خانه » همه » مذهبی » با توجه به اينكه اينجانب با دانشجويان اهل سنت روبرو مي‎شوم، بفرماييد رفتار ما با آنها چگونه بايد باشد؟ آيا از لحاظ ظاهري، برخورد ما با آنها بايد با برخورد خودمان با بچه‎هاي شيعه يكي باشد؟ از لحاظ دروني چطور؟ آيا در دل نسبت به آنها كينه داشته باشيم يا خير همچنين بفرماييد آيا مي‎توان غذاي اهل سنت را خورد؟ (با توبه به اين نكته كه آنها خمس ندارد) و اگر مي‎شود خورد آيا اثراتي از قبيل قساوت قلب و … روي انسان نمي‎گذارد؟

با توجه به اينكه اينجانب با دانشجويان اهل سنت روبرو مي‎شوم، بفرماييد رفتار ما با آنها چگونه بايد باشد؟ آيا از لحاظ ظاهري، برخورد ما با آنها بايد با برخورد خودمان با بچه‎هاي شيعه يكي باشد؟ از لحاظ دروني چطور؟ آيا در دل نسبت به آنها كينه داشته باشيم يا خير همچنين بفرماييد آيا مي‎توان غذاي اهل سنت را خورد؟ (با توبه به اين نكته كه آنها خمس ندارد) و اگر مي‎شود خورد آيا اثراتي از قبيل قساوت قلب و … روي انسان نمي‎گذارد؟

اما در پاسخ به بخش اول نامة شما كه از نحوة برخورد و رفتار با دانشجويان اهل سنت پرسيده‎ايد، بايد عرض نمود كه رفتار شما بايد حسنه باشد، با آنها همانگونه برخورد نماييد كه با ديگران مي‎كنيد، زيرا:
1. در فرهنگ قرآني نوعي برادري ديني بين خانواده بزرگ امت اسلامي اعم از شيعه و سني برقرار است. اين اخوت اسلامي اولين بار با تشكيل امت اسلامي در مدينه به دست مبارك رسول الله -صلي الله عليه و آله و سلم- رسماً منعقد گرديد. روايات متعددي از امام صادق -عليه السلام- در چگونگي رابطة برادران ايماني نقل شده است. در روايتي از آن حضرت آمده است: المسلم اخوا المسلم هو عينُهُ و مرأته و دليله[1] يعني مسلمانان چشم آيينه و راهنماي برادر مسلمان خود است.
2. محبت به ديگران و اخلاق نيكو يكي از دستورات اخلاقي و آداب معاشرتي اسلام است كه ائمه اطهار -عليهم السلام-  بيش از همه به آن پايبند بودند. پيامبر اسلام حتي با مشركان رفتار شايسته و برخورد بزرگوارانه از خود نشان مي‌داد در سيرة آن حضرت آمده است: مرد يهودي خانه‎اش سر راه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بود و هميشه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جسارت مي‎كرد و اذيت مي‎نمود. يك روز پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) متوجه غيبت مرد يهودي شد، پرسيدند اين مرد يهودي كجاست؟ گفتند: مريض شده و در بستر خوابيده است. فرمود: به عيادتش برويم، پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) با جمعي از اصحاب به عيادت مرد يهودي رفتند. اين مرد يهودي كه آدم لجباز و يك دنده‎اي هم بود با مشاهده همين رفتار محبت آميز نرم شد.[2] اين رفتار و نحوة برخورد پيامبر اسلام الگوي بسيار خوبي است براي ما كه با همگان حتي با آنهايي كه نسبت به ما توهين و جسارت مي‎نمايند نيز رفتار شايسته و بزرگوارانه از خود نشان دهيم چه بسا برخورد شايستة ما باعث اصلاح و هدايت آنها گردد.
امير المؤمنين علي (عليه السلام) با يكي از اهل كتاب در راه مسافرت رفيق شدند حضرت از او پرسيد؟ تو كجا مي‎روي؟ گفت من مي‎روم بصره. او از حضرت پرسيد شما كجا مي‎رويد؟ فرمود من مي‎روم كوفه ـ مقداري از راه را با هم آمدند سر دو راهي كه رسيدند حضرت به جاي آنكه از او جدا شود همراهش به طرف بصره راه افتاد چند قدمي كه رفت اين شخص گفت: شما گفتيد مي‎خواهيد به كوفه، برويد اين راه بصره است، با من مي‎آييد؟ حضرت فرمود: بله مي‎دانم اين راه بصره است اما دين ما به ما مي‎گويد اگر با كسي رفيق شديد وقتي مي‎خواهيد از او جدا شويد چند قدمي او را همراهي و بدرقه كنيد. گفت عجب دين شما اين است؟ واقعاً من هم عاشق دين شما شدم و مسلمان شد.[3] شما برادر گرامي نيز اگر با دانشجويان اهل سنت برخورد شايسته و نيكو از خود نشان دهيد، علاوه بر آنكه به اين دستور اخلاقي اسلام عمل نموده‎ايد، رفتار شما معرّف مذهب شيعه است و رئيس مذهب ما مي‎فرمايد: كونوا دعاة للناس بغير السنتكم.[4] يعني با رفتار خود ديگران را دعوت نماييد. رفتار پسنديدة شما باعث مي‎شود كه آنها نسبت به شما و مذهب شيعه ديد مثبت پيدا نماييد.
3. اشتراكات فرهنگي، اجتماعي نيز اقتضا مي‎كند كه با برادران اهل سنت برخورد و رفتار شايسته داشته باشيم. در واقع رفتار شايسته در نحوة برخورد با برادران اهل سنت زمينة اتحاد و همبستگي جامعه را كه نياز اصلي ما است، فراهم مي‎كند.[5]بخش ديگر سؤال شما اين بود كه آيا در دل نسبت به آنها كينه داشته باشيم يا خير؟
اگر براي شما يقين حاصل شده است كه آنها نسبت به ائمه اطهار (عليهم السلام) كينه و عداوت دارند و نسبت به آن بزرگواران علناً توهين مي‎كنند، در قدم اول وظيفه شما اين است كه با برخورد شايسته و منطقي، براي آنها توضيح دهيد. اگر خود شما اين توانايي را نداريد، يكي ديگر از مسئولان، اساتيد و … دانشگاه را در جريان بگذاريد. اگر باز هم به گفته‎ها و عقايد خود اصرار نمودند، و از طرفي مصالح اجتماعي و مقررات دانشگاه به شما اجازه نمي‎دهد كه برخورد عملي با آنها نماييد، در اين صورت مي‎توانيد در دل نسبت به آنها تبري بجوييد. به اين معنا كه حداقل راضي به افكار و اعتقادات و رفتار او نباشيد. اما اگر نسبت به مقدسات مذهب شيعه بي‎احترامي نمي‎كنند، دليلي وجود ندارد كه نسبت به آنها كينه داشته باشيد. بسياري از اهل سنت هستند كه نسبت به ائمه اطهار (عليهم السلام) احترام قايل‎اند و به زيارت امام رضا (عليه السلام) و حضرت معصومه (سلام الله عليها) مي‎روند، چه دليلي وجود دارد كه نسبت به آنها هم كينه داشته باشيم؟ سومين فراز سؤال شما اين بود كه: آيا مي‎توان غذاي اهل سنت را خورد؟ با توجه به اين نكته كه آنها خمس نمي‎پردازند؟ پاسخ اين است كه اولاً: خمس شرط خاصي دارد. يكي از شروط اصلي وجوب  خمس اين است كه پول، مواد غذايي و .. از مخارج سال زياد بيايد،[6] در غير آن صورت به آن مال خمس تعلق نمي‎گيرد شما هم كه يقين نداريد غذايي را كه دوستان اهل سنت شما تهيه مي‎كنند از مخارج سال آنها زياده بوده در واقع خمس به آن تعلق گرفته است. ثانياً: آنچه از غير شيعه كه معتقد به خمس اموال نيستند به ما مي‌رسد، ائمه (عليهم السلام) تصرف در آن را براي شيعيان حلال شمردند بنابراين مانعي ندارد. نكته پاياني اينكه خوردن مال حرام، يا مخلوط به حرام كه مال خمس نداده يكي از مصاديق باعلم وعمد آن است، اثر وضعي خود را مي‎گذارد چه اينكه مال خود باشد يا از شيعياني كه خمس نمي‎دهند امّا نسبت به اموالي كه از اهل سنت به ما مي‎رسد و ائمه (عليهم السلام) اجازه تصرف در آن بدون پرداخت خمس را داده‎اند مشمول اين اثر نخواهد بود. اميد است پاسخ ما چراغ راه زندگي شما برادر ارجمند واقع شده و با همة مسلمين اعم از شيعه و سني روابط حسنه داشته باشيد. پيشنهاد ما اين است اولاً: تلاش، سازندگي، وحدت ملي و اسلام هدف اصلي زندگي خويش قرار دهيد كه گسترة آن همه اقشار ملت را در بر مي‎گيرد. ثانياً: در كنار ارتباط و معاشرت با غير شيعه، مواظب اعتقادات خود و مذهب شيعه باشيد. اگر شبهاتي براي شما پيدا شد، با مراكز علمي و تحقيقي شيعه مرتبط باشيد تا حل شود. همان طور كه مي‎دانيد شيعه داراي مباني اعتقادي بسيار قوي و عميقي است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1­. مهدوي كني . محمد رضا . اخلاق عملي . نشر فرهنگ اسلامي . سال 1374 .
2. كمالي . سيد علي . همزيستي و معاشرت در اسلام . انتشارات  اسوه . سال 1375 .
3. عبدوس . محمد تقي . اصول اخلاقي امامان (عليهم السلام) . دفتر تبليغات اسلامي . سال 1375 .
4. تهراني . شيخ جواد . آيين زندگي . انتشارات در راه حق . سال 1378 .

پي نوشت ها:
[1] . محمدي ري‎شهري . محمد . ميزان الحكمه . ج 2 . ص 1340 .
[2] . امور تربيتي منطقه 1 . مجموعه سخنراني‎هاي سمينار بررسي شيوه‎هاي عملي امر به معروف و نهي از منكر . ص 55 ـ 63 . قم . 1371 .
[3] . همان . ص 65 .
[4] . مجلسي . بحار الانوار . ج 5 . ص 198 .
[5] . براي مطالعة بيشتر در اين خصوص مراجعه شود به : كنگرة جهاني ائمة جمعه و جماعات . وحدت مسلمين . دفتر نشر الهادي .
[6] . مراجعه به رساله‎هاي عملية مراجع تقليد . احكام خمس .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد