طلسمات

خانه » همه » مذهبی » بررسي حديث رؤياى رسول خدا (ص) درباره ي پيشوايي خلفا

بررسي حديث رؤياى رسول خدا (ص) درباره ي پيشوايي خلفا

بررسي حديث رؤياى رسول خدا (ص) درباره ي پيشوايي خلفا

عمرو بن عثمان، از محمد بن حرب، از زبيدى، از ابن شهاب، از عمرو بن ابان بن عثمان روايت مى كند كه جابر بن عبداللّه مى گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:

0046194 - بررسي حديث رؤياى رسول خدا (ص) درباره ي پيشوايي خلفا
0046194 - بررسي حديث رؤياى رسول خدا (ص) درباره ي پيشوايي خلفا

 

نويسنده: آيت الله سيدعلي حسيني ميلاني

 


اين حديث را ابوداوود در سنن خود اين گونه آورده است:
عمرو بن عثمان، از محمد بن حرب، از زبيدى، از ابن شهاب، از عمرو بن ابان بن عثمان روايت مى كند كه جابر بن عبداللّه مى گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
امشب مرد صالحى در خواب به من نشان داده شد كه ابوبكر، پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله را گرفته، عمر به ابوبكر آويخته شده و عثمان نيز به عمر.
جابر مى گويد: هنگامى كه از محضر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله خارج شديم گفتيم: آن مرد صالح، خودِ رسول خدا صلى اللّه عليه وآله است و آويخته شدن آنان به يك ديگر نشان مى دهد كه ابوبكر، عمر و عثمان، پيشوايان رسالتى هستند كه خداوند پيامبرش را براى انجام آن مبعوث كرده است.
ابوداوود پس از نقل اين حديث مى گويد: يونس و شعيب نيز اين حديث را روايت كرده اند؛ ولى نامى از عَمرو نبرده اند.(1)
حاكم نيشابورى نيز اين حديث را اين گونه آورده است:
ابوعبداللّه محمد بن عبداللّه صفّار، از احمد بن مهدى بن رستم، از موسى بن هارون بردى، از محمد بن حرب، از زبيدى، از زهرى، از عمرو بن ابان بن عثمان بن عفان نقل مى كند كه جابر بن عبداللّه مى گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: امشب مرد صالحى را در خواب به من نشان دادند كه ابوبكر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله را گرفته، عمر به ابوبكر و عثمان به عمر آويخته شده اند.
جابر مى گويد: هنگامى كه از محضر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله خارج شديم گفتيم: آن مرد صالح، خودِ رسول خدا صلى اللّه عليه وآله است و مقصود از آويخته شدن آنان به يك ديگر اين است كه ابوبكر، عمر و عثمان، پيشوايان رسالتى هستند كه خداوند پيامبرش صلى اللّه عليه وآله را براى انجام آن مبعوث كرده است.
حاكم نيشابورى پس از نقل حديث مى گويد: در پايان اين حديث، سند صحيحى از ابوهريره وجود دارد؛ ولى مسلم و بخارى آن را نقل نكرده اند.(2)

بررسى و نقد حديث

ذهبى در كتاب تلخيص المستدرك على الصحيحين اين حديث را صحيح دانسته است؛ اما حاكم نيشابورى يك بار ديگر اين حديث را با سند ديگر از عثمان بن سعيد دارمى، از محمد بن حرب، از سعيد بن عبداللّه جرجسى، از زبيدى، از زهرى، از عمرو بن ابان بن عثمان، از جابر نقل كرده و آن گاه مى گويد:
دارمى مى گويد: از يحيى بن معين شنيدم كه مى گفت: سند اين حديث از محمّد بن حرب است و مردم به نقل از او و از زبان زهرى، احاديث مرسل را روايت مى كنند. در سند اين حديث، نام عمرو بن ابان به چشم مى خورد، امّا ابان بن عثمان، پسرى به نام عمرو نداشته است.(3)
ذهبى در اين مورد نيز با حاكم نيشابورى هم عقيده است!
گفتنى است كه براى بى اعتبارى اين حديث ـ با چشم پوشى از اشكالات موجود در سند كه بر اساس تصريح ياقوت حموى در بخش « حمص» كتاب معجم البلدان، « محمّد بن حرب» و « محمّد بن وليد زبيدى» از اهالى حمص و به دشمنى با على عليه السلام معروف بودند؛ به ويژه كه در شرح حال آن ها در تهذيب التهذيب آمده كه آن ها از قُضات حكومت جور در دمشق بودند و اين كه ابن شهاب زهرى از معروف ترين مخالفان امير مؤمنان على عليه السلام بوده ـ سخن ابوداوود و يحيى بن معين كافى است.
خاطرنشان مى شود كه براى رفع تناقض موجود در سخنان حاكم و ذهبى، توجيهى به ذهن نرسيد.!!

پي نوشت ها :

1- سنن ابوداوود: 3 / 213 ـ 214، كتاب السنة باب فى الخلفاء، حديث 4636.
2- المستدرك على الصحيحين: 3 / 75، كتاب معرفة الصحابه، حديث 4439.
3- همان: 3 / 109، كتاب معرفة الصحابه ( فضائل عثمان بن عفّان) حديث 4551.

منبع مقاله :
آيت الله حسيني ميلاني، سيد علي؛ (1390)، احاديث ساختگي، قم: انتشارات حقايق، چاپ سوم

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد