بررسی تطبیقی نیایش در آیین های ایرانی با نیایش در اسلام (3)
2- رو به قبله بودن
در محجة البیضاء آمده است: «از آداب دعا آن است که نیایشگر چون بخواهد دعا کند، رو به قبله باشد، جابر ابن عبدالله روایت کرده که رسول خدا (ص) روز عرفه به موقف عرفات آمد و رو به قبله کرده پیوسته دعا نمود، تا آنکه خورشید غروب کرد». (2)
3- بر زبان راندن بسم الله در آغاز نیایش
بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز هر امری مهر تأییدی است؛ چه «کُلُّ اَمرٍ ذی بالٍ لَم یُبدَء بِبِسمِ اللهِ فَهُوَ اَبتَر». بنابراین شایسته است نیایش نیز با نام و یاد حضرت باری تعالی آغاز گردد. نظامی گنجوی نیز بسم الله الرحمن الرحیم را کلید گنجینه ی حکمت الهی می داند و آغاز و انجام کار را با آن توصیه می کند:
بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم
فاتحه ی فکرت و ختم سخن نام خدای است بدان ختم کن (3)
4- حضور قلب
بی تردید کسب جمعیت خاطر و هماهنگی دل و زبان از نکته های اسلامی برای باز یافتن به دربار آفریدگار است. سلیمان بن عمرو گوید: شنیدم از حضرت صادق (ع) می فرمود: «خدای، عزوجل، اجابت نکند دعایی که از روی دل غافل باشد، پس هرگاه دعا کردی به دل توجه کن (حضور قلب داشته باش) و یقین داشته باش که اجابت شود». (4)
5- استغفار از گناهان
درخواست آمرزش از مقام با عظمت الهی و حضرت کبریایی از مسائل اساسی در برقراری ارتباط با پروردگار است. رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: «استغفار، بهترین عبادب است و این گفتار خدای، عزوجل، در قرآن که می فرماید: «فَاعلَم انَّه لا الهَ الّا الله وَ استَغفِر لِذنبکَ». (5)
6- ستایش پروردگار در آغاز نیایش
ستایش حضرت باری امری است که جن و انس و جماد و نبات را اجتناب ناپذیر است و به فرموده ی قرآن کریم در آیه ی 1 سوره ی مبارکه ی جمعه که: «یُسَبِّحُ لله ما فی السَمواتِ و ما فی الارضِ». در باب اهمیت این نکته احادیث فراوانی وجود دارد. «رویه ی امام سجاد (ع) در دعا چنین بود که در آغاز نیایش خدای عزوجل را حمد و ثنا می کرد. در این روش هم آهنگ با کتاب خدا، قرآن کریم بود که با سوره ی حمد آغاز گردیده است. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «ان المدحه قبل المسأله» پیش از آنکه حاجتی بخواهی ستایش کن و از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: «دعایی که پیش از آن ستایش نباشد ابتر است». (6)
7- اظهار فروتنی
فروتنی در پیشگاه حق تعالی از ویژگیهای بارز نیایشگر است که چون هاله ای حال و قال بنده را فرا گرفته است. حضرت علی (ع) می فرماید: «از تورات دوازده برگزیدم و به عربی بازگرداندم و روزانه سه نوبت بر آن می نگرم آیه ی دوازدهم چنین است: [خداوند می فرماید] هرگاه در برابر من به بندگی ایستادی چنان باش که بنده ای خاکسار در برابر پادشاهی شکوهمند ایستاده و چنان باش که در منظر خویش مرا می یابی». (7)
8- ذکر صلوات و درود بر محمد (ص) در آغاز و انجام نیایش
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «پیوسته دعا محجوبست تا بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود». (8)
امام سجاد (ع) در دعای بامدادان و شامگاهان صحیفه (دعای ششم) علاوه بر اینکه در جای جای این مناجات بر رسول گرامی اسلام و خاندانش درود می فرستد پایان دعا را نیز به ذکر صلوات زینت می بخشد: «اللّهُمَّ صَلِّ علیهِ اَکثَر ما صَلَّیتَ علی اَحَد مِن خَلقِکَ». (9)
9- جدیت و پافشاری در نیایش
ولید بن عقبه گوید: شنیدم حضرت باقر (ع) فرمود: «به خدا سوگند هیچ بنده ای در دعا پافشاری و اصرار به درگاه خدای، عزوجل نکند جز اینکه حاجتش را برآورد». (10)
10- برآوردن (بلند کردن) دستها
نیایشگر نیازمند درگاه رحمت الهی باید دستهای خود را به نحوی به سوی حق بلند کند که گدایان دست به جانب ثروتمندان دراز می کنند؛ که هر بنده ای فقیر الی الله و اهل نیازی است در آستان وجود حضرت باری. پیامبر اکرم (ص) درخطبه ی شعبانیه فرمودند: «وَ ارفَعوا الیهِ اَیدیکُم بالدُّعاءِ فی اَوقاتِ صَلَواتِکُم فَانَّها اَفضَلَ السّاعاتِ یَنظُرُ الله تعالَی فیها بالرّحمةِ اِلی عِبادِهِ». (11)
هنگام نماز دستها را به دعا بلند کنید که بهترین لحظاتی است که خدا به بندگانش می نگرد و از همان حضرت روایت شده است: «هیچ بنده ای دست خود را به جانب خداوند جبار دراز نمی کند مگر اینکه خداوند شرم کند که دست او را تهی برگرداند تا فضل و رحمت خود را در آن جای ندهد». (12)
11- به زبان آوردن نیاز و درخواست
از دیگر نکاتی که باید در یک نیایش درخواست، بدان توجه شود بیان نیازها در نیایش است؛ اگرچه آفریدگار خبیر از نهان و آشکار و نیاز موجودات آگاه است اما شایسته است که خواسته در بارگاه کرامت حضرتش بیان شود. ابوعبدالله فراء گوید: امام صادق (ع) فرمود: «خدای تبارک و تعالی می داند که بنده اش چه می خواهد، لیکن دوست دارد که حاجتها به درگاهش شرح داده شود پس هرگاه دعا کردی حاجتت را نام ببر». (13)
12- سجده
سجده و رخ بر خاک نهادن به پیشگاه کبریایی حضرت حق، بازتاب عینی تواضع و تبلور زیبای فروتنی به درگاه آن صاحب و قادر مطلق متعال است. صاحب کتاب کافی از قول امام علی (ع) روایتی دارد که: «چون شب پرده بر جهان افکند بنده رخساره فرش زمین سازد و پیشانی در سجود حق بر خاک نهد و نجواگونه از پروردگار خویش آزادی خود درخواست کند». (14)
برخی دیگر از آداب نیایش در اسلام -که از تفصیل و تطویل آن تن می زنیم- عبارتست از: گریه و زاری در پیشگاه حق، توسل به معصومین (ع) آهسته نیایش کردن، بر صورت کشیدن دستهای برآورده برای نیایش و بر زبان آوردن ذکرهای پایان نیایش.
آداب نیایش در آیین مزدیسنا و ایران پیش از اسلام
در این بخش به آداب و رسوم و آیین های ایران قبل از اسلام اشاره شده که در این مبحث کتاب اوستا و شاهنامه ی فردوسی از منابع اصلی ارائه ی شواهد به شمار می رود. برخی از آداب نیایش در آیین مزدیسنی عبارتست از:
1- زمان نیایش
هوشبام:
یکی از زمانهای مناسب نیایش در آیین مزدیسنا، سحرگاهان است. نماز هوشبام از جمله نیایش های این آیین است که در سحرگاه خوانده می شده. واژه ی «هوشبام» در پهلوی و پازند به معنی روشنایی سپیده دم و سحرگاه است. در بند 5 از تفسیر هوشبام (خرده اوستا) آمده است: «از برای شادی منش ما و کامیابی روان و آساییدن تن، بهشت [از آن ما باد پس] از آنکه اعمال آشکار گشته به سوی ساحت اهورایی گراییم ای مزدا ای بهترین اشا (راستی، درستی) ای زیباترین اشا خواستاریم که تو را بنگریم، به سوی تو گراییم و یکسره با تو باشیم». (15)
آفرینگان:
از دیگر زمانهای نیایش در آیین مزدیسنا هنگام جشن یا عزاداری است که آفرینگان گویند. در نیایش از جمله نیایش های آفرینگان می خوانیم: «ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین به روان (سروران) روز و گاهها و ماه و [جشنهای سال] و به خشنودی رد بزرگوار پاکی…» (16)
2- توسل به ذیل نام اهورا مزدا
پیرو آیین مزدیسنا تمسک به نام اهورا مزدا، آفریدگار یگانه ی خود را عروه ای وثقی می داند و هرچه می خواهد از او می طلبد.
در هر مزدیشت آمده است که زرتشت از اهورا مزدا می خواهد تا او را از بهترین و زیباترین اسامی خود آگاه کند تا در روز واپسین مؤثرتر و فیروزمندتر باشد. اهورا مزدا بیست نام را برای خود برشمارد که هرکس در نیایش آن را به کار برد از شکست و ناتوانی مصون خواهد بود.
3- بَرسم در دست گرفتن و استفاده از آب زور و گیاه هوم
مزداپرستان برآنند که موبد برگزارکننده ی آیین نیایش و پرستش، باید در تمام مدت برگزاری آیین، چشم بر تکه های گیاه برسم که در دست گرفته است بدوزد این آیین (برسم گرفتن) پیش از غذا نیز در عهد ساسانیان رسم بوده است و مکرر در شاهنامه ی فردوسی به این آیین برمی خوریم. (17)
«با این زور و برسم، اهورا مزدای پاک و رد پاکی را خواستار ستائیدنم امشاسپندان، شهر یاران نیک خوب کنش را خواستار ستائیدنم … با این زور و برسم فرورهای نیک توانایی مقدس پاک دنیان را خواستار ستائیدنم». (18)
مراسم هوم از مهمترین مراسم نیایش مزدیسناست با آداب شست و شوی مخصوص با سرود اوستا در مقابل مجمر آتش پنج تا هفت ساقه از هوم با قدری آب زور شاخه ی کوچکی از ارورام (شاخه ی انار) در هاون با ترتیب مقرر فشرده می شود و به آن رسم پراهوم می دهند. (19)
4- رفتن به آتشکده
در آیین مزدیسنا آتش نعمتی است که از عالم بالا به عالم فروردین آمده است و جایگاه بسیار والایی پیدا کرده است. این توجه به آتش موجب شد تا آتش فروزان را در آتشکده ها به منزله ی محراب بدانند و آتشکده جایگاه ستایش و نیایش اهورا مزدا گردد.
در گذشته، ایرانیان سه آتشکده را در میان آتشکده ها مورد توجه ویژه قرار می دادند که عبارتند از: آذر گشسب، آذر فرنبغ و آذر برزین مهر، در شاهنامه ی فردوسی نیز به قداست آتش اشاره رفته است چنانکه در داستان هوشنگ و کشف آتش چنین آمده است:
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آزرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز ازین طبع سنگ آمد آتش فراز
جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آنگاه قبله نهاد (20)
5- باژ و زمزمه
در خرده اوستا (تفسیر هوشبام) فقره ی اول آمده است: «و تراست که این کلمات (باژ) را از بر بخوانی که پیروزمندترین و چاره بخش ترین است …» در شاهنامه ی فردوسی نیز باژ و زمزمه یکی از آداب نیایش ایران پیش از اسلام است که در مواردی چند آمده است:
به باژ اندر آمد به آتشکده دلش بود یکسر به درد آزده (21)
در بیتی دیگر گوید:
بسی زر بر آتش برافشاندند به زمزم همی آفرین خواندند (22)
6- دست فراز کردن
در آیین مزدیسنا نیز دست به آسمان فراز کردن از آداب نیایش به شمار آمده: «دست افراشته، با نیایش از درگاه تو ای مزدا خواهانیم که دریابیم پشتیبانیت را و در پویش راه تو دست یابی ام به کامیابی و آنکه نیرومند باشیم و همیشه دریابی ما را که اینچنین است آرزوی ما، ای اهورای بهترین». (23)
7- استغاثه
اگرچه باژ و زمزمه در آیین نیایش وجود دارد اما گاه دعا و نیایش با صدای بلند خوانده می شود که به این شکل نیایش در اوستا نیز به صراحت اشاره شده است چنانکه در گاتها (سپنتمدگات) یسنای 50 بند 6 آمده است: «پیغمبر ستایش کنان صوت خود را بلند می کند ای مزدا آن دوست راستی زرتشت تا آنکه زبانم را به راه راست رهنمون شوی ای آفریننده ی قوه ی خرد به توسط منش پاک مرا از آیین خویش بیاموز».
8- شستن سر و تن، پوشیدن جامه ی سفید، گریه و زاری و سجده کردن
شستن سر و تن، پوشیدن جامه ی نو (سفید) گریه و زاری و سجده کردن از دیگر آداب نیایش در ایران قدیم بوده و بدین طریق خود را برای نیایش پروردگار آماده می کردند. در شاهنامه آمده است:
به شبگیر خسرو سر و تن بشست به پیش جهاندار آمد نخست
بپوشید نو جامه ی بندگی دو دیده چو ابری به بارندگی
به یزدان بنالید از افراسیاب به درد از دو دیده فرو ریخت آب
در گرشاسب نامه ی اسدی توسی نیز بدین آیین اشاره شده است؛ در پایان پرسش و پاسخ گرشاسب و برهمن، گرشاسب پهلوان که از پاسخهای صائب برهمن خرسند و خرم می شود از وی سپاسگزاری می نماید و از برهمن می خواهد تا صورتش را بر خاک بنهد، خدای را نیایش کند و در حالت تضرع و فروتنی، بخشایش گناهان را از داور دادگر بخواهد:
برو پهلوان آفرین کرد و گفت شدم با بسی خرمی از تو جفت
کنون خواهم از تو که با رای پاک چو رخ بر نهی در نیایش به خاک
بخواهی که تا داور کردگار ببخشد گناهم به روز شمار
و زین راه دشوار کم هست پیش برد شاد زی میهن و مان خویش
بگفت این و ز آب مژه رود کرد ببوسیدش از مهر بدرود کرد (24)
نتیجه
از تطبیق انگیزه های نیایش در دین اسلام و مزدیسنا این نتیجه حاصل است: همانگونه که فلسفه ی وجودی و مقوله ی چرایی نیایش از نظر جوهره و بن مایه در میان پیروان همه ی مذاهب، امری مشترک و همانند است، موضوع انگیزه ها که موتور و محرک های اصلی این پدیده ی ارزشمند زندگی بشری (نیایش)است -بالطبع دارای نقاط اشتراک فراوانی است؛ چه نیایش به درگاه معبود ازلی، نیاز فطری همیشگی بشر و انگیزه های آن غالبا برآمده از خاستگاهی است مشترک که از آغاز آفرینش بدین سوی در مسیر پرفراز و نشیب تاریخ و تمدن بشر پردازشی بسزا و شایسته یافته و طریق تکامل در نور دیده، سرانجام در پهنه ی نیایش های ملکوتی و بلند دین روشنایی بخش اسلام به قله ی تکامل و نقطه ی آمال رسیده است از جمله موارد مشترک در انگیزه های آیین نیایش در نیایشهای اسلامی و ایرانی نیایش برای تقرب و نزدیکی به درگاه پروردگار است. این مقوله در نیایش های اسلامی با وجود عبارت پرارج «قربة الی الله» کاملا آشکار و در حکم اظهر من الشمس است. تقرب به پروردگار در آیین مزدیسنا و نیایش های ایرانی پیش از اسلام نیز نکته ایست که بطور صریح از سوی پیامبر ایران باستان، زرتشت، بارها به عنوان هدف نیایش مطرح گردیده است: «تو را نماز بریم و سپاسگزاریم، ای اهورا مزدا! به تو با همه ی اندیشه ی نیک، با همه ی گفتار نیک و با همه ی کردار نیک نزدیک شویم». (25)
بشر در همه ی ادوار از یک سو به بسیاری از حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی مبتلا بوده و از دیگر سوی در پی سعادت و رستگاری خویش بوده در این راه علاوه بر بکارگیری راهکارهای فکری و ابزارهای عملی هر دوره، استعانت از نیروی ماورایی را در خود احساس می کرده که در گذر زمان و با رشد فکری، دامنه ی کمی و کیفی این ضرورت و نیاز، گسترده شده در نتیجه پاسخ شایسته به این خواست فطری و درونی، بنده ی حق را در برافراشتن دست نیاز به سوی معبودی ازلی و اقامه ی نیایش برمی انگیخته است و نتیجه ی این پاسخ در بروز و وجود انگیزه هایی چون، استعانت، استعاذه، طلب توفیق، تقاضای پاداش جهان استومند و مینوی (دنیوی و اخروی)، استغفار، رفع مشکلات و …» تبلور یافته است که به مصادیق هر یک از این موارد پیش از این اشاره شد.
در باب آداب نیایش نیز وجوه اشتراک فراوانی در دو آیین الهی اسلام و مزدایی دیده می شود. همانطور که در مبحث آداب نیایش ذکر آن وقت بندگان پیش از به جای آوردن نیایش باید آدابی را رعایت نمایند. توبه و استغفار، پرهیز از حرام و کارهای ناروا و پرهیز از گرایش به سوی اندیشه های اهریمنی را باید از جمله مقدمات نیایش به حساب آورد که در اسلام و زرتشت بطور یکسان دیده می شود. از دیگر وجوه مشترک آداب قبل از نیایش پرهیز از دلبستگی به تعلقات دنیوی است. تطهیر جا و مکان و زدودن جسم و جان از تیرگی ها و رذایل و استفاده از بوی خوش از دیگر آداب نیایش اسلام و مزدیسناست. بنده پیش از حضور در آستان کبریایی حضرت باری تعالی باید مقدمات این ارتباط مقدس را فراهم نماید.
تمسک به ذیل نام پروردگار و اهورا مزدا از وجوه مهم و اساسی دین اسلام و زرتشت در حین ارتباط و نیایش است. وجود تعابیر «رب»، «الله»، «اللهم» و … در مقام مخاطب، ناظر به همین نکته ی اساسی است. چنانچه در اوستا نیز آغاز نیایش با «اهورا مزدا»، «مزدا»، «اهوره»، «مزدا اهوره» و مانند آن صورت می گرفته.
«دست برآوردن» در نیایش از جمله آداب مشترک میان اسلام و مزدیسناست که برای پرهیز از تطویل کلام از ذکر مصادیق -که پیش از این اشاره شد- خودداری می گردد.
در مورد زمان نیایش نیز وجوه مشترکی چند دیده می شود که از آن جمله می توان به نیایش در اوقاتی خاص -سحرگاهان (هوشبام) اشاره کرد. برگزاری نیایش در هنگام جشن ها یا سوگواری از جمله مواردی است که در نزد هر دو آیین نمونه هایی دیده می شود. سجده و ناله و تضرع نیز از دیگر جنبه های مشترک در آیین نیایشی ایران باستان و نیایش های اسلامی است چنانکه در شاهنامه ی فردوسی کیخسرو و دیگر پهلوانان و فرمانروایان رخ بر زمین می سایند و در پیشگاه حق می گریند.
فراوان بمالید بر خاک روی به رخ بر نهاد از دو دیده دو جوی (26)
وجه برجسته ی افتراق آیین اسلام و مزدیسنا در آداب نیایش این است که در آداب نیایشی مزدایی اسباب نیایشی چون «هوم»، «برسم» و «زور» جایگاهی ویژه داشته است. شادروان پورداود درباره ی تفاوت رسوم ظاهری مزدیسنا با دیگر ادیان می نویسد: «ما به الامتیاز ظاهری مزدیسنا از سایر ادیان با علامات خارجی آن «زور و هوم و برسم» است که عمده اسباب عبادت است در این دین گو آنکه هر یک از آنها اشاره به یک مقصود بخصوص است … ولی همه ی آنها را باید بهانه ای -اگر این تعبیر درست باشد- از برای ستایش دانست. چه در وقت تهیه نمودن آب زور و فشردن گیاه هوم و بستن و گشودن شاخه های برسم جز اوستاخوانی و حمد و تسبیح خداوند چیز دیگری در میان نیست. همین رسوم و آداب با ادوات و آلات مخصوص در کنشت یهودیان و کلیسای عیسویان هم دیده می شود». (27)
سخن آخر اینکه آداب نیایش در نزد هر دو و آیین دارای وجوه مشترک فراوانی است جز آنکه در شکل و ساختار آداب و رسوم تفاوتهایی دیده می شود. در مورد انگیزه ها باید گفت: انگیزه های نیایش در آیین ایرانی -پیش از اسلام- و ملت حنیف اسلام از مایه های اصیل و ارزشمندی بهره ور است؛ چه، یک نیاز فطری و طبیعی است. آنچه به عنوان تفاوت و وجوه افتراق این مقوله در اسلام و نیایش های ایرانی پیش از اسلام مطرح است، بلکه دایره ی تنوع و کمیت انگیزه های نیایش در اسلام گسترده و با توجه به گستردگی متون نیایشی بسامد آن بیشتر و از نظر کیفی و درون مایه ای نیز زاویه ی دید وسیع تر از نظر ژرف ساخت و بن مایه ی عمیق و قوی تر و از نظر مراتب -در برخی جهات- رفیع تر است؛ بی شک وجوه تمایز یاد شده و حرکت تکاملی آن -در عین تأیید انگیزه های مقدس همه ی ادیان و مکاتب توحیدی- ره آورد دین اسلام و منتج از درجه ی کمال آخرین دین حنیف و شریف الهی است.
پی نوشت ها :
1- نیایش، دکتر علی شریعتی، ص 22.
2- محجة البیضاء، ج 2، ص 288، نقل از آیین نیایش، ص 193.
3- کلیات حکیم نظامی گنجوی (مخزن الاسرار)، تصحیح وحید دستگردی، ص 1.
4- اصول کافی، ج 4، ص 221.
5- مأخذ پیشین، ج 4، ص 284.
6- صحیفه ی سجادیه، شرح و ترجمه ی سید احمد فهری.
7- نشان از بی نشانها، علی مقدادی اصفهانی، ج 1، ص 269.
8- اصول کافی، ج 4، ص 247.
9- صحیفه ی سجادیه، شرح سید احمد فهری، ص 391.
10- اصول کافی، ج 4، ص 224.
11- حکمت عبادات، جوادی آملی، ص 224.
12- جامع السعادة، ملااحمد نراقی، ص 776.
13- اصول کافی، ج 4، ص 225.
14- حکمت عبادات، ص 215.
15- خرده اوستا، ترجمه ی پورداود، ص 101.
16- مأخذ پیشین، ص 239.
17- یشت ها، ترجمه ی پورداود، ج 1، ص 559.
18- یسنا، ترجمه ی پورداود، ص 126.
19- یشت ها، ترجمه ی پورداود، ج 1، ص 475.
20- شاهنامه ی فردوسی، چاپ مسکو، ج 1، ص 34.
21- شاهنامه ی فردوسی، چاپ کلاله ی خاور، ج 5، ب 3672.
22- مأخذ پیشین، ج 3، ب 2548.
23- یسنا، هات 41، بند 4، نقل از کتاب زرتشت پیامبر باستان، هاشم رضی.
24- گرشاسب نامه، اسدی توسی، به کوشش حبیب یغمایی، کتابخانه ی طهوری، چاپ دوم، ص 148.
25- اوستا، گزارش پورداود، بخش دوم، ص 33.
26- شاهنامه، چاپ مسکو، ج 58، ص 333.
27- یشت ها، ترجمه ی پورداود، ج 1، ص 22.
منابع:
1- آیین نیایش، ابراهیم غفاری، انتشارات آستان رضوی، 1378.
2- اصول کافی، شیخ کلینی، انتشارات حوزه ی علمیه ی اسلامی.
3- اوستا، گزارش جلیل دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران 1370.
4- بحارالانوار، محمدتقی مجلسی، انتشارات اسلامیه، تهران.
5- برگردان گاتها، موبد رستم شهرزادی، انتشارات فردوسی، 1377.
6- چهل حدیث، حضرت امام خمینی، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1368.
7- الحدیث، مرتضی فرید تنکابنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1379.
8- حکمت عبادات، آیت ا…جوادی آملی، مرکز نشر اسراء.
9- خرده اوستا، گزارش پورداود، انتشارات ساطیر، تهران 1380.
10- الدعاءمفاتیح النجاة، محمد شب زنده دار، انتشارات موعود عصر، 1380.
11- زرتشت پیامبر ایران باستان، هاشم رضی، انتشارات بهجت، تهران 1380.
12- سیری در نهج البلاغه، استاد مرتضی مطهری، چاپ سیزدهم.
13- شاهنامه ی فردوسی، تصحیح محمد رمضانی، کلاله ی خاور، 1354.
14- شاهنامه ی فردوسی، چاپ مسکو، به کوشش دکتر سعید حمیدیان، انتشارات قطره، 1379.
15- شرح دعای سحر، روح الله موسوی خمینی، ترجمه ی سید احمد فهری.
16- صحیفه ی سجادیه، سید احمد فهری، انتشارات اسوه، 1375.
17- گاتها، گزارش ابراهیم پورداود، انتشارات اساطیر، تهران 1378.
18- گرشاسب نامه، اسدی توسی، به اهتمام حبیب یغمایی، کتابخانه ی طهوری، تهران 1354.
19- گزیده ی جامع السعادات، علامه محمد نراقی، انتشارات حکمت، 1379.
20- مثنوی مولوی، محمد استعلامی، انتشارات زوار، 1369.
21- مفاتیح الجنان، انتشارات اسلامیه، چاپ ششم.
22- مفاتیح الاعجاز، شرح گلشن راز، شمس الدین لاهیجی، انتشارات زوار.
23- نشان از بی نشانها، علی مقدادی اصفهانی، انتشارات جمهوری، 1376.
24- نیایش، علی شریعتی، انتشارات الهام، چاپ دهم.
25- نیایش در رمضان، علی حجتی کرمانی.
26- یسنا، گزارش ابراهیم پورداود، انتشارات اساطیر، تهران 1380.
27- یشت ها، گزارش پورداود، انتشارات اساطیر، تهران 1377.
منبع: نشریه پایگاه نور شماره 21