بررسی نقش رابطه ملاعلی کنی و میرزا حسین خان سپهسالار
حاج ملاعلی کنی در سال 1220 قمری در قریه کن در نزدیکی تهران به دنیا آمد. وی بعد از طی مراحل ابتدایی تحصیلات حوزوی به عراق رفت و در محضر اساتیدی چون شیخ محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر و شیخ حسن کاشف الغطا و شیخ مشکور حولاوی نجفی کسب فیض نمود. ( گلشن ابرار: 366: 1)
وی در فقاهت نیز از یگانگان دوران خویش بوده و مرجع تقلید بسیاری از مردم ایران به ویژه شهر تهران بود اما از مطرح شدن در مقابل مرجعیت شیخ انصاری سرباز می زد و در پاسخ دیگران در مورد عدم پذیرش تصدی مرجعیت عموم شیعیان، زهد و ورع شیخ انصاری را بیش از خود معرفی می کرد.( ملاعلی کنی، مرزبان دین، 1379، ص 68).
وی بعد از بازگشت به ایران بعد از مدتی در تهران رحل اقامت افکند و چنان در میان عامه مردم صاحب نفوذ و قدرت شد که بنجامین سفیر آمریکا، که در وی قدرتی می بیند که اشاره ای از طرف او برای خلع شاه از سلطنت کافی است و هر فرمانی از طرف وی و درباره هر کسی برای مردم لازم الاجراست. البته بنجامین از لطف و رأفت بی اندازه وی نیز یاد می کند که هرگز فرمان به قتل کسی نمی دهد و احکام شدیداللحنی صادر نمی نماید و در محاکم و دادگاه فردی عادل است «ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین شاه، ص 322)
اعتمادالسلطنه درباره ملاعلی کنی می نویسد:
اشتهار و اعتبار این بزرگوار در دین و دولت و ملک و ملت به اعلی درجه کمال بود و اهل دیوان وی را رئیس المجتهدین می نوشتند و حق تعالی آن عالم عامل و فقیه کامل را به فرط ثروت و طول عمر و نفاد امر اختصاص بخشیده بود، اکثر علما و رؤسای تهران به تربیت و ترویج او اعتبار یافته اند و به مدارج و مقامات رسیده اند. ( المآثر والاثار، ج 1، ص 187).
حاج ملاعلی دوستی دیرینه با میرزای شیرازی ناقض قرارداد ننگین تنباکو از دوران طلبگی داشته و این ارتباط بعدها در قالب نامه و تلگراف برای رفع ظلم و تعدی حاکمان به مردمان استمرار می یابد. ( ملاعلی کنی، مرزبان دین، 1379، ص 73)
حاج ملاعلی کنی در جریان رویتر به شدت در مقابل سپهسالار ایستادگی می کند و تا عزل وی از صدارت پیش می رود اما این اختلافات ریشه های قدیمی تر داشته است.
میرزا حسین خان سپهسالار:
میرزا حسین خان مشیرالدوله با لقب مشهور سپهسالار اعظم در قزوین به دنیا آمد و به سرعت پله های ترقی را طی کرد. وی زمان صدارت امیرکبیر در سال 1267 هجری قمری به عنوان کارپرداز ایرانی در بمبئی هندوستان روانه آن دیار شد. مدت مأموریتش سه سال به درازا کشید، آقاخان محلاتی رئیس فرقه اسماعیلیه و باجناق میرزا حسین خان که بعد از فتنه کرمان به هندوستان پناهنده شده بود نیز در بمبئی بود، سپهسالار برای بازگشت وی به ایران پادرمیانی کرد. (صدراعظم های سلسله قاجار، ص 208).
سپهسالار در سال ( 1287) که ناصرالدین شاه برای زیارت عتبات عالیات به عراق سفر کرد خدمات شایانی در پذیرایی از شاه انجام داد و سال بعد به تهران احضار شد و وزارت عدلیه و سپس اوقاف به وی سپرده شد. (تاریخ بیداری ایرانیان، ج 1، 106 ص)
وی در بدو ورود به تهران پیشنهاد مجلس دارالشوری دولتی را داد که اولین جلسه آن در سال 1289 در دربار برپا شد. وی در زمان کوتاهی وزیر جنگ شد و یک ماه و نیم بعد به مقام صدارت رسید. ( شهید آزادی سید جمال واعظ اصفهانی: ص 295).
از نظر اعتقادات مذهبی و رابطه با روحانیون مشیرالدوله چندان پایبندی به مذهب نداشت به دین و مذهب و اصول مسلم شریعت اسلامی توجهی مبذول نداشت و بیشتر معتقد به افسون و دعا بود. در زمان صدارت وی دراویش صاحب نفس و رمال بازار گرمی داشت. ( خاطرات سیاسی امین الدوله، 133ص )
سپهسالار نظام نامه ای برای دستگاه قضایی تدوین کرد، بر اساس آن هر گونه دعوای مربوط به یک خارجی را در صلاحیت وزارت امور خارجه قرار داد، وزارت اوقاف را نیز در وزارت عدلیه ادغام نمود.
ضمن دستور عمومی به کلیه حکام ولایات عمل ضرب و شکنجه و بریدن اعضای بدن متهمین و مقصرین را به کلی ممنوع ساخت و به منظور جلوگیری از تعدی فرمانروایان مقرر داشت که رسیدگی به امور جزایی منحصراً در صلاحیت و اختیار دیوانخانه عدلیه تهران خواهد بود. ( تاریخ اجتماعی ایران، ج 4، ص: 431).
وی با این فرمان به طور غیر مستقیم دادگاه های شرع را محدود کرد و با خودداری از مجازات های بدنی و بریدن اعضای بدن عملاً در مقابله با شرع برآمد در شکل جدید محاکم عرف جای محاکم شرع را می گرفت و علما به سایه رانده می شدند هر چند وی بعدها در نامه ای که بعد از عزل خود به ناصرالدین شاه می نویسد مدعی است در هیچ دوره مانند دوران وزارت وی علمای دینی مورد عنایت نبوده اند اما در همان نامه متذکر می شود که مداخله در امور را به ایشان تجویز نمی کرده است.( نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ص 237).
نظر سپهسالار را در مورد روحانیان می توان از نامه خصوصی او به مستشارالدوله دریافت:
اعتقاد من درباره حضرات ملاها براین است که ایشان را باید در کمال احترام و اکرام نگاه داشت، و جمیع اموراتی که تعلق به آنها دارد، از قبیل نماز جماعت و موعظه به قدری که ضرر به جهت دولت وارد نیاورد، و اجرای صیغه عقد و طلاق، و حل مسائل شرعیه و یا متعلق بها را به ایشان واگذار نموده به قدر ذره ای در امورات حکومتی، آنها را مداخله نداد. و مشارالیهم را ابدا واسطه فیمابین دولت و ملت مقرر نکرد؛ والا وسیله بی انتظامیها می شود، چنانکه شده است. ( تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، 574 ص)
وی محدود روحانیت شیعه را در امور معمولی و غیر سیاسی منحصر می کند و فقط موعظه غیر سیاسی را تجویز می نماید.
سپهسالار بعد از برکناری از صدارت به دنبال جلب حمایت علما و کسب پایگاه اجتماعی مبنی بر روحانیت بود که آیت الله کنی تا پایان عمر وی را حتی در حمام هم نپذیرفت و به حکم تکفیر خود باقی ماند.
قرارداد رویتر
امتیاز رویتر اولین قرارداد دولت ایران راجع به راه آهن در ایران نبوده است. امتیازگران متعددی از ملت های مختلف قبلاً وارد صحنه شده بودند. بین سال های 1865 و 1871 سندیکاهای فرانسوی و آلمانی و اتریشی و انگلیسی یکی بعد از دیگری اجازه ساختن خط آهن تحصیل کرده بودند. چون این نقشه ها اساس درستی نداشت یا سرمایه کافی از جانب سهام داران تعهد نشده بود هیچ گاه به نتیجه نرسید. ( ایران و قضیه ایران، ج 1، ص 621).
این قرارداد قبل از سفراول ناصرالدین شاه به اروپا با فردی انگلیسی به نام بارون جولیوس رویتر در 25ژوئیه 1872 در ییلاق شاه به امضای ناصرالدین شاه رسید:
واگذاری و ساختن یک خط راه آهن از دریای خزر تا خلیج فارس خطوط فرعی ایجاد تراموای شهری در تمام مملکت ایران استفاده بلامانع از تمام معادن مملکت ایران بهره برداری از معادن زغال سنگ و آهن و مس و سرب و پطرول (نفت) و سایر معادن زیرزمینی با استثنا معادن طلا و نقره و احجار کریمه.
احداث مجاری آب برای کشت و زرع تا هر اندازه ای که توسعه آن لازم باشد.
تأسیس بانک و تهیه یک قرضه به مبلغ شش میلیون لیره در صورتی که دولت ایران پنج درصد تنزیل آن را ضمانت کند و روشنایی شهرها به وسیله گاز و ساختن خیابان ها پایتخت ساختن راه های، پل های و سدها و توسعه خطوط پستی و تلگرافی تأسیس کارخانه های صنعتی و غیره.
واگذاری تمام گمرکات ایران برای 25 سال معافیت مأموران انگلیس و وسایل آنها از پرداخت گمرک و مالیات حقوق انحصاری استفاده از زمین و ریگ و سنگ و سایر مصالح ساختمانی رایگان.( مقدمه فکری نهضت مشروطه، ص 88).
امتیاز رویتر از دید تجددطلبان راه میان بری بود که بعد از شکست برنامه های اصلاحی امیر کبیر در دو دهه قبل ایران را سریعاً در مسیر توسعه و صنعتی شدن می انداخت تردیدی نیست که مشیرالدوله در حمایت از اعطای امتیاز صمیمانه تلاش کرد. ( عصر بی خبری، ص 248)
اعتمادالسلطنه ضمن تشریح پول هایی که در قضیه امتیاز رویتر در میان رجال ایرانی توزیع شده به صراحت می نویسد: مبلغ 50 هزار لیره به صدراعظم ( میرزا حسین خان مشیرالدوله) در همین حدود به ملکم خان ناظم الدوله 20 هزار لیره به حاج محسن خان معین الملک 20 هزار لیره به منیره الدوله مبلغی هم به اقبال الملک و دیگران رسید درمجموع قریب به 200 هزار لیره به رجال ایرانی رشوه داده شد. ( قتل اتابک، 71ص)
ملاعلی کنی به شدت به قرارداد رویتر اعتراض می کند و نقشه راه آهن سراسری ایران را در جهت منافع انگلیس می دانند و در نامه ای که به شاه می نویسد سرازیر شدن جماعت خارجیان را به ایران مصادف می داند با خروج علما که اگر هم بمانند جایی و نقشی ندارند که یک دفعه وادینا و واملتا بگویند. (ایران در برخورد با استعمارگران از آغاز قاجاریه تا مشروطیت، 1363، ص 237).
وی ضمن یک رشته مباحث اسلامی – قاعده نفی سبیل – و ملی گرایانه اعلام کرد اعطای یک چنین امتیازاتی به اروپاییان امکان می دهد بر ایران سیطره پیدا کنند و ایران را نیز همانند هندوستان مستعمره سازند:
در همان خیالات افتاده که احداث راه آهن بفرمایید با شروط و تعهدات و مواثیق چندی از قرار مسموع و مکتوب در عهدنامه آن که جمیع خلق مجبور بر تسلیم اموال و املاک خود باشند از قبیل جنگل ها و معادن و قنوات بلکه سلطان با اقتدار نیز در این اجبار داخل باشند که املاک خاصه و زرخریدی و معادن و رودخانه ها را بتواند به اجبار ببرند به حدی که اگر پس از زمانی دولت بخواهد رفع آنها را بکنند جمیع نقود خزانه عامره و نقود اجناس متداوله موجود در دست رعایا وفا به ادا تاوان و زیان آن نمایید و اگر جسارت نباشد گوینده را می رسد بپرسد دولت را چه تسلط است بر املاک و اشجار آب و اراضی رعایا که حتماً بفروشد گمان ندارم در شرع خود بلک سایر ادیان تجویز این قسم اجبارها شده باشد. ( مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علما شیعه دوره قاجار، ص 242).
دولت بریتانیا تصمیم گرفت بی طرفی خود را در ماجرا حفظ کنند و رابطه خود را با روسیه با مشکل روبه رو نسازد و با حمایت تجاوزگرانه از یک سرمایه دار خصوصی به نام رویتر موضع خود را در ایران به خطر نیاندازد. (جان فوران، 249)
شاه وقتی به رشت رسید بر اثر پیغام های درشت حاج ملاعلی کنی و سید صالح عرب سر دسته پیشوایان روحانی مخالف صدراعظم، ناچار وی را از صدارت عزل و به توقف در رشت مجبور کرد. اما سال بعد وقتی اوضاع اندکی آرام شد وی را از رشت به پایتخت طلبید و وزیر خارجه کرد.( بیداری ایرانیان، ج 1، ص 106).
میرزا حسین خان پس از آشنایی با ملکم خان در تمام دوران حیات سیاسی، اجتماعیش متأثر از اندیشه های وی همچنین در مدت اقامت در عثمانی با رضا قلی خان سوادکوهی معروف به حاج میرزا صفا که افکار صوفیانه داشت بر اساس برخی از اسناد عضو فرماسونی بود مرتبط شده بود. ( قدر ولایت 202 ص)
ملکم در آستانه سفر اول ناصرالدین شاه به فرنگ وزیر مختاری لندن را از آن خود می کند. او در این مرحله از زندگی سیاسی خود از هواداران واگذاری امتیازهای بازرگانی به اتباع خارجی بود و در رساله «اصول تمدن» این هواخواهی خود را بروز داد. او عملاً در واگذاری امتیاز به «بارون ژولیوس دو رویتر» نقش وساطت داشت و بنا به نوشته مورخان انعقاد این قرارداد 50 هزار لیره به میرزا ملکم خان می رسد.
حاج ملاعلی کنی از مخالفان جدی و سرسخت اقدامات سیاسی اجتماعی و اقتصادی میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم بود وی در همان نامه از رواج آزادیهای سیاسی و اجتماعی که سپهسالار منادی و مروج آن بود به شدت انتقاد می کرد و آن را رواج مناهی و محرمات و مخالف اصل شرایع و ادیان و بر هم خوردن نظم اجتماعی دانست و از شاه خواست تا به رفع فساد و اصلاح امور عباد و انتظام بلاد بکوشد:
کلمه قبیحه «آزادی»… به ظاهر خیلی خوش نماست و خوب و در باطن سراپا نقض است و عیوب و این مسئله برخلا ف جمیع احکام رسل و اوصیا و جمیع سلاطین عظام و حکام والامقام است به این جهت در نوشته دیگری نوشته بود و علی الاسلام سلام. و دولت را وداع تام وتمام باید نمود به واسطه این که اصل شرایع و ادیان در هر زمان خود قید محکم و سخت بوده و می باشد که ارتکاب مناهی و محرمات ننماید معترض اموال و ناموس مردم نشود. برخلاف مقاصد و انتظام دولت و سلطنت است که هر کس هر چه بخواهد بگوید و از طریق تقلب و فساد و نهب اموال – غارت – نماید و بگوید آزادی است و شخص اول مملکت همه را آزاد کرده است و در معنی و حالت وحوش برگردانیده. معلوم است نفوس بالطبع طبیعت شیطانی مایل به هوا و هوس و برآوردن مشتبهات خودند. همین مایه بی نظمی و زیادی تاخت و تاز شده و هیچ کس نمی تواند چاره کند این است که قاطبه علما و فضلا را به صدا درآورده حکام و داروغه را خانه نشین و عاجز نمود. ( مکتوبات و بیانات سیاسی، ص 242)
در میان جمعی از نویسندگان معاصر با نادیده انگاشتن نقش آیت الله کنی در جریان رویتر و بعدها فرماسونری به حذف نام وی از تاریخ پرداخته اند یا نامه وی را تحت تأثیر دیگران دانسته اند رائین در کتاب خود اصلاً نامی از ملاعلی کنی نمی آورد و آدمیت وی را متأثر از دیگران می داند:
برای ما تردیدی نیست که نامه نگارش خود ملاعلی نیست گمان می بریم میرزا سعید خان وزیر امور خارجه که از دشمنان سپهسالار بود در پرداختن آن دست داشته است، گرچه به عقیده ما آن نامه به انشای آن مجتهد نیست میزان ادراک سیاسی طبقه را از مفهوم آزادی بدست می دهد لازم به رد کردن هم نیست اما از آن بر می آید که زمینه مختصر آزادی فراهم گردیده بود. (اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، ص 274)
با آنکه اهداف سپهسالار به روشنی اهداف «مشاورش» ملکم خان بیان نشده به ظاهر وی بر آن بوده است که در دولت اصلاحاتی بر اساس تأسیس اشکال قانون گذاری و اجرایی غرب انجام دهد. علما دراین اصلاحات محلی از اعراب نداشته اند. تنها تعدیلی که امکان داشت کاهش قدرت روحانیون بود بنابراین علت اینکه سپهسالار درعمل امتیازات علما را نفی می کرد این بود که از لحاظ نظری نیز آنها را به رسمیت نمی شناخت ( حامد الگار، نقش روحانیت پیشرو، ص 262- 263)
آیت الله حاج ملاعلی کنی در روز پنج شنبه 27 محرم الحرام 1306 قمری در تهران درگذشت و در بارگاه شاه عبدالعظیم ری به خاک سپرده شد.
از ایشان علاوه بر رساله عملیه چندین کتاب دیگر شامل قضا و شهادات، تخلیص المسائل، تحقیق الدلائل، توضیح المقال فی علم الدرایه باقی مانده است. ( الاجازه الکبیره، ص 417)
منابع تحقیق :
1. صدراعظم های سلسله قاجاریه، پرویز افشاری، تهران، وزارت امور خارجه، 1372، چاپ اول.
2. تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1371، چاپ چهارم.
3. مقاومت شکننده تاریخ تحولات اجتماعی ایران، جان فوران، احمد تدین، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1377، چاپ اول.
4. مقدمه فکری نهضت مشروطه، علی اکبر ولایتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365، چاپ سوم.
5. ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین شاه، ساموئل گرین ویلر بنجامین، حسین کروچه، تهران، انتشارات جاویدان، 1363، چاپ اول.
6. عصر بی خبری یا تاریخ امتیازات ایران، ابراهیم تیموری، تهران، چاپ اقبال، 1332.
7. روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، مربوط به سالهای 1292 تا 1313 هجری قمری: مقدمه و فهارس، ایرج افشار، تهران، انتشارات امیر کبیر، 2536، چاپ سوم.
8. نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت دین و دولت در ایران نقش علما دوره قاجاریه، حامد الگار، ابوالقاسم سری، تهران، انتشارات توس، 1356.
9. مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه دوره قاجار، محمد حسن رجبی ( دوانی)، تهران، نشر نی، 1390، چاپ اول.
10. علمای مجاهد، محمد حسن رجبی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، چاپ اول.
11. اندیشه ترقی و حکومت عصر سپهسالار، فریدون آدمیت، تهران، انتشارات خوارزمی، 2536، چاپ اول.
12. قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، جواد شیخ الاسلامی، تهران، انتشارات کیهان، 1366، چاپ اول.
13. نقش روشنفکران در تاریخ معاصر، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، تهران، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، 1387، چاپ اول.
14. المآثر وآثار، محمد حسن اعتماد السلطنه، تهران، اساطیر، 1363، چاپ اول.
15. ملاعلی کنی مرزبان دین، محمد باقر پور امینی قم، دارالحدیث، 1379.
16. الاجازه الکبیر، سید شهاب الدین مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1414 ق، چاپ اول.
17. گلشن ابرار خلاصه ای از زندگی اسوه های علم و عمل، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، نشر معروف، 1379، چاپ اول
منبع مقاله: مجموعه مقالات همایش نکوداشت حاج ملا علی کنی (ره)