در پاسخ به اين سؤال بايد بگوييم كه حقانيت و صحيح بودن نظام اسلامي ايران برخاسته از مباني اسلامي است كه در قانون اساسي بدان اشاره شده است «جمهوري اسلامي، نظامي است بر پايه ايمان به: 1. خداي يكتا و اختصاص حاكميت و تشريع به او 2. وحي الهي و نقش بنيادي آن در بيان قوانين 3. معاد و نقش سازنده آن در سير تكاملي انسان به سوي خدا 4. عدل خدا در خلقت و تشريع 5. امامت و رهبري مستمر و نقش اساسي آن در تداوم انقلاب اسلامي 6. كرامت و ارزش والاي انسان و آزادي توأم با مسؤوليت او در برابر خدا…»[1] مقام معظم رهبري دراين زمينه فرمودند: «انقلاب بزرگ ما خصوصيات مخصوص به خود (را) داشت، اين خصوصيات اولين بار در يك انقلاب مشاهده ميشد؛ تكيه بر اسلام، هدف گيري ايجاد حكومت اسلامي، تجديد نظر در مفاهيم سياسي عالم مثل آزادي و استقلال و عدالت اجتماعي و چيزهاي ديگر و حركت به سمت دنيا و جامعهاي كه بر پايه ارزشهاي اسلامي بنا شده باشد»[2]، پس روشن است كه اهداف انقلاب اسلامي، اهدافي والا و متعالي هستند و تضمين كننده سعادت مادي و معنوي مردم است، رهبري نظام نيز بر عهده ولي فقيه است كه با توجه به ويژگيهاي فقاهت و عدالت و تقوا و بينش صحيح سياسي و اجتماعي و… در واقع تجسّم ارزشهاي اسلامي است، بدين معني كه اسلام اداره امور جامعه و مسئوليت آن را به كسي ميسپارد كه او تجسّم نظام ارزشي اسلام است و از آنجا كه از وظايف و اختيارات رهبري تعيين سياستهاي كلي نظام و نظارت بر حسن اجراي اين سياست هاست،[3] لذا اين اطمينان براي ما حاصل ميشود كه هم مسير و اهدافي را كه دنبال ميكنيم مسير صحيحي است و هم برنامههايي كه براي پيمودن اين مسير تدوين ميشود برنامههاي صحيحي است. البته انقلاب اسلامي همچون ساير پديدهها، مصون از آسيبها و آفات ها نيست.از جمله اين آفات و آلودگيها، فساد مالي و تبعيض و فقر و بيعدالتي است كه بايد با آن مقابله نمود، البته اين كه در سؤال مطرح شده كه اكثر مسؤولين دچار فساد مالي هستند سخن صحيحي نيست، اكثر مسؤولان نظام افرادي متعهد و سالم هستند و تنها عده كمي دچار چنين مشكلي هستند كه بر اثر تبليغات دشمن بزرگ جلوه داده ميشوند، علاوه بر اين فساد برخي از مسؤولين به حقانيت نظام خدشه وارد نميكند. فساد مالي كارگزاران حكومتي در زمان حكومت پيامبر اكرم ـ صلّي اللّه عليه و آله و سلم ـ و حضرت علي ـ عليه السلام ـ هم مطرح بوده است، آيا صحيح است كه اين را به معناي فقدان مشروعيت و حقانيت حكومت ايشان بدانيم؟ حقانيت و مشروعيت نظام وابسته به مباني اسلامي آن نظام است.البته هر گاه انقلاب اسلامي از اهداف اصيل خود جدا بشود مشروعيت خود را از دست خواهد داد، اما تا مادامي كه نظام اسلامي مبتني بر ارزشها و اصول اسلامي پا برجا باشد حقانيت دارد، هر چند به فرموده استاد شهيد مطهري سه عامل، عوامل اصلي بقا و تداوم انقلاب اسلامي را تشكيل ميدهند «عدالت اجتماعي، استقلال و آزادي و معنويت اسلامي.»[4] با اين حال آن چه ضروري مي باشد، برخورد لازم و صحيح با آفاتي است كه يك نظام به آن دچار ميشود. همانگونه كه اگر محصولات كشاورزي دچار آفت شوند، به حال خود رها نميشوند و با آن مقابله ميكنند در مورد آفات انقلاب ،كه از جمله فساد مالي و تبعيض و فقر و… هستند، بايد به مبارزه برخاست، آيا اين پذيرفته است كه در مواجهه با نابسامانيها به جاي تلاش در جهت اصلاح آنها، آنان را به حال خود واگذار كنيم؟ اين آفات همانند علفهاي هرزي هستند كه بايد آنرا از بين برد، چرا كه در صورت مقابله نكردن با آنها مشكل ساز خواهند شد و ممكن است چهره انقلاب اسلامي را خدشهدار نمايند و زيبائيهاي آن را بپوشانند، بنابراين وظيفه مردم و حكومت اسلامي است كه به مقابله با اين آفات بپردازند.دراين رابطه مقام معظم رهبري فرمودند: «اگر يك حركت تاريخي همچون انقلاب اسلامي شعارهايش بر نيازهاي ذاتي انسان نظير عدالت خواهي، استقلال، آزادي واقعي، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض و دفاع از مظلوم مبتني باشد به شرط آن كه مسؤولان و مردم به وظايف خود عمل كنند، هيچگاه پير نخواهد شد و همواره جوان و پويا و پرنشاط خواهد بود»[5].
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. استاد شهيد مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي،انتشارات صدرا، 61، از ص 25 تا 77.
1. منوچهر محمّدي، انقلاب اسلامي زمينهها و پيامدها، نشر معارف، 80، از ص 279 تا 292.
پي نوشت ها:
[1] . قانون اساسي، اصل دوم.
[2] . حديث ولايت، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، 1376، ج 4، ص 278.
[3] . قانون اساسي،اصل 110.
[4] . مطهري، مرتضي، پيرامون انقلاب اسلامي، انتشارات صدرا، 1368، ص 143.
[5] . روزنامه جمهوري اسلامي، 19 مرداد، 81.