دولت هاي استعمار براي تسلط بر كشورها همواره تلاش مي كردند تا از نيروهاي داخلي و اختلاف افكني بين مردم كه يكپارچه گي آنها را به هم مي زد، استفاده كنند. براي همين وقتي دولت انگليس، مبارزات ضداستعماري مردم هند به خصوص مسلمانان را باعث به خطر انداختن منافع استعماري خويش در كشور هند ديد، غلام احمد را كه اهل قاديان از ايالت پنجاب بود تحريك كردند تا با دست زدن به اختلافات، منافع به خطر افتاده انگليس را حفظ كند و در مقابل با تمام توان از او حمايت كرد، احمد به اميد رسيدن به رياست، مسلكي را پي ريزي كرد كه به خاطر اهل قاديان بودن احمد (متولد 1835 م) به قاديانيه مشهور گشت. مسلك قادياني به دولت انگليس اجازه مي داد، به چپاول خويش در هندوستان ادامه دهد به طوري كه به پيروانش مي گفت:
مراد از آيه اولي الامر در قرآن كريم، همين دولت انگليس است كه در هند فعاليت مي كند و خداوند امر به اطاعت از آنها كرده و از مخالفت با آنها برحذر داشته است و بر همه واجب است، از اين حكومت تشكر كنند و مقاومت و جهاد با انگليس حرام و از زشت ترين فسادهاست… آگاه باشيد كه حكومت انگليس براي شما رحمت و بركت و قلعه محكمي است كه خداوند براي نگهداري شما، فرستاده است! و دولت انگليس براي شما از هزاران مسلمان بهتر است.[1]قاديانيه ادعاهايي را ابراز كرده كه بيشتر در اصول دين جلوه گري نموده كه با اسلام در تضاد روشن است، ولي احكامي هم دارند كه مخالف اسلام مي باشند كه به دو مورد اشاره مي شود:
1. جهاد: در مكتب قادياني جهاد نظامي حرام است، و مراد از جهاد در قرآن و روايات همان جهاد فكري همراه با صلح و آرامش است.[2]2. در عقيده قاديانيه بر همه پيروان واجب است كه يك چهارم دارائي ها و اموالش را به صندوق انجمن قاديانيه بدهند، در حالي كه در نظر اسلام آنچه واجب است، يك پنجم اضافه بر مخارج ساليانه مي باشد و در نزد اهل تسنن يك پنجم غنايم جنگي را بايد داد.[3]لكن بايد توجه داشت كه احكام عملي تابع احكام نظري و اعتقادي مي باشد و چون قاديانيه در بيشتر مباحث اعتقادي به خصوص بحث نبوت، امامت و خاتميت با اسلام مخالف است، در نتيجه در بسياري از فروعات عملي كه متفرع بر اصول اعتقادي آنها مي باشند با اسلام تضاد پيدا خواهد كرد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. الشهاب في الرد علي كتاب حياة المسيح (للقاديانيه)؛ محمدجواد بلاغي.
2. كشف الارتياب؛ محسن امين.
3. غاية المقصود في المهدي موعود؛ مولوي علي حائري لاهوري.
4. المصابيح الهدي في ابطال مذهب القاديانيه، محمدجواد بلاغي.
پي نوشت ها:
[1] . عاملي، سليمان ظاهر؛ القاديانيه، قم، مركز الغدير للدراسات الاسلامي، اول، 1420 ق، ص 33، و جريشه، علي محمد، الزبيق، محمد شريف؛ اساليب الغز و الفكري، قاهره، دارالاعتصام، 1397 ق، ص 188. و حامد داوود؛ نظرات في الكتب الخالده، قاهره، مطبوعات النجاح، اول، 1399 ق، ص 169؛ و تبليغ الرساله، ج 6، ص 69.
[2] . القاديانيه، ص 37.
[3] . مشكور، محمدجواد؛ فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، آستان قدس رضوي، سوم، 1375 ش، ص 40، و نجفي، محمدحسن، جواهرالكلام، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، ج 16، ص 5، طوسي، خلاف، قم، انتشارات اسلامي، ج 2، ص 116.