خانه » همه » مذهبی » اگر کسی منکر امامت در اصل دین باشد کافر هست؟ و به معنای دیگر آیا ۹۷% مسلمانان روی زمین در صورت مثبت بودن نظریه کافرند؟

اگر کسی منکر امامت در اصل دین باشد کافر هست؟ و به معنای دیگر آیا ۹۷% مسلمانان روی زمین در صورت مثبت بودن نظریه کافرند؟

J}عدم پذیرش امامت امیرالمومنین(ع) توسط اهل سنت – اعم از علما و عوام آنان – با وجود نصوص متواتر و معتبردینى علل متعددى دارد: که به اختصار برخى از آنها را بیان مى نماییم:
1- ضعف آگاهى: بسیارى از اهل تسنن از نصوص صریح پیامبر اکرم(ص) پیرامون امیرالمومنین(ع) نا آگاهند و یابهتعبیر دیگر با مکانیسمهایى آنان را ناآگاه گذارده اند. شاید تصور شود که این عامل تنها در میان غیر اهل علم جارىاست در حالى که چنین نیست. زیرا هرچند بیشتر مبتلایان به آن توده ها هستند لیکن اهل علم نیز مراتبى دارند وبسیارى از آنان از متون دست دوم و سوم استفاده مى کنند و چندان اهل تحقیق و کاوش نیستند. حقایق بسیارى برآنانپوشیده مى ماند. این روند با دو شیوه اعمال گردیده:
الف) به عنوان نمونه پس از رحلت پیامبر براى ناآگاه نگهداشتن توده ها پیرامون امیرالمومنین(ع) بدستور خلیفهسخنان پیامبر ممنوع اعلام گردید و در توجیه آن گفتند: قرآن ما را بس است! (حسبنا کتاب الله) این جریان چنان باشدت دنبال شد که بسیارى از منابع روایى را سوزاندند و راویان آن را تحت تعقیب و شکنجه قرار دادند تا از انتشار آنسخنان جلوگیرى به عمل آورند. (ر.ک: اجتهاد در مقابل نص «ترجمه الاجتهاد والنص» سید شرف الدین)
ب) محمد بن جریر طبرى در تاریخ خود سخنان پیامبر را در جریان دعوت خویشاوندان (لیله الانذار) چنین نقلکرده «فانکم یوازرنى على هذا الامر على ان یکون اخى و وصیى و خلیفتى فیکم» و چون سخن به این صراحتپیرامون ولایت و وصایت امیر مومنان او را ناخوشایند بود در تفسیر خود آن را حذف کرده و بجایش آورده «کذا وکذا»سپس (ابن کثیر) در تاریخ خود همین راه را پیموده و این جریان در دیگر ادبیات تاریخى اهل تسنن تا زمان ما استمراریافته و حسنین هیکل (وزیر اسبق فرهنگ مصر) در چاپهاى دوم و سوم کتاب «حیاه محمد» سخنان پیامبر صل اللهعلیه و آله در حمایت از حضرت على(ع) را از این واقعه به کلى حذف کرده است.
2- جعل روایات گمراه کننده؛ این روایات که بر هزاران عدد بالغ مى شوند در تمام زمینه هاى اعتقادى و دیگرمسائل اهل سنت راه یافته اند؛ از جمله: روایات خداشناسى کیهان شناختى تاریخى پیامبر شناختى (مانند اتهاماتناروا نسبت به پیامبر) اتهامات نسبت به امیر المومنین (از جمله آن حضرت را نعوذ بالله شرابخوار معرفى کردن) بالابردن شان عمر و او را از پیامبر بهتر و متدین تر و «فاروق اعظم» خواندن ابوبکر را «صدیق اعظم» معرفى کردن و …غالب این روایات توسط «ابوهریره» و «سیف بن عمر تمیمى» وضع گردیده است. همینقدر کافى است بدانید که نفراول حدود 5 هزار روایت جعلى در کتب اهل سنت دارد و نفردومى گوى سبقت را از همه ربوده و چنان در جعل وتعریف به پیش تاخته که از «یکصدو پنجاه» نفر به عنوان صحابى پیامبر روایاتى نقل نموده که اصلا وجود خارجىنداشته اند و همه مخلوقات ذهن تحریفگر اویند و اسامى هیچ یک از آنان در کتب رجال و تراجم موجودنیست.
براى آشنایى دقیق با این جریان ر.ک.به: – یکصد و پنجاه صحابى ساختگى 3-1 علامه سید مرتضى عسکرى سیرى در صحیحین محمد صادقنجمى
3- عامل سیاسى: جریانات حاکم در جهان اسلام همواره تشیع و مکتب اهل بیت را تحت فشار قرار داده اند ازهمین رو فرصت مناسب و گسترده اى در اختیارآنان نبوده است تا بتوانند به صورت گسترده و همانند اهل سنت بهبیان دلایل و دیدگاه هاى خود بپردازند از همین جهت مبانى مکتب شیعه به نحو شایسته توسعه نیافته است.{J
انکار امامت در صورتی که از روی علم و آگاهی باشد موجب کفر است و در غیر این صورت کفر آور نیست و اهل سنت اغلبت نسبت به این مسئله علم ندارند و دچار گمراهی هستند.
اگر انکار ضروریات اسلام توأم با علم به ضرورى بودن باشد موجب خارج شدن از دین مى شود و اگر توأم با علم نباشد باعث خروج از اسلام نمى گردد ، (استفتاآت جدید آیت الله مکارم، ج 2، ص 509).
اهل سنت امامت را از فروع دین دانسته و یک مقام ظاهری در حد ریاست حکومت که تبعا می تواند از سوی مردم برگزیده شود و نیاز به تعیین از جانب خداوند و عصمت و مصونیت از خطا و گناه در آن لازم نیست می دانند، لذا یکی از علماء اهل تسنن امامت را اینگونه معنا می کند: «الامامه رئاسه عامه فی امور الدین والدنیا خلافه عن النبی؛ امامت ریاست و سرپرستی عمومی در امور دین و دنیا به عنوان جانشینی از پیامبر است» (شرح تجرید فاضل قوشجی، ص 472).
و ابن خلدون در مقدمه معروفش همین معنا را دنبال کرده (مقدمه ابن خلدون، ص 191).
اما به عقیده شیعه امامت چیزی فراتر از ریاست و حکومت بر مردم است و تمام وظائف و خصایص انبیاء (به جز دریافت وحی) برای امامان ثابت است و به همین دلیل شرط عصمت در امام نیز لازم است و چون بجز خداوند متعال کسی از عصمت مطلق خبر ندارد انتصاب و تعینش باید از جانب خداوندباشد و جزء اصول دین محسوب می شود.
علامه طباطبایی در این زمینه می فرماید: شیعه از راه بحث و کنجکاوی … به این نتیجه می رسد که از ناحیه پیامبر اکرم نص کافی در خصوص تعیین امام و جانشین پیغمبر رسیده است آیات و اخبار متواتر قطعی مانند آیه ولایت و حدیث غدیر و حدیث سفینه و حدیث ثقلین و حدیث حق و حدیث منزلت و حدیث دعوت عشیره اقربین و غیر اینها به این معنی دلالت دارند ولی نظر به پاره ای دواعی تأویل شده و سرپوش روی آنها گذاشته شده (شیعه در اسلام، ص 112).
جناب دکتر سید عبدالرضا حجازی در کتاب اصول عقاید اسلامی پنجاه و پنج دلیل بر حقانیت ادعاء شیعه در این زمینه بیان می کند (اصول عقاید اسلامی، ص 502 تا 527).
و مهمتر از آن عالم بزرگ علامه امینی در کتاب گرانسنگ 11 جلدی الغدیر با استناد به منابع خود اهل سنت دعاوی شیعه را در این زمینه به نحو کامل اثبات نموده که این مسأله دامنه ای وسیع دارد که فقط بذکر این نکته بسنده می کنم که به گفته خود فخر رازی که از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده امامتی که عدم شناخت آن موجب می شود انسان به مرگ جاهلیت یا نصرانیت یا یهودیت از دنیا برود یقینا مقامی والاتر از یک خلافت ظاهری و حکومت است که حتی معاویه ها و حجاج ابن یوسف ثقفی ها به آن رسیدند. ولی با این حال این سخن بدین معنا نیست که امامیه غالبشان خود را در مسأله امامت کافر بدانند بلکه آنها تمام فرق مسلمین را مسلمان می شمارند و همچون یک برادر اسلامی به آنها نگاه می کنند هر چند عقیده آنها را در مسأله امامت نمی پذیرند
به عبارت دیگر، دین اسلام مجموعه اى از آموزه ها در سه بخش 1. عقاید 2. اخلاق 3. احکام (دستورات عملى) است شیعه و سنّى، در اصول عقاید، که شرط مسلمانى است، یعنى توحید و نبوت و معاد و همچنین در حقانیت قرآن کریم و کعبه به عنوان قبله واحد مسلمین و نیز در بسیارى از اصول اخلاقى و احکام، با هم اتفاق نظر دارند. اما در بسیارى از جزئیات و شاخه هاى مسائل مربوط به هر سه بخش عقاید و اخلاق و به ویژه احکام فرعى شرعى مانند کیفیت اعمال عبادى و احکام عبادى و معاملات، اختلاف نظر و فتوا دارند. منشأ و ریشه ى این اختلاف نظرها و اختلاف فتاوا به یک اختلاف اساسى و بنیادین بر مى گردد، و آن مسأله «امامت و جانشینى پیامبر اکرم(ص) است. هم از نظر مفهوم امامت «شأن و جایگاه امام» و هم از نظر تعیین مصداق آن. از دیدگاه شیعه، نقش امام که جانشینى پیامبر است، در دو ناحیه متجلى مى شود: 1. حکومت و اداره ى جامعه 2. مرجعیت دینى، یعنى تبیین و تفسیر معصومانه ى آموزه هاى دین در سه بخش عقاید و اخلاق و احکام. بر همین اساس، امامت از دیدگاه شیعه منصبى الهى است و امام کسى است که از سوى خداوند و بر زبان نبى اکرم، منصوب شده باشد. شیعیان با استناد به ادله متعدد از قرآن و عقل و سنت معتقدند که على(ع) و یازده فرزند ایشان از سوى نبى اکرم به این مقام منصوب شده اند. بنابراین، پذیرش امامت ائمه معصومین(ع) از سوى شیعه تنها به معناى جانشینى آنان از نبى اکرم در مسأله حکومت و اداره ى جامعه نیست بلکه جلوه ى مهم دیگرى نیز دارد و آن اینکه آنان، پس از نبى اکرم(ص) مهمترین منبع و مأخذ برخوردار از عصمت، براى کسب حقایق دینى و تعالیم اسلامى اند. اما اهل سنت که خلافت و جانشینى پیامبر اکرم را در مسأله حکومت و اداره ى جامعه خلاصه مى کنند، به ترتیب به خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و على(ع) معتقدند و در ناحیه ى مرجعیت دینى و فراگیرى آموزه هاى دینى به منابع دیگرى از جمله قول صحابه پیامبر و احکام ظنى عقل همچون قیاس و استحسان پناه برده اند. بنابراین، اگر در ناحیه ى جزئیات مسائل اعتقادى، همچون صفات و افعال خداوند (عدل، تعدد و زائد بودن صفات بر ذات، جبر و تفویض)، صفات انبیا و ویژگى هاى معاد و به ویژه در ناحیه احکام شرعى همچون وضو و نماز و روزه و حج و… اختلاف نظر و فتوا میان شیعه و اهل سنت وجود دارد، بدین جهت است که شیعه به سخن و عمل امامان منصوب از ناحیه پیامبر اکرم استناد مى کنند، اما اهل سنت به قول صحابه و اجتهادات مبتنى بر قیاس و استحسان و… عمل مى کنند. قابل ذکر است که شیعه براى اثبات امامت على(ع) و یازده فرزندش، به ادله یقینى متعددى از جمله احادیث متواتر تمسک مى کند. مقصود از حدیث متواتر این است، که یک سخن یا عمل نبى اکرم، توسط افراد بسیارى زیادى نقل شود، به گونه اى که براى انسان یقین به صدور آن حاصل شود.
احادیث یوم الانذار، ثقلین، غدیر خم، منزلت، مدینة العلم، از جمله احادیثى است که به شکل متواتر توسط شیعه و سنّى نقل شده است و بر هر دو نقش و شأن على(ع) در جانشینى نبى اکرم(ص) دلالت مى کند. بر این اساس، بسیارى از آموزه ها و احکام شرعى که ا هل سنت به آن معتقدند و بر پایه آن عمل مى کنند مستند نمى باشد و قهرا ممکن است به سبب ناسازگارى با حق و واقع، در جامعه قابل اجرا نباشد و با مشکل مواجه شود. براى آشنایى بیشتر و مستدل تر با مذهب شیعه و سنى ر.ک: شیعه در اسلام، علامه طباطبایى.
شما برادر عزیز را برای مطالعه بیشتر پیرامون اختلاف شیعه و سنی و حقانیت مکتب تشیع به مطالعه کتاب های زیر توصیه می کنیم:
– ویژگی ها و دیدگاه های دو مکتب در اسلام، علامه سید مرتضی عسکری، ترجمه ع.م.سردار نیا (ترجمه کتاب ارزشمند معالم المدرستین از علامه عسکری)
– نقش ائمه(ع) در احیای دین، علامه سید مرتضی عسکری
– شیعه در اسلام، علامه طباطبایی
– راه یافته (ترجمه کتاب ثم اهتدیت از محمد تیجانی سماوی)، ترجمه عباس جلالی یا سید محمد جواد مهری
– شیعه پاسخ می دهد، رضا حسینی نسب
– اجتهاد در مقابل نص، علامه سید عبدالحسین شرف الدین، ترجمه علی دوانی، کتابخانه بزرگ اسلامی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد