورریز او شکم خود را سیر کند. چون هر دو مردند، ثروتمند در آتش معذب بود و فقیر در آغوش ابراهیم، ثروتمند به ابراهیم عرض کرد اجازه بده که آن مرد فقیر انگشت خود را تر کند و در دهان من بگذارد، ابراهیم گفت بین ما و شما شکافی است که مانع کمک است تو در دنیا همه چیز داشتی و این مرد هیچ.
متون مقدس برای کسی که هدایتپذیر باشد کافی است.
ثروتمند گفت پس اجازه دهید که این مرد به پدر و برادرانم از اوضاع این جهان خبر دهد تا توبه کنند، ابراهیم گفت آنان سخن موسی و انبیا را دارند و میتوانند از آنان اطاعت کنند (لوقا، 16: 19-30).
شفا دادن عیسی و برتری مقام یک سامری.
عیسی ده نفر جذامی را شفا میدهد که یکی از آنان از سامریان است. آن نه نفر دیگر چون شفا مییابند راه خود را میگیرند و میروند و اما این یک نفر میآید و خدا را حمد میگوید و از عیسی سپاسگزاری میکند. عیسی میگوید چرا بقیه چنین نکردند و به او میگوید برو ایمانت تو را شفا داده است (لوقا، 17: 11-19).
اهمیت دعا.
دعا کنید و دلسرد نشوید. خدا به دادخواهی برگزیدگان خود که شب و روز به درگاه او تضرع میکنند خواهد رسید و به نفع آنان دادرسی خواهد کرد (لوقا، 17: 1-8).
آفات عُجب و تکبر.
عجب در عبادات باعث دوری از خدا میشود، اما گناهکارانی که به گناه خود اعتراف کنند خدا آنان را میبخشد. تکبر باعث خواری و فروتنی باعث سرافرازی میشود (لوقا، 18: 9-14).
هدف عیسی هدایت گناهکاران است.
عیسی میهمان فردی خطاکار میشود و مورد اعتراض مردم قرار میگیرد، اما آن مرد توبه میکند و اموال خود را در راه خدا میبخشد، عیسی میگوید این مرد هم فرزند ابراهیم است و من برای همین آمدم (لوقا، 19: 1-10).
پرهیز از پرخوری و مستی.
مراقب باشید که در مستی و پرخوری نیفتید که دلهای شما تیره و تار میشود. باید آماده آن روز باشید که ناگهان پسر انسان میآید تا قدرت تحمل رنجها را داشته باشید (لوقا، 21: 34-36).
خدمت به خلق سبب بزرگی میشود.
چه کسی بزرگتر است؟ آنکه خدمتگزار دیگران باشد. در میان ملل دیگر، پادشاهان حکمرانی میکنند و صاحب قدرتاند، اما من در میان شما مثل یک خدمتگزار هستم (لوقا، 24-27).
مأموریت حواریان پس از عیسی و در جهان آینده.
عیسی به حواریان میگوید شما در روزهای سخت با من بودهاید؛ همانطور که خدا سلطنت را به من سپرد من هم به شما میسپارم، شما در پادشاهی آسمان با من هستید و بر دوازده طایفهی بنیاسرائیل داوری خواهید کرد (لوقا، 22: 28-30).
دستور عیسی مبنی بر تهیهی شمشیر.
عیسی در روزهای آخر به شاگردان میگوید وقت آن رسیده است که هر کدام از شاگردان که شمشیر ندارد قبای خود را بفروشد و شمشیری بخرد؛ چون باید همهی پیشگوییها دربارهی من محقق شود. گفتند دو شمشیر داریم، عیسی جواب داد کافی است (لوقا، 22: 35-38).
تحویل عیسی به هیرودیس و بازگرداندن او نزد پیلاطس.
عیسی را نزد پیلاطس میبرند و وقتی مطلع میشود که او جلیلی است و به قلمرو هیرودیس تعلق دارد او را تحویل هیرودیس که در آن موقع در اورشلیم بود میدهد. هیرودیس پس از مسخره کردن عیسی او را نزد پیلاطس بازمیگرداند. آن دو که با هم دشمنی داشتند، در آن روز آشتی میکنند (لوقا، 23: 6-12).
ح) انجیل متی، ویژگیهای محتوایی
با اینکه انجیل متی به لحاظ محتوایی با دو انجیل همنوای دیگر مشترکات و شباهتهای زیادی دارد، اما ویژگیهایی نیز دارد. ویژگیهای محتوایی این انجیل را میتوان در چند محور به ترتیب ذیل بیان کرد:
1. چینش مطالب
اگر دو باب اول انجیل متی را که دربارهی نسبنامه عیسی و تولد و کودکی اوست در نظر نگیریم این انجیل در سایر مطالب نظم و ترتیب انجیل مرقس را، یکی از منابع متی بوده، رعایت کرده است. تنها تفاوت در این است که به مطالب انجیل مرقس، که عمدتاً حوادث و اعمال را دربر میگیرد سخنان و تعالیم آن حضرت را نیز افزوده است. این تعالیم و سخنان در پنج فقره افزوده شده است که در هر یک از آنها فقرهی بعدی با عبارت «و چون عیسی این سخنان را به پایان رساند…» آغاز میشود.
این پنج فقره عبارتاند از (20):
1. موعظه روی کوه (بابها 5-7)،
2. سخنان عیسی در هنگام اعزام دوازده شاگرد (باب 10)،
3. مثلهایی دربارهی پادشاهی خداوند (باب 13)،
4. تعالیم عیسی دربارهی اسباب بزرگی و طرز رفتار با دیگران (باب 18)،
5. سخنان نهایی عیسی خطاب به عالمان یهود و شاگردان خود (بابهای 23-25).
نویسندهای مسیحی پس از بیان اینکه انجیل متی، انجیل تعلیم است، چرا که به تعالیم عیسی اهمیت داده، انجیل کلیساست، چرا که تنها انجیلی است که کلمهی «کلیسا» را به کار برده است (16: 18 و 18: 17)، انجیل پادشاهی است، چرا که بیش از سایر اناجیل بر پادشاهی مسیح تأکید کرده است مطالب این انجیل را تحت سیزده عنوان میآورد که پنج خطابهی فوق را دربر میگیرد. (21)
1. مقدمه: تولد پادشاه (بابهای 1 و 2)،
2. سرگذشت: آماده شدن پادشاه (بابهای 3 و 4)،
3. نخستین خطابه: قوانین پادشاهی (بابهای 5-7)،
4. سرگذشت: قدرت پادشاه (بابهای 8-9)،
5. خطابهی دوم: اعلام پادشاهی (باب 10)،
6. سرگذشت: پذیرفته نشدن پادشاه (بابهای 11-12)،
7. خطابهی سوم: گسترش پادشاهی (باب 13)،
8. سرگذشت: مأموریت پادشاهی (بابهای 14-17)،
9. خطابهی چهارم: عضویت پادشاهی (باب 18)،
10. سرگذشت: پادشاه به اورشلیم میرود (بابهای 19-23)،
11. خطابهی پنجم: تکمیل پادشاهی (بابهای 24-25)،
12. سرگذشت: مرگ و رستاخیز پادشاه (بابهای 26: 1-15: 28)،
13. خاتمه: نزاع بزرگ پادشاهی (باب 28: 16-20).
پس اگر بخواهیم این ویژگی را جمعبندی کنیم باید بگوییم انجیل متی همان ترتیب انجیل مرقس را دارد، با این تفاوت که انجیل مرقس به تعبیر برخی انجیل بشارت است و این انجیل بین بشارت و تعلیم جمع کرده است. (22)
2. چند مورد متناقضنما
انجیل متی در مواردی به ظاهر متناقض سخن میگوید، یا به عبارت دقیقتر به گونهای سخن میگوید که برخی اینگونه برداشت کردهاند؛ این موارد عبارتاند از:
خاص بودن یا جهانی بودن مأموریت عیسی.
از برخی از سخنان عیسی بر میآید که مأموریت او مخصوص قوم اسرائیل است. عیسی حواریان را به مأموریت میفرستد و به آنان میگوید: «از راه امتها [غیر یهودیان] مروید و در بَلَدی از سامریان داخل مشوید، بلکه نزد گوسفندان گم شدهی اسرائیل بروید» (متی، 10: 5-6). زنی کنعانی نزد عیسی میآید و از او میخواهد که دخترش را شفا دهد و عیسی میگوید «فرستاده نشدهام مگر به جهت گوسفندان گم شده خاندان اسرائیل» و چون آن زن اصرار میکند عیسی میگوید «نان فرزندان را گرفتن و نزد سگان انداختن جایز نیست» (متی، 15: 22-26)؛ اما در سراسر این انجیل اشاراتی به عام بودن مأموریت او وجود دارد. مجوسیانی از شرق میآیند و میگویند ستاره عیسی را در شهر دیدهاند و عیسای کودک را احترام میگذارند و به مقام او اعتراف میکنند (متی، 2: 1-12)؛ یوزباشی رومی از عیسی شفای خادمش را میخواهد و به عیسی سخنانی میگوید که عیسی از ایمان او متعجب میشود: «بسا از مشرق و مغرب آمده از ملکوت آسمان با ابراهیم و اسحاق و یعقوب خواهند نشست، اما پسران ملکوت بیرون افکنده خواهند شد» (متی، 8: 5-13).
همچنین در مواردی با مثل همین مطلب را رسانده است (متی، 21: 31-43 و 22: 1-10) و مهمتر از همه عیسی به حواریان میگوید: «پس رفته، همه امتها (غیر یهودیان) را شاگرد سازید و ایشان را به اسم اب، ابن و روحالقدس تعمید دهید و ایشان را تعلیم دهید که همهی اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند» (متی، 28: 19-20). (23) البته این تناقض ظاهری را برخی اینگونه حل کردهاند که مأموریت عیسی مرحلهای بوده و او پس از ایمان نیاوردن یهودیان سراغ غیر یهودیان رفته است. (24) البته این توجیه دستکم با برخی از مواردی که در بالا نقل شد، مانند ایمان آوردن مجوسیان هنگام تولد عیسی چندان سازگار نیست.
تأکید بر عمل به شریعت یا نفی آن.
یکی از معروفترین جنبههای انجیل متی این است که عیسی را پایبند شریعت موسوی نشان میدهد (25). با این حال از برخی از عبارات همین انجیل خلاف این امر نیز برداشت شده است. در عبارتی معروف هم بر اعتبار و حجیت تورات و کتب انبیا تأکید شده و هم بر احکام شریعت:
“گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صحف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم… پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده میشود، اما هر که به عمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد (متی، 5: 17-19).”
اما در دنبالهی همین فقره سخنانی آمده که از آنها مخالفت با شریعت برداشت شده است. «شنیدهاید که به اولین گفته شده است «قتل مکن و هر که قتل کند سزاوار حکم شود»؛ اما من به شما میگویم هر که به برادر خود بیسبب خشم گیرد مستوجب حکم باشد و هر که برادر خود را راقا [ابله] گوید مستوجب قصاص باشد و هر که احمق گوید مستوجب آتش جهنم بود» (متی، 5: 21-22). «شنیدهاید که به اولین گفته شده است «زنا مکن» لیکن من به شما میگویم هر کس به زنی نظر شهوت اندازد همان دم در دل خود با او زنا کرده است» (متی، 5: 27-28). و گفته شده است «هر کس از زن خود مفارقت جوید طلاقنامهای بدو بدهد» لیکن من به شما میگویم «هر کس به غیر از علت زنا زن خود را از خود جدا کند باعث زنا کردن او میباشد و هر که زن مطلقه را نکاح کند زنا کرده باشد» (متی، 5: 31-32). همچنین همین سخن دربارهی قسم دروغ (متی، 5: 33-37)، قصاص عضو (متی، 5: 38-40) و غیره آمده است.
به هر حال هر چند برخی از موارد فوق و امثال آنها، که در انجیل متی نسبتاً زیاد است، ضرورتاً تضاد را نمیرساند، بلکه مرحلهی بالاتر را بیان میکند، برای مثال جایی که به ظاهر حکم قصاص را در میکند میتواند بدین معنا باشد که عفو و گذشت مقامی بالاتر است، اما در مورد برخی از موارد مانند مسئله طلاق مشکل است. (26) مفسران مسیحی تضاد این فقرات را به کمک سخنان پولس حل کردهاند و آن اینکه تمام شدن شریعت و اجرای تمام آن با آمدن مسیح و به صلیب رفتن اوست و بعد از مسیح دیگر این احکام باقی نمیماند و…. (27) اما این عمل در واقع تفسیر انجیل متی به وسیلهی نامههای پولس است و اگر نامههای پولس نبود هرگز اینگونه تفسیر نمیشد. به هر حال انجیل متی با صراحت هرچه تمامتر بر انجام شریعت تأکید میورزد و اگر مواردی به ظاهر برخلاف آن باشد باید تفسیر شود.
3. نظام الهیاتی انجیل متی
آیا میتوان از انجیل متی یک نظام الهیاتی خاص برداشت کرد؟ گفته میشود این انجیل به لحاظ الهیاتی هیچ نوآوری و ابداعی ندارد و از این نظر درست در مقابل پولس قرار دارد. نظام الهیاتی این انجیل همان نظام الهیاتی یهودیت و عهد قدیم است. (28) تنها ویژگی آن تأکیدهای خاص و واژگان خاصی است که به کار میبرد. (29)
ط) انجیل مرقس، ویژگیهای محتوایی
1. نکات خاص محتوایی
در میان اناجیل همنوا دو انجیل متی و لوقا را میتوان زندگینامهی حضرت عیسی به حساب آورد. چرا که با تولد عیسی آغاز میشود و با پایان زندگی زمینی او خاتمه مییابد. اما انجیل مرقس از این نظر با دو انجیل دیگر متفاوت است و هیچ سخنی دربارهی تولد و کودکی عیسی ندارد. در واقع این انجیل با آغاز مأموریت عیسی آغاز میشود و با پایان زندگی عیسی مسیح پایان مییابد. پس میتوان این انجیل را تاریخچهای از دوران مأموریت عیسی به حساب آورد. (30) به همین دلیل این انجیل با این عبارت آغاز میشود: «ابتدای انجیل عیسی مسیح». پس انجیل با بشارت عیسی آغاز شد و نه با تولد او.
ویژگی دیگر این انجیل آن است که کمتر به تعالیم عیسی و بیشتر به اعمال او پرداخته است. این انجیل سخنان عیسی را کمتر نقل کرده و تعداد اندکی از مثلهای او را آورده، اما نسبت به حجم کتاب معجزات بیشتری را نقل کرده است. (31)
از ویژگیهای دیگرش اختصار آن است. نویسنده فعالیتهای عیسی را به ترتیب تاریخ وقوع با اختصار هرچه تمامتر بیان میکند؛ همچنین این انجیل در این اختصار با صراحت و وضوح سخن میگوید. (32)
همچنین این انجیل به معرفی شخصیت واقعی مسیح اهمیت میدهد. (33) برخی بر این باورند که نویسنده این را میدانست و مردم عیسی را یک پیامبر میدانستند (8: 27-28) و خود عیسی را هم یک بار خود را پیامبر خوانده است (6: 4)، اما نویسنده میخواهد نقش ازلی و ابدی عیسی را نشان دهد و به همین دلیل از واژهی پسر خدا و پسر انسان استفاده میکند. (34) این سخن هرگز صحیح نیست، چرا که نویسنده میخواهد بگوید عیسی که یک پیامبر است، همان مسیح منتظر عهد قدیم است (6: 29) و واژههای پسر خدا و پسر انسان در عهد قدیم بارها برای مسیح موعود به کار رفته و کسی تا آن زمان از این واژه ازلی و ابدی بودن را برداشت نکرده است.
2. چینش مطالب
برخی، مطالب انجیل مرقس را در شش بخش عنوان بندی کردهاند، (35) که عبارتاند از:
– آغاز مأموریت (1: 1-6: 3):
الف) بشارت یحیای تعمید دهنده (1: 1-13)،
ب) مأموریت عیسی آغاز میشود (1: 14-45)،
ج) نزاع با قدرتهای دینی (2: 1-3: 6).
– فعالیت عیسی در استان جلیل (3: 7-6: 6).
الف) پیروان واقعی عیسی (3: 7-35)،
ب) تعلیم با مثل (4: 1-34)،
ج) انجام معجزات (4: 35-5: 43)،
د) رد شدن عیسی از سوی مردم جلیل (6: 1-6).
– آغاز سفر نهایی به سوی اورشلیم (6: 7-8: 21):
الف) مأموریت دوازده حواری و شهادت یحیی (6: 7-29)،
ب) عیسی با شفا دادن و غذا دادن معجزه میکند (6: 30-56 و 7: 24-8: 10)،
ج) تعلیم دربارهی شریعت (7: 1-23)،
د) عیسی شاگردان را از تعالیم و اعمال فریسیان و هیرودیس بر حذر میدارد (8: 11-21).
– شفای کوران و بیان شخصیت مسیح و پیشگویی دربارهی رنج او (8: 22-10: 52)،
الف) چشمهای کور باز میشوند (8: 22-26؛ 10: 46-52)،
ب) سخن دربارهی مسیح بودن عیسی (8: 27-30)،
ج) نخستین پیشگویی دربارهی رنج عیسی (8: 31-9: 29)،
د) دومین پیشگویی دربارهی رنج عیسی (9: 30-10: 31)،
ه) سومین پیشگویی دربارهی رنج عیسی (10: 32-45)،
– آخرین هفته در اورشلیم (11: 1-16: 8):
الف) تعلیم عیسی در معبد (11: 1-12: 44)،
ب) پیشگویی دربارهی تخریب معبد و آخرالزمان و بازگشت مسیح و وظایف مردم (13: 1-37)،
ج) آخرین اعمال عیسی (14: 1-42)،
د) دستگیری و محکومیت عیسی (14: 43-15: 47)،
ه) رستاخیز عیسی (16: 1-8).
– خاتمه: ظاهر شدن عیسی بر افراد مختلف و صعود عیسی (16: 9-20).
ی) انجیل لوقا، ویژگیهای محتوایی
با اینکه انجیل لوقا از اناحیل همنواست و چه به لحاظ ساختار و چه به لحاظ محتوا شباهتها و مشترکات زیادی با دو انجیل متی و مرقس دارد و نیز عمده مطالب انجیل مرقس در این انجیل نیز تکرار شده و نویسندهی این انجیل مانند نویسندهی انجیل متی، و برخلاف نویسندهی انجیل مرقس که بیشتر به فعالیتهای بشارتی پرداخته، به سخنان و تعالیم نیز پرداخته است، اما ویژگیهای محتوایی متعددی نیز دارد که اهم این ویژگیها را میتوان تحت چند عنوان قرار داد:
1. گستردگی مطالب.
بیش از نصف مطالب این انجیل در سایر اناجیل نیست؛ گاهی مطالب متعددی در این انجیل آمده که یا اصل آن در انجیل دیگری نیست و یا اینکه این انجیل با تفصیل بیشتر و جزئیات مفصلتری آورده است. این انجیل در ابتدا از زمانی شروع میکند که جلوتر از زمان اناجیل دیگر حتی متی است و به ماجرای تولد یحیی نیز میپردازد و در پایان تا زمانی پیش میرود که اناجیل دیگر این اندازه پیش نرفتهاند و به ماجرای صعود عیسی میپردازد. نمونهی تفصیل این انجیل آن است که سفر عیسی به اورشلیم را انجیل مرقس در یک باب و انجیل متی در دو باب مطرح کردهاند و این در حالی است که در این انجیل حدود نه باب به این حادثه اختصاص یافته و در ضمن جزئیاتی بیان شده است که در دو انجیل دیگر موجود نیست، به همین دلیل مفصلترین کتاب کل مجموعهی عهد جدید است. (36)
2. تأکید بر جهانی بودن.
این انجیل توجه خاصی به جهانی بودن و اینکه بشارت برای کل عالم است دارد؛ نمونهی آن شماره 14 از باب دوم است که در آن گفته است: «… خدا را در میان مردم رضامندی باد» و مقصود کل مردم است و همچنین در همین باب شمارهی 31 و 32 آمده است: «نجاتی که تو در حضور همه ملتها آماده ساختهای، نوری که افکار ملل بیگانه را روشن میسازد…». همچنین فقرهای از پیشگویی اشعیاء نبی را نقل میکند که در آن آمده است: «و همه عالمیان نجات خدا را خواهند دید» (3: 6).
عیسی با اینکه سامریان نسبت به او بیمهری کردهاند، اما وقتی شاگردانش میخواهند آنان را نفرین کنند آنان را ملامت میکند (9: 54-55) و بالاتر اینکه سامری نیکو را بالاتر از کاهن یهودی میشمارد (10: 25-36) و نیز نشان میدهد که یک سامری شاکرتر و مؤمنتر از یهودیان است (17: 18-19). حوادثی از عهد قدیم را نقل میکند که در آن انبیا به افرادی خارج از بنیاسرائیل بیشتر توجه کردهاند (4: 25-27). (37)
3. توجه خاص به زنان، مطرودان و فقرا.
– نقش زنان در این انجیل برجستهتر از سایر اناجیل است. نام سیزده زن در این انجیل آمده که در سایر اناجیل نیامده است. تنها این انجیل از زنانی که عیسی را یاری کردهاند یاد میکند (8: 1-3). این انجیل از زنانی نام میبرد که به عیسی ارادت میورزیدند (10: 38-42). تنها این انجیل نقل میکند هنگامی که عیسی را بر صلیب میبردند زنانی برای او عزاداری کردند (23: 27). برخی از مثلها از عیسی نقل شده که یک زن، قهرمان آن است (15: 8-10 و 18: 1-8) و غیره. (38)
– در این انجیل عیسی توجهی خاص به مطرودان جامعه دارد. او نسبت به گناهکاران و باجگیران (کسانی که برای امپراتوری روم از مردم مالیات میگرفتند و این شغل در نظر یهودیان بسیار مذموم بود) با خوشرویی رفتار میکرد (15: 1). به زنی بدکاره توجهی خاص مبذول میفرماید به گونهای که یهودیان متعجب میشوند (7: 26-50). او در بالای صلیب به دزد توبهکار مژدهی بهشت میدهد (23: 39-43) و با مثلی نشان میدهد که ممکن است مقام و جایگاه گناهکاران و باجگیران نزد خداوند بالاتر باشد (18: 9-14) و غیره. (39)
– این انجیل بیش از سایر اناجیل بر توجه به فقرا و غمخواری نسبت به آنان تأکید کرده است. نویسنده با نقل مواردی که در دیگر اناجیل آمده موارد متعدد دیگری را نیز آورده است. در فقرهای به فقرا توجه ویژه میکند و عاقبت خوش آنان را گوشزد مینماید و در مقابل به ثروتمندان دیگر عاقبت ناخوشایندشان را گوشزد میکند (6: 20-26).
در مثلهای متعددی نیز بر توجه به فقرا و عاقبت بیتوجهی به آنها تأکید شده است (12: 16-20؛ 16: 19-31) و غیره. (40)
4. توجه به دعا.
این انجیل بیش از سایر اناجیل بر دعا تأکید میکند. عیسی هنگام تعمید دعا میکند (3: 21)، او خلوت میکند و به دعا میپردازد (5: 16)، به هنگام برگزیدن دوازده حواری و هنگام تعلیم به آنان دعا میکند (6: 12)، شاگردان از عیسی میخواهند که به آنان دعا بیاموزد (11: 1)، عیسی برای پطرس دعا میکند (22: 32)، عیسی برای کسانی که او را به صلیب کشیدند دعا میکند (23: 34) و موارد بسیار دیگر (9: 18-22 و 29، 10: 17-21؛ 22: 39-46؛ 23: 46). (41)
5. توجه به فرح و شادی.
گفته میشود این انجیل سراپا سرور و شادی است. خداوند به زکریا مژدهی شادی و سرور و شادمانی به واسطهی تولد یحیی را میدهد (1: 14)، یحیی در شکم مادر شادی میکند (1:44)، مریم در سرود خود از شادی خود سخن میگوید (1:47)، روحالقدس به عیسی شادی میبخشد (10: 21). با سه مثل بیان شده است که خداوند هنگامی که کسی توبه میکند شادمان میشود (باب 15) و موارد متعدد دیگر که سرودخوانی افراد از روی شادی را میرساند (1: 46-55، 1: 68-70، 2: 14، 2: 29-32). (42)
6. اعمال روحالقدس.
این انجیل بیش از سایر اناجیل بر رابطهی عیسی با روحالقدس تأکید میکند. اعمال و فعالیتهای عیسی با قدرت روحالقدس است (4: 1 و 14، 10: 21 و 22، 24: 49) و غیره. (43)
7. چینش مطالب.
ظاهراً ترتیب وقوع تاریخی حوادث برای نویسنده انجیل اهمیت چندانی نداشته، بلکه اصل افعال و سخنان عیسی برای او مهم بوده است. (44) برخی از نویسندگان مسیحی مطالب این انجیل را اینگونه دستهبندی کردهاند: (45)
– مقدمهای در باب هدف نویسنده و زمینه نگارش این انجیل (1: 1-4)،
– داستانهایی دربارهی تولد و کودکی یحیی و عیسی (1: 5-2:52)،
– داستانهایی دربارهی زندگی و فعالیتهای یحیای تعمید دهنده، تعمید عیسی و وسوسه شدن او به وسیله شیطان (3: 1-13: 4)،
– فعالیتهای بشارتی عیسی در استان جلیل و حوالی آن (4: 14-50: 9)،
– مسافرت عیسی به اورشلیم (9: 51-19: 44)،
– عیسی در اورشلیم (19: 45-38: 21)،
– شام آخر، دستگیری و کشته شدن عیسی (22: 1-23: 56)،
– رستاخیز و صعود عیسی (24: 1-53).
ک) اعمال رسولان، نگاهی به محتوا
1. مقدمه
این مسلم است که انجیل سوم یعنی انجیل منسوب به لوقا و کتاب اعمال رسولان را یک نفر نوشته است، هرچند برخی برخلاف سنت، در این تردید کردهاند که نویسندهی این دو کتاب لوقا باشد. به هر حال نویسندهی انجیل سوم پس از آنکه زندگی عیسی مسیح و سخنان و فعالیتهای او را برای تئوفیلوس نوشته، در کتاب اعمال رسولان کوشیده است که دنبالهی ماجرا را بیان کند. در واقع اگر مجموع این دو کتاب را در نظر بگیریم، نویسنده از بشارت به تولد عیسی به وسیله یحیی و سپس تولد عیسی آغاز کرده و مأموریت، سخنان، معجزات و سپس پایان زندگی زمینی او را در جلد نخست بیان کرده است. در جلد دوم که همین کتاب اعمال رسولان است، کوشیده است که سرنوشت این آیین یا بشارت جدید و چگونگی گسترش آن را در امپراتوری روم تا حدود سال 62 میلادی بیان کند.
2. کتاب اعمال به مثابه تاریخ فوق طبیعی
روشن است که کتاب اعمال را باید کتابی تاریخی که موضوع آن تاریخ است به حساب آورد، به همین دلیل برخی از نویسندگان مسیحی آن را «تاریخ نجات» نامیدهاند. (46) اما برخی بر آناند که نامگذاری این نوشته به اعمال رسولان چندان درست و دقیق نیست، بلکه عنوان مناسب آن اعمال روحالقدس است. مقصود این است که نویسنده میخواسته نشان دهد که چگونه روحالقدس سبب گسترش مسیحیت در امپراتوری روم گردید. در واقع سخن این نویسندگان آن است کسانی مانند پطرس و پولس که در داستان کتاب بیشترین نقش را دارند، صرفاً ابزارهایی در دست روحالقدس بودهاند و صحنهگردان اصلی خود او بوده است. (47) اگر بخواهیم سخن نویسندگان فوق را در نظر بگیریم باید بگوییم دوازده باب اول این کتاب نشان میدهد که چگونه روحالقدس به وسیلهی پطرس و برخی افراد دیگر بشارت جدید را در منطقه یهودیه (فلسطین) گسترش داد و شانزده باب باقی مانده نشان میدهد که چگونه روحالقدس به وسیله پولس مسیحیت را در امپراتوری روم گسترش داد.
3. کتاب اعمال به مثابه تاریخ زمینی
اما ممکن است به این کتاب به صورت دیگری نگاه شود و آن اینکه خود همین شخصیتهای زمینی در نظر گرفته شوند. در این صورت میتوان گفت این کتاب بهتر است که عنوان اعمال پولس را بگیرد، چرا که بیش از هفده باب از 28 باب این کتاب به ایمان آوردن، مسافرتها و فعالیتهای پولس و کمتر از یازده باب باقی مانده به پطرس و دیگران اختصاص یافته است.
از این گذشته هفت باب نخست این نوشته به ماجراهایی مانند اینها پرداخته است: صعود مسیح، انتخاب جانشین برای یهودای اسخریوطی، نزول روحالقدس بر مردم در روز پنطیکاست، پیام پطرس برای دیگر حواریان و یهودیان، شفا دادن پطرس، پیام پطرس در معبد بزرگ، سخنان پطرس و یوحنا در شورای کاهنان یهود، مشارکت مؤمنان در امور یکدیگر، اعمال معجزات از سوی رسولان، بازداشت رسولان و بازجویی از آنان، تعیین هفت نفر نیکنام برای رسیدگی به امور بیوهزنان و مستمندان، بازداشت یکی از حواریان به نام استیفان، سخنرانی پرشور استیفان در حضور یهودیان و سنگسار شدن و شهادت او به وسیله یهودیان.
در اواخر باب هفتم ناگهان سخن از شخصی میرود که نقشی بسیار جزئی در شهادت استیفان داشته است: «کسانی که بر علیه او شهادت داده بودند لباسهای خود را کندند و پیش پای جوانی به نام شائول گذاشتند» (7: 58). در ابتدای باب هشتم به این اشاره شده است که شائول نیز با قتل استیفان موافقت کرده بود و سپس طی چند جمله به فشار و شکنجهی کلیسای اورشلیم و نقش پولس در آن اشاره شده است.
در دنبالهی باب هشتم به فعالیت تبلیغی یکی از حواریون به نام فیلیپس اشاره شده و در باب نهم به ماجرای تغییر کیش پولس در راه دمشق پرداخته شده است.
شائول یا سولس، که بعداً به پولس تغییر نام داد به اورشلیم میآید و با وساطت و معرفی برنابا (یکی از حواریان) مورد قبول دیگر رسولان واقع میشود و سپس از ترس توطئه یهودیان عازم زادگاهش طرسوس میشود.
در دنباله آمده است: «به این ترتیب کلیسا در سراسر یهودیه و جلیل و سامره آرامش یافت، در حالی که آنان در خداترسی و تقویت روحالقدس به سر میبردند کلیسا از لحاظ نیرو و تعداد رشد میکرد» (9: 31).
میتوان سخن فوق را پایان یک مرحله از تاریخ کلیسا به حساب آورد. با ایمان آوردن پولس، کلیسا در منطقهی فلسطین به آرامش رسیده و رشد سریع خود را آغاز کرده است.
در دنباله یعنی از شمارهی 32 از باب نهم تا شماره 18 از باب یازدهم به بعضی از فعالیتهای تبشیری پطرس و ایمان آوردن برخی از غیر یهودیان به وسیله او اشاره میکند. از شمارهی 19 همین باب نویسنده به عقب و زمان شهادت استیفان و شکنجه و آزار مسیحیان در آن زمان بر میگردد و میگوید در آن زمان تعدادی از مسیحیان پراکنده شدند و به شهرهای مختلف از جمله انطاکیه رفتند. در ادامه آمده است که برنابا مأمور رسیدگی به وضع کلیسای انطاکیه میشود. او سپس به طرسوس میرود و شائول (پولس) را مییابد و با خود به انطاکیه میآورد و به مدت یک سال با همدیگر مردم را تعلیم میدهند. در ادامه آمده است: «در انطاکیه بود که برای اولین بار پیروان عیسی را مسیحی نامیدند» (11: 26). اعانههایی به وسیلهی مسیحیان انطاکیه جمعآوری میشود و برنابا و پولس آنان را برای فقرای اورشلیم میآورند.
در باب دوازدهم ابتدا سخن از دستگیری پطرس و آزادی معجزهآسای او و درگذشت هیرودیس آمده است. در پایان این باب آمده است که برنابا و پولس پس از انجام مأموریت خود از اورشلیم به انطاکیه برگشتند و یوحنای ملقب به مرقس را همراه خود بردند.
بنابراین تا باب هفتم سخنی از پولس نبود و از باب هفتم تا دوازدهم نقش پولس به تدریج برجسته میشود. از ابتدای باب سیزدهم فصل جدیدی از تاریخ مسیحیت شروع میشود که در آن نقش اصلی و برجسته تنها از آنِ پولس است. این امر تا پایان کتاب ادامه مییابد. پس میتوان گفت این کتاب در واقع تاریخ فعالیتهای پولس است و تا باب هفتم مقدمهی این کتاب است. از انتهای باب هفتم تا پایان باب دوازدهم به تدریج پولس مطرح میشود و از اینجا به بعدا پولس سه سفر بشارتی مهم را در امپراتوری روم انجام میدهد و به بشارت مسیحیت میپردازد. در پایان این سه سفر در اورشلیم دستگیر و به روم برده میشود.
سفر اول (13: 4-14: 28). پولس و برنابا یوحنای مرقس را بر میدارند، از انطاکیه سفر خود را آغاز میکنند، در بخش آسیایی امپراتوری روم به شهرهای مختلف میروند و مسیحیت را تبلیغ میکنند. یوحنای مرقس در میانهی راه به علتی نامعلوم آن دو را رها میکند و باز میگردد که آن دو در پایان سفر خود به انطاکیه بازمیگردند.
شورای اورشلیم و تصمیم دربارهی شریعت. در انطاکیه مشکلی پیش میآید و آن اینکه عدهای از یهودیه به آن شهر میآیند و به مسیحیان میگویند که باید طبق سنت موسی ختنه شوند تا نجات یابند. پس نزاعی در این باره بین اینان از یکسو و پولس و برنابا از سوی دیگر در میگیرد. قرار بر این میشود که پولس و برنابا همراه با چند نفر دیگر به اورشلیم نزد رهبران کلیسا بروند و دربارهی این موضوع تحقیق کنند. آنان به اورشلیم میآیند و در آنجا انجمنی تشکیل میشود. به گفتهی کتاب اعمال رسولان، شمعون پطرس در ابتدا میگوید ما نباید بار یهودیان غیر یهودی را سنگین کنیم و سپس یعقوب با تأیید سخنان پطرس رأی خود را چنین اعلام میکند: غیر یهودیانی که مسیحی شدهاند تنها باید چهار حکم شریعت را رعایت کنند: از خوردن گوشتی که به بت تقدیم شده بپرهیزند، زنا نکنند، گوشت حیوان خفه شده را نخورند و از خوردن خون بپرهیزند. پس شورا همین را به تصویب میرساند و آن را مکتوب از طریق پولس و برنابا و عدهای دیگر برای مسیحیان انطاکیه میفرستد.
سفر دوم (15: 36-18: 23). پولس پس از مدتی فعالیت در انطاکیه بار دیگر تصمیم به سفر میگیرد، اما در اینجا با برنابا بر سر همراه بردن مرقس اختلاف پیدا میکند و پولس میگوید چون مرقس در سفر اول در پمفلیه آنان را ترک کرده است نباید او را با خود ببرند. برنابا بر همراهی مرقس پافشاری میکند و نزاع تند میشود. این امر موجب میگردد که برنابا و مرقس از پولس جدا شوند و به مسیری دیگر روند و پولس مسیر دیگری را در پیش میگیرد. از اینجا تا پایان کتاب دیگر برنابا و مرقس در متن ماجرا نیستند و تنها سخن از پولس است. پولس به شهرهای مختلف امپراتوری سفر و مردم را به مسیحیت دعوت میکند و در اینجا با مشکلات متعددی روبهرو میشود. پولس در پایان سفر دوم سری به اورشلیم میزند و بار دیگر به انطاکیه بازمیگردد.
سفر سوم (18: 24-21: 16). پولس برای بار سوم سفر خود را از انطاکیه آغاز و به شهرهای متعددی سفر میکند و به تبلیغ مسیحیت میپردازد. در پایان این سفر طولانی تصمیم به بازگشت به اورشلیم میگیرد.
اقامت در اورشلیم و مسئله عمل به شریعت (21: 17-26). پولس به اورشلیم باز میگردد و با یعقوب و دیگر سران کلیسای اورشلیم دیدار میکند و آنان از او استقبال و به او توصیه میکنند چون در اینجا شایعه شده است که تو به یهودیان یونانی زبان که مسیحی میشوند چنین تعلیم میدهی که لازم نیست به شریعت عمل کنند، بنابراین برای اینکه نشان دهی که این شایعه نادرست است برو به همراه عدهای دیگر مراسم تطهیر را به جا آور و پولس میرود و چنین میکند.
از اورشلیم تا روم (21: 27-28: 31). هنوز مراسم تطهیر تمام نشده که عدهای یهودی که از آسیا آمدهاند مردم را بر ضد پولس تحریک میکنند و شورش میشود. پولس از خود دفاع میکند. حاکمان رومی او را بازداشت میکنند و لذا او بارها بازجویی میشود و سرانجام او را به رم میفرستند و او در آنجا در خانهای سکنا میگزیند و به تبلیغ و ترویج آیین خود ادامه میدهد. کتاب اینگونه پایان مییابد که پولس به مدت دو سال در منزل اجارهای خود در رم زندگی میکرد و دربارهی مسیح به صورت صریح و بدون هیچ مانعی تعلیم میداد. (48)
4. الهیات کتاب اعمال رسولان
کتاب اعمال رسولان را میتوان تاریخ ایمان آوردن پولس و فعالیتهای او به حساب آورد، اما نکته قابل توجه آن است که در این کتاب از نظام الهیاتی خاص پولس، که در نامههای او مطرح شده است، اثر بسیار کمی دیده میشود. در واقع در این کتاب هرگز الوهیت مسیح مطرح نشده و از این نظر مانند اناجیل همنواست. (49)
دیگر ابعاد الهیاتی نظام پولسی نیز کمتر دیده میشود. تنها نکته قابل ذکر مسئلهی شریعت است که از این کتاب بر میآید که پولس قائل بوده غیر یهودیانی که مسیحی میشوند نیازی نیست که همهی اعمال شریعت را انجام دهند و در شورای اورشلیم تصویب میشود که آنان تنها چهار حکم را رعایت کنند (باب پانزدهم). این امر در نامههای پولس به شکل دیگری مطرح شده است. در اینجا سخن این است که انجام برخی از احکام شریعت مانند ختنه برای غیر یهودیان سنگین و مشکل است و در واقع یهودیان باید به شریعت پایبند باشند و خود پولس نیز بدان پایبند است (21: 17-26). اما در نامهها آمده است که دورهی شریعت با صلیب عیسی به سر آمده است و انسان هرگز با انجام احکام شریعت نجات نمییابد، پس باید چنین نتیجه بگیریم که هر چند این کتاب تاریخ فعالیت پولس است، اما از نظام الهیاتی پولسی در آن اثری نیست.
5. جهانی شدن مسیحیت
یکی از نکات برجستهی انجیل لوقا، جهانی بودن مسیحیت است. حال همان نویسنده در واقع در جلد دوم اثر خود چگونگی جهانی شدن این دین و گسترش آن را در میان غیر یهودیان نشان میدهد. (50) پولس در این نوشته در واقع رسول امتها (غیر یهودیان) است. بخش عمدهی این کتاب به فعالیتهای پولس، که در واقع دعوت غیر یهودیان به مسیحیت است، اختصاص یافته است. پس میتوان گفت که نویسنده در جلد دوم اثر خود به چگونگی تحقق آنچه در جلد اول به صورت نظری بیان کرده، پرداخته است.
پینوشتها:
1. وایلز، موریس، «مسیحیت بدون تجسد»، در اسطوره تجسد خدا، ویراستهی جان هیک، ترجمهی عبدالرحیم سلیمانی و محمدحسن محمدی مظفر.
2. عیسی اسطوره یا تاریخ، ص 20.
3. عیسی اسطوره یا تاریخ، ص 23 و 46.
4. برای نمونه ر.ک.: متی، 13: 75؛ مرقس، 6: 4؛ لوقا، 4: 24.
5. ر.ک.: متی، 19: 16-17؛ مرقس، 10: 17-18؛ لوقا، 18: 18-19.
6. برای نمونه ر.ک.: متی، مرقس و لوقا، شمارههای بعد.
7. فلسفه در مسیحیت باستان، ص 292.
8. جماعهی من اللاهوتیین، تفسیر الکتاب المقدس، ج 5، ص 14.
9. جمعی از نویسندگان، تفسیر العهد الجدید، ص 3.
10. عیسی اسطوره یا تاریخ، ص 25؛ درباره مفهوم انجیلها، ص 21-22.
11. درباره مفهوم انجیلها، ص 22-23.
12. برای نمونه ر.ک.: مکدونلد، تفسیر الکتاب المقدس للمؤمن، «العهد الجدید»، ج 1، ص 28-29 و 272-273؛ التفسیر التطبیقی للعهد الجدید، ص 6-7 و 216-217؛ تفسیر الکتاب المقدس، ج 5، ص 14-15 و 179.
13. تفسیر الکتاب المقدس للمؤمن، «العهدا الجدید»، ج 1، ص 272.
14. همان، ص 29.
15. تفسیر الکتاب المقدس للمؤمن، «العهد الجدید» ج 1، ص 34؛ تفسیر الکتاب المقدس، ج 5، ص 18؛ The Oxford Bible Commentary, p. 850.
16. التفسیر التطبیقی العهد الجدید، ص 13.
17. درباره مفهوم انجیلها، ص 23-24.
18. تفسیر العهد الجدید، ص 140؛ تفسیر الکتاب المقدس للمؤمن، «العهد الجدید»، ج 1 ص 267.
19. Ibid, p. 929.
20. المدخل الی العهد الجدید، ص 253-254؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 243-244.
21. The New International Dictionary of the Bible, pp. 631-632.
22. المدخل الی العهد الجدید، ص 250.
23. همان، ص 248-249؛ The International Standard Bible Encyclopedia , vol. 3, pp. 285-286.
24. همان، ص 249.
25. Ibid, p. 286.
26. ر.ک.: همان، ص 249؛ loc. cit.
27. ملطی، القمس تادرس، الانجیل بحسب القدیس متی، ص 128-143.
28. The Oxford Bible Commentary, p. 846.
29. The International Standard Bible Encyclopedia , vol. 3, pp. 283-284.
30. Ibid., vol. 3, p. 250.
31. المدخل الی الکتاب المقدس، ص 224.
32. کلید عهد جدید، ص 29.
33. The Oxford Bible Commentary, p. 887.
34. همان، ص 31-32.
35. Harper’s Bible Dictionary, p. 608.
36. المدخل الی العهد الجدید، ص 277؛ کلید عهد جدید، ص 59؛ The Oxford Bible Commentary, pp. 922-923.
37. المدخل الی العهد الجدید، ص 278؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 605.
38. همان، ص 279-280؛ کلید عهد جدید، ص 59-60، loc. cit.
39. المدخل الی العهد الجدید، ص 279؛ کلید عهد جدید، ص 61.
40. 280؛ کلید عهد جدید، ص 60؛ الاسقر، جهاد، «التوجه الی الفقراء فی انجیل القدیس لوقا»، الاناجیل الازائیه، ص 247-261.
41. المدخل الی العهد الجدید، ص 281؛ کلید عهد جدید، ص 62؛ loc. cit.
42. المدخل الی العهد الجدید، ص 282؛ کلید عهد جدید، ص 61-62.
43. المدخل الی العهد الجدید، ص 281-282؛ کلید عهد جدید، ص 62.
44. کلید عهد جدید، ص 59.
45. Harper’s Bible Dictionary, p. 584.
46. الکتاب المقدس، ص 368.
47. کلید عهد جدید، ص 77-78؛ The Oxford Companion to the Bible, p. 9.
48. The New International Dictionary of the Bible, p. 14; The Oxford Bible Commentary, p. 1030.
49. عیسی اسطوره یا تاریخ، ص 27.
50. کلید عهد جدید، ص 89؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 10.
منبع مقاله :
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1396)، بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی – مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکدهی تحقیق و توسعهی علوم انسانی، چاپ اول.