بررسی کتاب مقتل لهوف
«لهوف»؛ مشهورترین مقتل امام حسین(علیه السلام)، بیان غیرمستقیم ظرائف کربلا
رضیالدین علی بن موسی بن جعفر ملقب به «ابن طاووس» از بزرگان علمای امامیه و جامع علوم مختلف است. این عالم زاهد و پارسا صاحب کراماتی بوده که علامه حلی به برخی از آنها اشاره کرده است. وی را مستجابالدعوه و واقف بر اسم اعظم دانستهاند و از برخی تألیفاتش برمیآید که به ملاقات حضرت ولی عصر(عج) نائل شده و برخی نکات را از محضر حضرت(علیه السلام) استفاده کرده و از جمله اسم اعظم را از زبان مبارک امام زمان(عج) آموخته است.
از کثرت ورع و تقوا، وی را «قدوة العارفین و مصباح المجتهدین» لقب دادهاند. از دادن فتوا در احکام شرعی به شدت امتناع داشته و جز کتاب «غیاث الورا» که حاشیهای بر یک کتاب فقهی است، کتاب دیگری در این باره تألیف نکرده است.
تولد وی در سال ۵۸۹ یا ۵۸۳ در حله و وفاتش روز دوشنبه، پنجم ذیقعده سال ۶۶۴ هجری در بغداد بوده است، البته جسم مطهر وی را در نجف در جوار بارگاه ملکوتی سیدالاوصیاء علی بن ابیطالب(علیه السلام) به خاک سپردهاند.
سید در زمان مستنصر، خلیفه عباسی میزیسته و با این که خلیفه تلاش کرد وی را وارد مسائل سیاسی کند و منصب «نقابت طالبین» را به او واگذار کند، ولی موفق نشد. در زمان سقوط بغداد توسط هلاکوخان، نقابت طالبین را بر او تحمیل کردند. گرچه سید در ابتدا نپذیرفت، اما خواجه نصیرالدین طوسی او را آگاه کرد که در صورت عدم قبول، او را خواهند کشت. گذشته از علم و دانش بسیار دقیق و عمیق، مراقب بود. به همین جهت میرزا جواد ملکی تبریزی که خود از عرفای بزرگ است، لقب «سیدالمراقبین» را به ایشان داده است.
با این که عمر طولانی نداشت ۵۰ تا ۶۰ جلد کتاب را به او نسبت دادهاند. بیشتر این کتب در زمینه دعا و زیارات است از جمله «اسرارالصلوة»، «الاقبال الصالح الاعمال»، «مصباح الزائر»، «جناح المسافر»، «الطرائف فی مذهب الطوائف»، «کشف المحجه لثمرة المهجه»؛ یکی از آثار وی کتاب مشهور «اللهوف یا الملهوف علی قتل الطفوف» است که بارها در هند و ایران به چاپ رسیده است.
معرفی کتاب لهوف
لهوف از واژه «لهف» به معنی سوگ و ناله و «طف» به معنی اندک و کم گرفته شده است. کربلا دست کم شانزده نام داشته که برخی عبارتند از مشهد الحسین(علیه السلام)، غاضریه، نواویس، طف و…
شیخ جعفر شوشتری(ره) مقتل ایشان را مشهورترین مقتل میدانسته است. سید، شاعر، ادیب و نقاد هم بوده است، از این رو ردپای ذوق ادبی وی در لهوف قابل مشاهده است. بیان کتاب لهوف بسیار نرم بوده است، به گونهای که میتوان آن را به صورت مرثیه خواند. این کتاب با یک شیوه داستانی نوشته شده است.
سید، چاشنیهای شعری خود را درجای جای کتاب آورده به گونهای که کمتر صفحهای از کتاب است که یک شعر در آن نباشد. اصل کتاب لهوف عربی است و چندین بار به فارسی ترجمه شده است. از جمله این ترجمهها میتوان به ترجمه میرزاقلی خان به نام «لجة الامم و حجة الامم»، ترجمه شیخ احمدبن سلامه نجفی، ترجمه سیداحمد فهریزنجانی به نام «آه سوزان بر مزار شهیدان»، ترجمه سیدمحمد صحفی، ترجمه علیبن شیخ العراقین که ترجمه منظومی از این کتاب است، ترجمه محمد ابراهیم معروف به «بدایع نگار» به نام «فیض الدموع» که در سال ۱۳۷۰ شمسی به چاپ رسیده است، اما احتمال میرود که تشابه متنی میان این دو کتاب باعث شده که تصور شود ترجمه «لهوف سیدبن طاووس» است.
ترجمه محمدطاهر دزفولی به نام «سوگنامه کربلا» که ترجمه نسبتاً آزادی است و در برخی موارد در ترجمه کم و یا زیاد شده است، ترجمه عقیقیبخشایشی، ترجمه محمد محمدیاشتهاردی به نام «غمنامه کربلا»، ترجمه شیخعباس قمی، آخرین ترجمه کتاب از علیرضا رجالیتهرانی نیز از ترجمههای دیگر این اثر است و قدیمیترین ترجمه لهوف، مربوط به میرزا قلی تبریزی است.
بخشهای مختلف لهوف
کتاب لهوف در چند فصل یا به تعبیر خود سید به چند «مسلک» تنظیم شده است که برخی مترجمان همه مسالک و برخی یک یا چند مسلک را ترجمه کردهاند. مسلک اول با ولادت امام حسین(علیه السلام) آغاز میشود. البته این رسم در بسیاری از کتب که در مورد حضرت نوشته شده جاریست. بعد از تولد امام حسین(علیه السلام) بخش عمدهای از زندگانی حضرت را در زمان پدر و برادر رها کرده و به سخنرانی اباعبدالله(علیه السلام) در مکه میپردازد. از این رو با همه ارزش این کتاب برای دریافت گزارش لحظه به لحظه حرکت اباعبدالله(علیه السلام) از خواندن کتب دیگر بینیاز نیستیم.
بعد از سخنرانی آن حضرت در مکه به شهادت قیس بن مصهر پرداخته است. قیس فرستاده اباعبدالله(علیه السلام) به کوفه است که در آنجا دستگیر شد و پس از بلعیدن نامه، عبیدالله بن زیاد به او گفت تو را مخیر میکنم که از پشت بام به زمین پرتاب شده، یا گردنت را بزنم یا این که حضرت را سب کنی و نامه را افشا کنی. قیس به منبر رفت و پس از توصیف حضرت از او دفاع کرد.
بعد از شهادت قیس دیدار اباعبدالله(علیه السلام) با حربن یزید ریاحی مطرح میشود که در این میان حدود ۱۰ منزل و حوادث آنها از قلم افتاده است. بنابراین با وجود مستند بودن، فاقد بخشهای مهم است. بعد از دیدار حرّ با اباعبدالله(علیه السلام) به سخنرانی زهیربن قین و حرّ در محضر اباعبدالله (علیه السلام) پرداخته که در این فاصله هم بخشهایی مفقود از تاریخ کربلا شده است.
مسلک دوم از سخنرانی اباعبدالله(علیه السلام) در کربلا آغاز شده، سپس به برخورد محکم ابا الفضل العباس(علیه السلام) و برادران حضرت با شمربن ذی الجوشن و بعد از آن به شب عاشورا، شوخی و بذلهگویی اصحاب، سخنرانی امام(علیه السلام) و توبه حرّ اشاره کرده است.
بعد از آن به نماز ظهر اباعبدالله(علیه السلام) پرداخته، سپس به شهادت علیاکبر(علیه السلام)، حضرت علیاصغر(علیه السلام)، اباالفضلالعباس(علیه السلام) و عبدالله بن الحسن(علیه السلام) پرداخته است که در این بین به شهادت سایر اصحاب و بنیهاشم اشارهای نشده است.
مسلک سوم با خاک سپاری شهدا در شب سوم شروع شده و در این جا نیز خلأ و فاصلهها زیاد است و وقایع مهم نظیر شهادت اباعبدالله(علیه السلام)، غارت خیمهها، برخورد با کودکان و اسرا، منزل کوفه و… بیان نشدهاند. بعد از آن به کوفه، شام و خطبه حضرت زینب(سلام الله علیه)، امام سجاد(علیه السلام) وامکلثوم و شهادت عبدالله بن عفیف ازدی پرداخته شده است.
ابن عفف از اصحاب حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) است که در جنگ جمل یک چشم و در صفین چشم دیگر خود را از دست داد. در اثر سر و صدایی که در خارج کاخ یزید به راه انداخت، تعقیب و در منزل خود به شهادت رسید. به اعتقاد سید اربعین این موضوع در همان سال اول اتفاق افتاده است. حال آن که برخی در این مطلب تشکیک کردهاند. سپس به بازگشت کاروان اسرا به مدینه و دستگیری و سرنوشت قاتلان اباعبدالله(علیه السلام) میپردازد.
لهوف کتابی تأثیرگذار، روان و تأثرانگیز است و در پی طرح درسها، عبرتها و مسائل عرفانی نیست. گرچه گاه برخی درسها و ظرائف کربلا غیرمستقیم در آن مطرح میشود.
منبع: سایت عصر شیعه