خانه » همه » مذهبی » برخی از آیاتی که ذکر ائمه (ع) در آنها هست

برخی از آیاتی که ذکر ائمه (ع) در آنها هست

برخی از آیاتی که ذکر ائمه (ع) در آنها هست

مطالعه‌ی احادیث نشان می‌دهد که اگرچه ظاهر برخی احادیث بیانگر وقوع تحریف جزئی یا تغییر یا سقوط کلمه‌ای در تعداد اندکی از آیات است، جستجوی بیشتر و مقایسه نشان می‌دهد که خود اهل بیت (علیهم‌السلام) در موارد بسیاری، همان آیه

Zekr - برخی از آیاتی که ذکر ائمه (ع) در آنها هست
Zekr - برخی از آیاتی که ذکر ائمه (ع) در آنها هست

 

نویسنده: فرج‌الله میرعرب

 


مطالعه‌ی احادیث نشان می‌دهد که اگرچه ظاهر برخی احادیث بیانگر وقوع تحریف جزئی یا تغییر یا سقوط کلمه‌ای در تعداد اندکی از آیات است، جستجوی بیشتر و مقایسه نشان می‌دهد که خود اهل بیت (علیهم‌السلام) در موارد بسیاری، همان آیه را به همان شکل موجود در قرآن حاضر مطرح و بدان استشهاد کرده‌اند. پس آن واژه‌ی تغییریافته، یا از باب تفسیر است و آن امام که حدیث به او منتسب است آیه را معنا یا تأویل آن را اظهار کرده یا اینکه به مصحف علی (علیه‌السلام) یا مصحف فاطمه (علیها السلام) مربوط است. گرچه گفتیم چیزی از قرآن در این دو مصحف نیست، آن سخن دلیل بر این نیست که تفسیر قرآن در آنها نیست.
برای مثال: بخشی از آیه‌ی 143 سوره‌ی بقره در قرآن حاضر چنین است: «وَ کَذلِکَ جَعَلناکُم أُمَّة وَسَطاً»، که در حدیثی چنین آمده است: «وجعلناکم ائمة وسطا». (1) حال این حدیث دلیل بر اعتقاد امام به تحریف است یا نه؛ بیانی تفسیری است که از مصاحف اهل بیت (علیهم‌السلام) نقل شده یا جعلی است؟
علامه بلاغی در این باره می‌فرماید: «روایت مرسلی که در دو تفسیر نعمانی (نقل شده در جلد 90 بحار) و سعد[السعود] نقل شده که آیه “أئمة وسطا” بوده، باید حمل بر تفسیر شود و تحریف، فقط در معنا اتفاق افتاده است. دلیل این سخن، حدیث امیرمؤمنان (علیه‌السلام) است: ” نحن الذین قال الله: وجعلناکم أمة وسطا: ما کسانی هستیم که خدا در مورد ما فرموده: شما را امت وسط قرار دادیم” و نیز حدیث امام صادق (علیه‌السلام) در مورد همین آیه که فرمود: ما امت وسطی هستیم». (2) این روش مقایسه‌ی احادیث، بسیار خوب و کارساز است.
پس اولاً: حدیث مرسل است و مشکل اعتبار دارد و ثانیاً با مقایسه‌ی این نقل که اساساً انتسابش به معصوم معلوم نیست با احادیث دیگری که این آیه در آنها مطرح شده، روشن می‌شود خود اهل بیت (علیهم‌السلام) در موارد بسیاری آیه را مطابق قرآن موجود قرائت کرده‌اند پس اگر آن مورد، قابل انتساب به امام باشد، تفسیر است. اما احادیث فراوانی که در آنها متن آیه بر اساس قرائت مشهور مورد استناد و تفسیر قرار گرفته:
سلیم بن قیس از علی (علیه‌السلام) نقل کرده: «إن الله إیانا عنی بقوله تعالی: “لتکونوا شهداء علی النّاس” فرسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) شاهد علینا و نحن شهداء الله علی الناس و حجته فی أرضه و نحن الذین قال الله جل اسمه فیهم: “وَ کَذلِکَ جَعَلناکُم أُمَّة وَسَطاً»: (3) خدای تعالی ما را قصد کرد با کلامش: «تا گواهان بر مردم باشید»؛ پس رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) گواه بر ما و ما گواهان بر مردم و حجت خدا در زمین هستیم و ما کسانی هستیم که خدایی که نام او باشکوه است، درباره‌ی آنها فرموده: «و چنین ما شما را امت وسط قرار دادیم».
برید عجلی می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره‌ی کلام خدای عزوجل: «وَ کَذلِکَ جَعَلناکُم أُمَّة وَسَطاً لِّتَکُونوا شُهَدَاء عَلَی النَّاسِ» پرسیدم و امام فرمود: «نحن الأمة الوسطی و نحن شهداء الله علی خلقه و حججه فی أرضه»: (4) ما امت وسط هستیم و گواهان خدا بر خلق او و حجت‌های او در زمین هستیم.
همین حدیث از امام صادق (علیه‌السلام) با عبارت «نحن الأمة الوسط» نقل شده است. (5)
امام نفرمودند آیه را درست قرائت نکردی؛ بلکه با توضیح اینکه مقصود از آیه چه کسانی هستند، مصادیق آیه را مشخص کردند. همچنین از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده: «انما انزل الله: “وَ کَذلِکَ جَعَلناکُم أُمَّة وَسَطاً” یعنی عدولا ” لِّتَکُونوا شُهَدَاء عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیکُم”»: هر آینه خدا نازل کرده: «ما شما را امت وسط قرار دادیم» یعنی عادل «تا گواهانی بر مردم باشید و رسول، گواه بر شما [امت اسلام] باشد». سپس امام در توضیح می‌فرمایند: «و لا یکون شهداء علی الناس الا الأئمة (علیهم‌السلام) و الرسل، فاما الأمة فإنه غیر جایز أن یستشهدها الله و فیهم من لا تجوز شهادته فی الدنیا علی حزمة بقل»: (6) شاهدان و گواهان بر مردم، به جز امامان (علیهم‌السلام) و رسولان نیستند؛ و اما امت، روا نیست که خدا از آنها شهادت و گواهی بخواهد؛ در حالی که در میان آنها کسانی هستند که شهادتشان درباره‌ی یک بسته‌ی سبزی پذیرفته نیست.
با این تفاصیل و احادیث روشن، آیا کسی می‌تواند بگوید که امام صادق (علیه‌السلام) معتقد بوده که آیه دستکاری شده و آنچه نازل شده غیر از موجود است؟!
مثال دیگر: در حدیثی تعبیر منتسب به امام صادق (علیه‌السلام) درباره‌ی آیه‌ی 110 سوره‌ی آل عمران چنین است: «نزلت: “كُنتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ”» است؛ ولی در روایات دیگر، مطابق قرآن مشهور است و آیه همان‌گونه که هست، مطرح شده و تفسیری بودن حدیث، روشن است.
حدیثی که ظاهر آن در آغاز امر تحریف است، چنین است: ابن سنان می‌گوید: نزد امام صادق (علیه‌السلام) قرائت کردم: «كُنتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» و امام (علیه‌السلام) فرمود: «خیر أمة» یقتلون امیرمؤمنان و الحسن و الحسین (علیهماالسلام)»؛ آیا بهترین امت، امیرمؤمنان و حسن و حسین (علیهم‌السلام) را می‌کشند؟ قاری (ابن سنان) می‌گوید: فدای شما شوم! چگونه نازل شده است؟ امام فرمود: «نزلت: “كُنتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ” (7) الا تری مدح الله لهم “تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ»: (8) چنین نازل شده: «بهترین پیشوایانی هستید که برای مردم پدید آمده‌اید»؛ مگر نمی‌بینی خدا آنها را مدح کرده است: «به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از کار ناپسند باز می‌دارید و به خدا ایمان دارید».
ابوبصیر حدیثی مشابه از حضرت صادق (علیه‌السلام) نقل کرده که در آن مقصود از «أمة» امامان بیان شده است. به تعبیر امام بنگرید: «انما أنزلت هذه الایة علی محمد (صلّی الله علیه و آله و سلم) فیه و فی الأوصیاء خاصة»: این آیه بر محمد (صلّی الله علیه و آله و سلم) فقط درباره‌ی خودش و جانشینانش نازل شده است. امام در ادامه فرمود: «کنتم خیر أئمة ” أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ” هکذا و الله نزل بها جبرئیل و ما عنی بها الا محمداً و أوصیاءه صلوات الله علیهم». (9)
اگر مقصود از «نزل بها» نزول متن قرآن باشد، نه تفسیر آن، امام در ابتدای سخن نمی‌فرمود «هذه الآیه». ابوبصیر آیه‌ی قرآن موجود را خواند و امام فرمود: «هذه الآیه»؛ پس «خیر ائمه» تفسیر «خیر امه» است؛ نه متن تنزیلی. حتی اگر «نزل بها» اشاره به کلام خود امام باشد، مشکلی ندارد؛ زیرا جبرئیل دو نوع معارف نازل می‌کرده؛ چنان که درباره‌ی مصحف فاطمه و علی (علیهما السلام) گفتیم: 1. متن قرآن؛ 2. تبیین و تفسیر قرآن. تعبیر «و ما عنی بها» هم می‌تواند شاهد باشد که مقصود «نزل بها» همان آیه‌ی قرائت شده‌ی ابوبصیر است؛ ضمیر «ها» در هر دو باید به یک چیز برگردد و در «عنی بها» نمی‌تواند به کلام امام برگردد؛ زیرا کلام امام، خود مقصود است؛ نه آنچه از آن قصد شده.
اما احادیثی که در آنها آیه مطابق با قرآن است:
از امام صادق (علیه‌السلام) درباره‌ی کلام خدا «كُنتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ» نقل شده که فرمود: «یعنی الأمة التی وجبت لها دعوة إبراهیم (علیه‌السلام) فهم الأمة التی بعث الله فیها و منها و الیها و هم الأمة الوسطی و هم خیر أمة أخرجت للناس»: (10) مقصود، امتی است که دعای ابراهیم (علیه‌السلام) درباره‌ی آنها اجابت شده است. پس، آنها امتی هستند که در آنها، از آنها و به سوی آنها برانگیخت و آنها امت وسط و همان‌ها بهترین امتی هستند که برای انسان‌ها پدید آمده‌اند.
همچنین، در دعایی از امام علی (علیه‌السلام) آمده است: «وجعلنا خیر أمة أخرجت للناس، نأمر بالمعروف و ننهی عن المنکر». (11) ابوهاشم نیز از امام حسن یا امام حسین (علیهما السلام) نقل کرده که هنگام سفر و سوار شدن بر مرکب بگو: «الحمد لله الذی هدانا للإسلام و الحمد لله الذی من علینا بمحمد و آله و الحمد الله الذی جعلنا خیر أمة أخرجت للناس…». (12)
در حدیث دیگری با اسنادی که شیخ صدوق به ابن عباس رسانده که از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده، آمده است: «أنا سید الأنبیاء و المرسلین … و أمتی خیر أمة أخرجت للناس»: (13) من آقای پیامبران و رسولان هستم … و امت من، بهترین امت‌اند که برای مردم پدید آمده اند.
نگاه به این احادیث نشان می‌دهد حدیث، پدید آورنده‌ی شبهه‌ی انتساب تحریف به امام، تفسیری بوده یا جعلی. اگر بگوییم هر دو از نظر صدور، مساوی هستند، بین این دو دسته احادیث، تعارض می‌افتد و طبق قواعد باب ترجیح، حدیث موافق با کتاب، ترجیح دارد آیه را مطابق قرآن موجود قرائت کرده است.
درباره‌ی یک آیه‌ی دیگر، روایات را بررسی می‌کنیم. در آیه‌ی 17 سوره‌ی هود می‌خوانیم: «أفَمَن کانَ عَلی بَیِّنَة مِن رَبِّهِ وَ یَتلُوهُ شاهِدُ مِنهُ وَ مِن قَبلِهِ کِتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحمَة». (14) در حدیثی به امام صادق (علیه‌السلام) نسبت داده شده که نزول آیه این گونه بوده: «أفَمَن کَانَ عَلَی بَیِّنَة مِن رَبِّهِ وَ یَتلُوهُ شاهِدٌ مِنهُ إِمَاماً وَ رَحمَة وَ مِن قَبلِهِ کِتابُ مُوسی». (15)
اولاً: این خبر سند ندارد و در منابع معتبر نیامده است. ثانیاً: آنچه مهم است، اینکه راویان چنین اخباری دقت نکردند که از اهل بیت (علیهم‌السلام) روایات دیگری درباره‌ی همین آیه وجود دارد که سند دارند و آیه در آنها مطابق قرآن موجود قرائت شده است.
در حدیثی که اصبغ بن نباته از امیرمؤمنان (علیه‌السلام) مربوط به میزان علم حضرت درباره‌ی نقل کرده، آمده که مردی پرسید: این امیرمؤمنان! آیه‌ای که درباره‌ی شما نازل شده کدام است؟ حضرت پاسخ داد: «ما سمعت الله یقول “أَفَمَن کانَ عَلی بَیِّنَة مِن رَبِّهِ وَ یَتلُوهُ شاهِدُ مِنهُ، قال: رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) علی بینة من ربه و انا شاهد له فیه و اتلوه معه»: (16) آیا نشنیدی که خدا می‌فرماید: «آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن است و شاهدی از [خویشان] او پیرو اوست» [حضرت در ادامه فرمود:] رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) بر حجت روشن [و صاحب بینه] از جانب پروردگارش است و من شاهد صدق او در این حقیقت هستم و پیرو و همراه اویم.
امام قید «إِماماً وَ رَحمَة» را جزو آیه تلاوت نکرد. همچنین احمدبن عمر حلال از امام کاظم (علیه‌السلام) درباره‌ی «أَفَمَن کانَ عَلی بَیِّنَة مِن رَبِّهِ وَ یَتلُوهُ شاهِدُ مِنهُ» پرسید و حضرت پاسخ داد: «امیرمؤمنان صلوات الله علیه الشاهد علی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) و رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) علی بینة من ربه»: (17) امیرمؤمنان – صلوات الله علیه – شاهد برای رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) صاحب بینه [و دلیل روشن] از جانب خداست. در این حدیث هم آیه مطابق با قرآن مشهور است و در مقام تفسیر گواه و صاحب بینه مشخص شده‌اند. حضرت نفرمود آیه به گونه‌ی دیگری نازل شده؛ بلکه به تفسیر و توضیح آن پرداخت.
حدیث دیگری نیز وجود دارد که در آن، آیه مطابق قرآن مشهور است و همان قید زائد که در حدیث مورد نظر مدعیان تحریف در آیه إشراب شده بود، در مقام تفسیر آیه بیان شده است؛ از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده که درباره‌ی کلام خدای عزوجل: «أَفَمَن کانَ عَلی بَیِّنَة مِن رَبِّهِ وَ یَتلُوهُ شاهِدُ مِنهُ» فرمود: «الذی هو علی بینة من ربه هاهنا رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) و الشاهد الذی یتلوه منه علی صلوات الله علیه یتلوه إماما من بعده و حجة علی من خلفه من أمته»: (18) آن کسی که اینجا صاحب بینه از جانب پرودگار خود است رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) است و شاهدی که پشت سر او [و همواره دنبال او و پیروش] است، علی – صلوات الله علیه – است که امام پس از اوست و حجت بر مردمان و نسل پس از آن حضرت از امت اوست.
در این حدیث «اماما … و حجه» در تفسیر آیه آمده است؛ ولی آیه درست تلاوت شده است. پس لازم نیست که ادعا شود «إماما و رحمة» در آیه بوده و اگر این علاقه‌ی جاهلانه به امیرمؤمنان (علیه‌السلام) دسیسه‌ی خصمانه نباشد، نباید ما را وادارد که بگوییم ثقل اکبر تحریف شده است. از سویی هم به امام به حق، جعفربن محمد صادق (علیه‌السلام) چنین تهمت زشتی زده شود که او فرموده قرآن نقصان دارد. البته ممکن است آن حضرت در مقام توضیح و تأویل آیه، چنین بیانی کرده باشند؛ ولی محال است که بشود آن نظر را به ایشان نسبت داد؛ چنان که این سه حدیث گواه‌اند و بی سندی آن حدیث نیز شاهدی برای اعتماد نداشتن به آن خبر است.
یکی دیگر از آیاتی که درباره‌ی آن، تحریف و افتادن کلمه‌ای گزارش شده، آیه‌ی 81 سوره‌ی آل عمران است. حدیث مورد نظر چنین است:
عیاشی از حبیب سجستانی نقل کرده که او از امام باقر (علیه‌السلام) درباره‌ی «وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ» (19) پرسید که چگونه موسی به عیسی (علیهما السلام) ایمان می‌آورد و یاریش می‌کند؛ در حالی که او را درک نکرده؟ و چگونه عیسی (علیه‌السلام) به محمد (صلّی الله علیه و آله و سلم) ایمان می‌آورد و او را یاری می‌کند؛ در حالی که او را درک نکرده است؟
بر اساس این نقل، حضرت فرمود: «یا حبیب! ان القرآن قد طرح منه آی کثیرة و لم یزد فیه إلا حروف أخطأت بها الکتبة و توهمتها الرجال و هذا وهم، فاقرأها: “وَ إِذ أخَذَ اللهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیتُکُم مِن کِتابٍ وَ حِکمَة ثُمَّ جاءَکُم رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُم لَتُومِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ” هکذا أنزلها الله یا حبیب»: (20) ‌ای حبیب! آیات فراوانی از قرآن افتاده است؛ ولی چیزی به آن افزوده نشده؛ مگر حروفی که کاتبان به خطا نوشته‌اند و برخی توهم کرده‌اند [که زیاد شده] و این توهم است. این آیه را چنین قرائت کن: «وَ إِذ أخَذَ اللهُ میثاقَ النَّنبِیِّینَ» خدا این آیه را چنین نازل کرده،‌ ای حبیب.
این حدیث سند درستی ندارد و افزون بر آن، احادیث بسیار دیگری برخلاف حدیث یاد شده هستند و در آنها آیه مطابق قرآن موجود آمده است و مقصود حدیث بالا (امم النبیین) را در بیان توضیحی و تفسیری آورده‌اند.
یکی از آن احادیث از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده که مسند هم هست که در بخشی از آن، موضوع گرفتن پیمان بر اقرار به پیامبری حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلم) و یاری امیرمؤمنان، علی (علیه‌السلام) مطرح شده و سپس آیه عین آنچه در قرآن موجود آمده، تلاوت شده است. البته امام با قید «یعنی» دو بخش از آیه را توضیح داده‌اند: «”وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَة ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ” یعنی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) “لَتُؤمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ” یعنی امیرمؤمنان – صلوات الله علیه – تخبروا أممکم بخبره و خبر ولیه من الائمة». (21)
فیض بن ابی شیبه حدیث دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده که در آن راوی می‌گوید: امام این آیه را تلاوت کرد: «وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَة …» و فرمود: باید به رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) ایمان بیاورید و باید امیرمؤمنان (علیه‌السلام) را یاری کنید. (22)
سلام بن مستنیر نیز از امام صادق (علیه‌السلام) حدیثی نقل کرده که باز هم آیه عیناً مطابق قرآن است و امام در آن وعده‌ی وقوع تأویل آیه و یاری شدن علی (علیه‌السلام) را داده است. (23) امام صادق (علیه‌السلام) نیز در حدیثی آیه را تلاوت و در توضیح آن فرموده: «تقدیره و إذ أخذ الله میثاق أمم النبیین». (24)
همچنین احادیث مسند و غیرمسند فراوان دیگری در منابع گوناگون وجود دارد که آیه در هیچ کدام تفاوتی با قرآن معروف ندارد. (25)
به نظر می‌رسد اکثر قریب به اتفاق اخبار تحریف، شواهد فراوانی بر بطلان یا تفسیری بودن دارند.

پی‌نوشت‌ها:

1. علی بن ابراهیم قمی؛ تفسیر القمی؛ ج 1، ص 63.
2. محمدجواد بلاغی؛ آلاءالرحمن؛ ج 1، مقدمه، ص 27.
3. حاکم حسکانی؛ شواهدالتنزیل؛ ج 1، ص 119، ح 129.
4. محمدکلینی؛ الکافی؛ ج 1، ص 191، ح 4.
5. همان، ص 190، ح 2.
6. حویزی؛ تفسیر نورالثقلین؛ ج 1، ص 135، ح 411.
7. آل عمران: 110.
8. علی بن ابراهیم قمی؛ تفسیر القمی؛ ج 1، ص 110.
9. حویزی؛ تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 383، ح 328.
10. محمدبن مسعود عیاشی؛ تفسیرالعیاشی؛ ج 1، ص 195، ح 130.
11. مفید؛ الإرشاد؛ ج 1، ص 229. قاضی نعمان مغربی؛ دعائم الإسلام؛ ج 1، ص 347.
12. قطب الدین راوندی؛ الدعوات؛ ص 296، ح 62.
13. صدوق؛ الامالی؛ ص 373-374، ح 471.
14. هود: 17.
15. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 89، ص 61.
16. محمدبن حسن صفار؛ بصائر الدرجات؛ ص 152-153، ح 2.
17. محمد کلینی؛ الکافی؛ ج 1، ص 190، ح 3.
18. قاضی نعمان مغربی؛ دعائم الإسلام؛ ج 1، ص 19.
19. آل عمران: 81.
20. حویزی؛ تفسیر نورالثقلین؛ ج 1، ص 358، ح 212.
21. همان، ح 211.
22. حویزی؛ تفسیر نورالثقلین؛ ج 1، ص 358، ح 213.
23. همان، ص 359، ح 214.
24. همان، ح 216.
25. نمونه هایی از این احادیث در منابع زیر آمده است: حسین بن حمدان؛ الهدایة الکبری؛ ص 378 و 380. حسن بن سلیمان حلی؛ مختصر البصائر؛ ص 128، ح 32 و ص 146-147، ح 2 از امام باقر (علیه‌السلام) و ص 166-167، ح 16 و … . در تمام این احادیث، آیه درست تلاوت شده و فقط همان یک خبر، مشکل ایجاد کرده است. با این تفاصیل، آن خبر غیرمسند نمی‌تواند ارزشی داشته باشد.

منبع مقاله :
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد