خانه » همه » مذهبی » اوج عزت

اوج عزت

اوج عزت

انسان، جلوه صفات پروردگار است و نماينده حق در آفرينش. از جلوه هاي خداگونگي انسان، «عزت» در زندگي است، که پرتويي از نور ايمان است.ايمان، نورانيت در دل مؤمن پديد آورده و او را عزيز مي سازد و بزرگي مي بخشد.

f8874cca 99e8 4242 b66c 68146fab36a3 - اوج عزت

19586 - اوج عزت
اوج عزت

 

نويسنده: علي تقديري

 

انسان، جلوه صفات پروردگار است و نماينده حق در آفرينش. از جلوه هاي خداگونگي انسان، «عزت» در زندگي است، که پرتويي از نور ايمان است.ايمان، نورانيت در دل مؤمن پديد آورده و او را عزيز مي سازد و بزرگي مي بخشد.
خداوند، در قرآن مي فرمايد: (من کان يريد العزه فلله العزه جميعا) (سوره فاطر، آيه 10).
«هر که عزت خواهد، پس همه عزت نزد خداست».
«عزت»، قدرت و نفوذ ناپذيري است.به سخني ديگر، عزت حالتي است که انسان را شکست ناپذير مي سازد و سرچشمه آن، وجود حق است و سپس به وجود آدمي جاري مي شود.
همه نيروهاي نفوذ ناپذير براي خداوندست. خداوند، هم عزيز است و هم عزت بخش. هرچه رابطه با او بيش تر باشد، عزت بيش تر است.
علامه طباطبايي (ره)، پيرامون آيه فوق مي گويد: «معنايش اينست؛ هر کس عزت مي خواهد بايد از خداي تعالي بخواهد. زيرا، عزت همه اش ملک خداست و هيچ موجودي نيست که خودش، به طور ذاتي عزت داشته باشد.»

عزت بر دو گونه است:
 

عزت شايسته، که ذات پاک خداوند را به عزت توصيف مي کنيم. و عزت ناپسند، که همان غرور در برابر حق است. اين عزت، در حقيقت، ذلت است.

رسيدن به عزت، دو مرحله دارد:
 

1. مرحله عزت فکري کلامي، که سخن را پاکيزه کند.
2. مرحله عزت عملي، که عمل را صالح و استوار سازد.
بدين سان، عقيده پاک به سوي خدا اوج مي گيرد و دارنده آن را نيز پرواز مي دهد؛ تا در جوار عزت حق قرار گيرد.
اما، عزت به معناي غيرت مغرورانه ، قدرت پوشالي است و سراب عزت. اين حالت، از ستمگري و دشمني به دست مي آيد. خداوند،مي فرمايد: (بل الذين کفروا في عزه و شقاق) (سوره ص، آيه 2). آن ها که کافرشدند، گرفتار غيرت و دشمني اند . کافران، قدرت و ثروت را راه رسيدن به عزت مي دانند. اين سراب عزت است که گروهي از مسلمانان سست ايمان نيز، در آن گرفتار آمده اند. و يا مي فرمايد: همانا منافقان، کافران را به جاي مؤمنان دوست خود برمي گزينند! آيا اين ها مي خواهند از آنان، کسب عزت و آبرو کنند، با اين که همه عزت ها مخصوص خداست؟ عزت، همواره از علم و قدرت سرچشمه مي گيرد و اين ها – که قدرت و علم شان ناچيز است – کاري از دست شان ساخته نيست که منشأ عزت باشند. (سوره نسا، آيه 139). و يا مي فرمايد: ساحران در پيشگاه فرعون، ريسمان ها و عصاهاي خود را افکندند و گفتند: به عزت فرعون (سوگند که) حتماً پيروزيم. ولي پس از وارونه شدن حيله آنان، با معجزه موسي (ع) گفتند: ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم. اين حرکت، يعني عزت از آن خداست. (سوره شعراء آيه 44).
پس، نيکو آن که عزت در گرو اطاعت خداي عزيز و اولاي او باشد.
پيامبر عزيز فرموده اند: پرورگارتان، همه روز فرمايد: «منم پروردگار عزيز. هر کس عزت دو جهان خواهد، بايد اطاعت عزيز کند.»
صادق آل محمد (ع) مي فرمايد: «خداوند، همه امور را به مؤمن واگذار کرده است. ولي، به او اختيار نداده که شخصيت گرانبهايش را به ذلت کشاند.» و نيز فرمود: هر گاه بخواهيد، بدون قبيله عزيز باشي و بدون قدرت، هيبت داشته باشي. از سايه ذلت معصيت خدا به در آي و در پناه عزت و اطاعت او قرار گير!
«عزت نفس»، يکي از پايه هاي اخلاق اسلامي است. هرکه از شخصيت فردي و اجتماعي خود، پنداري حقيقي داشته و ارزشي براي خود احساس مي کند، عزت نفس دارد. اگرميزان عزت نفس کاهش يابد؛ احساس ناتواني در فرد، به وجود مي آيد. با افزايش آن، حالت ارزشمندي در وجود او پديد مي آيد. همان گونه که امير مؤمنان (ع) فرموده اند:
«کسي که نفسش عزت داشته باشد، خواهش ها وهوس ها در نظرش خوار گردد.»
امام حسين (ع) فرمود: «با خواري زيستن يا با خواري مردن؟ من هر دو را خوراکي ناگوار مي بينم.اگر ناچار بايد يکي از مرگ و زندگي را برگزيد؛ حرکت من به سوي مرگ باعزت حرکتي زيبا خواهد بود».
از اين روست که در روز عاشورا، در برابر پيشنهاد ابن زياد فرياد بر مي آورد: «آگاه باشيد ناپاک ناپاکزاد مرا بين دو چيز قرا داده است؛ کشته شدن يا تسليم با ذلت. ولي ذلت از ما بسيار دور است. خدا راضي نيست که ما ذليلانه تسليم شويم. پيامبر وخدا و مؤمنان و دامن هاي پاک و پاکيزه اي – که در آن پرورش يافته ايم- و آن مرداني که از تن دادن به زير بار ستم منزه اند؛ راضي نيستند که ما طاعت افراد پست را بر قتلگاه کريمان برگزينيم.»
در مرام حسين (ع)، آزادي و عزت، در عمل و انديشه اهميت به سزايي دارد. آن گاه که سرور آزادگان در محاصره دشمن قرار مي گيرد و اهل بيت بي پناه در هجوم بي امان، فرياد واحسينا سر مي دهند. امام، فرياد بر مي آورد: «واي بر شما اي پيروان آل ابي سفيان، اگر دين نداريد و از روز رستاخير نمي هراسيد، پس در دنياي خود آزاد مرد باشيد.» انسان آزاده، عزيز است و به حق و ناموس ديگران تجاوز نمي کند.
پيشوايان اسلام تلاش کرده اند که با ايجاد عزت و شرافت انساني، در پيروان خويش و نيز آشنا کردن با ارزش هاي اخلاقي، روح عزت نفس را در آنان برانگيزانند.
از رسول خدا نقل شده است که فرمود: از بهترين کارهاي نيک، آنست که همنشينان خود را عزيز داريد.
امام علي (ع) فرمود: براي عزت و افتخار دنيا، سر ودست نشکنيد و به زينت و نعمت هاي آن فريفته نشويد. و از رنج وسختي هاي آن زاري نکنيد. زيرا، عزت و فخر آن به زودي، پايان گيرد و زيورهايش، نابود گردد. و رنج و درد آن به سرانجام رسد.
منبع:نشريه بشارت- ش77

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد