انحراف جنسی و راه درمان آن
خروج انسان از مرز قوانین طبیعی حاکم بر نظام آفرینش، انحراف نام دارد. غریزه جنسی که مبدأ آفرینش، آن را جهت خیر وکمال و بقای نسل بشر در وجود انسان به ودیعت نهاده است، ممکن است مورد سوء استفاده و تجاوز قرار گیرد البته باید توجه داشت که در این سنین، ممکن است زمینه شیوع انحرافهای دیگری نیز در زندگی جوان پیش آید، مثل : انحراف عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و یا فرار از خانه یا مدرسه و ولگردی و هرزه گری و یا انحراف اقتصادی و یا مانند : دزدی و رشوه خواری که عموما علت آن دوست نایاب یا موقعیت و محیط فاسد می باشد.
خود ارضایی، یک نوع انحراف جنسی است که جسم و روان را ضعیف کرده و این نوع شهوت رانی با طبیعت آدمی مغایر است.پیدایش این عادت شوم در جوان، بیش از هر چیز دیگر، قدرت اراده اش را ضعیف کرده و شخصیتش را تباه خواهد ساخت. جوان منحرف با این کار، موجبات تضعیف قوای ادراکی و عقلی و زمینه پیدایش پیری زودرس را برای خود فراهم خواهد ساخت.
مبتلایان به این عادت زشت بر اثر عوارض روحی و جسمی حاصله، به تدریج تبدیل به افرادی ضعیف البنیه، سرخورده ، تنبل و مأیوس و دچار عقده ها و کمپلسهای روانی می گردند و نسبت به دیگران نیز بدبین بوده و در نوعی اضطراب و افسردگی به سر می برند. بنابراین مضرات استمنا بسیاز است. این مضرات را به طور اختصار می توان به شرح زیر نام برد:
۱- تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه، تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری نامتناسب آنها می شود و بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
٢- کاهش و تخلیه مکرر، قوای جسمی و روحی را به ضعف عمومی می کشاند و بالاخره به پیری زودرس می انجامد. .
۳- به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس دیگر مکررا دچار کاهش نسبی جریان خون می شود. تخلیه های مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت، موجب ضعف عصبی و عوارض روحی می گردد.
۴- رکود فکری و اختلال و ضعف حافظه و کاهش اراده . ۵- ضعیف شدن بینایی و بی اشتهایی، ضعف استخوان و ناراحتیهای مفصلی.
۶- در مراحل طولانی و شرایط خاص مزاجی، این عارضه به ضعف عصبی و لرزش دست و گاه به فلج بعضی از اعضای بدن منجر می شود و حتی ممکن است، سبب فلج تمام اعضای بدن شود.
۷- ضعف جنسی و انزال زودرس. به علت این نوع ارضای ناقص و غیر طبیعی و اختلالهای حاصله بعد از ازدواج نیز غالبا امور زناشویی به طور طبیعی صورت نمی گیرد و گرفتاریهای دیگر از این جهت در روابط بین زن و شوهر پیش می آید که به زندگی مشترک، لطمه زده و شکست در زناشویی یکی از عوارض آن است.
8- گوشه گیری، یأس، بی تفاوتی نسبت به مسائل مهم حیاتی، غم و کدورت روانی از عوارض روحی دیگر آن است که در مراحل شدید حتی به آزار طلبی دیده می شود.
9- پیدایش کم خونی به ویژه بر اثر تحریک مصنوعی و مداوم آلت تناسلی. تورم کانال نطفه. تورم قسمت پایانی و عقب کانال ادرار . – شل شدن عضلات تناسلی به گونه ای که قدرت نگهداری منی یا ادرار از دست می رود . پیدایش سردرد و سرگیجه، سوت کشیدن گوشها . خستگی و فرسودگی دستگاه اعصاب. زود رنجی و حساسیت در کوچکترین برخورد با دیگران.
زمینه های انحراف جنسی در شرایطی که انسان رشد می یابد و پا به مرحله بلوغ می گذارد، فراوان بوده و ممکن است در دوران زندگی بسیاری از جوانان پیش آید و شهوت جنسی آنان را تحریک نماید و در نهایت موجبات آلودگی و انحراف آنها را فراهم سازد.شخصیت انسان، همیشه در معرض کشمکش بین عقل و شهوت، خیر و فساد، پاکی و آلودگی، سلامتی و انحراف است و این جنگ و گریز، همواره ادامه دارد. تنها کسی می تواند از این صحنه جنگ و مبارزه درونی، جان سالم بدر برد که خود را مجهز به سلاح ایمان و تقوا نموده و از ابتدای جوانی به خودسازی و جهاد با نفس بپردازد.تخیلات تحریک آمیز جنسی و عوامل محرک محیطی به عنوان زمینه های انحرافند، اما عامل سومی که موجب دعوت انسان به سوی انحراف جنسی می گردد، همان وسوسه های شیطانی است که در این صورت باید از شر وسوسه های شیطانی به خداوند پناه برد. زمانی که انسان در شرایط محیطی نامساعد و تحریک آمیز قرار گیرد، خواسته هایی در او ظاهر می شود. شیطان این خواسته های نفسانی را در نظرش زیبا و دلفریب جلوه می دهد و به گونه ای خناسانه و مخفیانه از درون، فرد را به سوی ارتکاب و انجام عمل، وسوسه می کند و باید همواره به خدا پناه برد.
از سوی دیگر، عقل نیز از درون انسان به مقابله بر می خیزد و انجام کار مورد نظر را مجاز نمی داند. شیطان برای انحراف، از کششها و تمایلهای غریزی. استفاده کرده و فرد را به ارضای نامشروع شهوات جنسی فرا می خواند؛ در مقابل، عقلا و دانشمندان و پیامبران و هادیان الهی جهت هدایت انسان به نیروی عقل و گرایش فطری خیرخواهی در انسان، تکیه کرده و او رابه ارضای مجاز و منطقی غرایز جنسی دعوت می کنند.
این جنگ و ستیز ؛ یعنی، مقابله عقل و شهوت، ایمان و هوای نفس، نیروی الهی و نیروی شیطانی، در وجود انسان همواره در جریان است و بخصوص در ابتدای دوران بلوغ، ظهور بیشتری می یابد و تا آخر عمر ادامه دارد . هر کدام در موقعیتهای زندگی، غالب شوند، شخصیت فرد به همان سو، میل پیدا می کند و پرورش می یابد. اگر عقل و ایمان بر او حاکم باشد، هدایت و رستگار و اگر شهوت و شیطان بر او تسلط یابد، گمراه و زیانکار خواهد شد.
نفس اماره در وجود آدمی بر اثر وسوسه های شیطان سعی دارد که بر عقل تسلط یافته و آن را اسیر خواسته های خود گرداند و انسان را در مسیری بکشاند که ظاهرا گناه و فساد آن معلوم نیست. از طرفی عقل تلاش دارد که مهار نفس را به کمک ایمان در دست گرفته و آن را کنترل نماید و در جهت خیر و کمال و سلامت جسم و روان هدایت کند.
بنابراین، شخصیت انسان، همیشه در معرض کشمکش بین عقل و شهوت، خیر و فساد، پاکی و آلودگی، سلامتی و انحراف است و این جنگ و گریز، همواره ادامه دارد. تنها کسی می تواند از این صحنه جنگ و مبارزه درونی، جان سالم بدر برد که خود را مجهز به سلاح ایمان و تقوا نموده و از ابتدای جوانی به خودسازی و جهاد با نفس بپردازد.
باید در نظر داشت که این کار، شدنی است و خداوند متعال – که یگانه قدرت و محل اتکا و توکل و نجات دهنده انسان ضعیف در همه بلاها و گرفتاریهاست – بر اثر دعا و نیایش به یاری و کمک انسان آمده و او را در این نبرد دائمی پیروز می گرداند. ما در تاریخ، کم نداریم انسانهای وارسته ای که در بزرگترین صحنه های نبرد درونی و بیرونی ، نفسانی و اجتماعی، پیروز و سربلند گشته و در دوران حیات خود با افتخار، زندگی کرده اند.
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392