خانه » همه » مذهبی » برادران شيطان!

برادران شيطان!

برادران شيطان!

باور کنيد هيچ مبالغه اي در کار نيست؛ اصلاً اگر تيتر اين مطلب را باور نمي کنيد، سري به آيه 27 سوره «اسراء» بزنيد تا بدانيد اوضاع از چه قرار است. خدا در اين آيه آب پاکي را روي دست اسرافکاران مي ريزد و سند برادري شان را با شيطان رو مي کند. اين روزها که همه جا بحث جلوگيري از اسراف و «اصلاح الگوي مصرف» است، با خودمان گفتيم خوب است کمي از خط و نشان هايي که خدا در قرآن براي اسرافکاران کشيده بنويسيم تا گوشي دستمان بيايد! معمولاً وقتي بحث اسراف

4eba36d9 95aa 4588 bc56 3ab0eafdcaf0 - برادران شيطان!
21057 - برادران شيطان!
برادران شيطان!

نويسنده: محبوبه سربي

باور کنيد هيچ مبالغه اي در کار نيست؛ اصلاً اگر تيتر اين مطلب را باور نمي کنيد، سري به آيه 27 سوره «اسراء» بزنيد تا بدانيد اوضاع از چه قرار است. خدا در اين آيه آب پاکي را روي دست اسرافکاران مي ريزد و سند برادري شان را با شيطان رو مي کند. اين روزها که همه جا بحث جلوگيري از اسراف و «اصلاح الگوي مصرف» است، با خودمان گفتيم خوب است کمي از خط و نشان هايي که خدا در قرآن براي اسرافکاران کشيده بنويسيم تا گوشي دستمان بيايد! معمولاً وقتي بحث اسراف به ميان مي آيد، ياد چراغ هاي اضافه اي که اطرافمان روشن است مي افتيم و شيرهاي آبي که بيهوده باز مي ماند، تمام مفهوم گسترده اسراف براي ما در همين چند تصور ساده خلاصه مي شود ولي واقعيت اين است که ما در بسياري از امور اسراف مي کنيم و اصلاً به چشممان نمي آيد.

از وسط برو!

حتماً شما هم بارها اين حديث معروف را شنيده ايد که «خيرالامور اوسطها». برخلاف تصور خيلي ها، خداوند در قرآن هيچ وقت مردم را به مصرف نکردن دعوت نکرده است. مهم ترين نسخه اي که خدا براي مردم نوشته، حرکت از مسير ميانه است؛ نمونه اش همين آيه معروف «بخوريد و بياشاميد ولي اسراف نکنيد که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد». از کنار جمله آخراين آيه به سادگي عبور نکنيد؛ چرا که خداوند بارها و بارها تأکيد کرده که اسرافکاران را دوست ندارد و در آيه اي ديگر آمده: «حق فقيران را هم روز برداشت محصول بپردازيد و اسراف نکنيد که خداوند مسرفان را دوست ندارد»؛ يعني هم در استفاده ازاين نعمت ها اسراف نکنيد و هم در بذل و بخشش به فقرا زياده روي نکنيد. البته درباره اينکه بنده هاي خوب خدا هميشه مسير ميانه را پيش مي گيرند، يک سند محکم هم وجود دارد که در سوره فرقان آمده است؛ وقتي خدا مي خواهد نشانه هاي بنده هايش را ذکر کند، مي گويد: «بندگان خداي رحمان کساني هستندکه چون انفاق مي کنند، اسراف نمي کنند و خست نمي ورزند بلکه ميان اين دو راه اعتدال را انتخاب مي کنند». اين نشان مي دهد که بايد مراقب باشي از آن طرف بام سقوط نکنيم! در بعضي تفاسير، در ادامه اين آيه به حکايت از امام صادق (ع) اشاره شده است: «امام صادق (ع) در جمع شاگردان خود يک مشت سنگريزه از زمين برمي دارند و محکم در مشت مي فشرند و مي گويند اين همان «بخل و خست» است. سپس يک مشت ديگر برداشته و آن قدر دستشان را باز مي کنند که تمام سنگريزه ها به زمين مي ريزد و مي فرمايند اين معناي «اسراف» است و براي سومين بار مشتي سنگريزه برداشته، کمي دست را رها مي کنند، بخشي از سنگريزه ها مي ريزد و بخش ديگر مي ماند، سپس مي فرمايند اين همان «اعتدال» است که بايد ميان سخت گير و اسراف درنظر بگيريم».

در چه چيزهايي اسراف نکنيم؟

شما فکر کنيد از شير مرغ تا جان آدميزاد. اصلاً اسراف در کتاب خدا استثناپذير نيست؛ نمونه اش آيه 33 سوره اسراء، وقتي خداوند از حق قصاص صحبت مي گويد: «ما براي ولي کسي که مظلوم کشته شده باشد، حق قصاص را قرار داده ايم ولي در عين حال او نبايد بيشتر از حق خود را طلب کند؛ يعني حتي اگر يک شخص بي گناه کشته شود. تنها بايد همان «يک » نفر قاتل را قصاص کرد، در قتل زياده روي نکنيد».
در بسياري از تفاسير در تشريح اين آيه آمده است: «اين آيه زماني بر پيامبر (ص) نازل شد که در جريان اختلاف و جنگ بين قبيله هاي عرب، در قصاص کشته شدن يک نفر از قومي، افراد بسياري از قوم دشمن را مي کشتند و حتي رسم بوده که رئيس قبيله را به عنوان مسوول به قتل مي رساندند». نزول اين آيه باعث شد تا اعراب با قصاص آشنا و متوجه شوند که حتي در قتل هم نبايد زياده روي کرد. از اين مسائل بزرگ که بگذريم، درباره مسائل کوچک و به ظاهر پيش افتاده هم اسراف نهي شده است؛ مثل روايتي از حضرت علي (ع) که در نهج البلاغه آمده است: «سر قلم هايتان را نازک کنيد و سطرها را روي کاغذ به هم نزديک کنيد تا در مصرف زياده روي نشود».

آخر و عاقبت اسرافکاران در آن دنيا

اگر يک روز پدرتان با قيافه حق به جانب مي گويد: «نه من، نه تو!»، حالتان تغيير نمي کند؟حالا خود دانيد، خدا بارها و بارها در قرآن فرموده که «من اسراف کاران را دوست ندارم». به قول آيت الله جوادي آملي، «چه بلا و مصيبتي بدتر و بالاتر از آنکه بنده بداند خداوند دوستش ندارد». با اين حال اگر دوست داريد بيشتر درباره آخر و عاقبت اسرافکاران بدانيد، خوب است آيه 28سوره غافر را بخوانيد. پروردگار در اين آيات فرموده است: «انسان دروغگو و اسراف کار هيچ گاه هدايت نمي شود.» در سوره يونس هم آمده است: «اسراف موجب انکار آيات الهي مي شود و اسراف کاران با اعمالشان زينت داده مي شوند!». اما هولناک ترين تعبيري که براي اسراف کاران در قرآن آمده، همين تيتر مطلب خودمان است؛ برادران شيطان: «حق نزديکان را بپرداز و همچنين حق مستمند در راه مانده را اما هرگز اسراف و تبذير مکن؛ چرا که آنها برادران شياطين اند و شيطان در برابر پروردگارش بسيار ناسپاس بود». حالا شما فکر کنيد 2 برادر چقدر به هم تعلق خاطر دارند؛ وحشتناک نيست؟

آخر و عاقبت اسراف کار در اين دنيا

تا اينجا مدام از بدبختي هاي آنان گفتيم؛ خوب است کمي هم از گرفتاري هاي اسراف کاران در همين دنيا بنويسيم. بزرگان دين بارها و بارها بر اين نکته تأکيد کرده اند که اسراف موجب کم شدن برکت در زندگي و مستجاب نشدن دعاست. امام صادق (ع) بارها به ياران خود سفارش کرده اند که هرگاه اسراف کرديد، منتظر خارج شدن برکت از زندگي تان باشيد. اميرالمؤمنين (ع) هم در نهج البلاغه در اين باره جمله هاي فراواني دارند که مهم ترين نمونه اش اين است: «زياده روي و اسراف مقدمه فقر وتنگدستي است». يکي ديگر از خطرهايي که اسراف کاران را در دنيا تهديد مي کند، خطر ورشکستگي و به خاک سياه نشستن است.
امام کاظم (ع) در اين باره فرموده اند: «هر کس با اسراف و تجمل گرايي بزرگ شود، با تهيدستي و مفلوک شدن حقيرخواهد شد». با اين حال، يکي از جامع ترين رواياتي که درباره اسراف آمده، حديثي است از پيامبر اکرم (ص)، «نشانه اسراف کار 4 چيز است: به کارهاي بيهوه افتخار مي کند آنچه را که مناسب حالش نيست، مي خورد، براي انجام کارهاي خير بي غيرت است و هرکس را که به او سود نرساند، انکار مي کند». همه اين آيات و روايات را کنار هم بگذاريد تا ببينيد اسراف کاران چه سرنوشت تراژيکي دارند.

فرق اسراف و تبذير چيست؟

اسراف و تبذير با آنکه هر دو منفورند اما در معنا تفاوت هاي بسياري دارند. مي خواهيد بدانيد فرق اين دو چيست؟
به زياده روي در انجام هر کاري اسراف گفته مي شود اما معني لغت «تبذير» پراکنده کردن است که از پاشيده شدن «بذر» آمده است. به هر کسي که مال خود را در راه غير ضروري ضايع کند، «مبذر» مي گويند؛ يک جورهايي مي شود همان تجمل گرايي خودمان.
گاهي کلمه اسراف و تبذير به يک معني به کار مي رود و گاهي هم براي تأکيد پشت سر هم قرار مي گيرند. حضرت علي (ع) مي فرمايد: «آگاه باشيد بخشش مال در غير مورد استحقاق، تبذير و اسراف است و اين عمل، صاحبش را در دنيا بالا مي برد ولي در آخرت او را حقير خواهد کرد؛ نزد مردم گرامي مي سازد اما در پيشگاه خدا موجب خواري او خواهد شد:». امام صادق (ع) هم مي فرمايد: «انفاق مال در راهي که طاعت خدا در آن نيست، تبذير است». حتي روايت شده که بعضي در محضر امام صادق (ع) خرما خوردند و هسته آن را دور انداختند. امام (ع) فرمودند: «اين تبذير است و خدا فساد را دوست ندارد» و همچنين فرمودند: «مرکبي را که به 20 درهم مي توان خريد، اگر به هزار درهم بخريد، اسراف کرده ايد».

آمارها چه مي گويند؟

اجازه دهيد کمي با هم صريح باشيم و تعارف را کنار بگذاريم. آمارها نشان مي دهد که ما ايراني ها در مصرف و اسراف رکورددار هستيم. اين آمار کمي نگران کننده است؛ اصلا يک زنگ هشدار است براي همه ما که با شنيدن چنين آماري ککمان هم نمي گزد و به قول قديمي عين خيالمان نيست. اگر باور نداريد، اين مطالب را بخوانيد تا بدانيد قصه از چه قرار است.

اسکناس

مدال طلا تعلق مي گيرد به خودمان. نخستين کشوري که ميزان چاپ اسکناسش در دنيا بالاست، ايران خودمان است باور کنيد سالانه بيش از 600 ميليون برگ اسکناس فرسوده در کشور امحا مي شود؛ يعني بيش ار 15 ميليارد تومان را به اتفاق دور مي ريزيم. بسياري از اين اسکناس ها که از رده خارج مي شوند، به يادگاري هاي خودمان مزين هستند!

نان

با آنکه از کودکي به ما ياد داده اند نان برکت خداست و حرمت دارد اما با عرض شرمندگي در اسراف نان هم رکورددار هستيم. اصلاً تاکنون به اين فکر کرده ايد که چرا بازار نان خشکي ها اين قدر در کشور داغ است؟ کارشناسان اقتصادي مي گويند هزينه اسراف سالانه نان آن قدر در کشور ما بالاست که مي توان با آن، سالانه 2 پالايشگاه مجهز ساخت.

آب

اين جمله را بارها شنيده ايم که «آب مايه حيات است» اما همين مايه حيات در کشور ما، ليتر به ليتر هدر مي رود. چندي پيش بانک جهاني اعلام کرد الگوي مصرف آب آشاميدني براي يک نفر براساس استانداردهاي جهان يک متر مکعب است، در حالي که در ايران حدود 2 متر مکعب است. با اين آمار مي توان به آساني نتيجه گرفت که مردم ايران به اندازه يک کشور 150 ميليون نفري آب مصرف مي کنند!

برق

باز خدا پدر بابابرقي را بيامرزد که گاه و بيگاه از تلويزيون، خلق الله را به صرفه جويي دعوت مي کند، هر چند که هنوز نتيجه نگرفته است! چندي پيش معاونت وزير نيرو اعلام کرد رشد مصرف برق دردنيا به صورت متوسط 3/4 درصد است اما اين رشد در ايران به 7/95 درصد مي رسد؛ يعني باز هم مي توانيم نتيجه بگيريم که مصرف برقمان هم حدود 2 برابر مردم ديگر کشورهاست.

گاز

زمستان 2 سال پيش را که يادتان نرفته است؟ همان سالي که برف، کشور را سفيدپوش کرد و ملت مجبور شدند 24 ساعت بخاري ها را در فعال ترين حالت ممکن نگه دارند. يادتان هست آن روزها مدام تهديد مي شديم که همين امروزو فردا گاز قطع مي شود؟ دليلش اين است که ما هميشه در مصرف گاز زياده روي کرده ايم و منابع گازي مان نمي توانند کشور را در حالت بحراني پشتيباني کنند. آمارها نشان مي دهد که مصرف گاز در کشور، سالانه 11 درصد رشد پيدا مي کند. اگر اين اوضاع کنترل نشود، خدا مي داند در آينده چه اتفاقي رخ خواهد داد.

کاغذي روي ليوان آب

چند روايت از زندگي امام خميني (ره)
بايد قبول کنيم که ما هنوز آن گونه که بايد با زندگي اسطوره کشورمان آشنا نيستيم. نزديکان امام خميني (ره) بارها براين نکته تأکيد کرده اند که ايشان هميشه با اسراف مخالف بودند، آن هم چه مخالفتي! دوست داريد چند روايت از زندگي ايشان را بخوانيد؟

بيخود مي گويند!

يکي از روزها که حضرت امام (ره) براي نماز جماعت به مدرسه فيضيه تشريف آورده بودند، چون هنوز وقت نماز نرسيده بود، به يکي از حجره هاي طلاب وارد شدند. يکي از طلاب در حالي که چراغ اطاق را روشن گذاشته بود، از اطاق بيرون آمد تا در خدمت امام (ره) باشد، امام فرمودند: «چرا برق را روشن گذاشتيد؟» يکي از آقايان گفت: «مي گويند در روشني اسراف نيست». امام (ره) فرمودند :«بيخود مي گويند»!
حجت الاسلام سيد محمد روحاني

حتي يک قطره

در منزل امام (ره) يک چراغ اضافه پيدا نمي کرديد که روشن باشد بعضي وقت ها خود امام (ره) حتي مشغول ملاقات با شخصيت ها و افراد بودند که ناگهان متوجه مي شدند که چراغي بي جهت روشن است؛ بدون آنکه به ديگران امر کنند، خودشان بلند مي شدند و مي رفتندو آن را خاموش مي کردند يا اينکه هنگام وضو گرفتن، يک قطره آب اضافي مصرف نمي کردند؛ حتي بين شست و شوي دست راست ودست چپ هم شير آب را مي بستند.

خانه خودم است!

در نجف چون سر در منزل امام (ره) تاريک بود، ما يک لامپ نصب کرديم. امام (ره) فرمودند: «اين لامپ را نزنيد». من مقداري اصرار کردم. ايشان مرا طلبيدند، به خدمتشان رفتم. امام فرمودند: «مگر منزل من نيست؟ نمي خواهم روشن باشد»!

دستمال چهارتکه

در طول 10 سال از نزديک شاهد بودم يکي از نکاتي که حضرت امام (ره) به آن فوق العاده اهميت مي دادند، ساده زيستي و اسراف نکردن بود. بارها من ديده بودم که امام عزيز از جا برخاسته و به طرفي مي روند و پس از مدت کوتاهي متوجه مي شدم که ايشان قصد خاموش کردن چراغي را داشته اند که بي مورد روشن بوده است. وقتي ايشان آب ليواني را مي خوردند، اگر آب به نصف مي رسيد، روي آن تکه کاغذي مي گذاشتند و بقيه آب ليوان را براي رفع تشنگي بعدي خود باقي مي گذاشتند يا اگر مي خواستند از دستمال کاغذي استفاده کنند، گاهي آن را به چند تکه تقسيم مي کردند و تنها از يک تکه آن استفاده مي کردند. يک دستمال کاغذي را 4 تکه مي کردند.
منبع: نشريه همشهري آيه شماره ضميمه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد