خانه » همه » مذهبی » برای مبارزه با وسوسه های شدید شیطان و نفس برای انجام گناه از سوره هایی مانند ناس فلق و آیه «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع العلیم» استفاده می کنم اما گاهی اوقات با وجود خواندن این آیات مرتکب گناه می شوم لطفا یک ذکر مجرب بیان کنید.

برای مبارزه با وسوسه های شدید شیطان و نفس برای انجام گناه از سوره هایی مانند ناس فلق و آیه «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع العلیم» استفاده می کنم اما گاهی اوقات با وجود خواندن این آیات مرتکب گناه می شوم لطفا یک ذکر مجرب بیان کنید.

انسانى که گاهى دچار گناه و خطا مى گردد و بعد پشیمان مى شود و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کندو مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.
توبه یک عمل دفعی نیست و هرگز کسی نمی تواند به صورت ناگهانی دست از گناه بشوید و توبه کند، زیرا کشش گناهان بسیار زیاد است و ما با جاذبه های نفسانی و شیطانی و دنیوی فراوانی روبرو هستیم که اگر بخواهیم توبه نماییم باید ابتدا برای خلاصی از این جاذبه ها تدبیری بیاندیشیم و به صورت تدریجی و برنامه ریزی شده، زمینه گناه زدایی و توبه حقیقی را در خویش فراهم آوریم.
شما دوستدار توبه هستید و می خواهید اعمال گذشته را ترک کنید و خویش را اصلاح نمایید، ولی چون توان آن را در خویش به وجود نیاورده اید، در این تصمیم خود با شکست مواجه می شوید. البته در این مسیر هرگز جای ناامیدی وجود ندارد، زیرا خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و آنها را می پذیرد، اگر چه صدها بار توبه بشکنند و دوباره توبه کنند. به قول شاعر: صدبار اگر توبه شکستی باز آ}این درگه ما درگه نامیدی نیست. اما اگر انسان بخواهد واقعا در این کار موفق شود، لازم است که از راهکار تدریجی و اصولی گناه زدایی پیروی نماید.
در این زمینه به مطالب زیر توجه نمایید.
در زمینه گناه و انحراف عملی و زمینه های آن می توان گفت: در یک کلام خطا و گناه آدمى، ریشه در ناآگاهی ، دنیا دوستى ، گرایش افراطى به لذت هاى مادى و طبیعى و در یک کلام در ضعف عقلانی انسان دارد. در روایت است که دوستی دنیا سرآمد هر خطا است. حب الدنیا رأس کل خطیئة بنابراین اگر کسى بخواهد دلش را از گناه خالى کند، باید با ریشه های آن بستیزد و بکوشد که از شدت محبت دنیا در دلش بکاهد و گرایش به لذت هاى طبیعى را در نفس خویش تعدیل نماید و در جهت تقویت آگاهی و عقلانیت خود بکوشد. که اگر چنین کند و به استعانت خداى متعال، در این کار سترگ موفقیتى به دست آورد؛ مى توان دلش را از گناه خالى کند و به جاى آن محبت خداى بزرگ و اولیاى او را جایگزین نماید.
علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه ى گناهان ، سه قوه است: قوه شهویّه، قوه غضبیّه، قوه وهمیّه.
قوه شهویّه :انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى کشاند، که سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است.
قوهّ غضبیّه: انسان را به ظلم وطغیان آزار رسانى و تجاوز، وادار مى کند.
قوهّ وهمیّه: برترى طلبى و انحصار جویى و تکبر و روح خوداخواهى را در انسان زنده مى کند و او را به گناهان بزرگى در این کانال ، وا مى دارد.
گر با دقت بررسى کنیم در مى یابیم که اکثر گناهان (اگر نگوییم همه ى گناهان ) به این سه قوه باز مى گردند. این سه قوه در وجود انسان لازم است ، ولى اگر کنترل وتعدیل نشود و به افراط و تفریط کشانده شود، سرچشمه ى گناهان بسیار خواهد شد. براى توضیح بیشتر به این مثال توجه کنید:
آب ، که مایه ى حیات انسان و گیاه و حیوان ها مى باشد، اگر در جلو آن سدى بسته شود، تا سیلاب پشت سر آن جمع شود، نه تنها سیلاب به ما ضرر نمى زند، بلکه هروقت نیاز به آب شد، دریچه ى سد را باز کرده و گیاهان و دام ها از آب آن سد، بهره مند مى شوند. حال اگر سیلاب مهار نشود، هنگام طغیان ، دیوانه وار به باغ ها و کشتزارها و خانه ها سرازیر شده و همه را ویران مى کند. در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد. نتیجه اینکه :
اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم ، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه ، حفظ کنیم ، باید غرایز و تمایلات نفسانى را کنترل و تعدیل کنیم . نابراین علاوه بر هوای نفس و نیروهای غریزی درونی که زمینه افراط و انحراف عمل و گناه را فراهم می کند، عوامل بیرونی تحریک انسان به سمت گناه شیطان هاى انس و جن، جاذبه هاى فریبنده دنیا، اطاعت از طاغوت ها و سد کنندگان راه خدا و همنشینى با منحرفان است.

راه اساسی مبارزه با گناه:

1. مبارزه مستقیم با گناه از طریق شناخت گناهان و تفکر در آثار و عواقب دنیوی و اخروی آنها.
2. مبارزه اساسی وغیر مستقیم از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های صلاح. به طور کلی زمینه های گناه عبارتند از:
الف . ضعف شناختی: ریشه تمامی ضعفها ی گرایشی ، اسارتها ، رزایل اخلاقی و گناهان عملی تا حدود زیادی در ضعف شناختی و عقلانی انسان نهفته است، به همین دلیل هم راه اصلی اصلاح و تکامل انسان از شناختن و کسب آگاهی و تقویت عقل آغاز می شود. قرآن کریم می فرماید: انما یخشی الله من عباده العلماء. تنها عالمان از خداوند پروا دارند. کار عقل در انسان محاسبه هست و نیست و بد و خوب است. برای اینکه بتواند این کار را خوب انجام دهد به علم و آگاهی نیاز دارد. دایره علوم بسیار گسترده است, ولی مهمترین علمی که انسان بدان نیاز دارد, خدا شناسی و دین شناسی و انسان شناسی و معاد شناسی است. این علوم کمک می کنند تا انسان بتواند حقیقت زندگی را خوب بشناسد و موقعیت خودش را در هستی بیابد و به ارزش خود واقف شود و با رسیدن به کرامت نفس دست به گناه نزند و دامن خویش را به پستی نیالاید. البته تجربه عملی نیز در بالا بردن عقل و نیروی محاسبه نقش دارد. به هر مقدار که انسان دانسته های خود را می آزماید و تجربه می کند, به نتایج آن بیشتر اطمینان می کند و بهتر می تواند تصمیم بگیرد.
ب . ضعف گرایش دینی : باورهای غلط ، بی ایمانی یا ضعف ایمان و گرایش اعتقادی، زمینه ضعف گرایش عملی و درنتیجه گناه و نافرمانی خواهد شد.
پ . رزایل اخلاقی: رزایل اخلاقی مانند حسد، کبر، خود خواهی، غرور، خود پسندی و مانند آن در بسیاری از موارد زمینه گناه را فراهم می کند.
ت . ضعف آزادی: اسارت دنیا ، لذت طلبی افراطی، هوای نفس ، شیطان ، عادت های مذموم، دوست بد، تجمل گرایی، مد گرایی افراطی و مانند آن اراده را ضعیف، شهوت را تحریک و زمینه گناه را در انسان فراهم می آورد.
نکته: با یک جمع بندی از مطالب فوق می توان به این نتیجه رسید که زمینه گناه در انسان چیزی جز ضعف اراده و اختیار نیست، بنابر این در صورتی که انسان موفق شود مبادی اختیار؛ یعنی آگاهی و آزادی را در خویش تقویت نماید، خواهد توانست از این طریق هم ضعف عقلانی خود را جبران نماید و هم کنترل قوای نفسانی خود را در دست بگیرد و خویش تن را از آلودگی و گناه حفظ نماید، در غیر این صورت راههایی که به طور معمول ارائه می شود، چندان کار ساز نیست.

چند توصیه

در این راه چند امر داراى نقش اساسى مى باشد:
1. اراده و تصمیم جدى براى گام برداشتن در جاده بندگى و اطاعت امر الهى و بى توجهى به وسوسه هاى شیطان و هوا و هوس ها.
2. یاد و ذکر خداوند به معناى وسیع آن که مهمترین یاد همان انجام واجبات و ترک محرمات است.
3. تماس دایم با خداوند و بندگان برگزیده او از طریق قرائت قرآن و توسلات و خواندن دعاها.
4.ارتباط و تماس و دوستى با کسانى که بنده خوب خدا مى باشند و دیدن و همنشینى با آنها ما را به یاد خوبى ها و به یاد خداوند مى اندازد.
5. مطالعه کتاب هایى که سطح بینش انسان را نسبت به عالم و جهان آفرینش و مبدأ و معاد بالا ببرد و اصول اعتقادى صحیح و صاف را به انسان بیاموزد و او را با معارف و تعالیم دینى بیش از پیش آشنا نماید، مانند کتاب هاى استاد شهید مطهرى و نیز کتاب هاى شیهد آیت الله دستغیب شیرازى.
6. انجام کارهاى صالح و خدمت و احترام به پدر و مادر و کسانى که بر گردن انسان حق دارند، زمینه ساز توفیقات بیشتر و انجام اعمال نیک بعدى مى باشد.
7. ترک زمینه گناه: این خود زیرمجموعه اى دارد که مهمترین آن عبارت از است:

کنترل چشم

دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوت انگیز است، نگاه شود. عن الصادق(ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله؛ نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد».(سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر) تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید. کنترل چشم تابعى از روح تقواست که اگر در آدمى پدیدار شد به تبع آن کنترل چشم نیز به دنبال آن خواهد آمد و راهى که صددرصد گناه نکردن در تمام زندگى را تضمین کند براى افراد عادى بشر چیز سهلى نیست؛ زیرا انسان موجودى مختار و داراى تمایلات گوناگون است. بلى با عزمى آهنین و مبارزه اى دائمى با نفس تدریجا مى توان به چنین جایگاه رفیعى دست یافت. موارد زیر در این زمینه بسیار سودمند است، ولى هیچ یک را تضمین قطعى نمى توان به حساب آورد. بلکه تضمین نهایى، در نفس و عزم راسخ خود انسان است: بهترین راه منصرف کردن نگاه و دید و یا بازداشتن نگاه از تیزى و خیره نمودن است. حضرت على(ع) فرمود: «کسى که چشم خود را پایین اندازد، دلش آسوده گردد، تأسف کمتر خورد و از نابودى در امان ماند».(غرر الحکم، ص 9122 – 9125) هم چنین مى فرماید: «هر که نگاه هایش پاک باشد، اوصافش نیکو شود»؛ «کسى که عنان چشم خود را رها کند، زندگى اش را به زحمت مى اندازد»؛ «کسى که نگاه هایش پیاپى باشد، حسرت هایش دائمى و پیاپى خواهد بود».(تحف العقول، ص 97) و نیز فرمود: «بسا هوسى از نیم نگاهى حاصل است».(بحارالانوار، ج 71، ص 293) در قرآن کریم آمده است: «اى پیامبر! به مؤمنان و مؤمنات بگو که در مقابل نامحرم چشم هاى خود را بپوشانند و نگاه خیره نکنند»، (نور، آیات 31 – 30) گفتنى است که نگاه همراه با تیزى و خیرگى، نگاهى است که انسان زیبایى و زشتى طرف مقابل را تشخیص دهد.

کنترل گوش:

باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوت انگیز نامحرم و… . ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى شوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد. از امام سجاد(ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه؛ حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است».(همان، ماده صحب) البته اینها از مهمترین زمینه هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلاً هر چیزى که زمینه گناه را فراهم مى کندباید ترک شود.
8. ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاین رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مى آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد مى نماید و بعد از شوق اراده ى عمل سپس خود گناه محقق مى شود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به کارى نباشد انسان مرتکب آن کار نمى گردد.
9. اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند قال امیرالمؤمنین على(ع): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند».(الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4)
10.روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. عن ابى جعفر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغى؛ هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند، (المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150) مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است. تذکر این نکته بسیار ضرورى است که :
اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
11. ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
12. یاد مرگ: این یکى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین مى برد و یا کم مى کند که این به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین على(ع): «اذکروا هادم اللذات و منغض الشهوات و داعى الشتات؛ یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایى ها را».(الغرر والدرر، باب الموت، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 2، ص 159) یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مى سازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مى دارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانه روزى نیم ساعت باشد کافى است ثانیا در مکان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یکى از کیفیت هاى فکر در مرگ را یکى از بزرگان چنین مى فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مى گذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را رها مى سازد و از تمام تلخ و شیرینى ها وداع مى کند و … همه و همه را به خوبى تأمل کند تا دل بلرزد و چشم بگرید.سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مى بخشد که هر چه دقیق تر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد، ازاین رو پى گیر زمان نتیجه نباید بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود.
مطالعه کتب زیر سفارش مى شود: 1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى2- سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى 3- خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى
معناى مطالعه این کتب عمل کردن به آن از آغاز تا پایان نیست بلکه براى عمل به دستورالعمل هاى اخلاقى ترتیبى لازم است که باید با علماى بزرگ اخلاق یا همین نهاد نمایندگى مشورت شود.
نکته مهم این است که در راه بندگى خدا نباید بیش از حد معمول به خود فشار وارد آورد بلکه باید حریم واجبات و محرمات را رعایت نمود و مستحبات را بنا به گفته روایات در هنگام سرحال بودن و نشاط انجام داد و بیشتر به کیفیت عبادات و اخلاص و توجه و حضور در آنها اهمیت داد تا کمیت و مقدار آنها. به قول حافظ (علیه الرحمه): زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه باکدیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
در زمینه گناه ر.ک: 1-گناه شناسی/ محسن قرائتی. 2-گناهان کبیره/ شهید دستغیب. 3- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد