طلسمات

خانه » همه » مذهبی » براي اين كه ميزان غفلت انسان كم شود چه راه هايي وجود دارد؟

براي اين كه ميزان غفلت انسان كم شود چه راه هايي وجود دارد؟

مقدمه
غفلت گاهي اختياري و گاهي جبري است و آنچه مورد نكوهش است غفلت اختياري است يعني آن جايي كه ما مي توانيم توجه كنيم و نمي كنيم غفلت مورد نكوهش قرآن در مورد سه امر است:
1. غفلت از ياد خدا.
 2. غفلت از آيات و نشانه هاي خدا.
 3. غفلت از آخرت.[1] با نگاهي اجمالي مي‌توانيم سرآغاز غفلت‌ها را در دو امر ببينيم:[2] الف. عوامل دروني مثل هواي نفس ب. عوامل بيروني (دنيا، شيطان و…)
با توجه به اين مقدمه نكاتي بيان مي‌داريم كه هر كدام به نحوي مي‌تواند سبب كاهش غفلت گردد.
1. بينش
بچه اي كه نمي داند آتش مي سوزاند به راحتي نزديك آن مي شود و حتي دستش را داخل آن مي برد. انساني كه به جايگاه خود (كرامت، فضيلت و…) در هستي آگاه نيست، وظائف خود را در قبال خدا، خود و ديگران نمي داند و نسبت به خالق هستي و صفات او اطلاعات خوبي ندارد مسلماً برنامة خودسازي و زندگي خوبي نخواهد داشت و بعيد نيست كه در سرازيري غفلت قرار گيرد؛ به همين دليل اولين قدم هوشياري، شناخت مسائل فوق است كه در اين­باره بايد مطالعه كرد و شبهات را پرسيد.
2. امور دنيوي
ما انسان ها به امور اطراف خود و امور مادي (زندگي، تحصيل، شغل و…) توجه فراواني مي كنيم و اين امر مي تواند ما را ساعت ها و روزها و… به خود مشغول كند و از امور معنوي غافل كند به همين دليل بايد با جهان بيني الهي به دنيا نگاه كنيم، پشت هر نشانه اي از هستي حكمتي از خدا ببينيم، اختلاف رنگ ها و زبان ها و… ما را به ياد خدا بيندازد.
براي اين كه امور دنيوي ما را به خود مشغول نكند چه كارهايي بايد انجام دهيم؟ براي پاسخ اين سؤال به نكات زير توجه كنيد:
الف) تفكر
در مورد نشانه هاي خدا، آفرينش، هدف خلقت، تفكر كنيم از خود بپرسيم از كجا آمده ام به كجا خواهم رفت و… .
ب) اهل ذكر بودن
ذكرهاي كوتاه و پرمغز وقتي با تأمل گفته شوند حالتي از هوشياري دائمي را در انسان ايجاد مي كند و باعث مي شود كه نفس دائماً سپاسگزار خدا باشد و نسبت به توطئه هاي هوس و شيطان حالت دفاعي به خود بگيرد و از آرامش حاصل از آن استفاده كنيم؛ چرا كه وقتي انسان هميشه متوجه يك «پايگاه ايمن» قادر، حكيم، عالم، مهربان و… باشد پيوسته احساس راحتي مي كند مي داند كه آنكه خالق اوست درهمه حال حافظ اوست به همين دليل است كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند مؤمن دائم در حال ذكر و بسيار اهل فكر كردن است؛ (المؤمن دائم الذكر كثير الفكر)[3] و نيز مي فرمايد: «كسي كه مشغول به ذكر خداست همنشين ونزديك به خداست (ذكر الله سبحانه مجالسته).
ج) موعظه
يكي از امتيازات شيعه، داشتن مجالس وعظ و سخنراني است اين سخنان پيوسته انسان را در حال بيداري نگه مي دارند افرادي كه اهل اين مجالس باشند و از وعظ مستقيم و يا غيرمستقيم (سخنراني و…) استفاده كنند نسبت به افرادي كه به اين امور توجه ندارند حالات معنوي بهتري دارند.
د) نصيحت و خيرخواهي
مؤمنان دلسوز همديگرند وقتي مي‌بينند كه دوست مؤمنشان در اشتباه است نمي‌توانند بي‌اعتناء باشند. آنها را به خوبي ها سفارش مي كنند و از بدي­ها باز مي دارند. ما مي توانيم با گزينش دوستان مؤمن، امين و عالم و عامل از خيرخواهي هاي آنها استفاده كنيم؛ حتي خودمان براي پيشرفتمان از آنها بخواهيم كه عيب هاي ما را گوشزد كنند. از اين روي كه امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «بهترين برادران من كسي است كه عيب هاي مرا به من هديه كند»؛ يعني همان گونه كه هديه انسان را خوشحال مي كند مؤمن نيز از شناخت صفات خود براي برطرف كردن آنها خوشحال مي شود (احبُّ اِخواني اليّ مَن اهدي الي عيوبي)[4]هـ) فعال باشيد
گاهي انسان متوجه غفلت خود مي شود که بهترين كار در آن موقع جلوگيري از ضرر است يعني اينكه نگوييم همين چند لحظه است بعد جبران مي كنم؛ بلکه بگوييم چه تضميني است که بازگردم و وقت بازگشت را داشته باشم و بدانيم كه سقوط در درة غفلت گام به گام و تدريجي است به همين سبب است كه اغلب، متوجه سقوط خود نيستيم. اگر چشم باز كنيم و به گذشته خود نگاه كنيم مي بينيم كه چقدر گام به گام از مسير رشد دور شده ايم و نفس و شيطان به ما گفته اند مشكلي ندارد همين يک بار است (درست مثل فرد سيگاري كه از يك نخ يك نخ شروع كرد وقتي به خود آمده كه يك پاكت يك پاكت سيگار مي كشد و ترك آن برايش سخت است). خداوند براي همين توبه را واجب فوري اعلام کرد (توبه از گناه اشتباه و خطا) همين طور بايد نسبت به مجالس خود انتخابگر باشيم يعني اگر مي بينيم كه اين مجالس ما را از مسير رشد دور مي كند تلاش كنيم آن را تغيير دهيم اگر نمي توانيم آن را تغيير دهيم از آن مجلس فاصله بگيريم.[5]و) خود اصلاحي(مشارطه، مراقبه و محاسبه و معاقبه)
در معارف ديني به ما توصيه شده كه براي رشد خود برنامه خودسازي داشته باشيم و طبق محاسبه پيش برويم. امام كاظم ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «كسي كه همه روزه به حساب خويشتن رسيدگي نكند از ما نيست». (150 درس زندگي، ص 51) در مشارطه از اول صبح با خود شرط كنيد كه آن روز وظائف خود را به خوبي انجام دهيد و از گناهان نيز بپرهيزيد. و مُراقبه يعني در طول روز مراقب خود و اعمال خود باشيد تا از آنچه با خود عهد كرده ايد تخطّي نكنيد. در مُحاسبه آخر شب به حساب كارهاي خود برسيد، بررسي كنيد تا چه مقدار به وظايف خويش مقيد بوده ايد و چه مقدار كوتاهي كرده ايد. سپس نوبت به مُعاتبه مي رسد؛ يعني اگر در محاسبه متوجه لغزش ها و اشتباه­هايي در رفتار شديد خود را تنبيه كنيد (روزه ـ انفاق ـ تلاوت قرآن يا كار خير ديگر تا گذشته جبران شود).[6] دفتري براي اين كار برداريد و از آن استفاده کنيد.
3. ديدار علماء
در برنامه خود از ديدار علما و دوستان صالح غفلت نورزيد. اصحاب حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به ايشان گفتند ما با چه افرادي مجالست بكنيم؟ ايشان فرمودند: «با كسي كه ديدارش شما را به ياد خدا اندازد، سخن او به دانش شما بيفزايد و عمل او رغبت به آخرت را در شما ايجاد كند».
4. ديدار و عيادت مريض
به عيادت بيمار برويد که در آن هنگام، انسان متوجه نعمت سلامتي خود مي شود و سبب خوشحالي و نشاط بيمار مي گردد. اين نيز مايه رشد انسان است.
5.شرکت در تشييع جنازه
در تشييع جنازه و مراسم مؤمنين شركت كنيد. يادآوري مرگ بهترين موعظه براي ما انسان هاست.
6. زيارت قبور مخصوصاً ائمه و امام زادگان و علماء ربّاني
7. مطالعه كتب اخلاقي
با مطالعه كتب اخلاقي به استعدادهاي مثبت و منفي خود پي ببريد و بيماري هاي روحي را بشناسيد؛ براي اين منظور بهتر است مطالعه اندك و مداوم داشته باشيد نه اينكه آن را يك دوره با عجله از اول تا آخر بخوانيد خود اين كار (اندك و مداوم) باعث توجه دائمي مي گردد.
8. مطالعه حالات عرفا
اين مباحث شيرين است و انسان با خواندن آن مي تواند به مقام و درجه اي كه برسد واقف مي شود و انگيزه حركت و غفلت زدايي بيشتري در او ايجاد مي شود.[7]9. اعتدال
هميشه اعتدال را حفظ كنيد. (مطالعه، تفريح، كار، خواب، رسيدگي به امور زندگي و…).قرآن در توصيف مؤمنين مي­فرمايد: «آنها افرادي هستند كه تجارت و كار، آنها را از خداوند باز نمي دارد»؛ يعني انسان بايد در همه حال حالت توجه را حفظ كند نه اينكه براي خودسازي از همه فاصله بگيرد و در گوشه اي بخزد.

پي نوشت ها:
[1] . شيرواني، علي؛ چكيده اخلاق در قرآن، 1379، چاپ دوم، ج دوم، ص 60.
[2] . همان، جلد اول، ص 59.
[3] . ميزان الحكمه، دورة چهار جلدي، دارالحديث قم، چاپ اول، 1416، جلد 2، ص 966.  
[4] . مصباح يزدي، محمد تقي؛ پندهاي امام صادق به ره جويان صادق، 1381، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص 172، اقتباس.
[5] . مكارم شيرازي، 150 درس زندگي، مدرسه امام علي بن ابيطالب، 1380، چاپ 17، ص 130.
[6] . پندهاي امام صادق، ص 27 (خلاصه).
[7] . ر.ک: مقدادي، علي، نشان از بي نشان ها، محمدي ري شهري، محمد، كيمياي محبت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد