علوم ديني، متعهد پاسخ گويي به شبهاتي است كه در قبال مسايل ديني ايجاد ميشود. افزايش و پيشرفت علوم تجربي ممكن است شبهاتي را به وجود آورد، اكثر اين شبهات در علمي تحت عنوان «كلام جديد» يا «دين پژوهي» مورد بررسي و پاسخگويي قرار ميگيرد. و علوم تفسير و فقه نيز پاسخگوي برخي ديگر از شبهات ميباشند. روان شناسي ديني به معني «شناخت روح و روان انسان و فعاليتهاي ذهني و رفتاري او از نظردين» به نوبة خود، زمينه دفع برخي از شبهات را فراهم ميآورد.
در سوالي كه مطرح شده است به شبهه خاصي، مربوط به روان شناسي ديني، اشاره شده است.
در پاسخ به سؤال از نقش روانشناسي ديني در اين زمينه، اصول و مشخصاتي از روانشناسي ديني را يادآوري مينماييم.
از نظر دين، انسان موجودي كمال پذير و طالب علم و معرفت و داراي فطرت و ويژگيهاي خاص ميباشد؛ ميل فطري انسان به دانستن و آگاه شدن از خود و جهان هستي و پديدههاي آن، موجب پيشرفت فلسفه و علوم و صنايع و ديگر مظاهر تمدن شده است.[1]از اصول مشخص روان شناسي ديني، اعتقاد به تجرّد روح از ماده، و وجود فطرت و عقل در روان انسان ميباشد. به اين معنا که انسان هنگام تولد داراي استعداد و تواناييهاي خاص ميباشد، او بالفعل دانش ندارد، اطلاعات خود را اعم از حسّي و عقلاني در اثر داد و ستد با محيط واجد ميشود. فطريات انسان، همان ارزشهاي انساني است كه در نهاد او جاي دارد و با كمك عقل و دانشهاي بشري و هدايت الهي، در زندگي انسان فعليت مييابد و تحقق ميپذيرد.[2]
زمينة پيشرفت انسان از نظر روان شناس ديني
روان شناس ديني صفاتي را در روان انسان معرفي ميكند و رشد ميدهد كه موجب تشويق و ترغيب در كسب و كشف علوم و انديشههاي جديد ميباشد. اين صفات عبارتند از: 1. خوشبيني به جهان آفرينش و عالم هستي؛ به اين صورت كه هدف آفرينش (آفرينش) را خير و كمال و سعادت، معرفي ميكند، اين انديشه خوشبينانه است كه زندگي را در درون جان ما، وسعت ميبخشد و مانع فساد رواني ميگردد.[3]2. اميدواري به آينده و اين كه نظامات حاكم بر جهان، نسبت به تلاش ما بيتفاوت نيست و دستگاه آفرينش حامي مردمي است كه در راه حق و عدالت و خيرخواهي تلاش ميكنند.
3. آرامش خاطر: ايمان ديني به انسان، اعتماد و اطمينان ميبخشد و دلهره و نگراني نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زايل ميسازد.[4]نقش و تأثير اين صفات رواني در عرصههاي مختلف فردي و اجتماعي و پيشرفت مادي و معنوي، قابل انكار نيست.
رابطة علم و دين از نظر روان شناسي ديني:
ايمان وشخصيت مؤمن، آن چنان كه قرآن نشان ميدهد، علم را با اخلاق و ارزشها، پيوند ميزند و مرز آن دو را در وجود آدمي برميچيند و روان شناسي خاص قرآن را پديد ميآورد كه نقص و يك بعدي بودن روان شناسي معمول را ندارد.[5]در نگرش اسلامي، علم، همان نورانيت وهدايت است و دانشمندان را به فضيلت و شرافت و تقويت ايمان و اعتقاد به يگانگي خدا ميكشاند.[6] سفارش به كسب علم و آگاهي به ويژه علوم تجربي و طبيعي، مكرر در قرآن و روايات آمده است، علم در جهان اسلام، همزاد دين بوده است و رشتههاي مختلف علمي، تدريس ميشده است، علم و دين مكمّل، هم سخن و هماهنگ يكديگر پيش ميرفتند، نمونههاي فراواني از سازگاري آموزههاي قرآني با دست آوردهاي علمي وجود دارد، مانند حركت زمين و خورشيد و حركت كوهها، لقاح و زوجيت گياهان.[7]خلاصه اين كه التزام دانشمندان به آموزههاي ديني بر فعاليتهاي پژوهشي و علمي آنان تأثير ميگذارد و در اقبال و ادبار به دانش خاص يا رشد و تحول آن مؤثر خواهد بود.[8]
نتيجه:
وظيفه روان شناسي ديني، در قبال شبهات ناشي از افزايش علم، تقويت و رشد صفات ايمان و كمال جويي و آگاهي طلبي و خوشبيني و اميد به آينده، در روان انسان است، تا اين كه نه تنها گرفتارشبهات ناشي از افزايش علم نگردد بلكه زمينه بسيار مناسبي در جهت كنترل رفتار به سمت كسب و كشف علم و قوانين حاكم بر جهان هستي فراهم گردد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سرقاوي، محمد حسن، گامي فراسوي روان شناسي اسلامي، ترجمه دكتر سيد محمد باقر حجتي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1365.
2ـ محمود، مصطفي، روان شناسي اخلاقي در قرآن و مكتبهاي معاصر، ترجمه حسين نژاد، دفتر نشر فرهنگ اسلامي.
3ـ مطهري، مرتضي، فطرت، تهران، انتشارات صدرا.
پي نوشت ها:
[1] . مصباح يزدي، محمد تقي، خودشناسي براي خودسازي، مؤسسه در راه حق، چاپ مكرر، 1373، ص24ـ26.
[2] . احمدي، علي اصغر، روان شناسي شخصيت از ديدگاه اسلام، انتشارات امير كبير، 1371، ص69.
[3] . مطهري، مرتضي، انسان و ايمان، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ص39.
[4] . همان، ص42.
[5] . محمود، مصطفي، روان شناسي اخلاق، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اوّل، 1357، ص6.
[6] . خسرو پناه، عبدالحسين، كلام جديد، نشر مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه، ص336.
[7] . همان، ص345.
[8] . همان، ص369.