خانه » همه » مذهبی » برزخ در آیینه عترت

برزخ در آیینه عترت

برزخ در آیینه عترت

براى اینکه سیمایى روشن‏تر از عالم برزخ بیابیم، این موضوع را در سخنان گرانبهاى نغمه‏پردازان راستین وحى پى‏مى‏گیریم.
اخبار و احادیثى که از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) در این‏باره وارد شده است، علاوه بر اینکه صراحت بیشترى در حیات برزخى و زندگى قبر دارد، تا حدودى چگونگى و کیفیت آن عالم را روشن مى‏نماید؛ هر چند تا مادامى که پاى در آن جهان نگذاریم از پى‏بردن به حقایق آن جهان – چنان که هست- عاجزیم؛ لیکن بنا به

cbbdbf2f ee84 4a9f b769 5d67d59b0391 - برزخ در آیینه عترت
0001709 - برزخ در آیینه عترت
برزخ در آیینه عترت

براى اینکه سیمایى روشن‏تر از عالم برزخ بیابیم، این موضوع را در سخنان گرانبهاى نغمه‏پردازان راستین وحى پى‏مى‏گیریم.
اخبار و احادیثى که از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) در این‏باره وارد شده است، علاوه بر اینکه صراحت بیشترى در حیات برزخى و زندگى قبر دارد، تا حدودى چگونگى و کیفیت آن عالم را روشن مى‏نماید؛ هر چند تا مادامى که پاى در آن جهان نگذاریم از پى‏بردن به حقایق آن جهان – چنان که هست- عاجزیم؛ لیکن بنا به فرموده امیرمؤمنان، حضرت على(علیه السّلام) :
(انسانهاى اهل ذکر، چنان به آخرت و جهان پس از مرگ، یقین دارند که) گویى دنیا را به پایان رسانده و وارد آخرت شده‏اند. آنان، ماوراى دنیا را مى‏بینند؛ گویا بر حالات پنهانى برزخیان آگاهند؛ آن جهان را مى‏نگرند و انگار که قیامت، وعده‏هایش را بر ایشان عملى ساخته است.
پس، پرده از اوضاع آن عالم را از جلوى مردم دنیا برداشته‏اند (و آنچه را به نور ایمان و یقین دیده‏اند، فاش کرده‏اند) به طورى‏که گویى ایشان مى‏بینند و مى‏شنوند چیزهایى را که دیگران نه مى‏بینند و نه مى‏شنوند». (۱)
بنابراین، تنها از طریق اینگونه انسانهاى اهل ذکر – که امامان معصوم(ع) نمونه بارز و از مصادیق آشکار آنند – مى‏توانیم از برخى پدیده‏هاى جهان دیگر آگاه شویم؛ زیرا آنان براى برداشتن حجابها از برابر خود و مشاهده آن جهان – به اذن خدا – توانا و قادرند و چون در گفتارشان ذره‏اى خطا و اشتباه راه ندارد، گفته‏هایشان بر ما حجت است.
براى اینکه دیده‏ها و یافته‏هاى آن ستارگان پرفروغ عالم انسانیت روشن‏تر شود، در این گفتار به اختصار و در گفتارهاى آتى به طور مفصل، از اخبار و روایات رسیده از آنان بحث مى‏کنیم.

موضوعات برزخ

روایات فراوانى در این باب وارد شده است. علامه مجلسى(رحمت الله علیه) ، شیخ کلینى(رحمت الله علیه) ، فیض کاشانى(رحمت الله علیه) و… مجموعه عظیمى از این روایات را در جلد ششم بِحارالانوار، جلد سوم فروع الکافى، جلد هشتم المحجه البیضاء و… جمع آورى نموده‏اند.
در این قسمت، گلچینى از مجموع عظیم روایات برزخ را به ترتیب گفتارهاى این کتاب مى‏آوریم: (۲)

۱ – در آستانه ورود:

قالَ النبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : «مَنْ اَحَبّ لِقاءَ اللَّهِ، اَحَبَّ اللَّهُ لِقاءَه؛ وَمَن کَرِهَ لِقاءَ اللَّهِ، کَرِهَ اللَّهُ لِقاءَه». (۳)
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «هر که مشتاق دیدار خداست، خدا هم مشتاق دیدار اوست و هر که دیدار خدا بر او ناپسند است، خدا هم دیدار او را ناپسند دارد».

۲ – ماهیت برزخ:

قالَ الصّادِقُ(علیه السّلام) : «… اَمّا فی الْقِیامَهِ فَلَکُمْ فِی الْجَنَّهِ بِشَفاعَهِ النَّبیِّ الْمُطاعِ وَ وَصیّ النّبیِّ؛ وَلکنّی وَاللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلیْکُمْ فِی البَرْزَخِ!».
قیل: وَمَا الْبَرْزَخُ؟
قالَ: «اَلْقَبْرُ مُنْذُ حینِ مَوْتِهِ اِلَى یَوْم القِیامَهِ». (۴)
امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «شیعیان ما، با شفاعت پیامبر و امامان معصوم(علیه السّلام) در قیامت، همگى بهشتى‏اند؛ امّا سوگند به خدا، از وضع و حالتان در برزخ، خوف دارم» (زیرا، در برزخ، دیگر شفاعت نیست!)
پرسیدند: برزخ چیست!؟
فرمود: «از هنگام مرگ تا روز قیامت».

۳ – برزخ در آیینه وحى:

قالَ الصّادِقُ(علیه السّلام) : «فَاَمّا اِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ فی قَبْرِه، وَجَنَّتُ نَعیمٍ فی الأخِرَه؛ وَ اَمّا اِن کانَ مِنْ الْمُکَذِّبینَ الضّالّینَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ فی قَبْرِهِ وَتَصْلِیَهُ جَحیمٍ فِی اْلآخِرَه». (۵)
امام صادق(علیه السّلام) (در تفسیر آیات ۸۸ تا ۹۴ سوره واقعه، چنین) فرمود: «اگر از نیکان نزدیک به درگاه خدا باشد، در قبرش آسوده و شادمان است و در آخرت نیز در بهشت جاودان خواهد بود.
اگر از بدان گمراه باشد، در قبرش آب جوشان بدو آشامند و در آخرت نیز جایگاهش آتش است».

۴ – برزخ در آیینه عترت:

قالَ النبیُّ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : «إنّی کُنْتُ أَنْظُرُ اِلى‏ اْلاِبِلِ وَالْغَنَمِ وَاَنَا اَرْعاها -وَلَیْسَ مِنْ نبیٍّ الّا وَقَدْ رَعَى الْغَنَمَ- وَکُنْتُ أَنْظُرُ اِلَیْها قَبْلَ النبُوَّهِ وَهِیَ مُتَمَکِّنَهٌ فِی الْمَکینَهِ مَا حَوْلَها شَیْ‏ءٌ یُهَیِّجُها حَتّى تَذْعَرَ فَتَطیرُ، فَأَقُولُ: ما هذا!؟ وَاَعْجَبُ! حَتّى حَدَّثَنی جبْرئیلُ(علیه السّلام) : اَنَّ الْکافِرَ یُضْرَبُ ضَربَهً ما خَلَقَ اللَّهُ شَیْئاً اِلّا سَمِعَها وَیَذْعَرُ لَها اِلّا الثَّقَلَیْنِ؛ فَقُلْنا: ذلِک لِضَرْبَهِ الْکافِر؛ فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ عَذابِ الْقَبْر». (۶)
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «همه پیامبران، زمانى چوپان بودند – من هم، پیش از رسیدن به این مقام، چوپان بودم- گاهى مى‏دیدم که گوسفندان وشتران بى‏جهت، رم کرده‏اند و با ترس و وحشت سر از چرا بر مى‏دارند.
از این موضوع، بسیار در شگفت بودم، تا اینکه پس از پیامبرى، فرشته وحى(جبرئیل امین) ماجرا را برایم چنین گفت:
هنگامى که کافرى را در قبر تازیانه مى‏زنند، همه موجودات -غیر از جن و انس- صداى ضربات تازیانه را مى‏شنوند وبا شنیدن این صداى مهیب وحشت و ترس بر آنها چیره مى‏شود.
پس گفتم: آن به خاطر زدن کافر بوده است، پس پناه بر خدا از عذاب سخت قبر!».

۵ – ترسیمى از «حیات برزخى»:

قالَ الصّادِقُ(علیه السّلام): «فَاِذا قَبضَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ صَیَّرَ تِلْکَ الرُّوحَ فی قالبٍ کَقالِبِه فِی الدُّنْیا؛ فَیأکُلُونَ و یَشْرَبُونَ؛ فَاِذا قَدِمَ عَلَیْهِمُ الْقادِم، عَرَفُوهُ بِتِلْکَ الصُّورَهِ الّتی کانَتْ فِی الدُّنیا». (۷)
امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «هنگامى که خداوند، جان مؤمن را بگیرد، او را در کالبدى همانند دنیا قرار مى‏دهد و (با آن قالب از خوردنى‏ها و آشامیدنى‏هاى بهشت برزخى) مى‏خورند و مى‏آشامند؛ و اگر کسى بر آنان وارد شود(به همان شکل و قیافه‏اى که در دنیا داشتند) ایشان را مى‏شناسند».

۶ – وادى برزخ:

قال علیٌّ(علیه السّلام) لاِبْن نُباتَهَ مِنْ اَصْحابِه: «لَوْکُشِفَ لَکُمْ لَرَأیتُمْ أرْواحَ الْمُؤمنینَ فی هَذا الظَّهْرِ، حَلْقاً یَتَزاوَرُون وَ یَتَحَدَّثُونَ؛ اِنَّ فی هذا الظَّهْر رُوحُ کلِّ مُؤمِنٍ، وَ بِوادِى بَرَهُوتَ نسمَهُ کلِّ کافِرٍ». (۸)
امام على(علیه السّلام) به ابن نباته فرمود: «اگر، (حجاب برزخى کنار رود و آن جهان) بر شما نمایان گردد، هر آیینه ارواح مؤمنان را در پشت این شهر (نجف) خواهید دید که حلقه‏وار گردهم آمده؛ با هم دیدار کنند و سخن گویند.
روح هر مؤمنى در اینجاست‏ (۹) و ارواح کفار در وادى برهوت».

۷ – تجسم عمل:

قال علیٌّ(علیه السّلام) : «اِنَّ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِم ثَلاثَهُ اَخِلّاء: فَخَلیلٌ یَقُولُ: اَنَا مَعَکَ حَیّاً وَمَیِّتاً وَ هُوَ عَمَلُه…». (۱۰)
امام على(علیه السّلام) فرمود: «دوستان شخص مسلمان سه تا هستند(: مال، فرزندان، عمل) و عمل، دوستى است که مى‏گوید من در زندگى و مرگ همدم تو هستم».

۸ – پرسشهاى برزخ:

قال علیٌّ(علیه السّلام) : «اِنَّ الْعَبْدَ اِذا اُدْخِلَ حُفْرَتَه، اَتاهُ مَلَکان (اسمُهُما: مُنکَرٌ وَ نَکیرٌ). فَاْلاوَّلُ ما یَسْألانَهُ: عَنْ رَبِّه، ثُمَّ عَنْ نَبیِّهِ، ثُمَّ عَنْ وَلیِّهِ…». (۱۱)
امام على(علیه السّلام) فرمود: «هنگام ورود شخص به قبر، دو فرشته (به نامهاى: نکیر و منکر) سراغ او مى‏آیند. نخستین چیزهایى که مى‏پرسند: از خدا، پیامبر و امام است…».

۹ – پاداشها و کیفرها:

فیما کَتَبَ اَمیرُالْمؤمنین علىٌ(علیه السّلام) ، لِمُحَمَّدِ ابْنِ اَبی بَکْر: «یا عِبادَاللَّه! ما بَعْدَ الْمَوْتِ لِمَنْ لایُغْفَرُلَهُ اَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ؛ اَلْقَبْرُ فَاحْذَروا ضَیْقَهُ وَضَنْکَهُ وَظُلْمَتَه وَ غُرْبَتَه! اِنَّ الْقَبْرَ یَقُولُ فِی کُلِّ یَوْمٍ: انا بَیْتُ الْغُرْبَه؛ اَنَا بَیْتُ التُّرابِ؛ اَنَا بَیْتُ الْوَحْشَهِ؛ اَنَا بَیْتُ الدُّودِ والْهَوامِّ. وَالْقَبْرُ رَوْضَهٌ مِنْ ریاض الْجَنَّهِ، اَوْحُفْرَهٌ مِنْ حُفَرِ النَّار.
اِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ اِذا دُفِنَ، قالَتْ لَهُ اْلأَرْضُ: مَرْحَباً وَاَهْلاً! قَدْ کُنْتَ مِمّنْ اُحِبُّ اَنْ تَمْشِىَ عَلى‏ ظَهْری؛ فَاِذا وَلَّیْتُکَ فَسَتَعْلَمُ کَیْفَ صَنیعی بِکَ؛ فَیَتّسعُ لَهُ مَدَّ البَصَر! وَاِنَّ الْکافِرَ اِذا دُفِنَ؛ قالَتْ لَهُ اْلارْضُ: لامَرْحَباً بِکَ وَلا اَهلاً! لَقَدْ کُنْتَ مِمَّنْ اَبْغَضُ أنْ تَمْشیَ عَلى‏ ظَهْری؛ فَاِذا ولّیتُک فَسَتَعْلَمُ کَیْفَ صنیعى بِکَ فَتَضُمُّه حَتَّى تَلْتَقىَ اَضْلاعَه!». (۱۲)
امیرمؤمنان على(علیه السّلام) به محمدابن ابى‏بکر نوشت:
«اى بندگان خدا! سختى و آزار قبر براى گروهى که به درگاه پروردگار آمرزیده نشده‏اند، دردآورتر از سختى هنگام جان کندن است؛ پس، از تنگى، فشار، تاریکى و تنهایى آن بهراسید!
قبر، هر روز چنین ندا سر مى‏دهد: منم خانه غربت! منم خانه ظلمت! منم خانه وحشت!(براى بدکاران) منم خانه مهر و بخشش!(براى نیکوکاران).
قبر(محدود به این ظاهر نیست؛ بلکه) باغى از باغستانهاى بهشت و یا گودالى از گودالهاى جهنم است.
وقتى، مؤمن وارد قبر شود، به او گوید: اهلاً و مرحباً (۱۳) … و تا چشم کار مى‏کند، قبرش را گشایش دهد؛ اما هنگامى که کافر وارد قبر شود، به او گوید: لااهلاً و لامرحبا -وه! که خوش نیامدى- و چنان فشارش دهد که استخوانهایش درهم شکند و خُرد شود».

۱۰ – در آستانه خروج:

سُئِلَ عَنِ الصّادِقِ(علیه السّلام) : اَیُتَلاشَى الرُّوحُ بَعْدَ خُروجِه عَنْ قالِبه اَمْ هُوَ باقٍ؟
قالَ: «بَلْ هُوَ باقٍ اِلى‏ وَقْتٍ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ؛ فَعِنْدَ ذلِکَ تُبْطَلُ الْأَشیاءُ کَما بَدأها مُدْبِرُها…». (۱۴)
از امام صادق(علیه السّلام) پرسیده شد: آیا روح بعد از خارج شدن از کالبدش متلاشى مى‏شود یا باقى مى‏ماند؟
فرمود: «روح تا نفخه صور اول در برزخ باقى مى‏ماند و پس از آن، همه موجودات تا نفخه صور دوم از بین مى‏روند و انسان نیز در خاموشى و سکوت خواهد بود».

پی نوشتها:

۱ . «نهج البلاغه»، شرح و ترجمه فیض الاسلام، خ‏۲۱۳، ص‏۷۰۴. (با استفاده از: «شرح فشرده‏اى بر نهج البلاغه»، امامى-آشتیانى، ج‏۲، خ‏۲۲۲، ص‏۴۳۰ – ۴۰۴، مؤسسه مطبوعاتى هدف):
«فکأنما قطعوا الدنیا إلى الآخره وهم فیها فشاهدوا ماوراء ذلک،فکأنما اطلعوا غیوب اهل البرزخ فی طول الاقامه فیه،وحققت القیامه علیهم عداتها،فکشفوا غطاء ذلک لاهل الدنیا حتى کانهم یرون‏ما لایرى الناس ویسمعون مالایسمعون».
۲ . مباحث این کتاب در ده گفتار بیان شده است که درباره هر گفتار، یک حدیث به عنوان شاهد و گواه آورده مى‏شود و چون در گفتارهاى مربوط، توضیحات لازم داده خواهد شد، در اینجا از تفسیر و توضیح خوددارى و فقط به بیان حدیث مى‏پردازیم.
۳ . «المحجه البیضاء»، ج‏۸، ص‏۲۴۳. «بحار»، ج‏۶، ص‏۱۳۳.
۴ . «الکافی»، ج‏۳، ص‏۲۴۲. «بحار»، ج‏۶، ص‏۲۶۷. «سفینه البحار»، الشیخ عباس القمى، ص‏۷۱، انتشارات سنایى.
۵ . «تفسیر القمی»، ج‏۲، ص‏۳۵۰. «بحار»، ج‏۶، ص‏۲۶۷.
۶ . «الکافی»، ج‏۳، ص‏۲۳۳. «بحار»، ج‏۱، ص‏۲۲۶.
۷ . «الکافی»، ج‏۳، ص‏۲۴۵. «بحار»، ج‏۶، ص‏۲۶۹. «المحجه البیضاء»، ج‏۸، ص‏۳۰۰.
۸ . «بحار الانوار»، ج‏۶، ص‏۲۴۳.
۹ . در گفتار ۵ خواهد آمد که بهشت برزخى در وادى السلام؛ و وادى السلام نیز از توابع نجف اشرف است.
۱۰ . «کتاب الخصال»، الشیخ الصدوق، ج‏۱، ص‏۱۱۴، منشورات جماعه المدرسین. «معانى الاخبار»، ص‏۲۳۲.
۱۱ . «بحار الانوار»، ج‏۶، ص‏۲۳۳.
۱۲ . «امالى»، الشیخ المفید، ص ۱۵۴ – ۱۵۵، مکتبه بصیرتى. بحار، ج، ص‏۲۱۸. المحجه البیضاء، ج‏۸، ص‏۳۱۰.
۱۳ . کنایه از این است که: با سعه و فراخى مصادف شدى؛ پس انس والفت بگیر و وحشت مدار. (فرهنگ عمید، ص ۹۴۱).
۱۴ . «احتجاج الطبرسى»، الشیخ الطبرسى، ج‏۲، ص‏۳۵۰، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی سبطین

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد