در پاسخ به چند نکته لازم است اشاره نماييم:
1.اصل موضوع انتقام گيري امام عصر (عج) از دشمنان در عصر ظهور امري است که در بسياري از روايات بدان تأکيد شده است و بر همين اساس آن حضرت به عنوان «منتقم» لقب گرفته است.
2. در برخي از روايات و ادعيه انتقام گيري امام زمان در خصوص دشمنان وقاتلان امام حسين ـ عليه السلام ـ نقل شده است.
در مورد انتقام از دشمنان و قاتلان امام حسين ـ عليه السلام ـ آمده است « القائم منا اذا قام طلب بثار الحسين ـ عليه السلام ـ ».[1] قائم ما هر وقت ظهور کند به خونخواهي جدش حسين ـ عليه السلام ـ از قاتلان او انتقام خواهند گرفت. همچنين از امام باقر ـ عليه السلام ـ درذيل آيه « و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا».[2]نقل شده است که منظور از مظلوم در آيه حسين بن علي ـ عليه السلام ـ است و ما اولياي او هستيم و قائم ما هر وقت قيام کند، انتقام خون او را خواهند گرفت.[3]برخي از روايات ناظر به انتقام حضرت قائم از همه کافران، معاندان و نواصب و کساني اند که با اهل بيت ـ عليهم السلام ـ عداوت و دشمني دارند. امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: القائم اذا قام انتصر من بني اميه و من المکذبين و النصاب …».[4] هرگاه قائم قيام کند او و اصحابش از بني اميه و مخالفان و نواصب انتقام خواهند گرفت.
در روايت ديگر از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است که فرمود: ما لمن خالفنا في دولتنا من نصيب ان الله قد احل لنا دمائهم عند قيام قائمنا فاليوم محرم علينا و عليکم ذلک فلا يغرنک احد اذا قام قائمنا انتقم لله و للرسول و لنا اجمعين.[5] براي مخالفان ما در دولت ما نصيبي نيست خداوند حلال نموده است خون آنان را در هنگام قيام قائم ما اما امروز چنين چيزي بر ما و شما حرام است سپس مبادا فريب بخوريد.
وقتي قائم ما قيام کرد براي خدا و رسول خدا و ما اهل بيت، انتقام از دشمنان خواهند گرفت.
از امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ نيز در ذيل آيه «فمهَل الکافرين امهلهم رويدا» نقل شده است که فرمود: امهل الکافرين يا محمد رويدا لو بعث القائم فينتقم من الجبارين و الطواغيت».[6] يعني: معناي آيه اين است که اي پيامبر به کافران مهلت بده اندکي زيرا هنگامي که قائم قيام کند از همه جباران و طاغوتيان انتقام خواهند گرفت. اين دسته از روايات گرچه شامل ظالمان و دشمنان اهل بيت در گذشته نيز مي شود اما ظاهر کلماتي مثل « عند قيام قائمنا» گوياي انتقام حضرت از دشمنان در آن عصر و زمان است.
2. نکته قابل توجه در مورد اين نوع روايات، اعتبار سند و مقدار دلالت اين گونه نقل ها است که جاي تأمل و بررسي دارد. با فرض صحت سند اين روايات، درباره نحوه و چگونگي انتقام گيري امام مهدي ـ عليه السلام ـ از دشمنان اهل بيت مخصوصا دشمنان گذشته، بيان روشن و دقيقي وارد نشده است آيا ممکن است به صورت رجعت و زنده شدن مجدد آنان باشد، يا اينکه مراد انتقام از نسل آنان است؟ به خوبي روشن نمي باشد. گرچه در برخي روايات آمده است که حضرت بعد از ظهور برخي از دشمنان اهل بيت را از قبر خارج و مجازات مي کند.[7] اما اين گونه روايات به دليل ضعف سند قابل استناد نمي باشد.
آنچه روايات بر آن تأکيد دارند اصل انتقام گيري از دشمنان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بعد از قيام حضرت قائم است مخصوصا در مورد انتقام از خون سيد الشهدا حسين بن علي ـ عليه السلام ـ بيش از همه تأکيد شده است و لذا امام زمان ـ عليه السلام ـ به عنوان منتقم خون سيد الشهداء لقب داده شده است اما با اين حال چگونگي انتقام گيري حضرت در اين گونه روايات نيز به خوبي بيان نشده است.
نتيجه اينکه با توجه به روايات متعددي که در اين زمينه وارد شده است مي توان گفت که آنچه در عصر ظهور حضرت اتفاق مي افتد، مجازات مجرمان و انتقام از دشمنان خدا و خاندان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است اما اينکه چگونه انتقام مي گيرد و مخصوصا دشمنان اهل بيت در گذشته آيا دوباره زنده مي شوند و همگي مجازات مي شوند و يا برخي از آنان زنده و مجازات مي شوند؟ چندان روشن نمي باشد ضمن اينکه بايد توجه داشته باشيم که اين دنيا محل حسابرسي نيست بلکه مجازات حقيقي در قيامت خواهد بود. اگر طبق اين روايات دشمنان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ زنده و مجازات شوند باز هم مجازات و عذاب اصلي آنان در آخرت و جهنم خواهد بود چون جنايات بسياري از دشمنان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به حدي بزرگ است که جز با عذاب دائمي و شديد جهنم قابل مقايسه نيست. بنابراين بر فرض که دشمنان اهل بيت در عصر ظهور مجازات شوند آنان باز هم کيفر اعمال خود را در قيامت خواهند چشيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ يکصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان ـ عليه السلام ـ ، رجالي تهراني.
2ـ وظايف شيعه، شرح دعاي ندبه، عباس علي اديب.
3ـ مکيال المکارم في فوائد الدعا للقائم ـ عليه السلام ـ ، سيد محمد تقي موسوي اصفهاني.
پي نوشت ها:
[1]. تفسير عياشي، محمد بن مسعود، تحقيق و تصحيح: سيد هاشم رسولي محلاتي، المکتبه العلميه، تهران، ج2، ص290.
[2]. اسراء / 33.
[3]. تفسير نور الثقلين، شيخ حويزي، موسسه اسماعيليان، قم، چاپ چهارم، 1370ش. ج3، ص163.
[4]. تفسير صافي، فيض کاشاني، چاپ سوم، موسسه الهادي، قم، 1374ش، ج4، ص380.
[5]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، موسسه الوفاء، بيروت، لبنان، 1983م، ج52، ص376.
[6]. الزام الناصب، علي يزدي حائري، تحقيق سيد علي عاشور، بي تا، ص242.
[7]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، موسسه الوفاء، بيروت، لبنان، 1983م، ج25، ص386.