بررسی حدیث سبق صلاة در روایات محدثین فریقین
امیرالمؤمنین (علیه السلام) نه تنها مسلم اول بلکه نخستین مردی بود که با رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز گزارد (تاریخ طبری، 57/2). این حدیث به اسناد صحیح و به وسیلهی رجال ثقه روایت شده و محدثین فریقین صحت آن را تصدیق کردهاند. بین صحابه و تابعین در آن خلافی نبوده و مورخان و سیرهنویسان در درستی آن اتفاق کلمه دارند. ذیلاً چند صورت از این حدیث نقل میشود: 1) ابن عباس روایت کرده است که رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اِنَّ اَوَّلَ مَن صَلّی مَعی عَلّیٌّ، یعنی: همانا نخستین کسی که با من نماز گزارد علی بود (خصائص نسائی، 44؛ الغدیر، 220/3)؛ 2) از ابن عباس روایت شده است که: «لِعَلیٍّ اَربَعُ خِصالٍ لَیسَت لِأحَدٍ، هُوَ اَوَّلُ عَربیٍّ و عَجَمیٍ صَلّی مَعَ رَسُولِالله وَ هُوَ الَّذی کانَ لِواءُهُ مَعَهُ فی کُلِّ زَحفٍ والّذی صَبَرَ مَعَهُ یَومَ المِهراسِ وَ هُوَ الَذی غَسَّلَهُ و اَدخَلَهُ فی قَبرِهِ» یعنی علی (علیه السلام) را چهار مزیت بود که هیچ کس دیگر به چنان فضیلت نائل نیامد. او نخستین کس از عرب و عجم بود که با رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز گزارد. او بود که در هر حمله پرچم (لواء) رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را با خود داشت. او بود که در روز مِهراس (احد) با پیغمبر صبر کرد و او بود که رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را غسل داد و او را در قبر داخل ساخت (المستدرک علی الصحیحین، 111/3)؛ 3) ابوبکر هَذَلی و داوود بن أبی هند شَعبی روایت کردهاند که رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) در شأن علی (علیه السلام) فرمود: «هذا اَوَّلُ مَن آمَنَ بی وَ صَدَّقَنی و صلبی مَعی» یعنی: این اولی کسی است که به من ایمان آورد و رسالت مرا تصدیق کرد و با من نماز گزارد (شرح ابن ابی الحدید بر نهجالبلاغه، 256/3)؛ 4) ابوایوب انصاری روایت کرده است که رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «لَقد صَلَّت الملائکة عَلَیَّ و عَلی عَلِیٍّ سَبعَ سَنینَ لِانّا کُنّا نُصَلِّی و لیسَ مَعَنا أحَدٌ یُصَلِّی غَیرَنا» یعنی: همانا فریشتگان هفت سال بر من و علی صلوات و درود فرستادند چون در آن مدت تنها ما دو تن نماز میگزاردیم و هیچ کس دیگر نبود که با ما نماز بگزارد (اُسُدُ الغابة، 18/4؛ شرح ابن ابی الحدید بر نهجالبلاغه، 258/3؛ الریاض النضرة، 165/2)؛ 5) انس بن مالک دربان و خادم رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که: «بُعِثَ النَبِیُّ یُومَ الأثنَین و صلی عَلّیٌ یَومَ الثَلاثاء» یعنی: پیغمبر روز دوشنبه مبعوث شد و علی روز سهشنبه نماز گزارد (صحیح ترمذی، 300/2؛ تاریخ طبری، 55/2؛ المستدرک علی الصحیحین، 112/3)؛ 6) علی (علیه السلام) فرمود: «أنا عَبداللهِ وَ أخو رَسولِ الله و أنا الصدیقُ الا کبر. لا یقولها بعدی اِلّا کَذّاب صَلَّیتُ مع رسولالله قبل النّاسِ سَبعَ سِنینَ» یعنی: منم بندهی خدای و برادر رسول خدای و منم صدّیق اکبر. این سخن را بعد از من جز دروغزنی کذاب نخواهد گفت – من هفت سال پیش از سایر مردم با رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز گزاردم (صحیح، ابن ماجد، 12؛ المستدرک علی صحیحین، 111/2؛ تاریخ طبری، 56/2؛ الغدیر، 314/2 و 221/3 به روایت ابن ابی شیبه و نسائی و ابن عاصم و حافظ ابونُعَیم …)؛ 7) در حدیث دیگری از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمده است: «… اللهم لا أعرِفُ اَنَّ عَبداً لَکَ مِن هذِهِ الأُمّة عَبدکَ قبلی مغَیرَ نَبِیُّکَ ثلاث مَرّاتٍ – لَقَد صَلّیتُ قبلَ ان یُصلِّیَ الناسُ سَبعاً» یعنی: خدایا جز پیغمبر تو هیچ کس از این امت را نمیشناسم که پیش از من ترا پرستیده باشد – این سخن را سه بار فرمود همانا من هفت سال نماز خواندم پیش از این که مردم نماز بگزارند (مسند ابن حنبل، 99/1؛ مجمع الزوائد، هیثمی، 02/9؛ الاستیعاب – مدت پنج سال؛ اسد الغابة، 17/4 – پنج یا هفت سال)؛ 8) امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «انا اَوَّلُ مَن صَلّی مع رسولالله» یعنی من نخستین کسی هستم که با رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز گزارد (مسند، ابن حنبل، 141/1؛ خصائص نسائی، 42؛ طبقات، ابن سعد، 13/1/3؛ اسد الغابة، 17/4)؛ 9) ابن اسحاق مطلبی صاحب السیرة النبویة آورده است که: کانَ اولَّ ذَکَر و آمَنَ رَسُولالله صلی الله علیه (و آله) و سَلَّم و صَلّی مَعَهُ وَ صَدَّقَهُ بماجاءَ بِه مِن عِندِاللهِ علیُّ بنُ ابی طالب (علیه السلام) یومَئِذٍ ابنَ عَشرَ سِنینَ، یعنی: نخستین مردی که به رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورد و با او نماز گزارد و رسالت او را تصدیق نمود علی بن ابی طالب (علیه السلام) بود و او آن وقت ده ساله بود (تاریخ طبری، 75/2)؛ 10) از جملهی احادیث مشهور دربارهی سبق صلاة امیرالمؤمنین (علیه السلام) حدیثی است که عفیف کِندی (از صحابهی رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم)) روایت کرده و مفاد آن چنین است: «در جاهلیت به مکه رفتم تا از جامهها و عطر آن شهر چیزی برای خانوادهی خود بخرم. نزد عباس بن عبدالمطلب مکه مردی تاجر بود رفتم. دکان او در محلی مشرف بر کعبه بود. آفتاب به غروب نزدیک میشد که جوانی به کنار کعبه رسید و نگاهی به آسمان کرده و به قبله ایستاد. دیری نگذشت که پسری آمد و در جانب راست او ایستاد. بعد بانویی آمده پشت سر آن دو قرار گرفت. پس آن جوان به رکوع رفت و آن دو نیز به رکوع رفتند. سپس سجده کرد و آن دو نیز به سجده رفتند. گفتم: ای عباس امری بزرگ میبینم. گفت: آری عظیم است. آیا میدانی این جوان کیست؟ گفتم: نه، گفت: محمدبن عبدالله برادرزادهی من است، آیا میدانی این جوان نورس کیست؟ او علی برادرزادهی منست – آیا میدانی این بانو کیست؟ او خدیجه دختر خویلد زوجهی محمد است. این برادرزادهی من میگوید: خدای او الله، آفریدگار آسمان و زمین است و او است که وی را بر این دین امر کرده است. نه. به خدا قسم درون زمین هیچ کس دیگر جز این سه تن بر این دین نیست» (همان منابع).
بیشتر بخوانید: تواتر احادیث فریقین بر ظهور حضرت مهدی علیه السلام
دربارهی شمار سالهایی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) تنها مردی بوده که با رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز میگزارده است، در ظاهر اخبار اختلافی مشهود است بعضی هفت سال و بعضی پنج سال و بعضی سه سال آوردهاند. مرحوم امینی در الغدیر (242/3) کوشیده است این اختلاف را چنین توجیه کند که ذکر هفت سال از آن روست که نمازهای پنجگانه بنا به بعض احوال در سال هفتم بعثت در شب معراج واجب گردید. ذکر پنج سال بدان جهت است که بعد از سه سال اختفاء دعوت (سیرة ابن هشام، 262/1) دو سال هم فترت (بین سورهی علق و سورهی مُدَّثِر) پیش آمد و در این پنج سال تنها علی و خدیجه با پیغمبر نماز میخواندند (سیرة ابن هشام،
241/1) و ذکر سه سال برای آن است که دعوت پیغمبر سه سال آشکار نشد و مخفی بود. به نظر نویسندهی این مقال علاوه بر این که در تاریخ شب اسراء و تاریخ وجوب نمازهای پنجگانه اختلاف بسیار است در مدت تنها نماز خواندن علی (علیه السلام) با رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز اختلاف به هفت و پنج و سه سال منحصر نیست بلکه شش سال (کنزالعمال، 395/6) و نه سال (خصائص نسائی، 47) نیز گفته شده است. اصولاً هم دعوت اسلام هیچ وقت متوقف نشده است فقط سه سال پنهانی و بعد آشکار گردید.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.