مقدمه
يکي از دغدغه هاي کهن انساني، امکان شناخت خداوند متعال است. اعتقاد به خداوند، اعتقاد فطري، پايه و همگاني (اجماع عام) است. هرانساني با تأمل در اندرون خود، وجود خويش را ناقص و وابسته به وجود مطلق کامل حس مي کند که آن همان اعتقاد به خدا يا ملازم با آن است. پرسش اين است که آيا وجود خداوند، افزون بر وجود فطري و بديهي و شهودي، به برهان و استدلال عقلي و فلسفي نيز نيازمند است يا نه.
به نظر مي رسد خود متألهان به دليل اعتقاد به خداوند از راه شهود، فطرت و همچنين بديهي و پايه انگاري وجود خداوند، به اقامه استدلال هاي منطقي و فلسفي نيازي ندارند. به تعبيري، وجود خداوند مستغني از دليل و برهان است؛ اما براي نشان دادن وجود خداوند و اثبات آن براي غير متألهان اعم از جاهل، شکاک و ملحد، به ويژه در عصر کنوني که اعتقاد به خداوند و دين مورد آماج شبهات گوناگون قرار گرفته، اقامه برهان براي اثبات خداوند و پاسخ از شبهات امري ضروري است. در ذيل ما به دو دليل از مهمترين دلايل مخالفان عدم اثبات پذيري خداوند اشاره کرده و آن براهين را به نقد مي کشيم.
خانه » همه » مذهبی » با توجه به اينکه يکي از مهمترين مسائل و مباحث کلام جديد، اثبات يا عدم اثبات پذيري وجود خداوند است، مي خواستم دلايل مخالفان اثبات پذيري و نقد براهين ايشان را بدانم؟