هم حزن و هم شادی، اگر برای امر دنیایی محض بوده یا منشأی کاملاً دنیوی داشته باشد، مذموم است و جزء جنود جهل قرار میگیرد.[1] از اینرو، برخی از انواع فرح و خوشحالی مورد مذمت قرار گرفته؛ چنانکه قرآن شادی قارون را مورد مذمت قرار میدهد: «این همه شادى مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد»؛[2] چون خوشحالى قارون آمیخته با غرور و غفلت و تکبر بود و همین ثروت او را فریب داد و به انحراف و استکبار کشانید.[3] و از آنسو، برخی از موارد حزن از بهشتیان دور دانسته شده است.[4]
اما اگر منشأ و علت حزن؛ امری معنوی، دینی، الهی و اخروی باشد، امری مطلوب و پسندیده است.
بنابراین، حزنی که مرتبط با مصیبت اهل بیت(ع) است، به این دلیل که ریشه در امور معنوی و الهی دارد، حزن بر دنیا به شمار نمیرود و در دائره جنود جهل قرار نمیگیرد.
در همین راستا بود که یعقوب پیامبر(ع) در حزن و اندوه ناشی از جدایی فرزندش، آن قدر گریه کرد که چشمانش سفید شد. [5]
آیات دیگری از قرآن مانند آیه 33 سوره انعام و آیه 92 سوره توبه نیز وجود دارد که دقت در آنها مشخص میکند که هر حزن و اندوهی ناپسند نیست.
برخی از شارحان، در توضیح این فراز از روایت جنود عقل و جهل میگویند: منظور از «فرح» خوشحالی و نشاط است و حزن برخلاف آن. به این دلیل که «فرح» از لوازم ادراک محبوب است، از صفات عقل به شمار رفته است. شخص عارف، مسرورترین مخلوقات خدا است. [6] او با نور پروردگارش که نور آسمانها و زمین است، به موجودات نگاه میکند. در مقابل، شخص جاهل که اشیاء را فقط از طریق حواسش درک میکند، و فقط از طریق شهوت و غضب آنها را طلب میکند، از این سرور و خوشحالی فاصله زیادی دارد.[7] شخص عاقل که عارف به معارف الهی و نورانی به انوار حق است و راه هدایت را پیش گرفته و مشغول به عبادت پروردگار و رویگردان از ماسوا است، در دنیا و آخرت به خاطر فضائل علمی و عملی که خدا به او عنایت کرده، دائماً مسرور و خوشحال است.[8]
اما اگر منشأ و علت حزن؛ امری معنوی، دینی، الهی و اخروی باشد، امری مطلوب و پسندیده است.
بنابراین، حزنی که مرتبط با مصیبت اهل بیت(ع) است، به این دلیل که ریشه در امور معنوی و الهی دارد، حزن بر دنیا به شمار نمیرود و در دائره جنود جهل قرار نمیگیرد.
در همین راستا بود که یعقوب پیامبر(ع) در حزن و اندوه ناشی از جدایی فرزندش، آن قدر گریه کرد که چشمانش سفید شد. [5]
آیات دیگری از قرآن مانند آیه 33 سوره انعام و آیه 92 سوره توبه نیز وجود دارد که دقت در آنها مشخص میکند که هر حزن و اندوهی ناپسند نیست.
برخی از شارحان، در توضیح این فراز از روایت جنود عقل و جهل میگویند: منظور از «فرح» خوشحالی و نشاط است و حزن برخلاف آن. به این دلیل که «فرح» از لوازم ادراک محبوب است، از صفات عقل به شمار رفته است. شخص عارف، مسرورترین مخلوقات خدا است. [6] او با نور پروردگارش که نور آسمانها و زمین است، به موجودات نگاه میکند. در مقابل، شخص جاهل که اشیاء را فقط از طریق حواسش درک میکند، و فقط از طریق شهوت و غضب آنها را طلب میکند، از این سرور و خوشحالی فاصله زیادی دارد.[7] شخص عاقل که عارف به معارف الهی و نورانی به انوار حق است و راه هدایت را پیش گرفته و مشغول به عبادت پروردگار و رویگردان از ماسوا است، در دنیا و آخرت به خاطر فضائل علمی و عملی که خدا به او عنایت کرده، دائماً مسرور و خوشحال است.[8]