خانه » همه » مذهبی » برنامه‌هاي تبليغي تلويزيون را در مسائل مذهبي و ديني چگونه ارزيابي مي‌كنيد آيا اين برنامه‌ها تأثير منفي (دل‌زدگي از دين) نيز داشته است؟

برنامه‌هاي تبليغي تلويزيون را در مسائل مذهبي و ديني چگونه ارزيابي مي‌كنيد آيا اين برنامه‌ها تأثير منفي (دل‌زدگي از دين) نيز داشته است؟

در پاسخ به سؤال شما ابتدا لازم است به اين نكته اشاره كنم كه قضاوت و اظهار نظر در رابطة با اين سوال كه آيا برنامه‌هاي تلويزيون، تأثير منفي در مورد مسايل ديني و مذهبي داشته است يا خير، بدون ارزيابي و تحليل واقع‌ بينانه و همة جانبة برنامه‌هاي تلويزيون، امكان پذير نيست. بنابراين اگر فردي بدون استفاده از روش‌هاي معتبر و تجزيه و تحليل علمي، دربارة تأثيرات برنامه‌هاي تلويزيون و ديگر رسانه‌هاي جمعي، اظهار نظر نمايد، فقط بيان‌گر برداشت و نظر شخصي آن فرد بوده و در تحقيقات و پژوهش‌ها قابل استناد نخواهد  بود. براي اراية پاسخ معتبر و قابل استناد در مورد اين سوال، دو راه‌كار اساسي مي‌تواند مورد استفاده واقع شود:
1ـ نظر سنجي عمومي و تحليل داده‌ها به صورت آماري.
2ـ تحليل محتوايي برنامه‌هاي تلويزيون براساس معيارهاي از قبل تعيين شده.
با راه‌كار نخست، گرچه نتايج معتبر و قابل استناد به‌دست خواهد داد، امّا اجراي آن، كار منظم و روشمند را مي‌طلبد كه هم از نظر زمان و هم از نظر هزينه و نيروي انساني، مقدور ما نيست.تنها روشي كه مي‌توان با استفاده از آن در مورد برنامه‌هاي تلويزيون، اظهار نظر نمود، اين است كه محتواي برنامه‌ها را مورد ارزيابي قرار دهيم. اين روش گرچه تا حدودي ممكن است تحت‌تأثير ذهنيت‌ها و سوگيري‌هاي پژوهشگر، واقع شود امّا في‌الجمله مي‌تواند راه‌گشا باشد. شايد قضاوت درست در مورد برنامه‌هاي تلويزيون، از نظر تأثيرگذاري و تقويت يا تضعيف ارزش‌هاي ديني، اين  باشد كه جنبه‌هاي مثبت و منفي را با هم در نظر بگيريم. برخي از شبكه‌ها يا برنامه‌هاي تلويزيوني در جهت تقويت ارزش‌ها و ايجاد بينش مذهبي، نقش قابل توجهي داشته است مانند سريال‌هايي كه با مضامين مذهبي و تاريخي ساخته شده و يا برنامه‌هاي آموزشي، فرهنگي، برنامة خانواده و… كه جا دارد از مسئولان و دست‌اندركاران صدا و سيما تشكّر و قدرداني نمود. امّا برخي از برنامه‌ها نيز با معيارها و ارزش‌هاي مذهبي و فرهنگي جامعة ما هم‌خواني ندارد. ما ضمن اين‌كه تأثيرات مثبت و برنامه‌هاي مطلوب صدا و سيما را از نظر دور نمي‌داريم، امّا چون سوال شما ناظر به تأثيرات منفي برنامه‌هاي تلويزيون است، نكاتي را در اين خصوص، يادآور مي‌شويم. عمده‌ترين محورهايي كه مي‌توان به‌وسيله آن تأثيرات منفي برنامه‌هاي تلويزيوني را مورد ارزيابي قرار داد عبارتند از:
1ـ ميزان مشروعيت بخشيدن به ثروت و تبديل آن به يك ارزش مثبت،
2ـ ميزان تأثير و مشروع ساختن نابرابري‌هاي اجتماعي و تبليغ جامعه طبقاتي،
3ـ ترويج فرهنگ مصرف‌گرايي و گسترش آن به‌عنوان يك ارزش،
4ـ ميزان اثرگذاري منفي و تضعيف ارزش‌هاي مذهبي به‌خصوص حجاب،
تحليل محتواي برنامه‌ها نشان مي‌دهد كه در پاره‌اي از فيلم‌ها سريال‌ها و برنامه‌هاي تبليغاتي تلويزيون، ميزان تعيين كننده‌هاي يادشده بسيار بالا است و به‌خصوص در سال‌هاي اخير در مقايسه با سال‌هاي اوّل انقلاب، رشد بيشتري را نشان مي‌دهد.[1] در برخي فيلم‌ها و برنامه‌‌هاي تلويزيوني، هم در متن آن و هم در حاشيه، صحنه‌ها و سوژه‌هايي نشان داده مي‌شود كه بيشتر فرهنگ تجمل‌گرايي و مصرف‌گرايي را تداعي مي‌كند؛ نوع منزل و ارزش‌ آن، وسايل منزل، دكوراسيون، لباس هنرپيشه‌ها و زيور آلات هنرپيشه‌ها، سوژة فيلم و داستان آن به‌گونه‌اي است كه قطعاً الگوي منفي را براي خانواده‌ها ارايه مي‌كنند.
علاوه بر ترويج فرهنگ تجمل‌گرايي، مصرف‌گرايي و نظام طبقاتي، در برخي از فيلم‌ها و سريال‌ها، ارزش‌هاي مذهبي نيز شديداً تضعيف شده است. در تبيين اين مسئله لازم است بدانيم كه اعتقادات مذهبي اكثريّت اعضاء جامعه، در قالب قواعد، هنجارها و سمبل‌هادر  جامعه ظهور و نمود پيدا مي‌كند. به‌عنوان نمونه حجاب و پوشش زنان به‌عنوان يك معرّف مهم براي ميزان اعتقاد هنجاري در جامعه و نفوذ نهاد مذهب مي‌باشد و صدا و سيما مي‌تواند در الگودهي حجاب به‌عنوان هنجار اجتماعي، نقش مهم ايفا نمايد.[2] امّا متأسفانه ديده مي‌شود كه در برخي از فيلم‌‌ها و سريال‌ها، اين رسالت عظيم كمتر مورد اهتمام و توجّه دست اندرکاران قرار گرفته است. از سوي ديگر ميزان تأثير و تبليغ ارزش‌ها و سمبل‌هاي مذهبي به جذابيت پيام‌دهنده يا هنرپيشه نيز بستگي دارد. اگر يك هنرپيشة بدقيافه و دافعه برانگيز، چادر سرش كند و يك هنرپيشة زيبا و مقبول جوانان، بي‌حجاب يا كم حجاب باشد، هر دو در جهت تغيير يا تضعيف سمبل‌هاي مذهبي در جامعه تأثير مي‌گذارد.
هنرپيشة بدقيافه، با «حجاب» تداعي و شرطي سازي مي‌شود و لذا به حجاب بار ارزشي منفي داده خواهد شد. هنرپيشة زيبا و مقبول، با «كم حجابي» به‌او ارزشي  مثبت مي‌بخشند و لذا در بينندگان اين نوع پوشش را يك پوشش «خوب» و «مجاز» يا مشروع جلوه مي‌دهد و از آن طريق در پي‌همانند‌سازي و تقليد بينندگان‌ از هنرپيشه‌ها، اين نوع پوشش در جامعه رواج مي‌يابد و در نتيجه عملاً سمبل‌هاي مذهبي كاهش مي‌يابند و همراه با آن‌ها ارزش‌ها و اعتقادات مذهبي نيز تغيير مي‌كنند.[3]پژوهشگري در اين خصوص معتقد است كه در سال‌هاي اخير تأثيرات منفي و تبليغ الگوهاي غير خودي در برنامه‌هاي تلويزيون افزايش يافته است، به‌گونه‌اي كه پرجاذبه‌ترين سريال سال 1365 در جهت ترويج و تثبيت ارزش‌هاي انقلابي، مذهبي، كاهش نابرابري، وحدت و انسجام بين مردم بوده است. امّا سريال‌هاي سال 1370 به بعد كه در عين حال پر بيننده‌ترين نيز بوده‌اند، ارزش‌هاي مادي و نابرابري را رواج داده‌اند.[4] نكته اساسي در برنامه‌هاي تلويزيون و به‌خصوص برخي فيلم‌ها و سريال‌هاي ايراني كه از تلويزيون پخش مي‌شود، اين است كه به‌جاي آن‌كه  اين دستگاه ارزش‌هاي جامعه را كنترل و هدايت كند و الگوهاي مثبت ارايه نمايد، هم خود در تغيير ارزش‌ها مؤثر بوده است و هم آن‌كه خود را با ارزش‌هاي اشاعه يافته در سطح جامعه تطبيق مي‌دهد.[5] گاهي اوقات نيز برخي از ارزشهاي غربي به صورت آشكار يا پنهان در برنامه هاي تلويزيوني تبليغ مي گردند كه با ارزشهاي اسلامي منافات دارند. مثلاً به بهانة ارزش بخشيدن به منزلت زن، روح فمينستي بر سريالها و فيلم ها حاكم مي گردد،  و يا اينكه صفاتي مردانه يا منافي باساختارجسمي وروانشناختي زن، براي زن ها ارزش شمرده مي شود كه همة اينها از منزلت اصلي زن مي كاهد و زمينة سقوط ارزش ها را فراهم مي نمايد.
گاهي اوقات نيز نحوة چينش برنامه هاي مذهبي به گونه اي است كه موجب بي رغبتي مردم نسبت به اين گونه مسائل مي گردد. مثلا زمان نامناسب براي سخنراني هاي مذهبي انتخاب مي گردد و يا اينكه به صورت پشت سر هم و در تمام كانال ها به صورت همزمان پخش مي گردد كه مجموع اينها موجب كسالت و دل زدگي در مخاطبين مي گردد.
گاهي نيز برنامه هاي مذهبي در تلويزيون به جاي رفع شبهات بينندگان موجب انتقال مفاهيم ديني به صورت ناقص يا مبهم به بينندگان مي گردد. بنابراين به‌نظر مي‌رسد كه در جامعة ما برنامه‌هاي تلويزيون كم و بيش در تضعيف نگرش ديمدارانه  در جامعه مؤثر بوده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ احمد بزرگيان، مباني رشد فرهنگي، سازمان عقيدتي سياسي ارتش، 1373، ص 31 به بعد.
2ـ فرامرز رفيع‌پور، وسايل ارتباط جمعي و تغيير ارزش‌هاي اجتماعي، كتاب‌ فرا، 1378.
3ـ محمّدرضا سپهري، مقدّمه‌اي بر فرهنگ كار، موسسة كار و تأمين اجتماعي، 1376، فصل 4 و 5 تحت عنوان وظايف و نقش رسانه‌هاي گروهي در زمان حاضر.

پي نوشت ها:
[1] ـ رفيع‌پور، فرامز، وسايل ارتباط جمعي و تغيير ارزش‌هاي اجتماعي، كتاب فرا، 1378.
[2] ـ دفتر عقيدتي سياسي فرماندهي كل‌قوا، ستيز با تهاجم فرهنگي غرب، 1375، ص 144 ـ 142، (تحت عنوان: نقش سينما و ابزار تصويري، بحثي ارايه شده است).
[3] ـ آرتوركوهن، تغيير نگرش و تأثير اجتماعي، ترجمه عليرضا كلدي، دانشگاه علوم بهزيستي، 1378، فصل 7.
[4] ـ رفيع‌پور، فرامرز، وسايل ارتباط جمعي و تغيير ارزش‌هاي اجتماعي، كتاب فرا، 1378، ص 48.
[5] ـ همان.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد