خانه » همه » مذهبی » اگر كسي كاري را براي رضايت خداوند انجام دهد ولي هنگامي كه شخصي از آن کار باخبر مي شود، ناخواسته کمي خجالت در دلش احساس مي كند. آيا اين احساس خجالت به معناي عدم خالص بودن و باطل بودن عمل است؟

اگر كسي كاري را براي رضايت خداوند انجام دهد ولي هنگامي كه شخصي از آن کار باخبر مي شود، ناخواسته کمي خجالت در دلش احساس مي كند. آيا اين احساس خجالت به معناي عدم خالص بودن و باطل بودن عمل است؟

قبل از پاسخ به سؤال ابتدا معناي اخلاص و ريا را روشن مي كنيم.
اخلاص ضد ريا است[1] اخلاص يعني قصد را از غير خدا خالص ساختن. ريا يعني قصد نشان دادن به مردم براي آن كه نزد مردم قدر و منزلت پيدا كند.
شرط صحت عبادت اخلاص است و فقط بايد براي خدا باشد. اگر ذره‌اي ريا در آن باشد عبادت باطل است. اگر هم به قصد خدا و هم براي مردم انجام دهد باز هم عبادت باطل است؛ ولي اگر قصد او فقط براي خداست؛ اما وسوسه ها در ذهنش خطور مي‌كند، باعث بطلان نمي‌شود. اگر عبادت را فقط براي خداوند متعال انجام دهد نه براي آنكه ديگران بفهمند؛ ولي وقتي انجام داد اگر مردم مطلع شوند خوشحال مي شود باعث بطلان عبادت نمي شود. (با تأکيد براينکه فقط براي خدا انجام داده باشد.)
بايد مواظب بود؛ زيرا كه شيطان دشمن ماست و وسوسه گر و فريبنده است. بايد مراقب بود تا ما را در ورطة ريا و هلاكت نياندازد. در درجات بالاتر بايد به گونه اي باشد كه اطلاع مردم يا عدم اطلاع مردم براي او يكسان باشد. و حالتي كه دوست داشته باشد، كار خوبي كه انجام داده را كسي نفهمد، حالت پسنديده اي است. از ائمه ـ عليهم السّلام ـ  سفارش شده است كه مستحبات مخفيانه انجام داده شوند.
نتيجه: اگر فقط و فقط براي خداوند انجام داده، قبول مي شود. براي اينكه بدانيم مبتلا به ريا شده ايم يا نه بهتر است با نشانه هاي عمل رياكارانه آشنا شويم در صورتي که اينها در فرد باشند او مبتلا به ريا شده است وگرنه عمل او خالص و براي خداست.
1. نزد ديگران نشاط بيشتري براي عبادت دارد.
2. در صورت خلوت احساس كسالت و خستگي در عبادت دارد.
3. دوست دارد در تمام كارهايش ستوده شود.[2]4. ريا كار ظاهرش زيبا و باطنش رنجور و عليل است.[3]اگر اين نشانه ها در شما نيست و احساس خجالت داريد به دليل حساسيت شما نسبت به مسئله است؛ يعني دوست داريد واقعاً عبادت شما به شكل مخفيانه انجام گيرد. (مطلع شدن فرد مقابل ضرري به عمل شما نمي زند.)

پي نوشت ها:
[1] . قمي، عباس، خلاصة معراج السعادة، موسسة در راه حق، ص 165.
[2] . سادات، محمد علي؛ اخلاق اسلامي؛ تهران: سمت، 1368، ص 200.
[3] . همان، ص 200.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد