خانه » همه » مذهبی » بررسي تحليلي مفهوم عزت در متون ديني (1)

بررسي تحليلي مفهوم عزت در متون ديني (1)

بررسي تحليلي مفهوم عزت در متون ديني (1)

هدف ازاين مقاله بررسي و تحليل ديدگاه هاي قرآن کريم و تفاسير مربوطه ،نهج البلاغه و سايرروايات اسلامي در مورد مفهوم « عزت » است .ابتدا معناي واژه اي عزت تبيين گرديده و سپس « عزت الهي » تشريح گرديده است .استخراج و تشريح عوامل موثر در ايجاد يا افزايش عزت انسان با توجه به متون آيات و روايات که مي توانند مبين معيارها و ملاک هاي عزت نيز قلمداد گردند ، موضوع ديگري است که دراين مقاله مورد توجه قرار گرفته است .دراين راستا عواملي نظير طلب عزت فقط از خدا

5bc32b80 aacd 4c6c b613 4ec301cfa3d5 - بررسي تحليلي مفهوم عزت در متون ديني (1)
18384 - بررسي تحليلي مفهوم عزت در متون ديني (1)
بررسي تحليلي مفهوم عزت در متون ديني (1)

نويسنده:دکترسيد حميدرضا علوي (1)

چکيده :

هدف ازاين مقاله بررسي و تحليل ديدگاه هاي قرآن کريم و تفاسير مربوطه ،نهج البلاغه و سايرروايات اسلامي در مورد مفهوم « عزت » است .ابتدا معناي واژه اي عزت تبيين گرديده و سپس « عزت الهي » تشريح گرديده است .استخراج و تشريح عوامل موثر در ايجاد يا افزايش عزت انسان با توجه به متون آيات و روايات که مي توانند مبين معيارها و ملاک هاي عزت نيز قلمداد گردند ، موضوع ديگري است که دراين مقاله مورد توجه قرار گرفته است .دراين راستا عواملي نظير طلب عزت فقط از خدا ،بندگي و اطاعت خدا ، تقواي الهي ، ايمان ، درک وجود و محضر پيامبر اکرم (ص) و اطاعت و فرمانبرداري از او ، اتحاد و پيوستگي ، تمسک به قرآن ، امر به معروف و نهي از منکر ، رعايت حقوق زمامداران توسط رعيت و رعايت حقوق رعيت توسط زمامداران و رعايت حق به طورکلي ، جهاد در راه خدا ، صبر و استقامت درمقابل مصايب و بلاها و آزمايش هاي الهي ،کظم غيظ ،اجتناب از ظلم و ستم ، اجتناب از حرص و طمع ، قناعت ، صداقت و راستي و اجتناب از جهل و ناداني ، رعايت انصاف ، خودداري از آزار و اذيت مردم و سبک شمردن آنان ،عفو و بخشش و حسن ارتباط با ديگران ، ترک قيل و قال ها و مجادلات بي جا مورد بررسي قرار گرفته اند . تبيين نظريات موجود در متون ديني و آيات و روايات راجع به « عزت پنداري» ( کاذب ) موضوع نهايي اين پژوهش مي باشد .
واژه هاي کليدي : عزت ، قدرت ، اعتبار ، رفعت ، ذلت .

مقدمه :

قرآن کريم ،نهج البلاغه و ساير متون ديني هرگز از کنارمفاهيم ژرف و عميق، سطحي و بي تفاوت نگذشته اند ؛چنان که گويي تبيين اين مفاهيم را براي فرد و جامعه رسالت آسماني خود شمرده اند .يکي از مهم ترين مفاهيم مذکور ، مفهوم « عزت» است . در اين مورد ، نکات و سوالات فراواني مطرح مي شود که رجوع به گنجينه ي گرانقدر متون ديني و استخراج و تحليل و طبقه بندي مسايل و موضوعات مربوط به هر قسمت مي تواند کمک بسياري به محقق در يافتن پاسخ هاي جامع و کامل بنمايد .
اينکه به راستي عزت چيست و عزتمند چه کسي است ، و عزت بندگان در کنارعزت الهي چه مفهومي دارد ، اهميت و حساسيت بحث عزت در چيست ،توجه به چه عواملي مي تواند سبب عزت مندي فرد در جامعه گردد و يا چه عواملي فرد و جامعه اي را ذليل و خوارمي سازد ، معيارها و ملاک هايي که براساس آنها بتوانيم تشخيص دهيم چه کسي حقيقتاً داراي عزت است و ميزان عزت را درافراد جامعه بسنجيم کدامند و از چه طريق تشخيص دهيم فردي و يا جامعه اي که خود را عزيز مي داند در واقع عزيز نيست ، يعني عزت پنداري و خيالي و کاذب کدام است ،ازجمله اساسي ترين سوالاتي و نکاتي هستند که در اين مقاله تلاش شده که با کشف و استخراج ديدگاه ها و نقطه نظرات موجود در متون ديني و برخي تفاسير،به آنها پاسخ داده شود .

معناي لغوي واژه ي عزت

لغت نامه ي دهخدا واژه ي « عزت » را حالت اسم مصدرعربي در معناي عظمت و بزرگواري و ارجمندي و ارج و سرافرازي ( ناظم الاطباء ) ارجمندي ( المصادر زوزني ) ، کرامت (زمخشري ) ، و … گرفته است . (3)
در فرهنگ معين ذيل کلمه ي « عزت » در حالت مصدر لازم اين معاني ذکر شده است : ارجمند گشتن ،گرامي شدن ، در حالت اسم مصدر معاني ارجمندي ، سرافرازي ، عزيزي براي اين واژه آورده شده است . (4)
مفردات راغب اصفهاني ، از « عز » به عنوان حالتي در انسان که سبب مي شود آدم مغلوب واقع نشود و شکست نخورد ياد مي کند . (5)
در کتاب شرح و تفسير لغات قرآن بر اساس تفسيرنمونه ،عزت را به دو قسمت تقسيم مي نمايد ؛گاه عزت ممدوح و شايسته است ،چنان که ذات پاک خدا را به «عزيز » توصيف مي کنيم (که تنها ذات پاک اوست که شکست ناپذيراست )،وگاه عزت مذموم است و آن نفوذپذيري در مقابل حق و تکبر از پذيرش واقعيات مي باشد و اين عزت در حقيقت ذلت است . (6)
در قاموس قرآن ،عزت ،به معني توانايي ، در مقابل ذلت ذکرشده است .ازکلمات اهل لغت به دست مي آيد شيء کمياب را از آن جهت عزيز و عزيزالوجود گويند که آن در حالت توانايي قرار گرفته و رسيدن به آن سخت است . (7)
علامه ي طباطبايي در تفسير الميزان در تفسير آيه ي «من کان يريد العزه فان العزه لله جميعاً» (8) آورده است که راغب در کتاب مفردات گفته «عزت » به معناي آن حالتي است که نمي گذرد انسان شکست بخورد و مغلوب واقع شود .و ازهمين قبيل است که مي گويند :«ارض عزار »زمين سخت .درمعناي عزت ،اصل ،صلابت است . عزت به معني غيرت و حميت نيز آمده است .عزت در معناي اينکه چيزي قاهر باشد و نه مقهور،يا غالب باشد و شکست ناپذير ،مختص به خداي عزوجل است ، چون غيرازخداوند متعال ، هر کسي را فرض کني ،درذاتش فقير و در نفسش ذليل است و چيزي که نفسش درآن باشد مالک نيست ،مگرآن که خدا به او رحم کند و سهمي ازعزت به او بدهد ،لذا هرکس که عزت مي خواهد بايد ازخداي تعالي بخواهد . (9)

عزت الهي

عزت مطلق و کامل ازآن خداست .درعزت او کوچکترين خواري و ذلتي وجود ندارد . در مقايسه با عزت الهي ،تمامي کاينات و تمامي بندگان خوار و حقيرو ذليل محسوب مي شوند . تمام گردن کشان و فرمانروايان در مقابل عزت بيکرانش تسليم و زبونند . آنجا که ذات اقدسش اراده کند بنده اي و يا موردي از موارد هستي را عزت خواهد داد که قطعاً چنين امري نيز شايستگي و لياقت خاص خود را مي طلبد .بخش زيادي از متون ديني نيز به توصيف عزت لايتناهاي الهي اختصاص يافته است .
حضرت رسول اکرم (ص) در يکي از دعاهاي خود ، خداوند را عزيزي مي خوانند که هيچ گونه ذلت و خواري در ذات اقدسش راه ندارد . (10)
حضرت علي (ع) کعبه ـ خانه ي خدا ـ را محلي معرفي مي نمايد که «خداوند آن را مظهرتواضع مردم دربرابرعظمتش و تسليم آنان درمقابل عزتش قرار داده است . (11)
علي (ع) خدايي را حمد و سپاس مي گويد که لباس عزت و کبريايي پوشيده و اين دو خصوصيت را ويژه ي خود قرار داده و آنها را به خاطرجلالت و بزرگي اش براي خود انتخاب کرده است . (12) حتي حضرت علي (ع) فرشتگان خدا را همواره در حال تسبيح جلال و عظمت خدا معرفي مي نمايند . (13)
علي (ع) مي فرمايد : خداوند به وسيله ي عزت و جلالش بر همه چيز زمين و تمامي کاينات برتري دارد . (14) تا جايي که علي (ع) مي فرمايد :«خداوند با عزتش گردن کشان را بنده ي خويش ساخت . (15)»(16)
حضرت اباعبدالله الحسين (ع) نيز در دعاي عرفه خطاب به خداي تعالي عرض مي کند :
اي کسي که خود را با رفعت و بزرگي مشخص و ممتاز ساخته اي و اوليا و دوستان خود را با عزت و نيرومندي مشخص و ممتاز ساخته اي ، و اي کسي که پادشاهان روزگار در مقابلش حلقه ي ذلت و خواري برگردن خود زده اند و از بزرگي و شکوهش خائف و ترسناکند . (17)
اصولاً علي (ع) هرعزيزرا غير از خدا خوار و ذليل مي داند . (18)
به طورکلي ،فرد به ظاهر عزيزي که با غير خدا عزت ظاهري يافته هرگز عزيز نيست ،بلکه در اوج ذلت و خواري است . اما آنجا که خداوند خود اراده فرمايد ، ذلت و خواري را به عزت و قدرت تبديل خواهد ساخت .
حضرت علي (ع) خداوند را « عزت بخش هر فرد خوارو ذليل ، نيروي هر ناتوان ، و پناهگاه هر مصيبت زده » (19) معرفي مي نمايند . (20)
اميرالمومنين علي (ع) عزت و جلال را از آن خدا مي داند و ازانسان ها مي خواهد هر آن کس که مي تواند خويشتن را وقف پروردگار عزوجل سازد . (21)
علي (ع) جلال و عزت خداوند را به قدري بالا قلمداد مي کنند که هرگز اندازه ي آن در قلب انديشمندان خطور نمي کند . (22) آن حضرت خداي متعال را با جلال و عزتش از فکر متفکران پنهان مي داند . (23) لذا به راستي بايد خداي عزيز را به وسطه ي آنکه به ما مقام تسليم درمقام عزتش را عنايت فرموده ستود .و کاملاً به جا و شايسته است که حضرت علي (ع) سرآغاز خطبه ي دوم نهج البلاغه را با حمد و ستايش خداوند «به خاطراتمام نعمتش و تسليم دربرابر عزتش ، و حفظ و نگهداري از معصيتش » (24) آغازمي کند . (25)
عوامل موثر در ايجاد يا افزايش عزت انسان ( معيارهاي عزت )
همان طور که گفته شد عزت به صورت علي الاطلاق و کامل از آن خداي متعال است .اما بايد توجه داشت اين گونه نيست که خداي رحمان و حکيم فقط مالک و صاحب عزت باشد ،بلکه او پروردگار و پرورش دهنده ي عزت در بندگاني که شايستگي آن را دارند نيز هست و چنين امري از واژه ي «رب » در ترکيب «رب العزه » استنباط مي گردد :
( سبحان ربک رب العزه عما يصفون )
بديهي است که عدل و رحمت الهي ايجاب مي کند زماني که بندگان آمادگي لازم براي عزيز شدن را در خود فراهم آورند و شرايط و زمينه هاي لازم براي عزت را در خود مهيا سازند و اصول و ملزومات عزت را متعهد و ملتزم گردند و خلاصه آن که ، پيش نيازهاي عزت مندي را به خوبي بگذرانند آنگاه موارد مذکور چون علتي و يا عللي عمل خواهند نمود که معلول آن همانا دريافت عزت حقيقي از جانب خداي عزيز است .
اما عوامل و مواردي که سبب ايجاد و يا افزايش عزت درآدمي مي گردند ، و يا به عبارت ديگر ،معيارهاي عزت که با توجه به آنها مي توان ميزان عزت مندي فرد و جامعه را سنجيد و مورد ارزيابي قرار داد چيستند ؟
دقت در متون ديني مبين آن است که موارد زير مي توانند ازجمله اساسي ترين موارد در ايجاد يا افزايش عزت فرد و جامعه اند : طلب عزت فقط ازخدا ، بندگي و اطاعت از خدا ، تقواي الهي ،ايمان ، درک وجود و محضر پيامبر اکرم (ص) و اطاعت و فرمانبرداري از او ،اتحاد و پيوستگي ، تمسک به قرآن ، امربه معروف و نهي از منکر ، رعايت حقوق زمامداران توسط رعيت و رعايت حقوق رعيت توسط زمامداران و رعايت حق به طورکلي ،جهاد در راه خدا ،صبرو استقامت درمقابل مصايب و بلاها و آزمايش هاي الهي ،کظم غيظ ،اجتناب ازظلم و ستم ،اجتناب از حرص و طمع ،قناعت ،صداقت و راستي و اجتناب از جهل و ناداني ،رعايت انصاف ، خودداري از آزار و اذيت مردم و سبک شمردن آنان، عفو و بخشش و حسن ارتباط با ديگران ، ترک قيل و قال ها و مجادلات بي جا و بي مورد .

پي نوشتها :

1 ـ دانشيار بخش علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد باهنر کرمان.
2 ـ لغت نامه ي دهخدا ، ج 10 ، ص 15860 .
3 ـ فرهنگ معين ، ج 2 ، ص 2298.
4 ـ مفردات ، ص 344 .
5 ـ شريعتمداري ، جعفر ، شرح و تفسير لغات قرآن بر اساس تفسيرنمونه ، ج 3 ، صص 162 ـ 163.
6 ـ قرشي ، سيد علي اکبر ، قاموس قرآن ، ج 3 ، صص 338 ـ 339 .
7 ـ فاطر / 10 .
8 ـ تفسير الميزان ،ترجمه :سيد محمد باقر موسوي همداني ، ج 17 ، ص 227.
9 ـ « يا من هو عزيز بلا ذل » ( ميزان الحکمه ، ج 6 ، ص 286 ) .
10 ـ « و جعله سبحانه علامه لتواضعهم لعظمته و اذعانهم لعزته » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 1 ) .
11 ـ آشتياني و امامي ، ترجمه ي نهج البلاغه ، ص 5 .
12 ـ «الحمد لله الذي لبس العز و الکبرياء و اختار هما لنفسه دون خلقه و جعلهما خمي و حرما علي غيره ، و اصطفاهما لجلاله » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 192 ) .
13 ـ « تسبيح جلال عزته » (نهج البلاغه خطبه ي 91 ) .
14 ـ « و العالي علي کل شيء منها بجلاله و عزته » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 186 ) .
15 ـ «و استعبد الارباب بعزته » (نهج البلاغه ، خطبه ي 183 ) .
16 ـ آشتياني و امامي ؛ ترجمه ي نهج البلاغه ، ص 102 .
17 ـ « يا من خص نفسه بالسمو و الرفعه ؛ و اوليائه بعزه يعتزون ،يا من جعلت له الملوک نير المذله علي اعناقهم فهم من سطواته خائفون » ( ميزان الحکمه ، ج 6 ، صص 286 ـ 287 ) .
18 ـ « و کل عزيز غيره ذليل » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 111 ) .
19 ـ « عز کل ذليل ، و قوه کل ضعيف ، و مفزع کل ملهوف » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 109 ) .
20 ـ آشتياني و امامي ، ترجمه ي نهج البلاغه ، ص 54 .
21 ـ « فمن استطاع عند ذلک ان يعتقل نفسه علي الله عزوجل فليقعل » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 156 ) .
22 ـ « و لا تخطر ببال اولي الرويات خاطره من تقدير جلال عزته » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 91 ) .
23 ـ « و الباطن بجلال عزته عن فکر المتوهمين » ( نهج البلاغه ، خطبه ي 213 ) .
24 ـ «احمده استتماماً لنعمته ، و استسلاماً لعزته ،و استعاصاًما عن معصيته »
25 ـ آشتياني و امامي ، ترجمه ي نهج البلاغه ، ص 5 .

منبع:نشريه پايگاه نور،شماره 8

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد