طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اگر حقيقتاً صوفيان گمراه هستند چرا شاهد جهاد شجاعانه عالمان دين در برخورد با تبليغات ريشه‎دار صوفيان در شهر دزفول نيستيم؟

اگر حقيقتاً صوفيان گمراه هستند چرا شاهد جهاد شجاعانه عالمان دين در برخورد با تبليغات ريشه‎دار صوفيان در شهر دزفول نيستيم؟

يكي از مسائل مهم جهان اسلام از قرن سوم تا به امروز مسئلة تصوف بوده كه عدّه‎اي را به خود مشغول كرده است. با توجه به اينكه تصوف يك مكتب انحرافي است و مباني آن با دين اسلام مخالف مي‎باشد از همان آغاز پيدايش اين فرقه، جهاد فرهنگي بر عليه آن هم توسط امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ و هم به وسيلة علماي دين، در جهت هدايت آنان و برحذر داشتن مردم از گرايش به آنها انجام گرفته و همچنان ادامه دارد.
اينكه تصوف و فرقه‎هاي درويشي منحرف از اسلام مي‎باشند ترديدي در آن وجود ندارد. چون علاوه بر اينكه عقايد و اعمال صوفيانة‌آنها با عقل و شرع مخالف است، امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ بر گمراهي و انحراف اين فرقه‎ها تأكيد داشته و شيعيان را از آنان برحذر داشته‎اند. در اين مورد به يك روايت كه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده بسنده مي‎شود.
شخص بنام بزنطي از اصحاب امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‎گويد: شخصي از امام پرسيد: در اين زمان جماعتي پيدا شده‎اند كه به آنها صوفي گفته مي‎شود شما دربارة آنان چه ميفرمائيد؟ حضرت فرمودند «آنان دشمن ما هستند هر كس به آنان تمايل دارد جزء آنان بوده و با آنها محشور خواهد شد و هر كس بسوي آنان تمايل نمايد از ما نبوده و ما از او بيزاريم…»[1]علاوه بر ائمه، علماي دين نيز در طول تاريخ با اين فرقه منحرف به روشهاي مختلف از قبيل نوشتن كتابها و مقالات در رد و نقد صوفيه، برگزاري مجالس مناظره با آنها و محكوم نمودن آنها و برحذر داشتن مردم از گرفتار شدن در جرگة صوفيان و…. مبارزه كرده‎اند.
مرحوم شيخ حر عاملي از جمله كساني است كه با صوفيه به مخالفت برخاسته و فعاليت‎ خود را با نوشتن رديه‎ها و نقدها بر اين گروه ادامه داد. كتاب معروفش در اين موضوع «الاثني عشريه» مي‎باشد. وي در اين كتاب كوشيده با استناد به آيات و روايات معصومين از گرايش مردم به تصوف جلوگيري كند و از تصوف نيز با عنوان جرياني ملحد و منحرف ياد كرده است و در اين راستا دوازده دليل به نيت دوازده امام شيعه بر انكار انتساب تصوف به تشيع ارائه كرده است و آنها را از دشمنان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ دانسته است.[2]ملاصدراي شيرازي، پايه‎گذار حكمت متعاليه، كه يكي از سرسخترين مخالفان دراويش و صوفيه بود, با اين گروه در عصر خود به مقابله برخاسته بود وكتابي در ردّ صوفيه نوشته و نام آن را «كسر الاصنام الجاهلية» نهاده يعني شكستن بتهاي جاهلية. وي با انتخاب اين عنوان، صوفيان و رهبران آنها را همچون بتهاي عصر جاهلية دانسته و پيروان اين فرقه را همچون بت پرستان قلمداد نموده و در كتاب خود به نكوهش فريبكاري و شعبده‎بازي و پرده‎دري‎هاي مدعياني كه لاف و قال و كمال زده و در پوستين تصوف به اعمال نارواي خويش مي‎پردازند، پرداخته است.[3]از ديگر شخصيتهاي شيعي كه از مخالفان جدي تصوف بوده و به فعاليت‎هاي علمي و فرهنگي عليه اين فرقه پرداخته و كتابي در انكار تصوف نوشته و اعمال صوفيان را به چالش كشيده و از آراء و عقايد آنها انتقاد نموده مؤلف «تحفة الاخيار» مي‎باشد.[4]با توجه به آثاري كه از علماي شيعه در رد تصوف و صوفيان نوشته شده و همچنين با توجه به فعاليت‎هاي فرهنگي ديگر علماي شيعه كه غالباً با نقد تند و مخالفت شديد با هر نوع تصوف در سراسر عالم اسلام بوده مي‎توان به اين نتيجه رسيد كه عالمان بزرگ شيعه در طول تاريخ هيچ گاه نسبت به تصوف و صوفيگري ديدگاه مثبت نداشتند.[5] و همواره با آن در مبارزه بودند و اين مبارزه بسته به فعاليت‎ صوفيان و جو حاكم بر جامعه با شدت و ضعف همراه بود كه اين روند تا به امروز نيز ادامه دارد. اثر ديگري كه در مبارزه با تصوف نوشته شده كتاب «خيراتيه در ابطال طريقة صوفيه» اثر آقا محمد علي بهبهاني فرزند وحيد بهبهاني است كه از فقهاي قرن 12 و 13 است و در كتاب خود ضمن بيان نظرات خود در باب صوفيه و تكفير و تفسيق آنان به بيان ديدگاههاي صوفيه پرداخته و هيچ نكتة مثبتي در ميراث تصوف نديده و همچنين در كتاب خود بخشي از فعاليت‎هاي علماي شيعه در برابر تصوف را ذكر كرده است.[6] وي همان كسي است كه به فتوا و حكم او «سيد معصوم عليشاه دكني» صوفي، به دار آويخته شد.[7] آنچه گفته شد فقط بخش كوچكي از فعاليت‎هاي علمي و فرهنگي علماي شيعه در طول تاريخ با اين فرقه منحرفه بوده و امروزه نيز اين فعاليت‎ در قالب كتاب و رديه و نقد و امر به معروف و نهي از منكر مردم از طرف علماي دين ادامه دارد و اگر روزي علما احساس كنند كه نياز به جهاد و مبارزه شديد با اين گروه هست حتماً اقدام جدي‎تري را در دستور كار و فعاليت‎ خود قرار خواهند داد. چنانچه كه فعلاً فتوا بر رد و منحرف بودن اين فرقه داده‎اند. كه در زير به برخي از فتاوا اشاره مي‎شود:
آيت الله فاضل لنكراني: رفتن به خانقاه اگر براي اين باشد كه گمان كنند آنجا خصوصيت و شرافتي بر ساير امكنه دارد صحيح نيست بلكه اگر بعنوان اين بروند كه آنجا شرعاً پايگاه ذكر و مدح و منقبت است حرام مي‎باشد.
آيت الله سيستاني: اجتناب از حضور در مجامع صوفيان و دور كردن مردم از آنها لازم است.
آيت الله تبريزي: شركت در مجالسي برخلاف آنچه كه علماي شيعه فرمودند مشروعيت ندارد.
آيت الله مكارم شيرازي: تمام فرق صوفيه داراي انحرافاتي هستند و شركت در فعاليت‎هاي آنان و كمك به اهدافشان جايز نيست.
بنابراين با توجه به منابع و آثاري كه از گذشته‎هاي دور با تكيه بر روايات ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ نوشته شده و در رد بر صوفيه مي‎باشند و همچنين با توجه به فتاوا و آراي مراجع فعلي و نوشته‎هاي دانشمندان معاصر، منحرف بودن گروه صوفيه مسلم است و از دير زمان هم با اين گروه مبارزه شروع شده و كماكان ادامه دارد و علما با شجاعت تمام آنها را رد مي‎كنند. ولي اين مبارزه يك مبارزه فرهنگي است و ما فعلاً اجازه‎اي براي مبارزه و جنگ و خونريزي از طرف علماي دين و ولي فقيه نداريم و اگر روزي برسد كه چنين مبارزه‎اي لازم باشد حتماً مجوز شرعي صادر مي‎شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. عارف و صوفي چه مي‎گويد جواد تهراني.
2-تصوف از ديدگاه ائمه اطهار، محمد جاودان.
3. رد صوفيان رضي الدين قزويني.

پي نوشت ها:
[1] . شيخ عباس قمي، سفينة البحار، ج 2، ص 57 (ماده صوف).
[2] . محمد باقر خوانساري، روضات الجنات، قم: اسماعيليان، (بي تا)، ج 7، صص 66 ـ 105.
[3] . صدرالدين شيرازي، كسر اصنام الجاهلية، ترجمه محسن بيدارفر، تهران: الزهراء (بي تا)، مقدمه.
[4] . محمد جاودان، «عالمان شيعه و تصوف»، فصلنامه هفت آسمان، شماره 22 ص 211.
[5] . همان، ص 210.
[6] . آقا محمد علي بهبهاني، خيراتيه، قم: انصاريان، چاپ اول، 1412 هـ‌ ق، ج 2، ص 153 ـ 154.
[7] . عبدالحسين زرين كوب، دنبالة جستجو در تصوف ايران، تهران، سپهر 1362 ش، صص 34 ـ 35.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد