برخی از آثار و مضرات پرحرفی
مقدمه
۱. سلب فرصت سخن از دیگران
۲. عدم بهره مندی از سخن دیگران
جالب است که خداوند متعال به انسان یک زبان داده است و دو گوش. ممکن است یک نکته اش این باشد که انسان باید کمتر سخن بگوید و بیشتر گوش بدهد. انسانی که از ابتدای خلقت چیزی را نمی دانست و در طول زندگی خود با انواع جهل های خود روبرو می شود و برای رفع آنها می کوشد، علیرغم تربیت شدن و یادگیری سبک زندگی و فراگیری علوم و مهارت های گوناگون، دچار انواع خطاها و اشتباهات می شود، این نشانگر این مطلب که او هنوز نیاز به تعلیم و تربیت، تذکر و کسب تجارب دارد. پس او بیش از آنکه به دیگران آموزش دهد، باید کسب علم و دانش کند، بیش از آنکه به دیگران تذکر دهد، باید از سخن، دانش و تجربه های دیگران استفاده کند و بیش از آنکه خود را شایسته نصیحت کردن بداند باید خود را نیازمند پند و اندرز بداند و با شنیدن انتقاد دیگران خود را اصلاح کند.
۳. منفور شدن شخص پرحرف
مثلاً شما از کسی سوالی می کنید، او علاوه بر این که پاسخ سوال شما را می دهد، حواشی بحث را نیز شروع به توضیح دادن می کند که ارتباطی به سوال شما ندارد و شما سودی از توضیحات بیشتر او نمی برید. این روش پاسخگویی باعث می شود که سوال کننده هیچگاه از او سوالی نکند. البته گاهی پیش می آید که سوال کننده درباره ابعاد مختلف مسئله بی اطلاع است و شخص پاسخگو پس از پاسخ دادن سعی می کند راهکاری برای حل مشکل او پیشنهاد دهد و او را راهنمایی کند، این کار خوبی است، اما باید شرایط را سنجید و حتی الامکان کوتاه و به مقدار نیاز پاسخ داد تا انسان موجب انزجار و تنفر دیگران از خود نشود.
بهترین شاهد این گونه پاسخگویی کلام اهل بیت (علیهم السلام) است، چنانکه از نحوه پاسخ دادن در بسیاری از روایات نقل شده بر می آید که آن بزرگواران پاسخ را در عین کامل بودن کوتاه بیان می فرمودند. خود این یکی از شیوه های تبلیغی است که باعث جذب مردم به دین و علاقه مند شدن آنان به معارف دینی می شود و عمل کردن به آموزه های دینی را برای آنان آسان می گرداند.
آن پیشوایان هدایت علاوه بر سیره عملی خود به شیعیان خود نیز دستور به جلوگیری از زیاده گویی داده اند. حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: “مَعاشِرَ الشِّیعَةِ، کونوا لنا زَیناً و لا تکونوا علَینا شَیناً، قولوا لِلناسِ حُسنا، و احفَظُوا ألسِنَتَکُم، و کُفُّوها عنِ الفُضولِ و قَبیحِ القَولِ”،اى گروه شیعه! مایه زیور ما باشید و باعث ننگ برای ما نباشید. با مردم نیکو سخن بگویید و زبانهایتان را نگه دارید و از زیاده گویى و سخن زشت، بازشان دارید”. (۲)
۴. از بین رفتن انگیزه عمل
وقتی به سیره و سبک زندگی علماء و عارفان واقعی توجه کنیم، مشاهده می کنیم که آنان کمتر سخن می گفتد و به سخنان مفید و وعظ و نصیحت زیاد گوش فرا می دادند و بیشتر عمل می کردند.
یکى از آقایان از علاّمه طباطبایى(رضی الله عنه) پرسید: چه کنم تا در نماز حضور قلب داشته باشم؟ ایشان فرمودند: اگر مىخواهى در نماز حضور قلب داشته باشى، کم حرف بزن. (۳)
مراد از سکوت
پی نوشت ها:
(۱) غررالحکم، آمدی، ص۲۸۰، ح۵۲.
(۲) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۷۱، ص۲۸۶.
(۳) راهیان کوى دوست، آیت الله مصباح یزدی، ص۲۰۰.
(۴) اخلاق در قرآن، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ج۱، ص۳۲۰.