در بررسی رابطه انقلاب اسلامی و
انتظار فرج، به بررسی زمینه ها و شرایط ظهور و انقلاب اسلامی و زمینه سازی برای
ظهور خواهیم پرداخت، در شماره دوم آن به مباحثی چون، انقلاب مهدی(عج) و انقلاب
اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی و در شماره سوم آن به ادامه دستاوردهای انقلاب
اسلامی و به سوی ظهور خواهیم پرداخت. از نظرات شما استقبال می کنیم.
انقلاب اسلامی
ایران نقطه عطفی در تاریخ جهان بشریت است که با امدادهای خداوند متعال و توجه خاص
حضرت بقیه الله به پیروزی رسید و با جلوه های نورانی معنویت خویش در سراسر جهان،
نقشی تعیین کننده در زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) و انقلاب جهانی آن حضرت
برعهده دارد. تبیین دقیق این موضوع مبتنی بر شناخت و بررسی مؤلفه های متعددی نظیر؛
زمینه ها و شرایط ظهور، روایات معصومین (ع)، مقایسه اهداف انقلاب اسلامی با انقلاب
مهدوی و دستاوردهای انقلاب اسلامی، می باشد.
بررسی زمینه ها و شرایط ظهور
ظهور و قیام حضرت
مهدی (عج) عظیم ترین
و بی سابقه ترین انقلاب تاریخ است که تحولاتی اساسی و همه جانبه در وضعیت فکری،
فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جهان به وجود می آورد. این انقلاب
بزرگ جهانی همانند سایر انقلاب ها ی اجتماعی برآیند و مبتنی بر وجود
علل و شرایط مهمی است که می توان آن را در دو دسته؛ شرایط عمومی انقلاب ها و مجموعه
شرایطی که با مراجعه به آموزه های اسلامی و روایات معصومین (ع) پیرامون عصر ظهور قابل تبیین است، مورد بررسی قرار داد:
الف. شرایط عمومی
انقلاب ها
در یک جمع بندی علل
کلی که لازم است در هر انقلابی وجود داشته باشد، عبارتند از:
1. نارضایتی عمیق از شرایط موجود،
2. پذیرش اندیشه یا اندیشه های جدید جایگزین (ایدئولوژی انقلاب)، 3. روحیه انقلابی،
4. وجود و نقش آفرینی ساختارهای سیاسی- اجتماعی در رهبری انقلاب.[1]
انقلاب عظیم مهدوی نیز همانند سایر انقاب ها، برای شکل گیری و
موفقیت نیازمند تحقق این علل و شرایط می باشد.
ب. آموزه های
دینی
از منظر آموزه های
دینی ظهور امام مهدی (عج) زمانی است که شرایط و زمینه های آن فراهم شود؛ برخی از
این شرایط، با گذشت تاریخ و ظلم و جور انسانها،پیشرفت علم و دانش بشری و
در نتیجه آگاهی مردم
دنیا و ناامیدی از مکاتب و نظامهای گوناگون
بشری فراهم میشود؛ اما برخی دیگر از آن شرایط نیازمند زمینه سازی
است. با مراجعه به منابع و آموزه های اصیل دینی، مهمترین شرایط و زمینه های ظهور
عبارتند از:
1. آمادگی و تحول
فکری و فرهنگی جامعه بشری؛ آگاهی و آمادگی عمومی جهان برای پذیرش حقّ و
حقیقت و مخالفت جدّی
با ظلم و جور و بالا رفتن سطح رشد و فهم مردم یکی از زمینه های مهم برای ظهور آن
حضرت است. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی
رسیده باشند که پذیرای حرکت انقلابی و قیام بزرگ مصلح موعود و منجی
عالم بشریت باشند. چرا که تنها با وجود آن، انقلاب جهانی حضرت به نتیجه خواهد رسید.
2. آمادگی اجتماعی؛
انقلاب جهانی آن حضرت زمانی است که مردم جهان از
ظلم و ستم و نظامات
موجود خسته و مأیوس شوند. و باانتظاری سازنده، نگه دارنده، تعهّدآور، نیروآفرین و
تحرّک بخش و انجام وظایف فردی و اجتماعی خویش در قبال اصلاح جامعه و و برپایی قیام
ها و انقلاب های ظلم ستیز و عدالت
خواه که موجب بیداری
وآگاهی بشریت می گردد، زمینه های ظهور منجی جهان و تشکیل حکومت عدل جهانی را به
وجود آورند. زیرا بر اساس سنت های الهی، این انسان است که در پرتو اختیار، با عمل
خویش یا جامعه را به پیش می برد و
تاریخ را تکامل
می بخشد و یا به خاطرسستی و عدم تلاش، قابلیت دریافت نعمت های الهی
را از دست می دهد و
در سرازیری سقوط قرار می گیرد. قرآن درباره این سنت می فرماید: «وَ أَنْ لَیسَ
لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یری
»[2]
البته باید در نظر داشت که در کنار این سنت، قانون امدادرسانی و تأییدات غیبی
خداوند – که در مواقع لزوم برای
یاری انسان های پاک و مصلح به اجرا در می آید – تحت
الشعاع واقع
نمی شود؛ بلکه هر گاه انسان تا حدودی به وظایف خویش در قبال تکالیف
الهی عمل کنند، آن
سنت نیز به اجرا درخواهد آمد. خداوند می فرماید: «یا أَیهَا
الَّذِینَ آمَنُوا
إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکُمْ وَ یثَبِّتْ
أَقْدامَکُمْ»[3]
براساس این آیه، مرحله فعلیت رسیدن به سنت حضرت و یاری مؤمنان مشروط به انجام
دادن وظیفه از سوی آنان است.
در واقع براساس
فلسفه
متعالی تاریخ (نگرش دینی به آینده
جهان) آینده بشر، جبری و الزامی نیست؛ بلکه منوط
به اراده و خواست
انسان ها است و تا این خواست همگانی صورت نگیرد، احتمال ظهور کم
رنگ تر می شود.[4]
3. آمادگیهای فردی
و وجود یارانی متعهد، مخلص و مجریانی توانمند؛ حکومت جهانی قبل از هر چیزی به
کارگزارانی مؤمن،
متعهد وکوشا و نیاز دارد تا بتوانند مسئولیت چنان اصلاحات عظیمی را به دوش
گیرند. چنانکه امام
جواد(ع) در این زمینه می فرماید: «اصحاب مهدی به سوی او اجتماع می کنند که
سیصد و سیزده
نفراند؛ به تعداد اهل بدر از نقاط مختلف زمین… وقتی این عده جمع
شدند، خدا امر او را
ظاهر می کند و چون عده کامل شد که ده هزار نفرند، به اذن خدا
خروج می کند».[5]
این جمعیت خالص و مخلص که اصحاب حضرت را تشکیل
می هند، نقش جدی و قابل توجهی در
رهبری سپاه و فتح کشورها و اداره مناطق و
سرزمین ها ایفا خواهند کرد.
بر این اساس با
توجه به شرایط عمومی انقلاب ها و آموزه های اسلامی و سنت های الهی، ظهور و انقلاب
جهانی حضرت مهدی (عج) – علی رغم اینکه برنامه ای الهی و آسمانی است – همچون سایر
انقلاب ها و تحولات تاریخی و اجتماعی، به یک سلسه شرایط و موقعیت های عینی و خارجی،
محیط مساعد و فضای عمومی مناسب بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط، تحقق نمی
یابد. بنابراین روشن می شود که حضرت مهدی هم آمدنی است و هم آوردنی، یعنی
باید مؤمنان به
وظایف خود عمل کنند و آماده ظهور آن
حضرت بوده و و با
حرکت های انقلابی و اصلاحی خویش بر علیه فساد و طاغوت و آگاهی و بیداری بشریت،
زمینه رابرای ظهور منجی آسمانی فراهم سازند. تا اینکه اراده خداوند متعال با توجه
به اوضاع و شرایط جامعه و مناسب بودن زمینه ها و
بسترها و براساس نیاز جامعه جهانی، به ظهور آن حضرت تعلق گرفته و اذن قیام را صادر
نماید.
انقلاب
اسلامی و زمینه سازی برای ظهور
یکی از مهمترین
اقداماتی که
تأثیر بسزایی در
زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) و فراهم نمودن شرایط و بسترهای فکری و فرهنگی
و اجتماعی لازم داشته، انقلاب اسلامی ملّت ایران به رهبری بزرگ مردی از سلاله
پیامبر (صلّی
الله علیه و آله) می باشد.
بررسی و مطالعه روایات معصومین (ع)، اهداف و دستاوردهای انقلاب اسلامی، مبین این
حقیقت است که این انقلاب،
همان حرکت آگاهی بخش
و زمینه ساز قیام حضرت مهدی )عج(
است:
یکم.
روایات
روایات متعددی
درباره آخر الزمان
و
علائم
ظهور
که اشاره دارد پیش
از قیام
و
ظهور
مقدس حضرت مهدی عجل
الله
تعالی فرجه، در ایران
حکومت شیعی
و
مورد
تأیید امام تشکیل می
شود
و
در دنیای پر از ظلم
و
جور
آن زمان، مردم را به
حق
و
عدالت دعوت می کنند.[6]
در ادامه به چند نمونه از این روایات که به صورت مشترک در کتب روایی مهم و معتبر
شیعه و اهل سنت وجود دارد، اشاره می نماییم:
1. پیامبر گرامی اسلام (ص) در
حدیثی می فرماید: « یخرج ناس من المشرق، فیوطئون للمهدی؛ گروهی از مشرق خروج
خواهند کرد که خود را برای حضرت مهدی علیه السلام آماده می سازند.»[7]
همچنین امام باقر (ع) می فرماید: « کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا
یعطونه، ثم یطلبونه فلا یعطونه، فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم، فیعطون ما
سألوه فلا یقبلونه حتی یقوموا، ولا یدفعونها إلا إلی صاحبکم. قتلاهم شهداء؛ گویا می
بینم گروهی از مشرق قیام کرده وحق را مطالبه می نمایند وبه آنها نمی دهند. دو باره
آنرا مطالبه کرده وبه آنها داده نمی شود وزمانی که می بینند با آنان چنین رفتار می
شود شمشیرهای خود را بر دوش گرفته آماده مبارزه میشوند آنگاه حق را به آنها داده،
ولی دیگر قبول نکرده وقیام می نمایند. وشمشیرهای خود را جز به صاحب شما ( حضرت صاحب
الزمان علیه السلام ) تحویل نخواهند داد، کشته های آنان شهید می باشند.»[8]
با توجه به لحن اخبار و متون قدیم چنین اثبات می شود که مشرق به ایران امروزی گفته
می شود. همچنین در روایات دیگر تصریح شده است که چنین مردمی اهل خراسان، یا قم یا
طالقان می باشد. و همه اینها به ایران امروزی اشاره دارد، البته با ذکر نام مهمترین
مناطق آباد و شهرهای متمدن ایران آن روز.[9]
2. در جلد
بیستم شرح
نهج البلاغه آمده است که یک روز امیرالمؤمنین(ع) مشغول ایراد خطبه بودند
و اطراف آن حضرت ایرانی ها نشسته
بودند. در این هنگام اشعث بن قیس فریاد زد که: «یا علی این سرخ رویان(ایرانیها)[10]
را چرا اطراف خودت جمع کرده ای؟! این ها به ما فخر می فروشند و بر ما
فخرمی کنند.»امام علی (ع) در پاسخ فرمودند: «شما گمان کردید که
من به واسطه این حرف ها این جوانان
سرخپوست را از اطراف خودم رها و آنها را جواب
می کنم؟ هرگز! اگر
این عمل را انجام بدهم از جاهلان خواهم بود. این ها دین خدا و
اسلام را یاری
خواهند کردند. بدانید و آگاه باشید ای اعراب که اگر شما شمشیر زدید و
آن ها را با اسلام
آشنا کردید اما زمانی می آید که آن ها شمشیر می زنند و گردن های شما
را برای بازگشت به
اسلام و قرآن نرم می کنند و آن قبل از
ظهور
حضرت مهدی خواهد بود.»[11]
3.
در حدیثی امام موسی کاظم
علیه السلام می فرماید: «رجل من اهل قم یدعوا الناس الی الحق، یجتمع معه قوم
کزبرالحدید، لا تزلهم الریاح العواصف، و لا یملون من الحرب، و لا یجبنون، و
علی الله یتوکلون، و العاقبه للمتقین؛ مردی از اهل قم، مردم را به حق دعوت می کند.
گروهی از مردم با او گرد می آیند که همانند تکه های آهن مستحکم اند. بادهای سخت
آن ها را نمی لرزاند، و از جنگ و مبارزه به ستوه نمی آیند، و از دشمن نمی هراسند، و
بر خدا توکل می کنند، و عاقبت با متقین است.»[12]
4. از امام صادق(ع)
روایت شده است که فرمودند: « به زودی کوفه از مؤمنان خالی می شود … پس از
آن علم در شهر دیگری که به آن قم گفته می شود، ظاهر می شود و معدن فضل
و علم می گردد، به طوری که در روی زمین کسی که مستضعف در دین باشد و یا دین
را نفهمد، باقی نمی ماند؛ حتی زن هایی که
در حجله ها و پشت پرده ها هستند؛ و این زمان ظهور قائم ما خواهد بود و خدا قم و اهل
آن را جانشینان حضرت حجت قرار می دهد و اگر چنین نباشد زمین اهل خود را فرومی برد و
در زمین حجتی باقی نمی ماند و علم از آنجا به سایر کشورها و شهرها در شرق و غرب
سرازیر می شود و حجت خدا بر مردم کامل می شود، به طوری که کسی در زمین نمی ماند که
دین و علم به او نرسیده باشد، پس از آن حضرت قائم (عج) ظهور می کند.»[13]
همان گونه که از نص احادیث فوق و
روایاتی متعدد روشن است؛ اولاً؛ ظهور امام مهدی (عج) نیازمند زمینه سازی و فراهم
آوردن شرایط و بسترهای لازم است. شهید مطهری در این زمینه می نویسد: «در روایات
اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام، به آن حضرت ملحق می شوند. بدیهی
است که این گروه یکباره خلق نمی شوند و به قول معروف، از پای بوته هیزم سبز نمی
شوند. معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که
چنین گروه زبده را پرورش می دهد.»[14]
ثانیاً؛ قیام کنندگان این حرکت اسلامی و مردمی، گروهی از شیعیان اهل بیت هستند و
رهبر آنان که با تشکیل حکومت، زمینه را برای قیام قائم آل محمد فراهم می کند، مردی
از اهل بیت و از شهر قم است. مجموعه این صفات به خوبی با نهضت امام خمینی (ره) و
ویژگی های آن مطابقت دارد.
… ادامه دارد
پی نوشت ها:
[1]– انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، جمعی از
نویسندگان، قم : معارف، 1368، صص 16- 18.
[2]– سوره
نجم
(53)، آیه 40 – 39.
[3]– سوره
محمد(ص)، آیه 7
؛
ر.ک :
فصلنامه انتظار، ش 7، ص 232.
[4]– مهدویت، رحیم کارگر، پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، قم
: نشر معارف، 1386 ؛
آینده
جهان، رحیم کارگر، ص 45-34.
[5]– کمال
الدین، ج 2، باب 37، ح 2.
[6]– جهت آشنایی کامل با این روایات ر.ک : علی کورانی، عصر
ظهور،
ترجمه عباس جلالی، تهران :شرکت چاپ
و
نشر
بین
الملل سازمان تبلیغات
اسلامی، چاپ دوم 1379،
صص
217-257 ؛ نهضت امام خمینى زمینه ساز ظهور دولت حضرت مهدى (عج)، عرفان
محمود، مجله الحیاة الطیبة، سال اول، ش صفر، رمضان 1418.
[7]– البحار
الانوار، محمد باق مجلسی، ج 51 ص 87 ب 1 ح 38.
[8]– البحار
الانوار، ج 2 ص 243 ب 25 ح 116.
[9]– ر.ک : تفصیلات مصادر کتاب معجم احادیث امام مهدى، جلد
1، ص 387.
[10]– ایرانیها چون اغلب سفیدپوست هستند مایل به قرمزى و
اعراب گندمگون هستند
مایل
به سیاهى، از این رو از ایرانی ها تعبیر به سرخپوست مى کردند.
[11]– شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج20، ص 284؛ جهت
آشنایی بیشتر ر.ک : فردوس الاخبار، ج5، ص366 ؛ امام مهدى(ع) و ایرانیان،
آیت اللَّه ناصرى، پایگاه موعود.
[12]– بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج60، ص 216 ؛
سفینة البحار، ص 446.
[13]– بحارالانوار ج 60 ص 213، سفینة البحار، ج 2، ص 455.
منتخب الاثر ص 443.
[14]– ر.ک:
مرتضی مطهری، قیام انقلاب مهدی(عج)، صص 54، 55، 56، 57 و 58.