حفاظت و صيانت امام از دين و شريعت به دو معناست:
1 حفظ شريعت و احكام وارده در قرآن و سنّت به صورتي كه براي انسانهاي بعد از عصر بعثت تا روز قيامت باقي بمانند.
2. تبيين و تفسير قرآن و تشريح مقاصد آن و بيان احكام، پيش فرض اين تقرير و تبيين اين است كه، تمامي احكام شريعت توسط پيامبر اكرم(ص) براي مسلمانان بيان نشده است. بلكه مقدار لازم در زمان حيات نبي اکرم، توسط خود حضرت به تدريج بيان شده، امّا باقي ماندهي آن احكام پس از عصر نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ توسط ائمه(ع) براي مردم تبيين خواهد شد.[1]وظيفهي مهم صيانت از دين در عصر غيبت به دو صورت انجام ميگيرد:
1. ولايت باطني از پس پردهي غيبت (ولايت تكويني)
ولايت حضرت حجّت ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ در زمان غيبت، همانند نفع رساني خورشيدي است كه در پشت ابر قرار دارد. اين حقيقت در روايات متعددي بيان شده است. جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از بهرهمندي شيعيان از قائم در زمان غيبت سؤال كرد كه حضرت فرمود: آري سوگند به خداوندي كه مرا به پيامبري برانگيخت، مردمان از او بهرهمند ميشوند و از نور ولايتش كسب نور ميكنند، آن چنان كه مردم از خورشيد استفاده ميكنند، اگر چه در پشت ابرها نهان باشد.[2]حضور ظاهري در انجام ولايت باطني ضروري نيست، چنانكه مولا علي ـ عليه السّلام ـ در كلامي به كميل ميفرمايند: … اللهم بَلي؛ لا تخلو الارضُ من قائم لله بِحُجَّةٍ، امّا ظاهراً مشهوراً، و امّا خائفاً مغموراً، لئلا تَبْطِلُ حُحَجَ الله و بينّاتُهُ … ؛ زمين هيچ گاه از حجّت الهي خالي نيست كه براي خدا با برهان روشن قيام كند يا آشكار و شناخته شده و يا ترسان و پنهان تا حجّت خدا باطل نشود.[3]2. اعمال ولايت و صيانت دين توسط نائبان، كه اين نائبان دو دسته اند، نواب خاص و نواب عام در زمان غيبت صغري كه از سال 260 تا سال 329 هـ حدود 69 سال ادامه يافت، حضرت به واسطهي نائبان خاصش با مردم ارتباط برقرار ميكرد و تمام مسائل و مشكلات اعم از ديني و غير ديني به حضرت عرضه ميشد و پاسخ آن به مردم ابلاغ مي گرديد امّا بعد از اين غيبت كه به غيبت كبري منتهي شد، اين ارتباط و اتصال توسط نائبان عام امام زمان ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ كه همان علماء و فقهاي عدول هستند صورت ميگيرد. چنانچه خود آن وجود مبارك در نامهاي چنين فرمودند: … وامّاالحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجّتي عليكم و انا حجة الله عليهم …[4]امّا در حوادث و پيشامدها به راويان احاديث ما مراجعه كنيد، همانا آنها حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر ايشان ميباشم.
شيخ طبرسي حديثي را به اسناد از امام هادي ـ عليه السّلام ـ در رابطه با نقش فقهاء و علماء چنين بيان ميكند كه حضرت فرمود: پس از غيبت قائم ما، گروهي از علماء مردم را به اعتقاد به امامت او (قائم) فرا ميخوانند و با استفاده از حجّتهاي ربّاني، از دين دفاع ميكنند تا مؤمنان ضعيف النفس را از وسوسه هاي شيطاني پيروان ابليس و از فريبكاريهاي نواصب (دشمنان اهل بيت ) مصون دارند. اگر اين علماء نباشند همه از دين خدا منحرف خواهند شد. همچنان كه ناخدا، سكان كشتي را در دست دارد، علماء قلوب شيعيان را با صلابت در اختيار گرفته و از انحراف آنان جلوگيري ميكنند. آن علماء در پيشگاه خداوند متعال مرتبهاي ممتاز دارند.[5]البته اين نائبان عام، داراي شرايطي هستند كه در كلام خود صاحب الامر(عج) آن شرايط چنين بيان شده است: … فامّا من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً علي هواه، مطيعاً لامر مولاه، فللعوام أن يقلدوه و ذلك لا يكون الا بعض فقهاء الشيعة لاكّلهم …[6]؛ در اين سخن نوراني، حضرت شرايطي را براي فقهاي مورد اعتماد خويش بيان فرمودند:
1. خويشتن دار (نفس خود را حفظ كند)
2. حافظ دين.
3. مخالف هواي نفس.
4. مطيع اوامر الهي. باشند.
نائباني كه داراي چنين شرايطي باشند در سنگر پاسباني از شريعت و دين الهي، هيچ گاه كوتاهي نخواهند كرد.
اما با وجود اختلافي كه فقهاء در آراء و انظارشان دارند، چگونه مسئوليت صيانت و حراست دين از تحريف انجام ميپذيرد؟ پاسخ اين است كه اولاً فقهاء در كليات مسائل ديني و اصل دين و شريعت، هيچ اختلاف نظري بين فقهاء وجود ندارد و ديگر آنكه براي استنباط احكام دين از چهار منبع كتاب، سنّت، عقل و اجماع بهره گرفته ميشود كه بر اساس موازين و اصولي كه دركتب اصول فقه تدوين شده اين استنباط صورت ميگيرد و اسنتباط احكام در خارج از اين منابع و موازين و معيارهاي اصولي مردود و غير حجّت است.
بنابراين فقهاء با آن چارچوبهاي كه معصومين(ع) براي استنباط احكام تعيين كردند، احکام دين را بدست آورده و استنباط ميكنند كه اين شيوه نوعي حراست و حفاظت از دين و شريعت از تحريف و نقصان ميباشد كه فقط در شيعه اين مهم با اين دقت انجام ميشود كه اصطلاحاً اجتهاد ناميده ميشود. و اختلاف فقهاء در بعضي جزئيات لطمهاي به اصل دين وارد نخواهد كرد و از طرفي هم شرايطي كه امام براي نائبان عام خود بيان فرمودند، ويژگيهاي يك نگهبان شايسته براي دين مشخص شده و اينها هستند كه با تلاش خود بنيان دين را در طول ازمنه به ياري خود حضرت ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ محفوظ ميدارند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. امامت و رهبري، استاد مرتضي مطهري.
2. امامت، آيت الله دستغيب.
3. امامت، ج 1، سيد محمد حسين حسيني تهراني.
پي نوشت ها:
[1] . الحمصي الرازي، الشيخ سديد الدين، المنقذ من التقليد، مؤسسة نشر اسلامي، چاپ اول، 1414، ، ج 2، ص 136.
[2] . مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ج 52، ص 93، باب20.
[3] . نهج البلاغه، ترجمهي مرحوم دشتي، ح 147.
[4] . طبرسي، الاحتجاج، ج 2، ص 282، نقل از معجم فقهي.
[5] . طبرسي، الاحتجاج، انتشارات اسوه، 1413، چاپ اول، ج2، ص 502.
[6] . طبرسي، الاحتجاج، ج 2، ص 264، نقل از معجم فقهي و همچنين وسائل الشيعه، ج 27، از مجموعه 30 جلدي، ص 131، نقل از معجم فقهي.