2. طواف زیارت یا طواف حج: این عمل در فقه شیعه واجب است و بلکه از ارکان حج به حساب می آید. (محمد جواد مغنیه، ج 1، ص 188،1420 ق).
3. طواف نساء: طواف نساء در فقه شیعه واجب است ولی جز ارکان حج به حساب نمی آید. بنابراین چه در حج تمتع چه در حج قران و حج افراد و نیز بر عمره ها. به جز عمره تمتع واجب است مکلف این حکم اعم از زن و مرد است. اگر کسی این عمل را ترک کند اگر زن باشد تا وقتی در سال دیگر طواف نساء انجام ندهد شوهرش بر او حرام است. اگر مرد باشد به همین طریق زن به او حرام می شود و اگر کسی ازدواج نکرده است تا انجام دوباره آن زن گرفتن بر او حرام می شود.
زمان طواف نساء: بعد از انجام حلق و تقصیر به مکه برمی گردند و طواف زیارت با دو رکعت نماز انجام می دهند بعد از آن سعی بین صفا و مروه انجام می شود و بعد از سعی، طواف نساء را انجام می دهند. با دو رکعت نماز مانند طواف زیارت نباید طواف نساء قبل از سعی بین صفا و مروه و نیز نباید قبل از طواف زیارت انجام شود؛ بلکه باید بعد از سعی بین صفا و مروه انجام شود. (الفاضل اللنکرانی، ج 5، ص 383، 1418).
4. طواف وداع: طوافی است که انسان هنگام بیرون شدن از مکه انجام می دهد و آخرین عملی است که در مکه انجام می دهد. از آن جهت طواف وداع گویند که گویا با این طواف از مکه و مسجدالحرام خداحافظی و وداع می نماید. از نظر فقه شیعه این طواف مستحب است. (عبدالله بن تاج الشریعه، ص 319، بی تا). ولی از نظر اهل سنت سه نظر وجود دارد. حنفی ها و حنبلی ها اعتقاد به وجوب این طواف دارند. ولی مالکی ها آن را مستحب و شافعی ها دو نظر دارند برخی واجب و برخی مستحب می دانند.(همان).
در فقه سنی مجموعه طواف ها سه تا است:
1. طواف قدوم که برای بار اول ورود در مکه انجام می شود. این طواف از نظر سنی ها واجب نیست، مستحب است. (عبدالرحمن الجزیری، ج 1،ص 663، بی تا).
2. طواف رکن: یا طواف زیارت که به عنوان رکن دوم حج شناخته شده است. زمان انجام این طواف در روز دهم ذی الحجه است و آخر وقت آن بر اساس نظر حنفی ها تا آخر عمر است. اگر در روز دهم انجام نشد در آخر عمر هم می تواند انجام دهد. مالکی ها معتقدند از اول روز دهم تا آخر ماه ذی الحجه وقت انجام طواف رکن است. شافعی و حنبلی ها معتقدند که اول وقت آن از نصف شب دهم ذی الحجه است و آخر آن تا بی نهایت است.(همان، ص 664).
3. طواف الوداع: طوافی است که حاج برای آخرین بار در مکه انجام می دهد و بعد از آن از مکه خارج می شود از آن جهت طواف وداع گفته اند که حاج با این طواف با مکه و کعبه وداع می کند قبلا ذکر گردیده است.
بنابراین سنی ها طوافی به نام طواف النساء را به رسمیت نمی شناسند. دلیل آنها برای انکار طواف النساء چیست؟ لازم است قبل از آنکه دلیل انکار طواف نساء را جستجو کنیم دلیل اثبات آن را بررسی نماییم.
دلیل وجوب طواف النسا:
در مصادر روایی شیعه روایات زیادی از ائمه معصومین نقل شده است که طواف نساء را واجب دانسته است. به دلیل اینکه ائمه معصومین در واقع مبین شریعت الهی است طواف النساء به عنوان یک واجب شرعی در حج به حساب می آید. از آن جهت نام آن را طواف النساء گفته اند که بر اثر این طواف انسان محرم، زن برایش حلال می شود اگر محرم مرد باشد و مرد برایش حلال می شود، اگر محرم زن باشد. تمام آنچه بر محرم از وقت بستن احرام حرام شده بود با حلق و تقصیر حلال می شود به جز بهره گیری جنسی از همسر با طواف نساء که بعد از طواف حج و بعد از سعی بین صفا و مروه انجام می شود، همسر به این محرم حلال می شود. در وسائل الشیعه در ابواب طواف باب 82 برای وجوب طواف النساء است که حدود ده روایت از ائمه(ع) در خصوص وجوب طواف النساء نقل شده است (الحر العاملی، ج 9، کتاب الحج ابواب الطواف، باب 82).
به دلیل عصمت ائمه اهل بیت سخنان و هدایات آنان درباره شریعت و احکام عبادی حجت الهی است. با قطع و یقین از جانب خدا و بر اساس سفارش خاص پیامبر سخن می گفتند. بنابراین طواف النساء یکی از فرائض مهم حج به شمار می آید.
راز انکار اهل سنت نسبت به طواف النساء:
اهل سنت احکام عبادات و سایر احکام شریعت را علاوه بر سنت پیامبر از افعال و اقوال برخی صحابه و تابعین می گیرند. در حالی که برخی از این احکام بر خلاف سنت پیامبر می باشد. مثلا حذف «حی علی خیر العمل» اذان و تحریم متعه النساء و متعه حج توسط عمر که یکی از صحابی سرشناس بود گواهی روشن برای تغییر و تحریف در سنت پیامبر و احکام الهی آن است.
طواف النساء نیز تحت همین شرایط خاص ترک گردیده است.
منابع مورد استفاده:
1. المغنیه، محمد جواد، فقه الصادق، ج 1، 1420ق.، بیروت.
2. الجزیری عبدالرحمن الفقه علی مذاهب الاربعه، بیروت، بی تا، ج 1.
3. ابن تاج الشریعه، عبدالله المسائل المهمه من الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، بی تا.
4. الفاضل اللنکرانی، التفصیل الشریعه فی شرح التحریر الوسیله، ج 5، 1418 قم.
5. المغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه ، دار الجود، بیروت، 1404ق.
6. وسائل الشیعه، ج 9، کتاب حج و ج 5، کتاب الصلاه.