برخی از منابع روایی، داستانی را نقل کردهاند که سه روز پس از تولد امام علی(ع)؛ پیامبر خدا(ص) برای دیدن نوزاد پیش فاطمه بنت اسد رفت:
پس رسول خدا(ص) داخل شد؛ هنگام داخل شدن پیامبر، علی(ع) در آغوش مادرش تکانی خورد و بر چهره پیامبر(ص) خندید و بر پیامبر سلام کرد: «سلام و رحمت و برکت خداوند بر شما». علی(ع) به اذن خداوند صدایش را در سینه فرو برد و سپس گفت: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛[1] تا آخر آیات؛ بعد از آن رسول خدا فرمود: «مؤمنون به واسطه تو رستگار میشوند»؛ و علی(ع) ادامه آیات را خواند تا «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ».[2] پیامبر فرمود: «ای علی به خدا قسم تو امیر مؤمنان هستی. تو بر اساس علمت آنها را رهبری میکنی و آنها نیز امیری تو را میپذیرند، تو راهنمای ایشان هستی و به واسطه تو هدایت میشوند». بعد پیامبر(ص) به فاطمه بنت اسد فرمود: «پیش حمزه عمویم برو و او را نیز به این نوزاد بشارت ده». فاطمه گفت: اگر من بروم چه کسی او را شیر دهد [و سیراب کند]؟ پیامبر فرمود: «من او را شیر میدهم». فاطمه: شما؟! پیامبر زبانش را در دهان بچه قرار داد؛ پس دوازده چشمه از آن زبان جوشیدن گرفت. پس آن روز را به همین مناسبت روز ترویه نامیدهاند. زمانی که فاطمه برگشت دید از علی(ع) نوری به سمت آسمان بلند شده است … روز بعد، پیامبر خدا دوباره به پیش فاطمه بنت اسد رفت و چون چشم علی(ع) بر پیامبر(ص) افتاد؛ سلام کرد و در چهرهاش خندید و اشاره نمود که مرا در آغوش خود بگیر و از آنچه دیروز به من نوشاندی، امروز هم بنوشان. رسول خدا او را در آغوش گرفت و فاطمه بنت اسد گفت: سوگند به خدای کعبه که او را شناخت! و بخاطر سخن فاطمه، آن روز را روز عرفه نامیدند!».
سند روایت
شیخ طوسی اولین فردی است که این روایت را نقل کرده است[3] و منابع دیگر نیز به ایشان استناد کردهاند.[4]
شیخ طوسی سه سلسله راوی برای روایت ذکر میکند که همه آنها مرسل و یا ضعیف هستند؛ بر این اساس، از جهت سند نمیتوان آنرا روایتی صحیح دانست.
محتوای روایت
اما این روایت از جهت محتوا دارای دو مشکل اساسی است که در ذیل به بررسی آن میپردازیم:
1. برخی موارد مذکور در این روایت را – اگرچه غیر منطبق با وضعیت طبیعی انسانهای عادی است – میتوان از باب اعجاز پذیرفت، اما اینکه مکیدن زبان پیامبر توسط امام علی(ع) سبب نامگذاری روز ترویه شده و یا اینکه نامیدن روز عرفه نیز به جهت شناختن پیامبر(ص) توسط حضرتشان در دومین روز دیدار و تنها چند روز بعد از تولدشان بوده است، پذیرفتنی نیست؛ زیرا اگر تولد امام علی(ع) را بنابر مشهور سیزده رجب بدانیم، روز ترویه و روز عرفه بیش از چهار ماه بعد از این ولادت است، با آنکه در این روایت ادعا شده که این دیدار تنها چند روز پس از تولد امام علی(ع) انجام پذیرفته است.
2. اگرچه قرآن در برخی از آیات خود کلمات و عباراتی را از دیگران را نقل کرده است؛ مانند «[و] میگویند: «پروردگارا! بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى، و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند [هیچگونه] کینهاى مگذار. پروردگارا! راستى که تو رؤوف و مهربانى».[5] و …، اما تمام این نقلها در قرآن، منسوب به افراد است؛ یعنی خود قرآن تصریح میکند که آنها را از دیگران نقل کرده است، اما اینکه متنی از قرآن کریم که در آن تصریح به نقل سخن از دیگران نشده را عبارتی بدانیم که سابقاً توسط افراد دیگر بر زبان آورده شده است، چندان با آموزههای اسلامی همخوانی نداشته و علاوه بر این؛ خود قرآن تصریح کرده که پیش از نزول وحی – حتی اگر خود پیامبر(ص) هم اطلاعی از آن داشته باشد – نباید آنرا بر زبان آورد:
«وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى إِلَیْکَ وَحْیُه». [6]
«لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِه»[7]
لذا محتوای این روایت با توصیه موجود در این آیات همخوان نیست.
پس رسول خدا(ص) داخل شد؛ هنگام داخل شدن پیامبر، علی(ع) در آغوش مادرش تکانی خورد و بر چهره پیامبر(ص) خندید و بر پیامبر سلام کرد: «سلام و رحمت و برکت خداوند بر شما». علی(ع) به اذن خداوند صدایش را در سینه فرو برد و سپس گفت: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛[1] تا آخر آیات؛ بعد از آن رسول خدا فرمود: «مؤمنون به واسطه تو رستگار میشوند»؛ و علی(ع) ادامه آیات را خواند تا «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ».[2] پیامبر فرمود: «ای علی به خدا قسم تو امیر مؤمنان هستی. تو بر اساس علمت آنها را رهبری میکنی و آنها نیز امیری تو را میپذیرند، تو راهنمای ایشان هستی و به واسطه تو هدایت میشوند». بعد پیامبر(ص) به فاطمه بنت اسد فرمود: «پیش حمزه عمویم برو و او را نیز به این نوزاد بشارت ده». فاطمه گفت: اگر من بروم چه کسی او را شیر دهد [و سیراب کند]؟ پیامبر فرمود: «من او را شیر میدهم». فاطمه: شما؟! پیامبر زبانش را در دهان بچه قرار داد؛ پس دوازده چشمه از آن زبان جوشیدن گرفت. پس آن روز را به همین مناسبت روز ترویه نامیدهاند. زمانی که فاطمه برگشت دید از علی(ع) نوری به سمت آسمان بلند شده است … روز بعد، پیامبر خدا دوباره به پیش فاطمه بنت اسد رفت و چون چشم علی(ع) بر پیامبر(ص) افتاد؛ سلام کرد و در چهرهاش خندید و اشاره نمود که مرا در آغوش خود بگیر و از آنچه دیروز به من نوشاندی، امروز هم بنوشان. رسول خدا او را در آغوش گرفت و فاطمه بنت اسد گفت: سوگند به خدای کعبه که او را شناخت! و بخاطر سخن فاطمه، آن روز را روز عرفه نامیدند!».
سند روایت
شیخ طوسی اولین فردی است که این روایت را نقل کرده است[3] و منابع دیگر نیز به ایشان استناد کردهاند.[4]
شیخ طوسی سه سلسله راوی برای روایت ذکر میکند که همه آنها مرسل و یا ضعیف هستند؛ بر این اساس، از جهت سند نمیتوان آنرا روایتی صحیح دانست.
محتوای روایت
اما این روایت از جهت محتوا دارای دو مشکل اساسی است که در ذیل به بررسی آن میپردازیم:
1. برخی موارد مذکور در این روایت را – اگرچه غیر منطبق با وضعیت طبیعی انسانهای عادی است – میتوان از باب اعجاز پذیرفت، اما اینکه مکیدن زبان پیامبر توسط امام علی(ع) سبب نامگذاری روز ترویه شده و یا اینکه نامیدن روز عرفه نیز به جهت شناختن پیامبر(ص) توسط حضرتشان در دومین روز دیدار و تنها چند روز بعد از تولدشان بوده است، پذیرفتنی نیست؛ زیرا اگر تولد امام علی(ع) را بنابر مشهور سیزده رجب بدانیم، روز ترویه و روز عرفه بیش از چهار ماه بعد از این ولادت است، با آنکه در این روایت ادعا شده که این دیدار تنها چند روز پس از تولد امام علی(ع) انجام پذیرفته است.
2. اگرچه قرآن در برخی از آیات خود کلمات و عباراتی را از دیگران را نقل کرده است؛ مانند «[و] میگویند: «پروردگارا! بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى، و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند [هیچگونه] کینهاى مگذار. پروردگارا! راستى که تو رؤوف و مهربانى».[5] و …، اما تمام این نقلها در قرآن، منسوب به افراد است؛ یعنی خود قرآن تصریح میکند که آنها را از دیگران نقل کرده است، اما اینکه متنی از قرآن کریم که در آن تصریح به نقل سخن از دیگران نشده را عبارتی بدانیم که سابقاً توسط افراد دیگر بر زبان آورده شده است، چندان با آموزههای اسلامی همخوانی نداشته و علاوه بر این؛ خود قرآن تصریح کرده که پیش از نزول وحی – حتی اگر خود پیامبر(ص) هم اطلاعی از آن داشته باشد – نباید آنرا بر زبان آورد:
«وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى إِلَیْکَ وَحْیُه». [6]
«لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِه»[7]
لذا محتوای این روایت با توصیه موجود در این آیات همخوان نیست.