با این خصوصیات بهشتی شوید! (بخش دوم)
شیعه واقعی همان طور که در گفتار ادعا دارد که پیرو راه و روش اهل بیت پیامبرگرامی(صلی لله علیه و اله)است در عمل نیز صادق بوده و زندگی او رنگ قرآنی و اهل بیتی داشته و اعتقاد و باور او صرفاً در حیطه زبان گفتار خلاصه نمی شود.
در یاداشت قبلی بحثی پیرامون نجات شناسی در مکتب شیعه و برخی خصوصیات و ویژگی های شیعیان راستین که ارتباط مستقیمی با سعادت و خوشبختی و کمال آنان دارد اشاره کردیم، از آنجا که حق این مطلب در قالب یک یا دو نوشته به اتمام نمی رسد در این یاداشت نیز به جهت تکمیل بحث قبلی به ادامه موضوع می پردازیم؛ چرا که لازم است که شیعیان و محبان خاندان عصمت و طهارت بیشتر به مسئولیت ها و وظایف خود در این خصوص آگاهی یابند و تنها دلخوش به عنوان شیعه در شناسنامه نباشند؛ بلکه در مسیر نجات بخش آن با آگاهی و معرفت گام بردارند.
نجات و هدایت واقعی از آن شیعیان است
شاید این چنین برداشت شود که عنوان و تیتر از روی تعصب و جهل مطرح شده است، این در حالی است که شیعه گری ریشه در تاریخ کهن اسلامی دارد و منابع اصیل اسلامی به حقانیت و نجات بخش بودن آن برای بشریت اعتراف و اذعان دارند؛ چرا که مکتب شیعه چیزی غیر از راه و رسم اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله)نیست، اهل بیت جلیل القدری که محبت و دوستی آنها اجر و مزد رسالت بوده[1] و پیامبرگرامی نیز همگان را به هم پیمانی و تمسک با این ذوات مقدسه امر کرده است: «وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا- وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زُخَ فِی النَّارِ؛[2] با اسناد نقل شده امام رضا (ع) فرمود که پیامبر خدا (ص) فرموده: اهل بیت من به مانند کشتى نوح مىباشند. هر کس بر کشتى نشیند نجات یافته و هر کس از این کشتى روى بر گرداند در آتش جهنم افتاد.»
شیعه گری تنها به اسم نیست به رسم است
نجات و سعادت در مذهب شیعه تنها به یدک کشیدن اسم و به همراه داشتن نام مذهب در شناسنامه نیست، اصلاً چیزی به اسم شیعه شناسنامه ای موجب سعادت و کمال و نجات انسان نمی شود، چرا که یک شیعه واقعی می بایست رسم شیعه گری را از اولیا و پیشوایان راستین خود به همراه داشته باشند، این خیال باطلی است که تصور شود به صرف داشتن عنوان شیعه در شناسنامه و بدون داشتن هویت و باور شیعی می توان قله های سعادت و کمال را فتح نمود.
شیعه واقعی همان طور که در گفتار ادعا دارد که پیرو راه و روش اهل بیت پیامبرگرامی(صلی لله علیه و اله)است در عمل نیز صادق بوده و زندگی او رنگ قرآنی و اهل بیتی داشته و اعتقاد و باور او صرفاً در حیطه زبان گفتار خلاصه نمی شود.
شیعه واقعی همان طور که در گفتار ادعا دارد که پیرو راه و روش اهل بیت پیامبرگرامی(صلی لله علیه و اله)است در عمل نیز صادق بوده و زندگی او رنگ قرآنی و اهل بیتی داشته و اعتقاد و باور او صرفاً در حیطه زبان گفتار خلاصه نمی شود.
ویژگی های نجات بخش و طلایی شیعه
1-رعایت تقوای الهی
خدای متعال در قرآن کریم به صراحت تقوا و پرهیز کاری را عامل رستگاری و نجات انسان ها معرفی کرده است، کما اینکه باری تعالی در آیات سعادت بخش خود این چنین بیان می فرماید: «قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون؛[3] بگو: (هیچ گاه) ناپاک و پاک مساوى نیستند؛ هر چند فزونى ناپاک ها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهیزید اى صاحبان خرد، شاید رستگار شوید!»، پیشوایان راستین مکتب تشیعه در رهنمود های خود به صراحت به لزوم این ویژگی و خصوصیت در پیروان خود اشاره کرده اند، در منابع روایی از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است: « جابر گوید: امام باقر (علیه السّلام) به من فرمود: اى جابر! آیا کسى که ادعاء تشیع می کند، او را بس است که از محبت ما خانواده دم زند؟ بخدا شیعه ما نیست، جز آنکه از خدا پروا کند و او را اطاعت نماید، اى جابر! ایشان شناخته نشوند، جز با فروتنى و خشوع و امانت و بسیارى یاد خدا و روزه و نماز و نیکى به پدر و مادر و مراعات همسایگان فقیر و مستمند و قرضداران و یتیمان و راستى گفتار و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از مردم، جز از نیکى آنها، و آنها امانت نگهدار فامیل خویش باشند.»[4] دراهمیت پرهیز کاری و تقوا در سبک زندگی شیعی همین بس که در منابع روایی نقل شده است: «لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ یَکُونُ فِی مِصْرٍ یَکُونُ فِیهِ آلَافٌ وَ یَکُونُ فِی الْمِصْرِ أَوْرَعُ مِنْهُ؛[5] ابو زید گوید: امام صادق (علیه السّلام) فرمود: از شیعیان ما به حساب نمىآیند آن کسانى که در شهرى میان هزاران نفر زندگى مى کنند و در میان مردم با تقوى تر از آنان باشد.»
2- لزوم صداقت در عمل و گفتار
شیعه واقعی همان طور که در گفتار ادعا دارد که پیرو راه و روش اهل بیت پیامبرگرامی(صلی لله علیه و اله)است در عمل نیز صادق بوده و زندگی او رنگ قرآنی و اهل بیتی داشته و اعتقاد و باور او صرفاً در حیطه زبان گفتار خلاصه نمی شود، از این رو حضرات معصومین(علیهم السلام) در خصوص صداقت در کردار و تبعیت از امامان خود این چنین بیان می فرمایند: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِی أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَکِنْ شِیعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِکَ شِیعَتُنَا؛[6] از کتاب ابو القاسم بن قولویه از محمد بن عمر بن حنظله گوید حضرت صادق (علیه السّلام) فرمود: شیعه ما نیست کسى که به زبان بگوید ولى با کردار و آثار ما عملاً مخالفت نماید، ولى شیعه ما کسى است که دل و زبانش موافق ما و در کردار و آثار پیرو ما باشد، اینها شیعیان ما هستند.»
3-همراهی ایمان و عمل صالح
یکی دیگر عوامل نجات و حیات زندگی شیعی همراهی ایمان و عمل صالح در زندگی شیعی است، در آیات روح بخش قرآن نیز هرگاه سخن از ایمان به میان آمده لزوم داشتن عمل صالح در زندگی بیان شده است،[7] این چنین نیست که ایمان به تنهایی به تواند انسان خاکی را به سعادت ابدی رهنمود سازد، بلکه ایمانی نجات بخش است که موجب حرکت و پویایی در جاده عمل صالح شود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ؛[8] آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادّعاى ایمان) وارد بهشت خواهید شد، در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخّص نساخته است؟!» درمنابع روایی امامان معصوم(علیهم السلام) پیروان خود را به رعایت فضایل اخلاقی و عمل صالح ترغیب می نمودند و از آنان می خوستند که مایه آبرو و زینت اهل بیت باشند: اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً جُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ فَإِنَّهُ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ سُوءٍ فَمَا نَحْنُ کَذَلِکَ؛[9]از خدا پروا نمایید و زینت [و مایه سرافرازى ما] باشید نه مایه زشتى [و سرافکندگى]، همه دوستى را به سوى ما بکشانید و هر زشتى را از ما دور نمایید؛ زیرا هر خوبى که در حقّ ما گفته آید ما شایستگى آن را داریم و هر بدى که در باره ما بر زبان آید ما چنان نیستم»
پی نوشت ها:
[1]. شوره آیه 23. «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛[10] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى کنم جز دوستداشتن نزدیکانم [اهل بیتم].»
[2]. صحیفة الإمام الرضا علیه السلام، ص57.
[3]. سوره مائده آیه 100.
[4]. الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج2 ؛ ص74، ح3. ٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ لِی ع یَا جَابِرُ أَ یَکْتَفِی مَنِ انْتَحَلَ التَّشَیُّعَ أَنْ یَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ …»
[5]. مجلسی، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج65، ص164، ح13.
[6]. بحار الأنوار، ج65، ص164.
[7]. بقره، آیه 82. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛ و آنها که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، آنان اهل بهشتند؛ و همیشه در آن خواهند ماند.»
[8]. سوه بقره، آیه 142.
[9]. تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص891.
پی نوشت ها:
[1]. شوره آیه 23. «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛[10] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى کنم جز دوستداشتن نزدیکانم [اهل بیتم].»
[2]. صحیفة الإمام الرضا علیه السلام، ص57.
[3]. سوره مائده آیه 100.
[4]. الکافی (ط – الإسلامیة) ؛ ج2 ؛ ص74، ح3. ٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ لِی ع یَا جَابِرُ أَ یَکْتَفِی مَنِ انْتَحَلَ التَّشَیُّعَ أَنْ یَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ …»
[5]. مجلسی، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج65، ص164، ح13.
[6]. بحار الأنوار، ج65، ص164.
[7]. بقره، آیه 82. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛ و آنها که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، آنان اهل بهشتند؛ و همیشه در آن خواهند ماند.»
[8]. سوه بقره، آیه 142.
[9]. تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص891.