پاسخ در دو قسمت ارائه ميشود:
الف. درباره شناخت روايات صحيح اخلاقي و سيرة عملي سنت نبوي، بايد اشاره شود كه در اين زمينه جاي نگراني نيست؛ زيرا بزرگان علم اخلاق كه بسياري از آنها خود، متخلّق به اخلاق اصيل اسلامي بوده و هستند، درباره جمعآوري، ترتيببندي، تفسير و كاربردي كردن روايات و متون اخلاق اسلامي، زحمات فراوان كشيدهاند و آثار سودمندي را پديد آوردهاند و پرسشگر محترم ميتواند با مراجعه به آن كتابها به آساني گم شده خود را بيابد و انشاءالله در مزيّن كردن خود به اخلاق اسلامي موفق باشد. از جمله كتابهايي كه شما را كمك ميكند و در نوع خود مفيد و آموزنده و ارزشمند است عبارتند از:
1. امام خميني، چهل حديث، نشر مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، 1378 ش.
2. علاّمه طباطبايي، سننالنبي، نشر مؤسسه النشر الاسلامي، قم 1419 ق.
3. محمدي ريشهري، ميزان الحكمة (در ده جلد) نشر مركز النشر مكتب الاعلام الاسلامي، قم سال 1367 ش (اين اثر به فارسي نيز ترجمه و منتشر شده است).
4. محمد شجاعي، مقالات، ج 1-2-3، نشر سروش، تهران 1379 ش.
5. جوادي آملي، مبادي اخلاق در قرآن، (جلد 10 تفسير موضوعي) و مراحل اخلاق در قرآن (جلد 11 تفسير موضوعي)، نشر مركز اسراء، قم 1381 ش.
ب. نكته ديگر آن است كه براساس آموزههاي ديني، كساني كه در مسير عشق و محبت، در جهت تهذيب و خودسازي، خود را قرار ميدهند و يا در راه مزيّن كردن خود به اخلاق الهي و اسلامي تلاش ميكنند، خداوند آنها را از نظر علمي و عملي توفيق ميدهد و شرايط موفقيت آن را فراهم ميسازد؛ لذا در روايتي آمده است: «من عمل بما عُلِم ورّثه الله علم مالم يعلم»[1] كسي كه به آنچه مي داند، عمل كند، خداوند به او معرفتي عنايت مي كند، تا چيزهايي را كه نمي داند نيز آگاه شود.
بر اساس اين حديث، بهترين و كوتاهترين راه موفقيت در جهت خود سازي آن است كه انسان به دانستني هاي خود عمل كند؛ آنگاه خداوند اگر صلاح دانست، خضر راهي براي او خواهد فرستاد که از طريق او و به كمك او بتواند بقيه راه را برود. همچنين خداوند در قرآن كريم فرمود: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين»[2] كساني كه در راه ما كوشيده اند، به يقين راههاي خود را بر آنان مي نمائيم و در حقيقت خدا با نيكوكاران است.
اين آيه مباركه، نسبت به مسئله اي كه در پرسش مطرح شده، تقريباً پيام صريح دارد؛ زيرا تعبير واژه «جهاد» و واژه «فينا» مفهوم وسيع دارند و در مجموع اين نكته را ميرساند كه هرگونه جهاد و تلاشي را كه در راه خدا و براي او و به منظور رسيدن به اهداف الهي صورت گيرد و كساني كه در مسير اهداف متعالي نظير آنچه در پرسش آمده حركت و تلاش كنند، بيترديد وعده الهي، براساس اين آية مباركه شامل آنان خواهد شد و خداوند دست آنها را گرفته و كمك خواهد كرد.[3]ج. نكته ديگر كه به نظر ميرسد بايد اشاره شود، مربوط به فراز پاياني سئوال است. در اين باره مباحث زيادي قابل طرح است و در مجموع بايد اشاه شود كه عنصر زمان، همانند عنصر مكان، در رابطه با مسئله اخلاق، تأثير چندان ندارد ؛ چون از نظر اسلام تمام آموزههاي اخلاقي نظير: راستي، ايثار، شجاعت، فتوت، شكيبايي، تواضع و امثال آن، در همه زمانها ممدوح است، چه اينكه غيبت، دروغ، تهمت، نيرنگ، تكبر و امثال آن، در همة زمانها مذموم است و در هيچ زمان عنوان اخلاقي آن تغيير نكرده و از ارزش اخلاقي خود نميافتد، مگر اينكه پاي مصلحت در ميان باشد، مثلاً دروغ گفتن براي نجات مظلوم از شر ظالم و يا براي اصلاح ذات البين، نه تنها مذموم نيست، بلكه ممدوح و گاهي واجب است. اما بايد توجه داشت كه اين بهخاطر تأثير عنصر زمان و اقتضاء زمان نيست، بلكه بهخاطر اقتضاء مصلحت راجحه است كه عبارت از نجات مظلوم و يا آشتي دادن دو فرد است.
پي نوشت ها:
[1] . محيالدين عربي، تفسير قرآن، بيروت، نشر دارالاندلس، بيتا، ج1، ص 18.
[2] . عنكبوت/ 69.
[3] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشردارالكتب الاسلاميه، 1379 ش، ج 16، ص350.