نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي حاقه
انسان، از کوشش تا بيهودگي
سه آيه ي درخشان در اين سوره خطوط آن را ترسيم مي کند و- گويا- چارچوب آن را مشخص مي سازد. در سرآغاز سوره آيه ي: (الحاقه)، آن رخ دهنده، در پايان سوره آيه ي «وَ اِنَّهُ لَحَقُّ اليَقين»؛ و اين قرآن، بي شبهه، حقيقتي يقيني
نويسنده: آيت الله سيدمحمّدتقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي حاقه
سه آيه ي درخشان در اين سوره خطوط آن را ترسيم مي کند و- گويا- چارچوب آن را مشخص مي سازد. در سرآغاز سوره آيه ي: (الحاقه)، آن رخ دهنده، در پايان سوره آيه ي «وَ اِنَّهُ لَحَقُّ اليَقين»؛ و اين قرآن، بي شبهه، حقيقتي يقيني است و در ميانه ي سوره آيه ي (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ)، که قرآن قطعاً گفتار فرستاده اي بزرگوار است. آن هنگام که دل آدمي پنجره ي خود را فراسوي پرتوهاي سوره مي گشايد، حقيقت را- هر و همه حقايق را- بي پرده احساس مي کند. تمامي سوره هاي قرآن، پلي هستند ميان آدمي و حقيقت، ليک هر سوره، پرده اي را از فراروي ما کنار مي زند و آنان که در کتاب قرآن به نيکي انديشه ورزند، تمامي پرده ها را مي درند.
سوره حاقه- به سان آيات ديگري که در کتاب پروردگارمان جاي دارند- پرده ي سهل انگاري و بي مبالاتي را مي درد، چه، آدمي بنابر سرشت خويش در غفلت از حق به سر مي برد و در آن سهل انگار است و در رفتار با آن جديت ندارد و ساده لوحانه، بل نابخردانه با آن برخورد مي کند. امّا هرگز؛ آن حق است و سنگيني و اقتدار دارد و حق را حقيقت و نيرويي است که آن را پايدار مي سازد و مخالفانش را در تنگنا قرار مي دهد. آيا داستان قوم عاد، ثمود، فرعون، نوح و مؤتفکات را نشنيده اي؟ آنان را چه شد، هنگامي که در برابر حق موضع منکرانه گرفتند و با آن به کشمکش پرداختند؟ چگونه عذابها بر آنان فرود آمد و آنان را کشت؟
آيا حکمت آن عذاب گسترده را مي داني؟ قرآن اين سخنان را مي گويد تا ما را هشدار دهد، در ژرفاي غفلت نمانيم و تا گوشهاي شنوا بدان گوش فرادهند. (آيات 1-12)
حقيقت با تمامي شکوه و عظمت خود به رستاخيز پديدار مي شود و آن هنگام که هول و هراس آن را تصور مي کنيم نسبت به آن در دنيا بيشتر هشيار مي گرديم. (آيات 13-18)
دشوارترين موقعيت ها و سخت و ترسناک ترين آنها، هنگامي است که کارنامه ي سرنوشت خود را دريافت مي داريم، پس هر که کارنامه اش به دست راستِ او داده شود، خوشا به حال او، امّا آن که کارنامه اش به دست چپش داده شود از فرط حسرت مي گويد: اي کاش کارنامه ام را دريافت نکرده بودم و اي کاش آن مرگ، کار را تمام مي کرد! (آيات 19-29)
و اين فرجام سهل انگاراني است که در آگاهي يافتن از حقيقت و ايمان به پروردگار و اطعام مسکينان جديّت نداشتند. (آيات 30-37)
قرآن به هر حقيقتي که مي بينيم و هر حقيقت موجودي که نمي بينيم سوگند ياد مي کند که کتابي است حق و سخن فرستاده اي است بزرگوار و خيالات باطل و گمانهاي کاهنان نيست. (آيات 38-43)
حقانيت رسالت در سختگيري پروردگار با کساني جلوه گر مي شود که با رسالت مخالفت مي ورزند، اين حقانيت درآورنده ي رسالت نيز جلوه گر مي شود، که اگر پاره اي از گفته ها را بر خدا ببندد، خداوند دست راستش را سخت مي گيرد، سپس رگ قلبش را پاره مي کند. (آيات 44-47)
گويا آنکه در کار حق، سهل انگاري کند يا آن را دروغ انگارد و بدان توجه نکند و با حق اليقين، بدان ايمان نداشته باشد، پروردگارش را نمي شناسد؛ همو که حق را ضمانت مي کند و آن را با نيروي بسيار و قدرت گسترده ي خويش جاري مي سازد. از اين رو ما نيازمنديم که خداي سبحان را تقديس کنيم و او را منزه داريم تا به شناخت او و شناخت حق نزديک شويم و شايد به همين سبب باشد که سوره ي حاقه بدين آيه پايان مي پذيرد: «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ»؛ پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوي. (آيات 48-52)
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج