طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اگر کسی بخواهد بداند عبادتش آزادانه است یا به خاطر طمع بهشت است یا به خاطر ترس از جهنم از چه طریق و چه علائمی می تواند این را بفهمد؟

اگر کسی بخواهد بداند عبادتش آزادانه است یا به خاطر طمع بهشت است یا به خاطر ترس از جهنم از چه طریق و چه علائمی می تواند این را بفهمد؟

این موضوع مربوط به انگیزه های انسان برای عمل و عبادت است. برای دانستن این موضوع باید انگیزه های خود را وارسی نمایید، ولی بدانید که عبادت احرار مرتبه نهایی رشد انگیزه انسان است و از هر کسی توقع این معنا نیست که از احرار باشد و توانسته باشد خود را از دنیا و حتی از آخرت و بهشت و جهنم آزاد نموده و تنها برای لقای الهی تلاش نماید. امثال بنده خیلی مواقع هنوز در بند شکم و شهوت و نفس خود هستیم، بنابراین ابتدا باید بکوشیم از این نظر اراده خویش را آزاد نماییم و سپس انگیزه های متعالی خود را برای لقای الهی خالص نماییم و عشق را با عبادت در آمیزیم و مانند اولیای الهی پرستش نماییم.
هدف اصلى قرآن دعوت مردم به دیدار حق تعالى و بازگشت به مبدأ هستى است که از آن به «عبادت احرار» یاد مى شود. اولین سوره اى که بر قلب نازنین پیامبر اکرم(ص) نازل شد، سوره مبارکه «علق» است. در آیه 14 این سوره مى فرماید: (أ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى )؛ «آیا نمى داند که خداوند مى بیند»؛ یعنى، آیا در محضر محبوب عالم حیا نمى کند؟! اما بسیارى از مردم در حدى هستند که یا از ترس جهنم یا به شوق بهشت عبادت مى کنند و اگر بهشت و جهنمى در کار نبود، تن به عبادت نمى دادند. بنابراین بهشت و جهنم دو نعمت برزگ الهى است که انسان را – که به شوق آن و ترس آن بندگى خدا را مى کند – کم کم به سمت خود محبوب دو سرا مى کشاند. و قرآن نیز با توجه به اینکه مخاطبانش انسان ها هستند، بر هر سه جنبه بندگى آزادگان، بردگان و تاجران تأکید کرده است. آرى عبادت کردن از روى ترس یا شوق، بسیار بهتر از بندگى شیطان و نفس است که انسان را به کلى از کمال مطلوبش باز مى دارد. این مختصر به بعضى از آیات و روایات اشاره مى کنیم: (لعلهم بلقاء ربهم یوءمنون)؛« شاید به دیار پروردگارشان ایمان آورند».انعام (6)، آیه، 154.؛ (لعلکم بلقاء ربکم توقنون)؛ «شاید شما به دیدار پروردگارتان یقین پیدا کنید».رعد (13)، آیه 2. (من کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحاً)؛ کسى که به دیدار پروردگارش امید دارد، کردار شایسته انجام دهد».کهف (18)، آیه 110. آیات مذکور از لقاى ذات اقدس حق و دیدار یار سخن مى گوید که از آن به «جنة اللقاء» تعبیر مى شود. (هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن)؛ «او (خداى سبحان) هم اول است و هم آخر، هم ظاهر است و هم باطن».حدید (57)، آیه 3. آیا خدایى که این چنین است و هم مبدأ همه چیز و هم منتها و غایت همه چیزها است، شایسته بندگى نیست؟! آرى غایت و منتهاى ما انسان ها بهشت نیست؛ بلکه دیدار او است. پس خداوند آخر و غایتى فراى غایات دیگر معرفى شده است. (ارجعى الى ربک راضیة مرضیة)؛ «به سوى خدایت باز گرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو راضى و خشنود است».جر (89)، آیه 28. به تعبیر زیباى «الى ربک» توجه فرمایید معناى آن آرامش گرفتن در جوار قرب حق است، امرى که به مراتب بالاتر از بهشت و نعمت هاى آن است. (وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیبة فى جنات عدن و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم).توبه (9)، آیه 72. به این آیه با دقت توجه کنید؛ اولاً به زن و مرد مؤمن وعده بهشت برین مى دهد و آن گاه مى فرماید: «و رضوان الهى برتر و والاتر است» و آن را رستگارى عظیم مى داند؛ یعنى، مردم را پله پله بالا مى برد ابتدا از آنچه براى آنها درکش آسان تر و براى طبعشان خوشایندتر است شروع مى کند. آن گاه دست آنان را مى گیرد و به بالا؛ یعنى، رضوان الهى مى برد و یادآور مى شود که رستگارى بزرگ، همان رضوان الهى است. (و فى الاخرة عذاب شدید و مغفرة من الله و رضوان)؛حدید (57)، آیه 20. آیه مذکور به هر سه مورد دوزخ، بهشت (مغفرة من الله) و جنت رضوان (همان هدف والاى احرار)، اشاره دارد؛ یعنى، برخى جویاى بهشت و گروهى گریزان از دوزخ هستند. در این میان تنها آزادگان درصدد رضا و خشنودى حق اند و جز خدا را نمى طلبند. به ما فرموده اند: سعى کنید سطح خود را بالا بیاورید و همچون آزادگان بندگى کنید.
چه زیبا فرموده است امام على(ع): (ما عبدتک خوفاً من نارک و لاطمعاً فى جنتک بل وجدتک اهلاً للعبادة فعبدتک)؛ «خداوندا! من تو را نه به جهت ترس از دوزخ و نه به طمع بهشت برین که من تو را سزاوار عبادت دیده و به پرستش تو مى پردازم». و چه زیبا است تعبیر امام سجاد(ع) در خاتمه مناجات مریدین: (یا نعیمى و جنتى و یا دنیاى و آخرتى یا ارحم الراحمین)؛ «اى خدایى که نعیم و بهشت من تویى و دنیا و آخرت من تنها تو هستى، اى رحم کننده ترین رحم کنندگان». توجه به این نکته ضرورى است که افراد در مراتب ایمان و شخصیت گوناگون هستند. امام صادق(ع) مى فرماید: «الایمان حالات و درجات و طبقات و منازل»؛ «ایمان در افراد حالات گوناگون و درجات و نیز مراحل و مراتب مختلفى دارد»اصول کافى ج 2، ص 38. بنابراین نمى توان از همگان انتظار عالى ترین هدف را داشت. براى کودک ابتدایى نمى توان توضیح داد که اگر تحصیل علم را ادامه دهد، در آینده از شخصیت ها و رجال برجسته خواهد شد و چه بسا قدرت علمى او ماه و اختر را تسخیر کند؛ بلکه کودک را با تشویق و احیاناً با تهدید باید وادار به درس و مدرسه کرد. مخاطبان قرآن نوعاً طبقه متوسط مردم اند؛، اگرچه در قرآن حکیم در بطون، ظرایف، لطایف و اشاراتش به افراد ویژه و نخبگان توجه دارد. اما اکثریت همانند دانش آموزان کلاس اول ابتدایى اند که باید دستشان را گرفت و پا به پا برد تا شیوه درست عبادت را بیاموزند و اگر آموختند، مى یابند که تنها خداوند شایسته پرستش است
: (ایاک نعبد). در عالم وجود، بهشت و دوزخ به عنوان جزا و پاداش صالحان و شایستگان و مجازات و کیفر تبه کاران مقرر گشته است. بهشت جایگاه ابدى همه مومنان و صالحان و حتى اولیاى الهى است؛ اما نه به عنوان هدف نهایى، بلکه به عنوان مرحله اى از هدف برتر. از آنجا که قرآن کتاب انسان سازى و تربیت انسان به کمال مطلوب است و مسأله تشویق و تهدید نقش عمده اى در تربیت و انگیزش افراد دارد، بنابراین بهشت و دوزخ را چونان دو عامل مهم تشویق و تنبیه مطرح کرده است. امام على(ع) مى فرماید: «انبیاء آمدند تا بشر را از قیامت و مواقف آن و آنچه براى اهل طاعت و معصیت فراهم شده از بهشت و دوزخ و کرامت و خفت آگاه گردانند».نهج البلاغه، خطبه 183. زهراى اطهر(س) نیز مى فرماید: «ثم جعل الثواب على طاعته و وضع العقاب على معصیته زیادة لعباده عن نقمته و حیاشته لهم الى جنته»؛ «خداى سبحان ثواب و عقاب را مقرر ساخت براى سوق دادن خلایق به بهشت برین و بر حذر داشتن آنها از نقمت و بلایش (دوزخ)».اعیان الشیعه، ج 1، ص 316؛ این جمله از حضرت على(ع) نیز نقل شده است. ر.ک: بحارالانوار، ج 6، ص 114 به نقل از نهج البلاغة. پس هدف اصلى «خداوند سبحان» است؛ اما مردم داراى مراتب و حالات مختلفى اند و بسیارى از آنها را باید با ترس و شوق به بارگاه الهى کشاند. آن گاه که آمدند، مى بینند که به چه مقامى مشرف شده اند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد