حقیقت برای افراد ، به حسب موقعیت آنها نسبت به حقیقت مطلق متفاوت است ؛ لذا راه پیدا نمودن حقیقت نیز برای هر کسی بسته به موقعیت او نسبت به حقیقت مطلق متفاوت خواهد بود.
اگر شخص حقیقت جو ، در وجود خدا شک دارد ، حقیقت برای او یعنی یقین پیدا کردن به وجود خدا؛ و راه رسیدن به این یقین برای چنین شخصی ، برهان عقلی است ؛ چنین کسی باید فارغ از هر گونه پیش داوری و رها از تأثیر سخنان منکرین خدا، به سراغ براهین متعدّد اثبات خدا که در کتب متکلمین و فلاسفه خداپرست وجود دارد برود ؛ و آن براهین را بر عقل منطقی خود عرضه نماید ؛ و اگر آن براهین را موافق با عقل خود یافت بپذیرد. مرحله دوم حقیقت یابی آن است که شخص حقیقت جو براهین توحید را بررسی نماید و یقین حاصل کند که خدا یکی بیش نیست ؛ و محال است که بیش از یکی باشد.
اما اگر کسی به وجود خدا ی واحد یقین دارد ، ولی نمی داند کدام دین حق است ؛ حقیقت برای او یعنی شناسایی و یقین پیدا کردن به حقانیت دین برتر در میان ادیان موجود ؛ و راه رسیدن به این یقین آن است که شخص حقیقت جو ،ادیان موجود را بررسی کرده ؛ و اصول اوّلیّه و کتب آسمانی آنها را مورد سنجش عقلانی قرار دهد ؛ تا هر کدام از ادیان موجود را موافق با عقل سلیم یافت تابع آن گردد. البته بسیاری از ادیان موجود نیاز چندانی به بررسی ندارند ؛ چرا که بطلان آنها با اندک ملاحظه ای روشن می شود ؛ در بین ادیان موجود ، چهار دین آسمانی ارزش بررسی دارندکه عبارتند از : دین یهود ، دین مسیحیت ، دین زرتشت و دین اسلام .
دین زرتشتی سه مشکل عمده دارد . 1. وجود تاریخی زرتشت و نبوت او با دلائل موجه قابل اثبات نیست . 2. در این دین نوعی اعتقاد به دوگانه بودن مدبّر عالم وجود دارد که مخالف با براهین عقلی است که وحدت مدبّر را اثبات می کنند. 3. این دین قبل از ادیان دیگر آمده است ؛ و جزء ادیان باستانی است ؛ لذا اگر نبوت انبیای بعد از زرتشت اثبات شود ؛ دین او نسخ خواهد شد.
دین یهود نیز پر از اعتقادات خلاف عقل است ؛ که با رجوع به کتاب آسمانی و کتب کلامی آنها می توان این موارد را ارزیابی نمود؛ همچنین یهودیان معتقدند که یهود فقط دین بنی اسرائیل است ؛ لذا غیر بنی اسرائیل را به دین خود راه نمی دهند, به عبارت دیگر دین در میان آنان جنبه نژاد پرستانه پیدا کرده است که خلاف تعالیم انبیا است.
. دین مسیحیت نیز گرفتار سه گانه پرستی است ؛ و عیسی مسیح را خدا می داند ؛ و این اعتقاد مخالف با براهین قاطع عقلی است ؛ و بالاتر از آن مسیحیّت معتقداست که عقل قادر به درک حقیقت نیست؛ و این یعنی بستن راه حقیقت ؛ لذا شکی نیست که این ادیان در طول تاریخ دچار تحریفات اساسی شده اند ؛ و تنها اسلام است که اصول اساسی آن کاملا منطبق بر عقل سلیم است ؛ خود اسلام نیز از حقیقت جویان می خواهد که اصول اسلام را با عقل و برهان بپذیرند.
اگر کسی به دین حق راه یافت ، نوبت آن می رسد که از بین مذاهب آن دین ، مذهب حق را بیابد ؛ مثلا اگر کسی که دریافتاسلام دین حق است ، باید در مورد حقّانیّت مذاهب شیعه و سنّی تحقیق کند ؛ تا مذهب حق را یافته و از آن تبعیّت نماید ؛ معیار حقانیّت در این مرحله از تحقیق ، عقل ، قرآن کریم و احادیث مورد قبول هر دو فرقه شیعه و اهل سنّت است ؛ شخص محقّق در این مرحله باید کتب هر دو فرقه اصلی اسلام را ملاحظه نموده و آنها را باهم مقایسه نماید و عقل سلیم را قاضی کند تا حق برای او روشن شود. در این مرحله آثار کسانی مثل دکتر تیجانی سماوی که عمری را صرف تحقیق در این وادی نمودهو در نتیجه از تسنن برگشته و به تشیع گراییده می تواند راهگشا باشد.
اگر کسی راه تحقیق را به درستی طی نمود ؛ و با دلائل قاطع عقلی و نقلی به مذهب حق دست یافت ، او به منبع حقیقت رسیده است ؛ و از آن به بعد باید بکوشد که با مطالعه آثار رهبران آن مذهب و آثار علمای شاخص آن مذهب به اوج حقیقت صعود نماید ؛ و با عمل به احکام آن مذهب جان خود را مهیای ریزش انوار حقیقت کند. مثلا اگر کسی به حقّانیّت شیعه پی برده است ؛ باید در درجه اوّل قرآن کریم را که منبع اصلی هدایت است ، مورد توجه خاص قرار دهد؛ وبا آن انس بگیرد ؛ و مطابق آن عمل نماید ؛ و در درجه بعد باید کتبی مثل نهج البلاغه امیر المومنین را راهنمای خود قرار دهد؛ و آثار امثال علامه طباطبایی, شهید مطهری و دیگر علمای اسلام را هم مطالعه نماید تا با عمق تعالیم مذهب شیعه آشنا شود.
لذا پیشنهاد ما برای جوانان عزیز که می خواهند به ایمان خود عمق ببخشند و یقین خود را به مذهب حق تشیع محکمتر کنند، این است که ابتدا کتاب « آشنایی با ادیان بزرگ» تالیف حسین توفیقی را مطالعه فرمایند تا با ادیان مختلف آشنا شوند و در یابند که اسلام تا چه اندازه بر دیگر ادیان برتری دارد ؛ و در مرحله بعد کتاب « آنگاه هدایت شدم » تالیف دکتر تیجانی را مطالعه فرمایند تا به حقانیت مذهب شیعه یقین کامل حاصل نمایند ؛ و در مرحله سوم باید با قرآن و نهج البلاغه انس بگیرند و آن دو کتاب مقدس را با معنی سلیس آنها مطالعه نماید ؛ و همزمان با آن کتب شهید مطهری را هم با یک برنامه ریزی منظم مورد توجه قرار دهد تا به هندسه اعتقادات شیعه دست پیدا کند ؛ چرا که کتب این عالم بزرگ ، جامع ، منطقی ، به دور از تعصب ، روان و به زبان روز است ؛ اگر کسی یک دوره آثار غیر تخصصی این عالمِ حکیم و عارفِ شهید را مطالعه نماید قلب و عقل او ، خود چشمه جوشان حقیقت خواهد شد ؛ و شخص ، به قوه تشخیص و تحقیق خواهد رسید ؛ و خود شخص با عقل و قلب خود به حقایق تازه ای خواهد رسید ؛ و در مقابل سوالات و شبهات گوناگون خود را توانا و خودکفا خواهد یافت.