خانه » همه » مذهبی » اين كه مي‎‏گويند مردم را به غير از زبان يعني با عمل، به كارهاي نيك دعوت كنيد، آيا سبب ريا كردن نمي‎شود؟ مثلاً جلوي همه, اول وقت بايستي و نماز بخواني و يا قرآن بخواني تا همه ببينند!

اين كه مي‎‏گويند مردم را به غير از زبان يعني با عمل، به كارهاي نيك دعوت كنيد، آيا سبب ريا كردن نمي‎شود؟ مثلاً جلوي همه, اول وقت بايستي و نماز بخواني و يا قرآن بخواني تا همه ببينند!

براي روشن شدن بحث لازم است ابتدا به بررسي واژة ريا بپردازيم و سپس نشانه‎هاي فرد رياكار را ذكر كنيم و در آخر بيان داريم كه چگونه بايد جلوي ريا را گرفت.
ريا: ريا يعني انسان به خاطر اين كه مورد تأييد، تشويق و تمجيد ديگران قرار گيرد و به خوبي، فضائل اخلاقي، دين‎داري، امانت‎داري و… شهرت پيدا كند عمل نيكو و عقائد صحيح خود را به آنها نشان و در واقع نمايش دهد و اين كار مي‎تواند به شكل صريح، كنايه، عملي و يا كلامي صورت بگيرد.[1]دام شيطان: علماء بزرگ اخلاق سفارش اكيد مي‎كنند كه انسان مراقب باشد كه دچار عمل و يا بيان ريايي نشود، چرا كه بسيار دقيق و محل تاخت و تاز شيطان مي‎باشد؛ به گونه‎اي كه ممكن است انسان به خاطر ظرافت آن، مدت‎ها دچار ريا شده باشد اما خودش متوجه نباشد، به همين خاطر از آن تعبير به شرك خفي و پنهان شده است.[2] يعني در واقع خلوص در كار نبوده مقابل خدا سجده مي‎كند اما قلب و دلش متوجه تأييد و تمجيد اطرافيان و نظاره گران است به همين خاطر در روايت داريم: كسي كه براي مردم عمل نيكي انجام دهد ثواب آن را نيز بايد نزد همان مردم جستجو كند (اين يعني پوك بودن عبادت) و كسي كه براي خدا عملي را انجام دهد ثواب آن بر عهده خود خداوند است.[3]ملاقات خدا: در آياتي از قرآن بيان شده است كه كسي كه قصد قرب و ملاقات با خدا را دارد بايد دو كار را رعايت كند: 1. انجام عمل نيك 2. پرهيز از شرك در عبادت (شرك آشكار مثل مشركين و شرك مخفي و پنهان«ريا»)[4]علت ريا: ريا و عدم اخلاص در واقع از ضعف ايمان و باور نشأت مي‎گيرد. كسي كه عميقاً به اين باور نرسيده كه «عالم محضر خداست»، «مردم مثل او عاجزاند و نيازمند»، «تشويق و تأييد دو روزة زندگي مشكل عمده‎اي را حل نخواهد كرد»، «ثواب و عقاب نهايي و پايدار با خداست» و… ديگر دنبال رضايت و تأييد خلق نيست. «يكي از روان‎شناسان معروف به نام آدلر مي‎گويد: خودنمايي، واكنش و عكس‎العملي در برابر احساس حقارت واقعي يا خيالي است.»[5]اصطلاح عمل: اسلام ديني است كه به بعد اجتماعي اهميت فراواني مي‎دهد، و هرگز اجازه نمي‎دهد كسي به خاطر عبادت راه بيابان را در پيش گيرد، در گوشه‎اي بخزد و از خانه و جامعة خود جدا شود. پيامبر گرامي‎(ص) وقتي شنيد گروهي از اجتماع فاصله گرفته‎اند آنها را به مسجد خواندند و با لحني عتاب‎آميز آنها را از اين عمل نهي كردند.
پس انسان بايد در اجتماع به اصلاح و تهذيب نفس بپردازد، در متن جامعه است كه نوع دوستي، ايثار، تعاون، اهتمام به غير، ريا، حسد، دروغ و… معني پيدا مي‎كند.[6] به همين خاطر، كسي كه به كسب صفات خوب و ترك صفات ناپسند موفق مي‎گردد مورد تشويق و پاداش الهي قرار مي‌گيرد. پس ما بايد با تمرين، هم در اجتماع باشيم و هم به اعمالمان رنگ و نيت خدايي بزنيم تا ارزش يابد.
نيت و انگيزه: نيت و انگيزه الهي اكسيري است كه اگر به جان عمل بخورد عمل را تا عرش بالا مي‎برد و بر خلاف آن، اگر نيت پست شود عمل هم از اهميت معنوي‎اش كاسته و بي‎ارزش مي‎شود. «نيت در واقع روح عمل است، اگر نيت عابد و عامل خالص و عزم او راسخ نباشد از كمال عمل و تماميت آن كاسته مي‎شود.»[7] در معارف ما، انسان را موجودي فعال، انتخاب‎گر و بااراده معرفي مي‎كنند، انسان مي‎تواند با اراده خود خانه دل را خالي از غبار كند و دل را حريم خداوند قرار دهد. در روايت داريم: دل حرم خداست بيگانه را به خانه دل راه نده[8] پس همين كه از ما خواسته شده معلوم است كه انسان مي‎تواند (با تلاش و زحمت و تقويت ايمان) كاري كند كه عملش تنها براي خدا باشد.
از كجا بدانيم عمل يا كلام ما رياكارانه نيست؟ مردم رياكار به خاطر اين‌كه خزانه دلشان از سرماية «باورهاي پر مغز» لبريز نيست به زرق و برق لبخند‎ها و احسنت‎هاي مردم دل خوش كرده‎اند. كتاب هاي بسيار گران سنگ اخلاق نشانه‎هاي مردم ريا‎كار را چنين معرفي كرده‎اند:
1. چون مردم را ببينند شاد مي‎شوند.
2. هنگامي كه تنها مي‎شوند(در عبادت) كسل‎اند.
3. دوست دارند كه در تمام اعمال و گفتارشان مورد پسند مردم واقع شوند.[9]جامعة اسلامي: در جامعه اسلامي انسان‎ها نسبت به خود و ديگران مسؤول‎اند. اين‌كه كسي تنها دنبال مصالح مادي و معنوي خودش باشد پذيرفته نيست. دعوت و تشويق به عمل نيك (امر به معروف) و تحذير و بر حذر داشتن نسبت به اعمال بد (نهي از منكر)، دو تا از اصولي‎ترين برنامه‎هايي است كه خداوند قوام جامعه اسلامي را در گرو آن قرار داده است و روشن است كه اين امور مي‎تواند با عمل، كلام، اشاره و … صورت پذيرد. كسي كه مي‎خواهد ديگري را تشويق كند نمي‎تواند دست روي دست بگذارد و بگويد: هنوز صالح و شايسته نشده‎ام و صفات بد دارم وقتي صفات بدم بر طرف شد به ارشاد و راهنمايي ديگران مي‎پردازم و… تهذيب نفس و اصلاح رفتار يك امر تدريجي است و ممكن است سال‎ها طول بكشد، و از سويي ديگر انسان، هر قدر رشد پيدا كند باز هم خود را كوچكتر مي‎بينيد. پس انسان بايد تدريجاً مشغول اصلاح اعمال بر خويش باشد و ديگران را نيز تشويق به خوبي كند (جامعه صالح در پرتو همين كارها پديد مي‎آيد و مسلماً چنين جامعه‎اي بر اعمال انسان و حركت او به سوي نور مؤثر خواهد بود، و بر عكس جامعه فاسد انسان را از صراط مستقيم و رشد باز مي‎دارد).
هشيار باش: به تعبير قرآن، انسان بر امور نفساني خودش آگاه است. خود مي‎داند كه آيا اين كار را بخاطر خدا انجام مي‎دهد يا بخاطر ريا. از سويي ديگر شيطان لحظه‎اي بيكار نمي‎نشيند، هواي نفس، دوستان ناصالح و ضعف ايمان نيز مي‎توانند به عمل انحرافي سرعت ببخشند. بزرگ‎ترين مشكل، مشكل دوگانگي است وقتي كسي با دل خود صادق نباشد، با عمل يا زبان كاري را انجام دهد كه هماهنگ و همساز با قلبش نباشد در واقع اولين قدم انحراف را گذاشته است. پس با توجه به اينكه انسان بايد در متن جامعه ساخته شود، و با لحاظ اينكه شيطان لحظه‎اي بيكار ننشسته است، و اينكه آيات و  روايت‎هاي زيادي داريم كه در كار خير شتاب كنيد، نماز اول وقت را تأخير نيندازيد، روزانه تلاوت قرآن داشته باشيد و…، بايد آگاهانه به عملي پاك و خالص قيام كنيم و در همان وقت نيز با كار و گفتاري كه رنگ ريا در آن است مبارزه كنيم تا به جايي برسيم كه خانه دل دربست به خدا اختصاص بگيرد.
نكته: گاهي شيطان با چنين وسوسه‎هايي باعث مي‎شود كه انسان يك عمر از كار خير غافل شود و يا آن را به تأخير اندازد.
2. عمل خالص امري است كه با مبارزه، صبر، تقويت ايمان، انجام واجبات و ترك محرمات، توجه به پوك بودن تأييد‎هاي دو روزه مردمي و… حاصل مي‎شود و اين يك كار تدريجي است.
هيچ عارفي يك روز به مرحله اخلاص نرسيده است. ما نبايد عمل خير را بخاطر ترس از ريا ترك كنيم، بايد از نقطه مقابل وارد شويم و نيروها و سلاح‎هاي جبهه ايمان را تقويت كنيم تا فرشته اخلاص وارد شود و ديو ريا از خانه دل خارج گردد كه:
خانه دل نيست جاي صحبت اغيار
ديو چو بيرون رود فرشته درآيد.
حرف آخر: وقتي انسان كاري خوب است، بايد آن كار و اصول آن را قوي‎تر كند، و همين طور وقتي علم به ريا بودن كاري دارد بايد با برنامه ريشه ريا را بكند. هيچ گاه نبايد انسان بخاطر اينكه دشمن خانة او را گرفته بگويد خُب حالا كه او آمده (يا مي‎آيد) پس من بايد از اينجا بروم، آنكه بايد برود دشمن (صفات بد) است. پس بايد راه‎هاي مبارزه با ريا و روش‎هاي تقويت ايمان و اراده را آموخت.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
چهل حديث امام خميني، حديث دوم، موسسه تنظيم آثار امام خميني(ره).

پي نوشت ها:
[1] .  فيض كاشاني، محسن، راه نجات، ترجمه رضا رجب‎زاده، پيام آزادي، ص 193، اقتباس.
[2] . اخلاق 4، ‌درسنامه اخلاق، (طلاب پايه چهارم، مركز تدوين و نشر متون درس حوزه 1382، ص 54، اقتباس.
[3] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، باب ريا، كتاب ايمان و كفر.
[4] . آيه آخر سورة كهف.
[5] . رشيد‎پور، عبدالمجيد، پرورش‎هاي اخلاقي، ص 22.
[6] . براي تأمل بيشتر در مورد توجه، بعد فردي و اجتماعي به كتاب خلاصه معراج السعاده، چاپ موسسه در راه حق رجوع كنيد، (در اغلب صفات يك بعد آن فرد و طرف مقابل آن اجتماع است.)
[7] . جوادي آملي، عبدالله، ادب فناي مقربان، نشر اسراء، ج1، ص 291.
[8] . ميزان الحكمه(قلب).
[9] . فيض كاشاني، محسن، اخلاق حسنه، مترجم محمد باقر ساعدي، پيام آزادي، ص 87.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد