برطرف شدن غفلت هنگام سلب نعمت ها
حجاب غفلت
بنابراین هنگامی که انسان با مشکلات مواجه می شود، هرچه انسان از اسباب و عوامل ناامیدتر شود، حجاب غفلت به همان مقدار کنار می رود تا جایی که اگر از هر چیز ناامید شود و از تمام اسباب دست او کوتاه شود آن گاه خواهد فهمید که همه چیز فقط در قبضه قدرت خداست و اسبابی که در اختیار انسان است، خداست که آنها را در اختیار او قرار داده است، نه آنکه انسان آنها را نزد خود نگه داشته است و نه آن اسباب خودشان نزد انسان قرار گرفته اند، بلکه از هر دو طرف خداوند متعال نگه داشته است، یعنی خداوند سبحان اسباب را برای انسان فراهم می کند و دسترسی ای که انسان به اسباب دارد، آن را نیز خداوند متعال در اختیار انسان قرار داده است.
باید بر خدا توکل کرد نه بر اسباب
بنابراین انسان نباید در حالت عادی یعنی زمانی که به اسباب دسترسی دارد، به اسباب تکیه کند و اگر وضعیت سخت و دشوار شود و ارتباط او با اسباب قطع شود آن گاه بر خدا توکل کند، خیر! بلکه در هر حال باید بر خدا توکل کند. البته استفاده از اسباب لازم و ضروری است، اما باید این را نیز در نظر داشت که همه آن اسباب و عوامل مطیع و فرمانبردار دستور پروردگارند.
انقطاع اسباب فرصتی برای معرفت الٰهی
اکنون این فرصتی پیش آمده است برای فکر کردن و هدایت یافتن تا انسان این مطلب را درک کند که حالا که رابطه او با اسباب قطع شده است روشن شده که تاکنون ارتباط او با خدا قطع بوده است و در این حال است که زمینه برقرارای ارتباط او با خدا به وجود آمده است.
“قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَـٰذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ . قُلِ اللَّـهُ یُنَجِّیکُم مِّنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِکُونَ”، “بگو: «چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا رهایی میبخشد؟ در حالی که او را با حالت تضرع (و آشکارا) و در پنهانی میخوانید؛ (و میگویید:) اگر از این (خطرات و ظلمتها) ما را رهایی میبخشد، از شکرگزاران خواهیم بود. بگو: «خداوند شما را از اینها، و از هر مشکل و ناراحتی، نجات میدهد؛ باز هم شما برای او شریک قرار میدهید! (و راه کفر میپویید.)”.[3]
ثمره نگاه عمیق به مشکلات
اگر نیازها و اسباب را با نگاهی عمیق تجزیه و تحلیل کنیم می بینیم که نیازهای طبیعی و مشکلات قطعاً باید بوسیله اسباب تامین شوند، چون عالم، عالم اسباب است اما آیا این نیازها برای این پیش می آیند که انسان فقط راه حل آنها را پیدا کند و آنها را برطرف کند؟! در این صورت دور باطل لازم می آید و این کار بیهوده و عبث خواهد بود.
از آنجا که عالم، عالم اسباب است مومن بیشترین تلاش را در این راه به کار می گیرد و در عین حال در پشت حجاب اسباب، خداوند سبحان را “مسبب الاسباب” می بیند و همه چیز را از او درخواست می کند، خدا را نجات دهنده از همه شرور و اعطا کننده همه خیرات می داند. برای اسباب استقلالی قائل نیست و تاثیر واقعی را در اسباب نمی بیند بلکه همه آنها را تحت فرمان خداوند متعال می داند.
“توحید افعال آنست که تنها مؤثر حقیقى را در عالم او بدانیم (لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه) نه اینکه عالم اسباب را انکار کنیم و به دنبال سبب نرویم بلکه معتقد باشیم که هر سببى هر تاثیرى دارد، آن هم به فرمان خدا است، او است که به آتش سوزندگى، و به خورشید روشنایى و به آب حیاتبخشى داده است. ثمره این عقیده آنست که انسان تنها متکى به” اللَّه” خواهد بود، تنها قدرت و عظمت را مربوط به او مىداند، و غیر او در نظرش فانى، زوالپذیر، و فاقد قدرت مىباشد. تنها ذات اللَّه قابل اعتماد و ستایش است، و لیاقت این دارد که انسان او را تکیه گاه خود در همه چیز قرار دهد”.[4]