بررسي رابطه نقش وقف و ابتدا با تفسير آيات و القا و فهم معنا(1)
بررسي رابطه نقش وقف و ابتدا با تفسير آيات و القا و فهم معنا(1)
چکيده:
وقف و ابتدا به عنوان يکي از فنون مهم تلاوت، از يک سو ارتباط عميقي با وجوه مختلف تفسير دارد و از سوي ديگر بر القا و فهم معناي آيه به شنونده، تأثير بسزايي دارد.
براي برخي ازآيات در قرآن کريم، بيش از يک تفسير احتمال داده شده است. اين اختلاف در تفاسير، در بعضي از موارد، بر انتخاب مواضع وقف و ابتدا مؤثر است؛ همچنين انتخاب موضع وقف و ابتدا بر القاي معناي آيه و تفهم آن به شنونده تأثيري تعيين کننده دارد. بدين ترتيب، آشنايي با اقوال مختلف تفسيري و آگاهي از دانش وقف و ابتدا و ارتباط آن با تفسير و معناي آيه، لازمه تلاوت قاريان است. در اين پژوهش، جهت تبيين اهميت ارتباط وقف و ابتدا و فهم آيه، ضمن بررسي مصاديقي از آيات ( انعام، 3؛ قصص، 25؛ روم،47)، سعي بردستيابي به وجهي است که با تأييد دلائل و شواهد، صحيح تر به نظر مي رسد و مراد الهي، رساتر القا مي شود.
کليد واژه ها: قرآن، تفسير، وقف و ابتدا، معنا، تلاوت، قرائت
مقدمه
ازآن جا که قرآن کريم با هدف هدايت و راهنمايي انسان ها نازل شده است، اولين گام براي کسب هدايت از محضر اين کتاب آسماني آن است که هر شخص، خود، در معناي آيات تدبّر و انديشه کند تا مراد و مقصود الهي را به درستي بشناسد.
پس از شناختن، فهميدن و خواندن کلام الهي، شناساندن، فهماندن و القاي معناي صحيح آيه حائز اهميت است.
گرچه تعيين مواضع وقف و ابتدا متأثر از تفاسير مفسران است، ولي متأسفانه توجه و اهتمام به فراگيري و شناخت اين علم، به عنوان يکي از علوم قرآني بسيار اندک است؛ همچنين اهتمام و توجه به فن وقف و ابتدا به عنوان يکي از فنون مهم تلاوت در بين قاريان و حافظان و حتي داوران قرآن کريم، بسيار کم رنگ مي باشد.
از اين رو، بررسي ارتباط دانش مذکور با تفسير در دو فضاي ذهني و عيني لازم است تا راهگشايي براي تلاوت هر چه صحيح تر قاريان براي القاي صحيح مراد الهي باشد.
تاريخچه دانش وقف و ابتدا
پيشينه دانش وقف و ابتدا به دوران نزول قرآن کريم برمي گردد، اين را از اهتمام پيشينيان نسبت به تعليم و تعلّم دانش وقف و ابتدا مي توان دريافت.
پيشينيان اعم از صحابه، تابعين و قراء به تعليم و تعلّم وقف و ابتدا اهتمام والايي مبذول داشته اند، تا آن جا که بيش تر قراء سبعه، عشره يا چهارده گانه به تأليف جداگانه اي در خصوص اين علم همت گمارده اند.
ابن جزري در اين باره مي گويد: «اخبار صحيح، بلکه متواتر نشانگر آن است که سلف صالح، از قبيل: ابوجعفر يزيد به قعقعاع ( يکي از شخصيت هاي برجسته تابعين)، امام نافع، ابوعمرو، يعقوب، عاصم و پيشوايان ديگر، به آموختن و آموزش اين فن اهتمام زيادي داشته اند». ( ابن جزري، 225/1)
همچنين از عبدالله بن عمر نقل شده است که گفت: «ما مدتي از عمرمان را گذرانديم در حالي که هر يک از ما ايمان را پيش از قرآن فرا مي گرفت و سوره اي که بر محمد (ص)نازل مي شد، حلال و حرام آن را مي آموختيم و جاهاي وقف را ياد مي گرفتم، همانطور که شما امروزه دين مي آموزيد. ما در اين زمان مرداني را مي بينيم که قرآن را پيش از آموختن دين مي آموزند، بعضي از آغاز تا پايان قرآن را ياد مي گيرند، در حالي که امر و نهي و موارد وقف را نياموخته اند».
وجه دلالت حديث مذکور آن است که صحابه وقوف قرآني را ياد مي گرفتند، همانطور که قرآن را مي آموختند؛ (ابن نحاس،28؛ زرکشي، 415/1). همچنين اينکه صحابي گفته است: «مدتي از عمرمان را گذرانديم» نشانگر آن است که صحابه بر اين امر اهتمام داشته اند. (ابن نحاس، القطع والائتناف،28؛ ابن جزري، 225/1؛ سيوطي،282/1).
پس از آن ها نيز تأليفات ديگري تا زمان حال صورت گرفته است که بسياري از آن ها مخصوص دانش وقف و ابتدا مي باشد و بعضي ذيل تأليفات ديگر به اين علم پرداخته اند.
مهم ترين تأليفات موجود در زمينه دانش وقف و ابتدا عبارتند از: «ايضاح الوقف و الابتداء» نوشته محمد بن قاسم بن بشار انباري، نحوي و اديب مشهور (م328 ه. ق)، «القطع و الائتناف» نوشته احمد بن محمد مشهور به ابن نحاس (م338 ه. ق)، «المکتفي في الوقف و الابتدا» نوشته داني، «وقوف القرآن» از سجاوندي، «المقصد لتخيص ما في المرشد» نوشته زکريا بن محمد انصاري، «منارالهدي في الوقف و الابتداء» نوشته محمد بن عبدالکريم اشموني، از علماي بزرگ قرن يازدهم هجري.
اهتمام متأخرين نيز در زمينه تأليف کتب دانش وقف و ابتدا قابل توجه است. آثار زير، اين سخن را تأييد مي کنند: «معالم الاهتداء الي معرفه الوقف و الابتدا» نوشته شيخ محمود خليل حصري، «قواعد وقف و ابتدا در قرائت قرآن کريم» نوشته دکتر محمد کاظم شاکر، «پژوهشي در وقف و ابتداء» نوشته سيد جواد سادات فاطمي که در آن به بررسي تحليلي مباني و آراء مشاهير علماي قرائت در خصوص وقف و ابتدا پرداخته شده است، «الوقف و الابتداء و صلتهما بالمعني في القرآن الکريم» نوشته دکتر عبدالکريم ابراهيم عوض صالح، «درآمدي بر دانش وقف و ابتدا ( پيشينه، مباني و اقسام) » نوشته ابوالفضل علاّمي ميانجي، «اصول وقف و ابتدا در قرائت قرآن کريم» نوشته حسن سلطان پناه، «مصحف محشي» با حاشيه اي مشتمل بر مفهوم آيات و ذکر برخي نکات و لغات و نيز ذکر وقف هاي کافي در آيات، «آموزش صوتي، تصويري وقف و ابتدا در قرائت قرآن کريم» توسط دکتر حميد رضا مستفيد؛ که شامل 11 جلسه آموزشي، اعم از: تعاريف و مصاديق وقف و ابتدا مي باشد.
گفتني است که هريک از آثار مذکور، دانش وقف و ابتدا را به صورت مستقل معرفي مي کند و در مورد مهم ترين عامل تعيين کننده وقف و ابتدا؛ يعني تفسير، کار مستقلي صورت نگرفته است.
بررسي تأثير وقف و ابتدا در تفسير آيات
نمونه اول: سوره انعام، آيه 3
«و هو الله في السماوات و في الارض يعلم سرکم و جهرکم و يعلم ما تکسبون»
توضيح:
آنچه در اين آيه مورد بحث است، متعلق جار و مجرور «في السماوات و في الارض» مي باشد. اين اختلاف در اعراب، باعث اختلاف در تفسير آيه شده است که وقف و ابتداي متفاوتي را اقتضا مي کند.
معربان براي متعلق اين جار و مجرور، 12 وجه را ذکر کرده اند: (رک: سمين، 533/4-528)؛ که در ادامه به بررسي تفسيري وجه «أحسن» و نيز مشهورترين وجوه ضعيف و فبيح خواهيم پرداخت و از بيان و تحليل ديگر وجه- به دليل عدم استواري در معنا (درويش،65/3)- صرف نظر مي کنيم.
1- تحليل تفسيري وجه اول: وقف بر «في الارض» و ابتدا از «يعلم»
وقف بر «في الارض» و ابتدا از «يعلم» بر اساس آن است که جمله اول، جمله اي کامل و مشتمل بر مبتدا و خبر، همچنين جار و مجرور متعلق به اسم «الله» يا محذوف صفت «الله» و يا معناي مستفاد از اسم «الله» (معبود)، و جمله دوم «يعلم سرکم و جهرکم» مستأنفه باشد. (صافي، 82/7؛ دعاس،289/1؛ درويش،65/3-64).
بر اين اساس، معناي جمله اول چنين مي شود:«تنها اوست معبود در آسمان ها و زمين».
صحت و درستي اين وجه:
– جهت نزول آيه؛ پاسخ به شبهه تعدد خدايان
صاحب الميزان، جهت نزول اين آيه را در ارتباط با دوآيه قبلش چنين بيان مي کند: «خداوند در دو آيه قبل، خلقت و تدبير همه عوالم خصوصاً انسان را ذکر کرد و اين ها براي آگاهي مردم کافي است که معبودي جز خداي يگانه نيست، ولي با اين حال، مشرکان، خدايان ديگر را در وجوه مختلف، براي خداوند اثبات کرده بودند، مانند «اله حيات»، «اله رزق»، «اله خشکي ها»، «اله درياها»؛ همچنين خداياني را براي انواع مختلف موجودات از قبيل آسمان و زمين و نيز خداياني را براي اقوام مختلف مانند خداي اين قبيله و خداي آن طائفه اثبات کرده بودند، از اين جهت، خداوند با جمله «و هو الله ( معبود) في السماوات و في الارض» اين گونه خدايان و شرکا را نفي نمود». ( طباطبايي، 11/7).
بنابراين مي توان گفت: مراد خداوند از اين آيه، بيان يگانگي معبوديت او، هم در آسمان ها، زمين و همه وجوه خلقت مي باشد تا شبهه تعدد خدايان را از مشرکان دفع کند.
«سيد بن قطب» نيزاين سه آيه را به ترتيب، دليل بر وحدت خالق، تدبير الهي و الوهيت او مي داند و اشاره به علم خدا به نهان و آشکار را در اين آيه، دليلي بر شرک مشرکان معرفي مي کند. ( ابن قطب، 1031/3)
-آيه شاهد
بسياري از مفسران در تأييد صحت اين وجه تفسيري، آيه «و هو الذي في السماء اله و في الارض اله و هو الحکيم العليم» ( الزخرف، 84) را شاهد آورده اند؛ که به وضوح نشان مي دهد الوهيت و معبوديت خداوند هم در آسمان ها است و هم در زمين. ( براي نمونه، رک: زمخشري، 5/2؛ رازي«ابوالفتوح»؛232/7؛ قرطبي،390/6؛ بيضاوي،154/2؛ کاشاني،361/3؛ طباطبايي،11/7).
-فصاحت لفظ و استواري در معنا
در تأييد اين وجه از اعراب، «ابن عطيه» مي گويد:«اين اعراب نزد من برترين است و خيلي ها به جهت فصاحت لفظي و استواري در معنا، اين وجه را برگزيده اند؛ زيرا اين وجه دلالت بيشتري بر قدرت، احاطه و استيلاي «الله» بر خلقتش دارد». ( ابن عطيه، 267/2 «به نقل از قاضي ابومحمد»).
بر اساس معناي اين وجه، برخي از علماي وقف و ابتدا، چون زکريا انصاري، وقف بر «في الارض» را «وقف حسن» مي داند( انصاري، 68)؛ بدان معنا که وقف بر آن صحيح و ابتدا از بعدش نيز صحيح است.
سجاوندي نيز با تعيين رمز «ط» وقف بر «في الارض» و ابتدا از بعد آن را صحيح دانسته ( سجاوندي،192)؛ همچنين صاحب غرايب القرآن، با تعيين رمز «ج» وقف و وصل را جايز مي داند. ( نيشابوري، 46/3).
پينوشتها:
1-عضو هيئت علمي و استاديار دانشگاه آزاد اسلامي
نشاني الکترونيکي: lessan 171@ yahoo.com
2- کارشناس ارشد علوم قرآني و حديث از دانشگاه علوم و معارف قرآن کريم
نشاني الکترونيکي:shahnaz- abediny@yahoo.com
*تاريخ دريافت مقاله:1388/9/10
*تاريخ پذيرش مقاله: 1388/10/9
منبع:نشريه علوم و معارف قرآن کريم، شماره 5.
/ج