خانه » همه » مذهبی » بانوي فصاحت و بلاغت

بانوي فصاحت و بلاغت

بانوي فصاحت و بلاغت

اي فروغ تابنده کوثر! اي پرستار شهادت! تو بانوي فصاحتي و اعجاز. نطق آتشين تو قلب سنگي کوفيان را ذوب کرد، اشک از چشمان آنها به راه انداخت و به سينه هاي کويري شان گسيل داشت. تو فرزند کوثري! تو جرعه ناب کوثري! نامت هميشه درس آموز عزت و يادت همواره الهام بخش شرف و مردانگي باد. حضرت زينب کبري عليها السلام در روز پنجم جمادي الاولي سال پنجم يا ششم هجري قمري در شهر مدينه منوره متولد گرديده و جهان را به قدوم خويش مزين فرمودند.

07c4f8f9 8e4e 48b9 85af 82d0a81df828 - بانوي فصاحت و بلاغت
21149 - بانوي فصاحت و بلاغت
بانوي فصاحت و بلاغت

دختر آمد حيف مادر مي رود
اين ندا از عرش بالا مي رود
اي فروغ تابنده کوثر! اي پرستار شهادت! تو بانوي فصاحتي و اعجاز. نطق آتشين تو قلب سنگي کوفيان را ذوب کرد، اشک از چشمان آنها به راه انداخت و به سينه هاي کويري شان گسيل داشت. تو فرزند کوثري! تو جرعه ناب کوثري! نامت هميشه درس آموز عزت و يادت همواره الهام بخش شرف و مردانگي باد. حضرت زينب کبري عليها السلام در روز پنجم جمادي الاولي سال پنجم يا ششم هجري قمري در شهر مدينه منوره متولد گرديده و جهان را به قدوم خويش مزين فرمودند.
نام مبارک آن بزرگوار زينب و کنيه گراميشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صديقة الصغري، عصمه الصغري، وليه الله العظمي، ناموس الکبري، شريکه الحسين عليها سلام و عالمه غير معلمه، فاضله، کامله و… پدر بزرگوار آن حضرت، اولين پيشواي شيعيان حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليهاالسلام و مادر گرامي آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها مي باشد.
در آن زمان که صديقه کبري (عليهاالسلام) به اين گوهر درياي عصمت و طهارت باردار بود، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) درمدينه حضور نداشتند و به سفري رهسپار بودند.هنگامي که وجود مقدس زينب کبري (سلام الله عليها) متولد گشت، صديقه طاهره (عليهاالسلام) به اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدينه حضور ندارد، شما اين دختر را نام بگذاريد. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمي گيرم، صبر نما که به اين زودي رسول خدا (ص) باز خواهد گشت و هر نامي که صلاح داند بر اين کودک مي نهد.
هنگامي که سه روز گذشت، رسول خدا (ص) مراجعت نمود و همانگونه که رسم و سيره رسول اکرم (ص) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (عليهاالسلام) وارد گشتند.
امام علي (عليه السلام)خدمت آن حضرت عرض کرد: يا رسول الله! خداوند متعال دختري به دخترت عطا فرموده است، نامش را معين فرماييد. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من مي باشند، لکن امر ايشان با پروردگار عالم است ومن منتظر وحي مي باشم. در اين حال جبرييل نازل شد عرض کرد: يا رسول الله! حق تو را سلام مي رساند و مي فرمايد: نام اين مولود را “زينب” بگذار، چرا که اين را در لوح محفوظ نوشته ايم.
رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) قنداقه آن مولود گرامي را طلبيد و به سينه چسبانيد، ببوسيد و نامش را زينب نهاد و فرمود: به حاضرين و غايبين امت، وصيت مي نمايم که حرمت اين دختر را پاس بدارند. همانا که او به خديجه کبري (عليها سلام)، شبيه است.

هوش و ذکاوت

صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوي بزرگوار چنين مي نويسد:
در اهميت هوش و ذکاوت آن بانوي بزرگوار همين بس که خطبه طولاني و بلندي را که حضرت صديقه کبري فاطمه زهرا صلوات الله و سلامه عليها در دفاع از حق اميرالمؤمنين عليها سلام و در غصب فدک در حضور اصحاب پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم ايراد فرمودند، حضرت زينب عليها سلام روايت فرموده است.
و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حديث و علم، از آن حضرت روايت نموده و از آن حضرت به عقيله تعبير مي کند. چنانچه ابوالفرج اصفهاني در مقاتل مي نويسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه سلام الله عليها را از حضرت زينب سلام الله عليها روايت کرده مي گويد: حدثتني عقيلتنا زينب بنت علي عليها سلام…»
دقت کنيم که حضرت زينب عليها سلام با اين که دختري خردسال (يعني هفت ساله يا کمتر) بود، اين خطبه عجيب و غراء که محتوي معارف اسلامي و فلسفه احکام و مطالب زيادي است را با يک مرتبه شنيدن حفظ کرده و خود يکي از راويان اين خطبه بليغه و غراء مي باشد.

فصاحت و بلاغت:

کلمات و فرمايشات گهربار آن حضرت در خطبه هايي که از آن حضرت روايت شده، خود قوي ترين دليل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوي بزرگوار مي باشد. همان بانويي که امام سجاد عليه السلام در حق ايشان فرمودند: «انت بحمدالله عالمه غير معلمه و فهمه غير مفهمه» يعني: «اي عمه! شما الحمدلله بانوي دانشمندي هستيد که تعليم نديده، و بانوي فهميده اي هستي که بشري تو را تفهيم ننموده است».
در اينجا مروري کوتاه به قسمتي از خطبه آن حضرت در مجلس يزيد که يکي از بزرگترين حرکت هاي آن حضرت، در روز واقعه کربلا بود که دستگاه حکومت بني اميه را به شدت لرزاند مي کنيم: «به خدا قسم اي يزيد، هر چه کردي بازگشت آن به سوي خودت خواهد بود، چرا که تو جز پوست خود نشکافتي و جز گوشت خود ندريدي.
اي يزيد! در آن روزي که خداوند بدن هاي پاک شهيدانمان را حاضر مي کند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم وارد خواهي شد، اما مي داني در چه حالي؟ در حالي که خون عزيزان را ريخته و حرمت ذريه او را از بين برده اي. آري اي يزيد! از اين پيروزي ظاهري که به دست آورده اي، غرق شادي مشو و آن عزيران را که در کربلا به خاک و خون کشيده اي، مغلوب و مرده مپندار که خداوند مي فرمايد (کساني را که در راه خدا شهيد شده اند مرده مپنداريد بلکه آنان زنده اند و در نزد خداي خود روزي مي خورند) آل عمران /169.
و اي يزيد!براي تو همين بس که حاکم در آن روز خداوند و دشمن تو پيامبر خدا و ياور و پشتيبان اهل بيت جبرئيل باشد و به زودي کسي اين مقام را براي تو زينت داده و تو را بر گردن مسلمين سوار کرده است (يعني معاويه)، خواهد دانست که چه جانشين بدي براي خود تعيين کرده و در روز جزا درخواهيد يافت که بدترين مکان از آن کيست؟ و بدبختي و ضعف و زبوني شامل چه افرادي خواهد شد.
حضرت زينب (س) بزرگ بانوي جهان اسلام، بيدادگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانش هاي دو جهان و به گفته امام سجاد (ع): «داناي بدون آموزگار و فهميده بدون فهماننده بود». الگوي راستين وي، بانوي دو جهان، حضرت فاطمه (س) مادر وي بوده است. زينب (س) در دامان پر مهر و معنوي فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامي و قرآني سيراب گشت. رسالت راستين زينب هنگامي آغاز گرديد که پس از به شهادت رسيدن امام حسين (ع) و هفتاد و دو تن از يارانش با ايراد سخنان آتشين به بيدارگري مردم کوفه و ستيز باستمکاران و يزيديان پرداخت. پس از واقعه خونبار کربلا نقش ايشان روند تازه تري يافت.
آن حضرت در اين دوران ضمن حضور در کاروان اسراي کربلا در برابر حکام جور قرار گرفتند و به افشاگري ظلم و ستم وارده بر آل طه از سوي خاندان اميه پرداختند. آن حضرت در اين دوران سخت با حضور در کاخ برخي حکمرانان جور زمان مانند يزيد و ابن زياد، با تأکيد بر حقانيت طريق آل محمد بر سخنان و تبليغات مسموم خاندان اميه درباره بني هاشم خط بطلان کشيدند.
صديقه توانا، عقليه دودمان وحي، تربيت شده خاندان نبوت، حضرت زينب کبري (س) است. هم او که در بزرگواري و کرامتش بسيار سخن ها گفته و نوشته اند.
او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ايمان و عقيده، قهرمان دليري و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستيزه جوي باطل و آتش افشان حق در برابر نيروهاي ستمگر و کوبنده دژخيمان زورگو است.
زينب (س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقليه طاهره، متعلق به اخلاق الهي است. اين بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداکاري در راه خدا و چشم پوشي از همه چيز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه ياد داد.
ايثار، فداکاري، وزانت عقل، صبر و بردباري، علم وسيع و دانش وافر، سخنان سنجيده و منطقي او در فرصت هاي حساس توأم با آن مظلوميت و ستم هاي جانکاهي که به او وارد آمده است، از او چهره يک شخصيت بي نظير، رزم آور شجاع، جهادگر بي باک و سخنور توانا در قلوب و اذهان ترسيم نموده است که تا چرخ زمان حرکت دارد، تا نسل ها در روي زمين حيات دارند و تا زمين دور خورشيد مي گردد اين چراغ فروزان، نورافکن جهانيان و نسل هاي آينده خواهد بود.

کرامات

به غير از انوار مقدسه چهارده معصوم عليها السلام، در ميان رسالت و اهل بيت گرامي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، افرادي هستند که در نزد خداوند متعال داري رتبه و منزل رفيع و والايي مي باشند و توسل به ايشان، موجب گشايش مشکلات و معضلات امور ديگران است. مانند حضرت اباالفضل عليه السلام که حتي در موارد زيادي مسيحيان به آن حضرت متوسل شده و به برکت توسل به آن حضرت مشکلاتشان حل گرديده و به حوائج و خواسته هاي خويش نائل گرديده اند.
حضرت زينب سلام الله عليها نيز بانويي بزرگوار از اين دودمان پاک است که توسل به آن حضرت براي حل مشکلات بزرگ بسيار تجربه شده است و کرامات بسياري از آن بانوي گرامي نقل شده است. به عنوان مثال شبلنجي يکي از علماي اهل تسنن در نورالابصار مي نويسد:
«شيخ عبدالرحمن اجهوري مقري در کتابش مشارق الانوار مي گويد: در سال هزار و صد هفتاد دچار مشکل بسيار سختي شدم و به روضه (قبر مطهر و نورعين) حضرت زينب عليها سلام متوسل شدم و قصيده اي در مدح آن حضرت سرودم که مطلع آن چنين بود:
آل طاها لکم علينا الولاءُ لا سواکم بمالکم آلاء
و خدا به برکت آن بانوي گرامي مشکل مرا حل کرد.

شهادت آن حضرت

حضرت زينب سلام الله عليها، شيرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمري دفاع از طريق حقه ولايت و امامت در 15 رجب سال 63 هجري قمري در ضمن سفري که به همراه همسر گراميشان عبدالله بن جعفر به شام رفته بودند شهادت رسيده و بدن مطهر آن بانوي بزرگوار در همانجا دفن گرديد.
مزار ملکوتي آن حضرت (دمشق/سوريه)، اينک زيارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم سلام مي باشد.
منبع:نشريه روشنان،شماره 5

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد