بررسی قبح دروغگویی و آثار مخرب آن
شواهد تشخیص قبح و زشتی دروغگویی
۱. شناخت زشتی دروغ فراتر از دین و مذهب: دروغگویی خصلت ناپسندی است که قطع نظر از تمامی ادیان و مذاهب، هر انسان زشتی و بدی آن را درک می کند و شخص دروغگو را سرزنش کرده او را در شرایط مختلف از این کار زشت باز می دارد. چنانکه حتی در کشورهای غیر اسلامی وقتی مردم به یک مقام سیاسی اعتراض و انتقاد می کنند او را متهم به دروغگویی می کنند. پس قبح و زشتی دروغ فراتر از هر دین و مذهبی قابل درک برای هر انسانی است.
۲. انتظار راستگویی از دیگران: زشتی دروغ به حدی روشن و بدیهی است که حتی شخص دروغگو نیز وقتی دروغ را از زبان فرد دیگری می شنود و نمی تواند به واقعیت دست یابد، او نیز انتظار سخن صحیح، صادقانه و مطابق با واقع را دارد. این نشانگر آن است که انسان طبق فطرت خدادادی و سالم خود راستگویی را می پسندد و از دروغگویی متنفر است. از این رو حتی کفار و افراد بی دین نیز از یکدیگر انتظار خبر دروغ و وعده دروغ را ندارند و وقتی با دروغگویی مقامات سیاسی مواجه می شوند درباره آنها ابراز نارضایتی و انزجار می کنند.
آسیب های دروغگویی
۱. قوی تر شدن خصلت دروغگویی: شخص دروغگو هرچه بیشتر دروغ می گوید عادت دروغگویی او ریشه دارتر و محکم تر می شود. او خیال می کند که فعلاً با دروغ گفتن خود را نجات داده آبروی خود را حفظ خواهد کرد، اما غافل از اینکه اگر دروغ گفت و مخاطب او نتوانست از دروغ وی آگاه شود، این بیشتر به ضرر شخص دروغگو خواهد بود، زیرا او پس از پنهان کردن واقعیت و وانمود کردن خلاف واقع احساس می کند که در این کار خود موفق شده است و دچار ضرری هم نشده است، لذا هرگاه خواست می تواند با دروغ پردازی، هم به هدف خود برسد و هم شخصیت و مقبولیت خود را نزد مخاطب حفظ کند، اما این طرز فکر کاملاً خطا و کژراهه است.
۲. طرز فکر عامل تولید تخلفات: هر کار نادرست اگر پندار و مبنای نادرستی را تولید کند، آن مبنا و طرز فکر، اشتباهات بعدی را تولید خواهد کرد. چون اگر انسان در مراحل آغازین اشتباه خود به نادرستی آن پی ببرد و کار نادرست خود را واقعاً نادرست دانسته از ارتکاب مجدد آن پرهیز کند، از پیامدهای منفی آن در امان خواهد بود، اما اگر اشتباه خود را تکرار کند، قبح و زشتی آن را نادیده انگارد و هیچ کس از اشتباهات او آگاه نشود که به او تذکر دهد، در این صورت شخص درباره آن کار نادرست خود کم کم احساس می کند که کار او درست است و ایرادی ندارد و متضرر هم نمی شود – چون ضرر به نظر او این است که مردم از اشتباه او آگاه شوند و تا کسی آگاه نشده او به خیال خام خود سود می برد – لذا هم در ارتکاب کار نادرست خود پافشاری کرده آن را تکرار می کند و هم مبنا و طرز فکری برای آن به وجود می آورد که منشا تخلفات و فسادهای دیگر می شود. قبلاً فقط کار او نادرست بود، ولی اکنون آن کار نادرست به مرور زمان و در اثر تکرار تبدیل به مبنایی نادرست و طرز فکری خطرناک شده است و سپس آن شخص یا آن گروه بر اساس آن فکر نادرست، اشتباهات خود را به صورت وسیع و کلان مرتکب می شود و ضررهای مالی، روحی و جانی را به مردم وارد می کند به وسیله معیارها و قوانین خود ساخته و خلاف طبع بشر، تا جایی که به نام حقوق بشر فجیع ترین ستم ها را مرتکب می شود و به نام اصلاح بیشترین و بدترین فساد ها را از غرب تا شرق عالم بپا می کند و با تغییر و دستبرد در تعریف بدیهی و مسلّم واژگان، دروغگویی او به جایی می رسد که طرفداران و برقرار کنندگان امنیت و دفاع کنندگان از ستمدیدگان را تروریست معرفی می کند!! و آدمکشی خود را اعم از کشتار زنان و کودکان بی گناه را مبارزه با تروریست قلمداد می کند!!!
آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر ذیل آیه “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ”، “ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر فاسقی برای شما خبری مهم آورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا [از روى شتابزدگى تصمیمی بگیرید و] به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، سپس از کرده خود پشیمان شوید”.[1] می نویسند: “ساختن خبرهاى دروغین و تکیه بر اخبار غیر موثق، یکى از حربههاى قدیمى نظامهاى جبار و استعمارى است، که به وسیله آن جوّ کاذبى ایجاد کرده، و با فریب و اغفال مردم ناآگاه، آنها را گمراه مىسازند، و سرمایههاى آنها را به تاراج مىبرند. اگر مسلمانان دقیقاً به همین دستور الهى که در این آیه وارد شده، عمل کنند، و خبرهاى فاسقین را بدون تحقیق و تبیّن نپذیرند، از این بلاهاى بزرگ، مصون خواهند ماند”.[2]
۳. ادامه دادن دروغ سبب انحراف بیشتر: کسی که دروغ می گوید هم خود او گامی به سوی کجراهه انحراف برداشته است و هم ذهن دیگران را از آنچه واقعیت است به سمت گفتار خود منحرف و منصرف می کند.
شهید مطهری (ره) می فرماید: “اثر دروغ منحرف کردن افراد است، یعنی انسان وقتی که به کسی دروغ میگوید میخواهد او را مشتبه کند، میخواهد او را از آنچه که راست و حقیقت است به چیز دیگر منحرف و منصرف کند”.[3]
چنانکه اشاره شد انسان هر کار نادرستی را ادامه دهد به انحراف بیشتری کشیده می شود چون باور و طرز فکر او با انجام دادن هر اشتباهی، قوی تر و استوارتر می شود، لذا اشتباهات او نیز بزرگتر می شود. هنگامی که یک مجرم بزرگ دستگیر می شود، او روز اول اشتباه کوچکی را انجام داده بود اما با تکرار خطاها به مرور زمان تبدیل به مجرمی بزرگ شده است. اگر او را والدین خوب تربیت می کردند و مانع از خلاف های او می شدند اکنون با ارتکاب جرایم کلان، خانه و زندگی عده ای را نابود نمی کرد و خانواده هایی را به بیچارگی نمی کشاند.
چه بسیار مجرم های حرفه ای با قلب منافقانه خود و ابزار نفوذ و تبلیغات در داخل و خارج از کشورهای اسلامی، از درون و بیرون کشور به پیکر اسلام و مسلمانان ضربات سخت و سنگینی زده اند و با دروغ پردازی های خود درمیان صفوف مسلمین تفرقه ایجاد می کنند.