خانه » همه » مذهبی » اگر قرار باشد يكي از سلسله هاي درويشي را انتخاب كنم، كدام يك را پيشنهاد مي دهيد؟

اگر قرار باشد يكي از سلسله هاي درويشي را انتخاب كنم، كدام يك را پيشنهاد مي دهيد؟

همان گونه كه مي دانيد اسلام ديني معتدل است و پيروان خود را به پرستش خدا و ترك هوي و هوس امر مي كند و آخرت را هدف نهايي انسان ها مي داند، مانع بهره بردن از نعمت هاي اين دنيا هم نيست، بلكه دنيا را مزرعه آخرت مي داند. كه در قرآن كريم مي خوانيم:
« وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا؛ و در آنچه خدا به تو داده، سراي آخرت را بطلب، و بهره ات را از دنيا فراموش مكن.»[1]و در توبيخ كساني كه به بهانه آخرت، دنيا را رها مي كنند مي فرمايد: « قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ؛بگو چه كسي زينت هاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده، و روزي هاي پاكيزه را حرام كرده است؟ بگو: اينها در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آورده اند.»[2]در زمان پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ به خاطر فعاليت هاي اجتماعي و جنگ و جهاد و برخورد پيامبر با رهبانيت (گوشه گيري)، زمينه اي براي انزواطلبي وجود نداشت ولي پس از آن، عده اي گوشه نشيني را انتخاب كرده و مسائل اجتماعي اسلام (جهاد، امر به معروف و نهي از منكر، تولي و تبري و اقتصاد) را رها كردند و براي برخي ذكرها مانند اسماي الهي بيشتر از نماز واجب، اهميت مي دادند و از اين جا گمراهي اين جماعت از اسلام شروع شد.
اين فرقه به خاطر پوشيدن لباس پشمي به صوفيه معروف شدند (چون صوف يعني پشم) و از آنجا كه يكي از عقايد دروغين اينها فقيرانه زندگي كردن است در ايران به اينها درويش يعني كسي كه با روش فقيرانه زندگي مي كند گفته مي شود.[3]مسلمانان بايد درستي هر فكر و عقيده اي را از ديدگاه قرآن كريم و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بسنجند، خوشبختانه روايات زيادي داريم كه ما را از افتادن در انحراف و گمراهي درويشي (صوفي گري) نجات مي دهد، فقط به چند نمونه اشاره مي كنيم:
امام رضا ـ عليه السلام ـ از امام صادق (ع) نقل فرموده است که: صوفيه دشمنان ما هستند، هر كس تمايلي به آنها داشته باشد با آنها محشور مي شود و از آنهاست. و بزودي قومي كه ادعاي محبت ما را دارند به صوفيه (درويشي) تمايل پيدا مي كنند و لقب آنها را براي خويش انتخاب مي كنند و سخنان آنها را توجيه مي كنند!‌آگاه باشيد هر كس به سوي آنها رود، از ما نيست و ما از آنها بيزاريم و هر كس آنها را رد كند مثل كسي است كه در ركاب پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ جهاد كرده است.[4]امام هادي ـ عليه السلام ـ هم مي فرمايد: صوفيه (درويشي) همه از مخالفان مايند و راه و روش آنها غير از راه و روش ماست و نيستند ايشان مگر نصاري و يهود اين امت.[5]البته اينها وقتي اين روايات را بشنوند، يا مورد اعتراض كسي قرار گيرند كه چرا شما فروع دين را واجب نمي دانيد و فقط قبول كردن اصول دين را باعث نجات انسان مي دانيد؟ با مكر و نيرنگ از خود دفاع مي كنند كه امام هادي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:
صوفيه حيله گرانند، زيرا اينها با شيطان هم قسم شدند تا قواعد دين را خراب كنند.[6]ممكن نيست كسي قرآن را قبول كند و بعد به سلسله درويشي كه آيات فراوان قرآن را قبول نمي كنند، در آيد كه امام رضا ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: كسي به صوفيه (مسلك درويشي) نمي آيد، مگر از روي مكر، گمراهي، ضلالت، جهل و حماقت.[7]خود پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ هم قبل از پديد آمدن پديد درويشي (صوفي گري) و انكار فروعات دين، از انحرافي بودن آن خبر داده و امت اسلام را از افتادن در اين سلسله ها و دام شيطاني هشدار داده و فرموده:
قيامت برپا نمي شود مگر اين كه قومي از امت من كه اسم شان صوفيه (درويش مسلكي) است، پديد آيد. آنها از من نيستند، آنها يهود امت من اند، آنها گمراه تر از كفار و اهل آتش اند.[8]براساس همين روايات است كه علماي اسلام مانند شيخ مفيد، مجلسي و ديگران، اين فرقه را قومي خدانشناس، مجوس، بلكه مجوس و نصاري و يهود را بهتر از اينها مي دانند و اين سلسله ها را اهل بدعت دانسته و مي گويند بر حاكم شرع واجب است در صورت توبه نكردن، اينها را اعدام كند.[9]با توجه به اين كه دين اسلام، كامل ترين ديني است كه همه نيازهاي فردي و اجتماعي بشر را برطرف مي كند و پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز در آخرين لحظات خويش فرمود:
من دو چيز گرانبها در نزد شما به امانت مي گذارم اگر به هر دو با هم تمسك جوئيد هرگز گمراه نخواهيد شد، يكي كتاب خدا و ديگر اهل بيتم ـ عليهم السلام ـ .[10]با توجه به مطالبي که ذکر شد يک مسلمان احتياجي به اين سلسله ها ندارد تا بخواهد يكي را انتخاب كنند و از ديدگاه قرآن و حديث همه اينها اهل بدعت اند. و نيازي به آنها وجود ندارد و گرايش به سوي آنها آغاز انحراف و جدايي از اسلام است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. نهضت هاي پوچ گرا، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، 1367 ش.
2. سرخسي، شمس الدين، المبسوط، ج 2، بيروت، دارالمعرفه، 1406 ق.
 
پي نوشت ها:
[1] . قصص، 77.
[2] . اعراف، 32.
[3] . دهخدا، علي اكبر، لغت نامه دهخدا، كلمه درويش و صوفيه، تهران، مؤسسه انتشارت و چاپ دانشگاه تهران، و دائرة المعارف تشيع، ج 7، ص 489، ذيل كلمه درويش، 1378 ش.
[4] . نوري، حسين، مستدرك الوسائل، ج 12، ص 323، باب 37، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، اول، 1408 ق.
[5] . اردبيلي، احمد؛ حديقة الشيعه، ص 604، تهران، علميه اسلاميه، بي تا.
[6] . قمي، عباس، سفينة البحار، ج 2، ص 58، بي جا، كتابخانه سنائي، بي تا.
[7] . اردبيلي، احمد؛ حديقه الشيعه، ص 605، بي جا، تهران، علميه اسلاميه، بي تا.
[8] . حر عاملي، محمد؛ الاثني عشريه،ؤ ص 16، قم، دارالكتب العلميه، بي تا.
[9] . مجلسي، محمدباقر؛ بحارالانوار، ج 25، ص 34، بيروت، مؤسسه وفا، دوم، 1403 ق، و مفيد، محمد؛ تصحيح الاعتقادات الاماميه، بيروت، دارالمفيد، دوم، 1414 ق.
[10] . مجلسي، محمدباقر؛ بحارالانوار، ج 23، ص 108، بيروت، مؤسسه وفاء، 1404 ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد