خانه » همه » مذهبی » با توجه به اينكه ابوبكر و عمر جزء دشمنان سرسخت حضرت علي ـ عليه السّلام ـ بودند و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ تا آخرين لحظة عمر مبارك خود از آنها ناراضي بودند چرا حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نام فرزندان خود را به نام آن دو نامگذاري كردند؟

با توجه به اينكه ابوبكر و عمر جزء دشمنان سرسخت حضرت علي ـ عليه السّلام ـ بودند و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ تا آخرين لحظة عمر مبارك خود از آنها ناراضي بودند چرا حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نام فرزندان خود را به نام آن دو نامگذاري كردند؟

ممكن است اين بحث توسط كساني مطرح شود كه دوست دارند بگويند حضرت علي ـ عليه السّلام ـ با خلفاء مشكلي نداشتند بلكه در كارهاي مختلف حضرت با خلفاء همكاري داشته است و حتي فرزندان خود را به نام خلفاء نام گذار ي کرده است پس چرا شما شيعيان كاسه داغ تر از آش شده ايد و خلفاء سه گانه را قبول نمي كنيد و از آنها بيزاري مي جوئيد.
آنچه از كتاب هاي شيعه و سني بدست مي آيد اين است كه در اصل اين مطلب كه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ فرزنداني به نام عمر و ابوبكر و عثمان داشته اند اختلافي ديده نمي شود و همگي اذعان دارند كه حضرت فرزنداني بدين نامها داشته اند كه به چند نمونه از آنها اشاره مي شود:
الف: ابن اثير از علماي برجسته اهل سنت دركتاب الكامل في التاريخ در بحث مربوط به حضرت علي ـ عليه السّلام ـ و ذكر نسب و فرزندان و زن هاي حضرت مي نويسد: زنهاي حضرت عبارتند از:
1. فاطمه كه از او پنج فرزند به دنيا آورده است: بنام حسن، حسين، زينب، ام كلثوم و محسن.
2. ام البنين كه فرزندان او عبارتند از: عباس، جعفر، عبدالله و عثمان كه همگي در كربلا به شهادت رسيدند.
3. ليلي دختر مسعود بن خالد كه فرزندان او عبارتند از عبيدالله و ابوبكر.
4. صهباء دختر ربيعه كه عمر و رقيه را به صورت دو قلو به دنيا آورده است .[1] در ميان علماء و بزرگان شيعه هم در اصل اين مطلب كه حضرت فرزنداني بدان نامها داشته است اختلافي ديده نمي شود.
الف: شيخ مفيد در الارشاد مي نويسد: يادگارهاي حضرت علي ـ عليه السّلام ـ از دختر و پسر بيست و هفت نفرند كه عبارتند از:
حسن، حسين، زينب، ام كلثوم كه از حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ هستند.
محمد كه كنيه اش ابوالقاسم است مشهور به محمد حنفيّه.
عمر و رقيه كه دوقلو بوده اند مادرشان ام حبيب بوده است.
عباس ـ عثمان ـ جعفر و عبدالله كه از ام البنين متولد شده اند و در كربلا به شهادت رسيدند.
محمد اصغر كه كنيه اش ابوبكر است و عبيدالله كه نام مادرشان ليلي است و در كربلا شهيد شدند و بعد فرزندان ديگر حضرت را هم نقل مي كند.[2]ب: مرحوم شيخ عباس قمي هم در كتاب شريف منتهي الامال تقريبا عين مطالب شيخ مفيد را ذكر مي كند و در آخر بحث مي افزايد كه برخي تعداد فرزندان حضرت علي ـ عليه السّلام ـ را هجده پسر و هجده دختر دانسته اند كه نام برخي از آنان چنين است: عبدالله، عون، عثمان اصغر، عمر اصغر، ام كلثوم صغري و… .
گفته شده است كه عمر آخرين فرزند حضرت علي ـ عليه السّلام ـ بوده است كه متولد شده است.[3]پس ترديدي وجود ندارد كه امام علي ـ عليه السّلام ـ فرزنداني به نام هاي خلفاء سه گانه داشته اند.
حال اين سوال مطرح مي شود كه علت اين نامگذاري چه بوده است آيا به خاطر محبت و احترام حضرت نسبت به خلفاء بوده است يا علت ديگري داشته است؟
در پاسخ اين سوال بايد بگوئيم كه اولاً اين اسامي در آن زمان رايج بوده است و بر خلاف امروز كه اين اسامي حساسيت برانگيز و نشان دهندة نوع مذهب و تفكر افراد است در آن زمان ها و حتي تا قرن ها اين اسامي در ميان آنها و از جمله شيعيان رواج داشته است. شاهد مطلب ما كتاب هاي الاصابه، الاستيعاب و اُسد الغابة است كه بزرگان اهل سنت اسماء صحابه را ذكر كرده اند كه در ميان آنها حدود بيست صحابي بنام عمر و سي صحابي به نام عثمان نام مي برد اين در حالي است كه اين كتابها جامع اسماء تمام صحابه هم نبوده است.
همچنين اگر به كتب رجالي شيعه از جمله معجم رجال الحديث مراجعه كنيم، اين اسامي را در ميان شيعيان و حتي ياران نزديك ائمه ـ عليهم السلام ـ به صورت فراوان مي بينيم و علت آن اين بوده است كه نامگذاري خلفاء و يا هر فرد ناصالحي به يك اسمي عيبي براي آن اسم محسوب نمي شود مثلاً اگر كسي امروز بگويد من نام پسرم را محمد رضا نمي گذارم چون اسم شاه بوده است كسي اين سخن او را نخواهد پذيرفت. لذا شيعيان از اسامي خلفاء و حتي اسمهايي مانند معاويه وعبيدالله هم احتزاري نداشتند و در تاريخ نام آنان ثبت شده است كه به چند نمونه از آنها اشاره مي شود.
1. عثمان بن حنيف. كه والي حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در بصره بود.
2. عثمان بن عمران، كه از اصحاب امام صادق ـ عليه السّلام ـ بود و حضرت در مورد او فرمود: خدا تو را با ما در دنيا و آخرت قرار دهد.[4]3. عثمان بن سعيد عمري معروف به زيات اسدي كه از يازده سالگي در خدمت امام جواد ـ عليه السّلام ـ بود و از طرف امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ وكالت داشته است و حضرت مهدي (عج) هم او را تاييد فرموده و به عنوان اولين نائب خاص خود در غيبت صغري معرفي نمود.[5]4. عثمان بن مظعون كه از بزرگان صحابه است و چهاردهمين نفري است كه به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ايمان آورده است. او زاهد و عابد بود و برادر رضاعي پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ .  وي در سال دوم هجرت وفات يافت و بعد از مرگش پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ او را بوسه داد و در حقش فرمود: او خدا و رسولش را دوست مي داشت.[6]5. عمر بن يزيد كوفي كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد او فرمود: و الله تو از ما اهل بيت هستي.[7]6. معاوية بن وهب كه از ياران حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ و مورد وثوق او بوده است.[8]7. معاوية بن عمار كه مورد وثوق امام ششم و هفتم بوده است.[9]8. عبيدالله بن عباس، فرزند حضرت ابوالفضل العباس و… .
ثانياً: هيچ دليلي نداريم كه علت نامگذاري فرزندان حضرت بنام خلفاء بخاطر محبت و احترام نسبت به خلفاء بوده باشد بلكه نفرت و بيزاري امام علي ـ عليه السّلام ـ نسبت به خلفاء آن قدر روشن است كه نمي توان آن را انكار نمود كه حتي معاويه در جنگ صفين در يكي از مكاتبات خود به حضرت علي ـ عليه السّلام ـ چنين نوشت به من خبر رسيده كه تو براي ابوبكر و عمر و عثمان طلب رحمت مي كني و اين از دو وجه خارج نيست يا تقيه مي كني و مي ترسي كه اگر از خلفاء بيزاري بجويي مردم از دور تو پراكنده شوند و يا اينكه دروغ مي گويي.
بعد معاويه چنين مي نويسد: از بعض خواص و نزديكان تو به من خبر رسيده است كه در خلوت با شيعيان خود ميگويي من نام سه پسرم را به نام ابوبكر و عمر و عثمان گذاردم هر وقت كه از بهر ايشان طلب رحمت مي كنم بدانيد كه منظور من فرزندان خودم هستند نه خلفاء گمراه و ظالم.[10]و نيز براي رفع اين توهم از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه فرمود: من نام فرزندم را عثمان گذاشتم بنام برادرم عثمان بن مظعون كه قبلا در مورد او اشاره شد.[11]پس نه مجرد نامگذاري مستلزم محبت با مسماهاي پيشين است و نه عدم نامگذاري دليلي معقول بر اثبات تبري از آنها مي باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علي كيست، فضل الله كمپاني، ص 403، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، چ 18، سال 76.
2. امام علي ـ عليه السّلام ـ من المهد الي اللحد، سيد محمد كاظم قزويني، ص 234، چ دوم، 1413 قمري، نشر موسسه نور، بيروت.
3. مناقب امير المومنين علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ ، محب الدين طبري، نشر دارالكوثر دمشق، فصل 12، ص 299 به بعد، چ دوم، 1420 هـ . ق.
4. كتاب تحفة الاحباب شيخ عباس قمي كه به آن اشاره شد هم در اين زمينه مفيد است.
5.در اكثر كتب تاريخي در شرح حال حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي توانيد اين موارد را بيابيد.

پي نوشت ها:
[1] . عزالدين ابي الحسن علي بن ابي الكرم، محمد بن محمد بن عبدالكريم بن عبدالواحد الشيباني معروف به ابن اثير، ج 3، ص 296.
[2] . ر.ك: شيخ مفيد، الارشاد، ترجمة محمد باقر ساعدي، ج 1، باب 4، ص 342، چ سوم، 1376، نشر اسلاميه تهران.
[3] . شيخ عباس قمي، منتهي الامال، ج 1، فصل 6، ص 351، نشر: هجرت، چ مكرر، 1377.
[4] . رجال شيخ طوسي، باب العين، ص 259.
[5] . سيد محمد كاظم قزويني، امام مهدي از ولادت تا ظهور، ص 268، نشر الهادي، چ اول، 1376.
[6] . شيخ عباس قمي، تحفة الاحباب في نوادر، آثار الاصحاب، ص 303، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، چ اول، 1370.
[7] . تحفة الاحباب، ص 430.
[8] . همان، ص 510.
[9] . همان، ص 509.
[10] . تحفة الاحباب، ص 358.
[11] . محمد رضا عبدالامير انصاري، ام البنين نماد از خود گذشتگي، ص 28، نشر آستان قدس رضوي، ترجمة موسي دانش، ص 28. چ اول، 1375، و تحفة الاحباب ، ص 303، و مقاتل الطالبين، ص 55.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد