در قرآن کریم میخوانیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً أُولی أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ».[1]
خدای تعالی در این آیه شریفه؛ اشاره به آفرینش عالم هستی میکند و با استفاده از کلمه «فاطر»، این معنا را به مخاطب القا میکند، که خدای تعالی، آسمانها و زمین را از عدم آفرید. انگار که عدم را شکافت و از دل آن، مخلوقات را بیرون آورد. همچنین با استفاده از اسلوب اسم فاعل، بیان میکند که افاضه وجود به مخلوقات امری مستمر است و دائماً ادامه دارد که اگر این فیض رسانی لحظهای قطع شود، همه چیز نابود میشود.[2]
در ادامه اشارهای به قدرت خود کرده و میفرماید: همان خدایی که فرشتگان را فرستاده خود قرار داد و برایشان بالهای متعدد عطا کرد که برخی دو بال و برخی سه بال و برخی چهار بال دارند. بال وسیلهای برای صعود و بالا رفتن است. آنها با این وسیله از آسمان به زمین و از زمین به آسمان و از موضعی به موضع دیگر جا به جا میشوند. در ادامه آیه، میفرماید: هر چه را که بخواهد، در آفرینش اضافه میکند و خدا بر انجام هر کاری توانا است.[3]
این آیه دلالت بر منحصر بودن تعداد بالهای فرشتگان در تعدادهای مذکور ندارد، بلکه ادامه آیه با عنوان کردن اینکه «یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ» اشعار به این مطلب دارد که برخی از فرشتگان بیش از چهار بال دارند.[4] صاحب «مجمع البیان» نیز با آوردن روایتی از ابن عباس که میگوید: «پیامبر در معراج، جبرئیل را با ششصد بال مشاهده کرد»، چنین بیان میکند که برداشت ایشان نیز از این بخش آیه، همین مطلب است.[5] از امام صادق(ع) نیز نقل شده: «خدا فرشتگان را به گونههای مختلفی آفرید و پیامبر(ص) جبرئیل را در حالی دید که ششصد بال داشت».[6] همچنین امام صادق(ع) در تفسیر آیهای از قرآن که میفرماید: «پیامبر برخی از آیات بزرگ خدا را مشاهده کرد»،[7] فرمود: «پیامبر، جبرئیل را به گونهای مشاهده کرد که ششصد بال داشت و ما بین آسمان و زمین را پُر کرده بود».[8] در روایتی دیگر نیز آمده: «جبرئیل ششصد بال دارد و آنها را فقط در شب قدر باز میکند».[9] بنابراین، روایت موجود در صحیح بخاری[10] نیز مطابق با روایات شیعه است و همانطور که گفته شد منافاتی با قرآن کریم ندارد.
خدای تعالی در این آیه شریفه؛ اشاره به آفرینش عالم هستی میکند و با استفاده از کلمه «فاطر»، این معنا را به مخاطب القا میکند، که خدای تعالی، آسمانها و زمین را از عدم آفرید. انگار که عدم را شکافت و از دل آن، مخلوقات را بیرون آورد. همچنین با استفاده از اسلوب اسم فاعل، بیان میکند که افاضه وجود به مخلوقات امری مستمر است و دائماً ادامه دارد که اگر این فیض رسانی لحظهای قطع شود، همه چیز نابود میشود.[2]
در ادامه اشارهای به قدرت خود کرده و میفرماید: همان خدایی که فرشتگان را فرستاده خود قرار داد و برایشان بالهای متعدد عطا کرد که برخی دو بال و برخی سه بال و برخی چهار بال دارند. بال وسیلهای برای صعود و بالا رفتن است. آنها با این وسیله از آسمان به زمین و از زمین به آسمان و از موضعی به موضع دیگر جا به جا میشوند. در ادامه آیه، میفرماید: هر چه را که بخواهد، در آفرینش اضافه میکند و خدا بر انجام هر کاری توانا است.[3]
این آیه دلالت بر منحصر بودن تعداد بالهای فرشتگان در تعدادهای مذکور ندارد، بلکه ادامه آیه با عنوان کردن اینکه «یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ» اشعار به این مطلب دارد که برخی از فرشتگان بیش از چهار بال دارند.[4] صاحب «مجمع البیان» نیز با آوردن روایتی از ابن عباس که میگوید: «پیامبر در معراج، جبرئیل را با ششصد بال مشاهده کرد»، چنین بیان میکند که برداشت ایشان نیز از این بخش آیه، همین مطلب است.[5] از امام صادق(ع) نیز نقل شده: «خدا فرشتگان را به گونههای مختلفی آفرید و پیامبر(ص) جبرئیل را در حالی دید که ششصد بال داشت».[6] همچنین امام صادق(ع) در تفسیر آیهای از قرآن که میفرماید: «پیامبر برخی از آیات بزرگ خدا را مشاهده کرد»،[7] فرمود: «پیامبر، جبرئیل را به گونهای مشاهده کرد که ششصد بال داشت و ما بین آسمان و زمین را پُر کرده بود».[8] در روایتی دیگر نیز آمده: «جبرئیل ششصد بال دارد و آنها را فقط در شب قدر باز میکند».[9] بنابراین، روایت موجود در صحیح بخاری[10] نیز مطابق با روایات شیعه است و همانطور که گفته شد منافاتی با قرآن کریم ندارد.
[1]. فاطر، 1.
[2]. طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 6، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[3]. همان.
[4]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 71، ص 7.
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 625، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[6]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزایری، سید طبیب، ج 2، ص 206، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367ش؛ بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 536، مؤسسه بعثت، قم، چاپ اول، 1374ش.
[7]. نجم، 18: «لَقَدْ رَأى مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْرى».
[8]. شیخ صدوق، التوحید، محقق و مصحح: حسینی، هاشم، ص 116، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1398ق.
[9]. شیخ مفید، محمد بن محمد، الأمالی، محقق و مصحح: استاد ولی، حسین، عفاری، علی اکبر، ص 231، کنگره شیخ مفید، قم ، چاپ اول، 1413ق.
[10]. حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ، حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ، حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ الشَّیْبَانِیُّ، قَالَ: سَأَلْتُ زِرَّ بْنَ حُبَیْشٍ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى. فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى» [النجم: 10] قَالَ: حَدَّثَنَا ابْنُ مَسْعُودٍ: أَنَّهُ «رَأَى جِبْرِیلَ، لَهُ سِتُّمِائَةِ جَنَاحٍ»؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق: الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج 4، ص 115، دار طوق النجاة، بیروت، چاپ اول، 1422ق.