برخي حكومت را هدف و غايت و مقصد نهايي تلقي مي كنند و از اين رو همه چيز را براي آن مي خواهند و در راه آن مي دانند. بر اين مبنا حكومت بالاترين ارزش را داراست و همه چيز با آن سنجيده مي شود و خود آن با چيزي محك نمي خورد. لذا همه تلاش ها براي رسيدن و دست يابي به حكومت و حفظ و نگهداري آن به هر صورت و به هر وسيله اي خواهد بود و بالاترين لذت و مهم ترين سعادت دست يابي به حكومت و حفظ قدرت است. اما در مقابل برخي ديگر حكومت را وسيله، ابزار براي هدفي والا و ارزشمند مي دانند نه اينكه حكومت را براي اعمال حاكميت و قدرت بر مردم بخواهند. از اينرو در انديشه و سيره ي علي -عليه السلام- نيز حكومت هدف نيست و هرگز هم ابزار كسب قدرت و مكنت تلقي نشده بلكه حكومت وسيله اي در جهت تحقق اهداف الهي، برپايي عدالت و رفاه همگاني و حفظ حرمت و حقوق انساني و بستر تعالي بشر مي باشد.
برخي از مهم ترين اهداف حكومت علي-عليه السلام- عبارتند از:
1ـ تحقق عدالت: اساساً اميرمؤمنان علي(عليه السلام) حكومت را براي تحقق عدالت پذيرفت و آن را جز در اين مسير نمي خواست و مقصد آن حضرت از پذيرش حكومت برپايي عدالت و دفاع از مظلومان بود.چنانكه فرمود: «و اگر خداوند از عالمان پيمان سخت نگرفته بود كه در برابر شكم بارگي ستمگر و گرسنگي ستمديده هيچ آرام و قرار نگيرند، بي تأمّل رشته ي حكومت را رهامي کردم و پايانش را چون آغازش مي انگاشتم و چون گذشته، خود را به كناري مي كشيدم.»[1] آن حضرت در اجراي عدالت آن قدر قاطع بودند كه در اين باره مي فرمايند:
«سوگند به خدا اگر اموال بخشيده شده توسط عثمان را بيابم به مالك آن باز گردانم، اگر چه از آن ها زن ها شوهر داده و كنيزان خريده شده باشند; زيرا در عدل و درستي وسعت و گشايشي است و بر كسي كه عدل و درستي تنگ گردد جور و ستم تنگ تر شود».[2]2ـ احقاق حق: در جاي ديگر حضرت هدف حكومتش را احقاق حق و امحاء باطل مي داند و مي فرمايند: «به خدا سوگند! اين كفش بي ارزش نزد من محبوب تر است از حكومت بر شما. مگر آن كه حقي را بر پا سازم يا باطلي را براندازم».[3]3- اجراي حق و از بين بردن باطل: بنا بر اين يكي ديگر از مهم ترين هدف مولا اجراي حق و حقيقت و از بين بردن باطل در جامعه مي باشد.
در حضرت فرمايشي ضمن نفي هر گونه قدرت طلبي و دنياخواهي، اهداف حكومت خودرا درچهار چيز بيان مي كنند
و مي فرمايد:«اَللّهم انك تعلم انه لم يكن الذي كانَ منّا مُنافسه في سلطان و لا التماس شيء من فضول الحطام و لكن لنرد المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك فيامن المظلومون من عبادك و تقام المعطّلة من حدودك.»[4]خدايا! تو خود مي داني كه براي رسيدن به مكنت و سلطنت و متاع دنيايي قيام نكردم بلكه اهدف من عبارتند از:
1. نشانه هاي محو شده راه خدا را بازگردانم. (يعني بازگشت به اسلام نخستين و اسلام راستين، بدعت ها را از ميان بردن و سنت هاي اصيل را جايگزين كردن، در فكرها و انديشه ها و تحولي در روح ها و ضميرها و قضاوت ها).
2ـ اصلاح اساسي و آشكار و چشم گير كه نظر هر بيننده را جلب نمايد و علايم بهبودي وضع زندگي مردم كاملا هويدا باشد (در شهرها و مجامع تحول بنيادين ايجاد شود)
3ـ بندگان مظلوم خدا از شر ظالمان امان يابند و دست تطاول ستم كاران از سر ستم ديدگان كوتاه شود (يعني اصلاح در روابط اجتماعي انسان ها).
4ـ مقررات تعطيل شده خدا و قانون هاي نقض شده اسلام بار ديگر بپا داشته شود و حاكم بر زندگي اجتماعي مردم گردد; (يعني تحول ثمربخش و اسلامي و نظام مدني و اجتماعي جامعه).
بنا بر اين مي توان چنين نتيجه گرفت كه مهم ترين اهداف حكومت علي(عليه السلام) عبارتند از: اجراي عدالت و احقاق حق، اجراي شريعت و احكام الهي، اصلاحات اساسي در ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي، دفاع از مظلومان و ستم ديدگان و مبارزه با ظالمان و ستمگران، تربيت و تأمين رفاه و معيشت زندگي.
پي نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه، خطبه 3.
[2] . نهج البلاغه، كلام 15.
[3] . نهج البلاغه، خطبه ى 33.
[4] . نهج البلاغه، خطبه ى 131.