میزان بازدارندگی نماز از فحشا و منکر بستگی به درجات نماز و میزان حضور و توجه در آن دارد. اگر نماز به صورت کامل اقامه شود، به طور قطع نیروی بازدارندگی کاملی در فرد نماز گذار ایجاد خواهد کرد. در هر صورت نماز از فحشا و فکر باز می دارد ولی این در همه افراد نماز خوان به یک اندازه نیست. کسی که به کلی نماز نمی خواند، حتما به دلیل عدم وجود نیروی بازدارنده به گناهان زیادی آلوده خواهد شد. همین که شما اکنون سوال مطرح کرده اید معلوم می شود که طالب پاکی هستید و این طلب یکی از آثار نماز در شما است. باید به این نکته بیاندیشید که اگر همین نمازی را که اکنون می خوانید نمی خواندید، در چه راهی قرار می گرفتید و چه سرانجامی برایتان رقم می خورد.
انسانى که گاهى دچار گناه خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کند و مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.
در زمینه گناه و انحراف عملی و زمینه های آن می توان گفت: خطا و گناه آدمى، ریشه در ناآگاهی ، دنیا دوستى ، گرایش افراطى به لذت هاى مادى و طبیعى و در یک کلام در ضعف عقلانی انسان دارد.
در روایت است که دوستی دنیا سرآمد هر خطا است. حب الدنیا رأس کل خطیئة بنابراین اگر کسى بخواهد دلش را از گناه خالى کند، باید با ریشه های آن بستیزد و بکوشد که از شدت محبت دنیا در دلش بکاهد و گرایش به لذت هاى طبیعى را در نفس خویش تعدیل نماید و در جهت تقویت آگاهی و عقلانیت خود بکوشد.
که اگر چنین کند و به استعانت خداى متعال، در این کار سترگ موفقیتى به دست آورد؛ مى توان دلش را از گناه خالى کند و به جاى آن محبت خداى بزرگ و اولیاى او را جایگزین نماید.
علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه ى گناهان ، سه قوه است: قوه شهویّه، قوه غضبیّه، قوه وهمیّه.
قوه شهویّه ، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى کشاند، که سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است.
قوهّ غضبیّه ، انسان را به ظلم وطغیان آزار رسانى و تجاوز، وادار مى کند.
قوهّ وهمیّه ، برترى طلبى و انحصار جویى و تکبر و روح خوداخواهى را در انسان زنده مى کند و او را به گناهان بزرگى در این وادی، وا مى دارد.
اگر با دقت بررسى کنیم در مى یابیم که اکثر گناهان (اگر نگوییم همه ى گناهان ) به این سه قوه باز مى گردند.
این سه قوه در وجود انسان لازم است ، ولى اگر کنترل وتعدیل نشود و به افراط و تفریط کشانده شود، سرچشمه ى گناهان بسیار خواهد شد.
براى توضیح بیشتر به این مثال توجه کنید:
آب ، که مایه ى حیات انسان و گیاه و حیوان ها مى باشد، اگر در جلو آن سدى بسته شود، تا سیلاب پشت سر آن جمع شود، نه تنها سیلاب به ما ضرر نمى زند، بلکه هروقت نیاز به آب شد، دریچه ى سد را باز کرده و گیاهان و دام ها از آب آن سد، بهره مند مى شوند.
حال اگر سیلاب مهار نشود، هنگام طغیان ، دیوانه وار به باغ ها و کشتزارها و خانه ها سرازیر شده و همه را ویران مى کند.
در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد.
نتیجه اینکه : اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم ، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه ، حفظ کنیم ، باید غرایز و تمایلات نفسانى را کنترل و تعدیل کنیم .
بنابراین علاوه بر هوای نفس و نیروهای غریزی درونی که زمینه افراط و انحراف عمل و گناه را فراهم می کند، عوامل بیرونی تحریک انسان به سمت گناه شیطان هاى انس و جن، جاذبه هاى فریبنده دنیا، اطاعت از طاغوت ها و سد کنندگان راه خدا و همنشینى با منحرفان است.
راه اساسی مبارزه با گناه:
1- مبارزه مستقیم با گناه از طریق شناخت گناهان و تفکر در آثار و عواقب دنیوی و اخروی آنها.
2- مبارزه اساسی وغیر مستقیم از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های صلاح.
به طور کلی زمینه های گناه عبارتند از:
الف . ضعف شناختی: ریشه تمامی ضعفها ی گرایشی ، اسارتها ، رزایل اخلاقی و گناهان عملی تا حدود زیادی در ضعف شناختی و عقلانی انسان نهفته است، به همین دلیل هم راه اصلی اصلاح و تکامل انسان از شناختن و کسب آگاهی و تقویت عقل آغاز می شود. قرآن کریم می فرماید: انما یخشی الله من عباده العلماء. تنها عالمان از خداوند پروا دارند.
کار عقل در انسان محاسبه هست و نیست و بد و خوب است. برای اینکه بتواند این کار را خوب انجام دهد به علم و آگاهی نیاز دارد. دایره علوم بسیار گسترده است, ولی مهمترین علمی که انسان بدان نیاز دارد, خدا شناسی و دین شناسی و انسان شناسی و معاد شناسی است. این علوم کمک می کنند تا انسان بتواند حقیقت زندگی را خوب بشناسد و موقعیت خودش را در هستی بیابد و به ارزش خود واقف شود و با رسیدن به کرامت نفس دست به گناه نزند و دامن خویش را به پستی نیالاید.
البته تجربه عملی نیز در بالا بردن عقل و نیروی محاسبه نقش دارد. به هر مقدار که انسان دانسته های خود را می آزماید و تجربه می کند, به نتایج آن بیشتر اطمینان می کند و بهتر می تواند تصمیم بگیرد.
ب . ضعف گرایش دینی : باورهای غلط ، بی ایمانی یا ضعف ایمان و گرایش اعتقادی، زمینه ضعف گرایش عملی و درنتیجه گناه و نافرمانی خواهد شد.
پ . رزایل اخلاقی: رزایل اخلاقی مانند حسد، کبر، خود خواهی، غرور، خود پسندی و مانند آن در بسیاری از موارد زمینه گناه را فراهم می کند.
ت . ضعف آزادی: اسارت دنیا ، لذت طلبی افراطی، هوای نفس ، شیطان ، عادت های مذموم، دوست بد، تجمل گرایی، مد گرایی افراطی و مانند آن اراده را ضعیف، شهوت را تحریک و زمینه گناه را در انسان فراهم می آورد.
نکته: با یک جمع بندی از مطالب فوق می توان به این نتیجه رسید که زمینه گناه در انسان چیزی جز ضعف اراده و اختیار نیست، بنابر این در صورتی که انسان موفق شود مبادی اختیار؛ یعنی آگاهی و آزادی را در خویش تقویت نماید، خواهد توانست از این طریق هم ضعف عقلانی خود را جبران نماید و هم کنترل قوای نفسانی خود را در دست بگیرد و خویش تن را از آلودگی و گناه حفظ نماید، در غیر این صورت راههایی که به طور معمول ارائه می شود، چندان کار ساز نیست.
توصیه:
1- شما حتما باید در مورد گناهانی که بدان مبتلا هستید مطالعه نمایید به خصوص کتاب های اخلاقی ای که تمام جوانب گناهانی مانند غیبت و دروغ را به طور مفصل و جداگانه بررسی نموده اند.
2- در این زمینه لازم است ابتلای به این گناهان را ریشه یابی نمایید. ریشه این گناهان بیشتر در صفات و ملکات خلقی و یا اسارت های انسان است که اگر بخواهیم آن را درمان کنیم راه صحیح آن است که با ریشه های آن مبارزه نماییم. به طور مثال اگر انسان خدای ناکرده مبتلای به حسد باشد این حالت زمینه غیبت را نسبت به محسود فراهم می کنم و یا اگر شجاع نباشد, دروغ می گوید و مانند آن.
مطالعه کتب زیر سفارش مى شود:
1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى
2- سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى
3- خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى
4- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات نراقی
در زمینه گناه ر.ک:
1-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
2-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
3- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).
انسانى که گاهى دچار گناه خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کند و مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.
در زمینه گناه و انحراف عملی و زمینه های آن می توان گفت: خطا و گناه آدمى، ریشه در ناآگاهی ، دنیا دوستى ، گرایش افراطى به لذت هاى مادى و طبیعى و در یک کلام در ضعف عقلانی انسان دارد.
در روایت است که دوستی دنیا سرآمد هر خطا است. حب الدنیا رأس کل خطیئة بنابراین اگر کسى بخواهد دلش را از گناه خالى کند، باید با ریشه های آن بستیزد و بکوشد که از شدت محبت دنیا در دلش بکاهد و گرایش به لذت هاى طبیعى را در نفس خویش تعدیل نماید و در جهت تقویت آگاهی و عقلانیت خود بکوشد.
که اگر چنین کند و به استعانت خداى متعال، در این کار سترگ موفقیتى به دست آورد؛ مى توان دلش را از گناه خالى کند و به جاى آن محبت خداى بزرگ و اولیاى او را جایگزین نماید.
علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه ى گناهان ، سه قوه است: قوه شهویّه، قوه غضبیّه، قوه وهمیّه.
قوه شهویّه ، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى کشاند، که سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است.
قوهّ غضبیّه ، انسان را به ظلم وطغیان آزار رسانى و تجاوز، وادار مى کند.
قوهّ وهمیّه ، برترى طلبى و انحصار جویى و تکبر و روح خوداخواهى را در انسان زنده مى کند و او را به گناهان بزرگى در این وادی، وا مى دارد.
اگر با دقت بررسى کنیم در مى یابیم که اکثر گناهان (اگر نگوییم همه ى گناهان ) به این سه قوه باز مى گردند.
این سه قوه در وجود انسان لازم است ، ولى اگر کنترل وتعدیل نشود و به افراط و تفریط کشانده شود، سرچشمه ى گناهان بسیار خواهد شد.
براى توضیح بیشتر به این مثال توجه کنید:
آب ، که مایه ى حیات انسان و گیاه و حیوان ها مى باشد، اگر در جلو آن سدى بسته شود، تا سیلاب پشت سر آن جمع شود، نه تنها سیلاب به ما ضرر نمى زند، بلکه هروقت نیاز به آب شد، دریچه ى سد را باز کرده و گیاهان و دام ها از آب آن سد، بهره مند مى شوند.
حال اگر سیلاب مهار نشود، هنگام طغیان ، دیوانه وار به باغ ها و کشتزارها و خانه ها سرازیر شده و همه را ویران مى کند.
در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد.
نتیجه اینکه : اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم ، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه ، حفظ کنیم ، باید غرایز و تمایلات نفسانى را کنترل و تعدیل کنیم .
بنابراین علاوه بر هوای نفس و نیروهای غریزی درونی که زمینه افراط و انحراف عمل و گناه را فراهم می کند، عوامل بیرونی تحریک انسان به سمت گناه شیطان هاى انس و جن، جاذبه هاى فریبنده دنیا، اطاعت از طاغوت ها و سد کنندگان راه خدا و همنشینى با منحرفان است.
راه اساسی مبارزه با گناه:
1- مبارزه مستقیم با گناه از طریق شناخت گناهان و تفکر در آثار و عواقب دنیوی و اخروی آنها.
2- مبارزه اساسی وغیر مستقیم از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های صلاح.
به طور کلی زمینه های گناه عبارتند از:
الف . ضعف شناختی: ریشه تمامی ضعفها ی گرایشی ، اسارتها ، رزایل اخلاقی و گناهان عملی تا حدود زیادی در ضعف شناختی و عقلانی انسان نهفته است، به همین دلیل هم راه اصلی اصلاح و تکامل انسان از شناختن و کسب آگاهی و تقویت عقل آغاز می شود. قرآن کریم می فرماید: انما یخشی الله من عباده العلماء. تنها عالمان از خداوند پروا دارند.
کار عقل در انسان محاسبه هست و نیست و بد و خوب است. برای اینکه بتواند این کار را خوب انجام دهد به علم و آگاهی نیاز دارد. دایره علوم بسیار گسترده است, ولی مهمترین علمی که انسان بدان نیاز دارد, خدا شناسی و دین شناسی و انسان شناسی و معاد شناسی است. این علوم کمک می کنند تا انسان بتواند حقیقت زندگی را خوب بشناسد و موقعیت خودش را در هستی بیابد و به ارزش خود واقف شود و با رسیدن به کرامت نفس دست به گناه نزند و دامن خویش را به پستی نیالاید.
البته تجربه عملی نیز در بالا بردن عقل و نیروی محاسبه نقش دارد. به هر مقدار که انسان دانسته های خود را می آزماید و تجربه می کند, به نتایج آن بیشتر اطمینان می کند و بهتر می تواند تصمیم بگیرد.
ب . ضعف گرایش دینی : باورهای غلط ، بی ایمانی یا ضعف ایمان و گرایش اعتقادی، زمینه ضعف گرایش عملی و درنتیجه گناه و نافرمانی خواهد شد.
پ . رزایل اخلاقی: رزایل اخلاقی مانند حسد، کبر، خود خواهی، غرور، خود پسندی و مانند آن در بسیاری از موارد زمینه گناه را فراهم می کند.
ت . ضعف آزادی: اسارت دنیا ، لذت طلبی افراطی، هوای نفس ، شیطان ، عادت های مذموم، دوست بد، تجمل گرایی، مد گرایی افراطی و مانند آن اراده را ضعیف، شهوت را تحریک و زمینه گناه را در انسان فراهم می آورد.
نکته: با یک جمع بندی از مطالب فوق می توان به این نتیجه رسید که زمینه گناه در انسان چیزی جز ضعف اراده و اختیار نیست، بنابر این در صورتی که انسان موفق شود مبادی اختیار؛ یعنی آگاهی و آزادی را در خویش تقویت نماید، خواهد توانست از این طریق هم ضعف عقلانی خود را جبران نماید و هم کنترل قوای نفسانی خود را در دست بگیرد و خویش تن را از آلودگی و گناه حفظ نماید، در غیر این صورت راههایی که به طور معمول ارائه می شود، چندان کار ساز نیست.
توصیه:
1- شما حتما باید در مورد گناهانی که بدان مبتلا هستید مطالعه نمایید به خصوص کتاب های اخلاقی ای که تمام جوانب گناهانی مانند غیبت و دروغ را به طور مفصل و جداگانه بررسی نموده اند.
2- در این زمینه لازم است ابتلای به این گناهان را ریشه یابی نمایید. ریشه این گناهان بیشتر در صفات و ملکات خلقی و یا اسارت های انسان است که اگر بخواهیم آن را درمان کنیم راه صحیح آن است که با ریشه های آن مبارزه نماییم. به طور مثال اگر انسان خدای ناکرده مبتلای به حسد باشد این حالت زمینه غیبت را نسبت به محسود فراهم می کنم و یا اگر شجاع نباشد, دروغ می گوید و مانند آن.
مطالعه کتب زیر سفارش مى شود:
1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى
2- سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى
3- خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى
4- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات نراقی
در زمینه گناه ر.ک:
1-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
2-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
3- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).