دلایل زیادی برای کارآفرین شدن وجود دارد، اما جدا از دلایلی که در نظر دارید، کسب و کار شما باید سودده باشد، حتی اگر ثروتمند شدن یک از دلایل شما برای کارآفرینی نباشد. بدون سود، نمیتوانید به فعالیت ادامه دهید و از انجام دادن کاری که دوست دارید، محروم میشوید.
متأسفانه، اکثر کسبوکارهای جدید پس از چند سال فعالیت با ورشکستگی مواجه میشوند. دلیل عمدهی ورشکستگی آنها این است که نمیتوانند بهاندازهی کافی سودده باشند. نباید هیچگاه این موضوع را دست کم گرفت، چون حتی کسبوکارهایی که بر اساس ایدههای ناب بنا میشوند، ممکن است از کمبود سود رنج ببرند. پس چه علتی باعث میشود بیزینس شما سودده نباشد؟ در اینجا به ۷ مشکل اساسی اشاره میکنیم.
۱. قیمتهای پایین محصولات
تعیین قیمت محصولات یکی از مهمترین تصمیماتی است که باید در کسب و کار خود با آن مواجه شوید. چگونگی قیمتگذاری کالاها، میتواند موفقیت کسبوکارتان را تعیین کند. بسیاری از کارآفرینها از گذاشتن قیمت بالا بر محصولات خود امتناع میکنند. اگر قیمت محصولات شما از دیگر رقیبان بالاتر است، میتوانید بازار هدف خود را تغییر دهید.
با این حال، اگر محصولات خود را به بهای اندکی بفروشید؛ نمیتوانید هزینههای تولید را تأمین کنید. باید با دقت برای خود حاشیهی سود تعیین کنید. از اینکه به خاطر کیفیت بالاتر، قیمت بالایی ارائه دهید، ابا نداشته باشید. اگر شما زمان زیادی صرف بهتر کردن کالای خود کنید، مردم نیز به کیفیت کار شما پی میبرند و به خرید آن علاقه نشان خواهند داد.
۲. هزینههای ثابت بالا
مسلما برای داشتن یک کسب و کار باید حداقل امکانات را داشته باشید. با این حال ممکن است در بعضی از محاسبهها زیادهروی کنید. برای مثال آیا شرکت شما که تنها سه نفر در آن استخدام هستند، به یک دفتر ۳۰۰ مترمربعی نیاز دارید؟ آیا سرمایهگذاری زیاد روی دستگاهی که کیفیت نهایی کالا را به میزان اندکی بالا میبرد، معقول است؟ باید عمیقا به فکر هزینههای ثابت بیزینس خود باشید. اگر هزینهها بالا باشند، گودالی برای خود میکَنید که بیرون آمدن از آن آسان نخواهد بود.
۳. هزینههای جاری بالا
همیشه به یاد داشته باشید هزینههای گرداندن یک کسب و کار بهراحتی میتواند از کنترل خارج شود و چون هزینههای جاری به شکلهای مختلفی به وجود میآیند، دقیقا نمیتوانید بخشی از بیزینس خود را که پول از آن نشت میکند و هزینهی زیادی به شما تحمیل میکند، پیدا کنید. باید به هزینههای مختلف جاری فکر کنید، به این بیندیشید که چند کارمند دارید، چه مقدار به خردهفروشان میپردازید، هزینهی تولید یک تکمحصول چقدر است، همینطور به هزینههای ماهیانه مانند هزینهی امکانات عمومی (قبوض برق، آب و …) توجه کنید.
همهی اینها میتوانند منشأ هزینههای غیرضروری باشند و ممکن است جایگزین ارزانتری برای آنها پیدا کنید یا راههایی برای کاهش هزینهها بیابید.
۴. هزینههای پنهان یا پیشبینی نشده
شاید شما یک برنامهی جامع برای مخارج خود داشته باشید، اما همیشه هزینههای غیرمنتظرهای به وجود میآیند که در محاسبات خود وارد نکرده بودید. برای مثال ممکن است بخشی از محصولات خود را به دلیل تصحیح یک مشکل، فراخوانی کنید، در این صورت ممکن است سود یک ماه کامل را از دست بدهید.
اگر کاملا خود را آمادهی هزینههای بیمه و مالیات نکنید، ممکن است این هزینهها شما را در شرایط بسیار سختی قرار دهند. اگر بیزینس شما به اندازهی کافی سودده نباشد؛ همهی چیزی که برای شکست کسب و کار شما لازم است، چند هزینهی پیشبینی نشده خواهد بود.
۵. رقابت شدید در بازار
ممکن است دخل و خرج شما با هم توازن داشته باشد، اما بازار محصول شما بهشدت رقابتی و دوام آوردن در آن بسیار پرهزینه باشد. برای مثال؛ اگر کالای رقیبانتان به همان قیمت محصول شما عرضه میشود، اما کیفیت بهتری دارد، نمیتوانید به فروش کافی دست یابید و کسب و کار شما در مسیر سقوط قرار خواهد گرفت.
پس باید راهی برای متفاوت جلوه دادن خودتان با دیگر رقیبان بیابید. باید در یک زمینه خودتان را در سطح بالاتری از رقیبان قرار دهید. مزیت محصول شما میتواند قیمت، تجربه، کیفیت یا خدمات پس از فروش باشد.
۶. نداشتن آگاهی از بازار
همچنین این امکان وجود دارد که از نداشتن آگاهی از بازار رنج ببرید؛ به این معنی که قیمت کالا، هم برای شما و هم برای مصرفکننده ایدهآل باشد، اما بازهم نتوانید درآمد داشته باشید، چون هیچکس در بازار نمیداند چنین محصولی وجود دارد. بهترین راهحل برای فائق آمدن بر این مشکل، همان بحث بازاریابی و تبلیغات است. با اینکه در ابتدا متحمل هزینه میشوید؛ اما اگر از روش درست استفاده کنید، میتوانید مطمئن شوید که سرمایهگذاری سودآوری انجام دادهاید.
۷. نداشتن ثبات
شاید شما این شانس را داشته باشید که راهی برای افزایش فروش و سود پیدا کنید، اما شما و شرکتتان دچار نداشتن ثبات میشوید و نمیتوانید مزد زحمات خود را دریافت کنید. برای مثال؛ ممکن است هزینههای تولید هرماه نسبت به ماه قبلی تفاوت زیادی میکند، یا اینکه تیم فروش شرکت بر اساس معیارهای شخصی عمل میکند.
بهمحض اینکه به وجود بیثباتی در بخشهایی از بیزینس خود پی بردید، سعی کنید آنها را برطرف کنید. شاید سخت باشد بهصورت دقیق تعیین کنید که چه بُعدی از استراتژی شما بیثبات کننده است، اما اگر میخواهید سودآوری مطمئن داشته باشید، باید این گام را بردارید.
ما در این مقاله به بعضی از مشکلات که میتوانند تأثیر بدی بر سودآوری مستمر بیزینس شما داشته باشند، اشاره کردیم. ممکن است با ابعاد مختلفی از این مشکلات مواجه شوید، یا بهکل با موضع دیگری دستوپنجه نرم کنید؛ برای مثال بازار هدف، مناسب کالای شما نباشد یا نتوانید سریعا بیزینس خود را رشد دهید.
اگر کسب و کار شما در حال حاضر مشکل سودآوری دارد یا اینکه نمیتوانید جزئیات دقیق استراتژی خود را مشخص کنید، بهتر است قدم به قدم توصیههای ما را به کار ببرید تا نهایتا مشکل اصلی بیزینس خود را پیدا کنید. مطمئن باشید همیشه راهحلی برای مشکلات وجود دارد، یا اگر نتوانید مشکل را بهطور کامل رفع کنید، حداقل میتوانید شرایط را بهبود ببخشید.