این آیات قرآن بیانگر یکی از سنت ها و قانون های الاهی است که اگر کسی کافر شود و در عین حال که حقیقت دین را فهمیده ولی با اراده و اختیار خود نسبت به دین حق عناد ورزد و از پذیرش حقیقت روی گردان باشد، این عناد و دشمنی او سبب خواهد شد که هیچ گاه هدایت نشود، اما چون خود آگاهانه این راه را انتخاب کرده است، مسئول تمام عواقب آن بوده بدون آن که جبر لازم آید، درست همانند کسى که آگاهانه با وسیلهاى چشم و گوش خود را کور و کر مىکند تا چیزى را نبیند و نشنود.
اما این که اگر این کافران قابل هدایت نیستند، اصرار پیامبران براى چیست؟ باید بگوییم: اولاً؛ مجازات و کیفرهاى الاهى همیشه با اعمال و رفتار انسان ارتباط دارد، کسى را نمىتوان تنها به این جهت که قلباً آدم بدى است کیفر نمود، در این صورت مصداق قصاص قبل از جنایت خواهد بود. ثانیاً: برای اتمام حجت بر آنها که نگویند اگر پیامبران به سراغ ما می آمدند و ما را راهنمایی می کردند شاید هدایت می شدیم.