براي پاسخ به اين سؤال لازم است ابتداء خصوصيات و ويژگيهاي اسلام ناب محمّدي ـ صلي الله عليه و آله ـ را تبيين نمائيم و در پرتو روشن شدن اين ويژگيها، راهكارهاي پيشرفت و توسعه اسلام ناب روشن خواهد شد.
خصوصيات اسلام ناب محمّدي ـ صلي الله عليه و آله ـ :
1 . حضور در تمامي صحنههاي جامعه و توجه به تمام ابعاد زندگي انسان:
از آنجا كه دين اسلام جامعترين و كاملترين دين الهي است اين جامعيت و خاتميت اقتضاء دارد كه تمام ابعاد زندگي انسان مورد توجه قرار بگيرد ابعاد فردي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي،و… عدم توجّه به يكي از ابعاد زندگي انسان مساوي با ناقص بودن و عدم جامعيت اسلام خواهد بود.
نگاهي گذرا به قرآن كريم و سنّت و فقه اسلامي نشانگر اين است كه متون مربوط به ابعاد اجتماعي دين به مراتب حجم بيشتري را نسبت به متون مربوط به ابعاد فردي به خود اختصاص داده است.
«دين هرگز از حكومت و سياست جدا نميباشد، زيرا دين موعظه و نصيحت و تعليم محض مسائل فردي بدون اجتماعي و مسائل اخلاقي و اعتقادي بدون سياسي و نظامي و مانند آن نيست بلكه احكام اجتماعي و سياسي نيز دارد.»[1]2 . بسط عدالت اجتماعي:
«لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط»[2] ما فرستاديم رسولان را با دليلهاي روشن و با آنها كتاب و ميزان نازل كرديم تا عدالت را به پا دارند. خداوند هدف از ارسال پيامبران و نزول كتب آسماني را ايجاد عدالت اجتماعي و برخورداري تمام مردم از امكانات مادّي و معنوي مناسب، دانسته است.
3 . هدايت مردم و ايجاد بستري مناسب جهت رشد و تعالي معنوي انسانها دركنار توجه به نيازهاي مادي آنان:چنانچه خداوندمتعال مي فرمايد:
«الّذينَ مَكَّنّاهُم في الاَرضِ اَقاموُا الصلوة و اتوُا الزكاة وَ اَمَروُا بِالمَعروُفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنكَرِ وَلِلّهِ عاقِبَة الْاُموُرِ»[3]«كساني كه اگر آنها را توانايي بخشيم نماز به پا ميدارند و زكات را پرداخت مينمايند و امر به معروف ونهي از منكر ميكنند و براي خداست سرانجام كارها.»
«طبق اين آيه شريفه مسئوليت حكومت اسلامي،عبارتنداز: 1 . برپا داشتن نماز، نيرومند ساختن پيوند جامعه اسلامي با خداوند. 2 . پرداخت زكات، تنظيم برنامههاي اقتصادي و رفاهي مردم. 3 . دستور به كارهاي خوب وشايسته و اشاعه خير و صلاح در جامعه. 4 . نهي از كار زشت و ناپسند و مبارزه با هر نوع فساد و ظلم و جور. ناگفته پيداست چنين حكومتي به افراد لايق و شايسته براي شكوفايي استعدادها ميدان ميدهد و براي پرورش استعدادهاي علمي و فكري آنان در علوم و فنون، هنر و فرهنگ و اقتصاد و سياست زمينه را آماده ميسازد و آنان را به سوي ترّقي و كمال سوق ميدهد.»[4]4 . مبارزه با ظلم و استكبارستيزي:
در آيه شريفه آمده است: «وَ قاتِلوُا في سبيلِ اللهِ الذَّينَ يُقاتِلوُنَكُمْ»[5] (مبارزه كنيد در راه خدا با كساني كه با شما مقاتله مينمايند.) مقام معظم رهبري دراين زمينه فرموده اند:«اسلام دين توحيد است و توحيد يعني رهايي انسان از عبوديت و اطاعت و تسليم در برابر هر چيز و هر كس به جز خدا، يعني گسستن بندهاي سلطه نظامهاي بشري يعني شكستن طلسم ترس از قدرتهاي شيطاني و مادي يعني تكيه به اقتدارات بينهايتي كه خداوند در نهاد انسان قرار داده است»[6]5 . استقلال همه جانبه و عدم وابستگي به قدرتهاي بزرگ:
همانطوري كه قرآن مي فرمايد: «وَلَنْ يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكافرينَ عَليَ المؤمنينَ سَبيلا»[7] (خداوند براي كافران راهي را بر عليه مؤمنان قرار نداده است)، بدين معنا كه مؤمنين بايد به گونهاي عمل كنند كه در تمام ابعاد، استقلال خويش را حفظ نمايند و موجبات سلطه بيگانگان را فراهم ننمايند و بر همين اساس در قانون اساسي آمده است:
«سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري، حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهّد در برابر قدرتهاي سلطهگر و رابطه صلحآميز متقابل با دول غير محارب استوار است.»[8]البته خصوصيات و ويژگيهاي اسلام ناب به همين مقدار خلاصه نميشود و ابعادي وسيع و گسترده دارد كه ما به برخي از سرفصلهاي آن اشاره نموديم.
با روشن شدن خصوصيات و ويژگيهاي اسلام ناب، راههاي پيشرفت و توسعه آن مشخص ميشود، كه ما در قالب چند گام به آن مي پردازيم:
1.قدم اوّل، در پيشرفت و توسعه اسلام ناب، پافشاري بر اصول و ارزشهاي اسلامي و حركت به سمت تحقق اهداف و ويژگيهاي آنها است.
مرحوم امام فرمودند: «جمهوري اسلامي ايران نبايد تحت هيچ شرايطي از اصول و آرمانهاي مقدّس و الهي خود دست بردارد ان شاءالله مردم سلحشور ايران كينه و خشم انقلابي و مقدّس و الهي خويش را در سينهها نگه داشته و شعلههاي ستمسوز آن را عليه آمريكاي جهانخوار و اذناب آنان به كار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمّدي ـ صلي الله عليه و آله ـ بر بام همه عالم قد برافرازد و مستضعفان و پا برهنگان و صالحان وارثان زمين گردند»[9]2.گام دوّم، شناسايي و شناساندن اسلام ناب با تمام ابعادش و معرّفي فرهنگ ناب اسلامي به تمام جهان است.
دشمنان اسلام ناب و انقلاب سعي و تلاش خود را در جهت تخريب چهره اسلام و انقلاب قرار دادهاند و با هجوم فرهنگي سعي در استحاله و تخريب فرهنگ ديني نمودهاند،زيراامروز به اعتراف صريح نظريهپردازان غربي درگيري اصلي بين فرهنگ ديني اسلام با فرهنگ غربي است، همانگونه كه هانتينگتون نظريهپرداز غربي ميگويد:«تقابل اصلي آينده جوامع بشري برخورد فرهنگ اسلامي و فرهنگ غربي است.»[10]درچنين شرايطي لازم است مسئولان فرهنگي و كليه دلسوزان نظام، سعي و تلاش خويش را در شناساندن ابعاد اسلام ناب به تمام جهان و معرّفي فرهنگ والاي اسلامي به دنيا معطوف دارند؛ چرا كه به فرموده امام (ره): «فرهنگ در جامعه هويت آن جامعه را تشكيل مي دهد، و با انحراف فرهنگ هر چند جامعه، قدرتمند و قوي باشد ولي پوچ و پوك و ميان تهي است. اگر فرهنگ جامعهاي وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد ناچار ابعاد ديگر آن جامعه به جانب مخالف گرايش پيدا ميكند.»[11]3.گام سوّم، حركت در جهت استقلال همه جانبه و عدم وابستگي به قدرتهاي بزرگ مي باشد.
و خداوند چه زيبا در قرآن كريم فرموده است: «وَاَعِدُّوا لَهُم ما اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرهَبُونَ بِهِ عَدوَّ اللهِ وَ عَدُوّكم وَ آخرينَ مِنْ دوُنِهِمْ لَاتَعْلَموُنَهُم…»[12] (در برابر دشمنان آنچه توانايي داريد از نيرو آماده سازيد (همچنين) اسبهاي ورزيده براي ميدان نبرد تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد و گروه ديگري غير از اينها را كه شما نميشناسيد…)
در اين آيه شريفه راه حفظ موجوديت مسلمانان و اسلام و مجد و عظمت و افتخار آنان، آمادگي و بهرهمندي از تمام امكانات براي مقابله با بيگانگان و دشمنان بيان شده «كلمه (قوه) چه كلمه كوچك و پرمعنايي است نه تنها وسايل جنگي و سلاحهاي مدرن هر عصري را در بر ميگيرد بلكه تمام نيروها و قدرتهائي را كه به نوعي از انواع در پيروزي بر دشمن اثر دارد شامل ميشود اعمّ از نيروهاي مادّي و معنوي»[13] و به اين لحاظ است كه حركت مسلمانان به سمت استقلال همه جانبه در تمام ابعاد اقتصادي، فرهنگي، سياسي و نظامي زمينهساز قدرت آنان و ترس دشمنان اسلام خواهد بود.
در واقع با تأمل در اين آيه شريفه ما به تمام ابعاد پيشرفت و توسعه اسلام ناب و راهكارهاي آن پي مي بريم و چه كلام زيبا و پرمعنايي است، زيرا اگر مسلمانان جهان آن را سرلوحه زندگي خويش قرار دهند، به پيشرفت و توسعه لازم خواهند رسيد و عوامل عقبافتادگي و ضعف از آنها به دور خواهد ماند.
4.گام چهارم، اجراي عدالت اجتماعي و حل مشكلات اقتصادي مردم و حمايت از طبقات محروم است.
مقام معظم رهبري دراين باره فرموده اند: «اسلام ناب محمّدي، اسلام عدل و قسط است، اسلام عزّت و اسلام حمايت از ضعفاء و پابرهنگان و محرومان است، اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است[14]». با اجراي عدالت اجتماعي و توجه و حمايت از طبقات محروم در كنار ساير ابعاد، زمينههاي پيشرفت و توسعه فراهم ميشود و قادر خواهيم بود الگوي مناسبي از اسلام ناب را در قالب جمهوري اسلامي به تمام جهان معرّفي نمائيم.
5.گام پنجم، حفظ وحدت بين مسلمانان و حضور و مشاركت فعّال مردم در صحنههاي اجتماعي مي باشد.
مرحوم امام در وصيتنامه الهي ـ سياسي خويش فرمودند: «بيترديد رمز بقاء انقلاب اسلامي همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملّت ميداند و نسلهاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن، انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملّت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد، اينجانب به همه نسلهاي حاضر و آينده وصيت ميكنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود اين انگيزه الهي را كه خداوند تعالي در قرآن كريم به آن سفارش فرموده است ،از دست ندهيد و در مقابل اين انگيزه كه رمز پيروزي و بقاء آن است، فراموشي هدف و تفرقه و اختلاف است.[15]»
اكنون كه انقلاب اسلامي به عنوان الگوي اسلام ناب در جهان معرّفي شده است، لازم است با تمام توان در جهت توسعه و پيشرفت آن همّت بگماريم و راه روشن و نوراني را كه پيمودهايم با تمام قدرت ادامه دهيم؛ چرا كه كوچكترين كوتاهي در اين امر گناهي نابخشودني و سبب سرخوردگي و يأس در مسلمانان خواهد شد. مرحوم امام(ره) فرمودند:«سرنوشت اسلام ناب محمّدي ـ صلي الله عليه و آله ـ در جهان با انقلاب اسلامي ايران ارتباط دارد. كوتاهي، سستي و سهلانگاري در حفظ و تداوم انقلاب و در نتيجه سقوط، نابودي و مرگ انقلاب به اسلام راستين صدمه و ضربه خواهد زد؛ بنابراين بر مسلمانان سعي و كوشش گسترده در راه تداوم انقلاب اسلامي ايران به منظور حفظ اسلام لازم است.»[16]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . ويژگيهاي انقلاب اسلامي در آيينه نگاه مقام معظم رهبري، مؤسسه فرهنگي قدر ولايت, تهران 80, ص27 ـ7.
2 . راه انقلاب, مجموعه مقالات پژوهشي درباره انقلاب، نشر هماهنگ، تهران 78، ج2، ص497ـ447.
3 . عبدالوهاب فراتي، انقلاب اسلامي چالشها و بحرانها، نشر معارف 81، ص 193ـ182.
4 . استاد مرتضي مطهري (ره)، پيرامون انقلاب اسلامي، انتشارات صدرا، 68، ص187ـ143.
پي نوشت ها:
[1] . جوادي آملي, عبدالله، ولايت فقيه, ولايت فقاهت و عدالت, قم, مركز نشر اسراء، 1378, ص73.
[2] . حديد/25.
[3] . حج/41.
[4] . سبحاني, حفعر، مباني حكومت اسلامي, قم، انتشارات توحيد, 1370، ص44.
[5] . بقره/190.
[6] . حديث ولايت، ج4, ص242.
[7] . نساء/141.
[8] .قانون اساسي, اصل152.
[9] . صحيفه نور, ج 21, ص95.
[10] . نفوذ و استحاله، تهران، معاونت سياسي نمايندگي ولي فقيه در قرارگاه ثارالله, 1378، ص 27.
[11] . صحيفه نور, ج 15, ص 160.
[12] . انفال/60.
[13] . مكارم شيرازي, ناصر، تفسير نمونه, دارالكتب الاسلاميه, ج7, ص222.
[14] . حديث ولايت, ج1, ص222.
[15] . وصيتنامه سياسي ـ الهي امام خميني (ره)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، ص20.
[16] . صحيفه نور,ج12,ص6 و 7.