طلسمات

خانه » همه » مذهبی » بر اساس نظریه «وحدت وجود»، عالم مظهر اسمای الهی است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد، پس من انسانی چیست؟ قُرب خدا به انسان چه معنا دارد؟ تکلیف، ثواب یا عقاب چه می‌شود؟ آیا خدا به خودش پاداش داده و خودش را مجازات می‌کند؟

بر اساس نظریه «وحدت وجود»، عالم مظهر اسمای الهی است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد، پس من انسانی چیست؟ قُرب خدا به انسان چه معنا دارد؟ تکلیف، ثواب یا عقاب چه می‌شود؟ آیا خدا به خودش پاداش داده و خودش را مجازات می‌کند؟

جهان هستی که مشهود ما است متکثر و پراکنده می‌نماید. اندیشمندان در پی پاسخ به این پرسش هستند که آیا جهان سراسر کثرت است یا دارای وحدت نیز هست؟ اگر وحدت دارد رابطه کثرت و وحدت چگونه است؟ عارفان و اهل معرفت در پاسخ به این سؤال مسئله وحدت وجود و ظهور و تجلّی را مطرح کردند.
مسئله وحدت وجود، و این‌که همه‌ی عالم مظهر و تجلّی خداوند است، از بنیانى‌‏ترین معانى در عرفان است. اهل عرفان سه منبع معرفتی مستقل، یعنی شهود، عقل و شریعت را مؤید این نظریه می‌دانند.
اما در پاسخ به آنچه در این سؤال آمده، باید در نظر داشت که مقصود اهل عرفان از وحدت وجود و مظهر بودن همه عالم برای خداوند، این نیست که مجموعه جهان هستی خدا است؛ زیرا مجموع، وجود و وحدت حقیقی ندارد. همچنین مقصود اتحاد خداوند با موجودات نیست؛ چون اتحاد -به این معنا که دو چیز بدون از دست دادن شیئیت و دوئیت خود تبدیل به یک چیز گردند- محال است؛ چنان‌که مراد این نیست که ذات خداوند حقیقت خود را از دست بدهد و به صورت مخلوقات و موجودات عالم هستی درآید؛ زیرا معنای ظهور و تجلی، تبدیل یا تجزیه ذات نیست که ذات خداوند هنگام خلق موجودات تبدیل به مخلوق گردد، به صورت مخلوقات تجزیه شود؛ و در نتیجه خدا مخلوق گردد و مخلوق نیز خدا گردد. بلکه مقصود این است که وجود خداوند جدا و برکنار از موجودات نیست؛ زیرا موجود جدا و بر کنار از موجودات دیگر نمی‌تواند علت وجودی تام آنها باشد و نمی‌تواند به تصرف تکوینی در امور آنها دخالت کند.
بهترین نمونه و مثال برای تبیین این حقیقت؛ نفس و روح انسان است. رابطه نفس انسان با مخلوقات و مصنوعات انسانی یعنی تصورات ذهنی، همین رابطه ظهور و تجلی است که تصورات ذهنی انسان همان تجلیات روح انسان هستند و موجوداتی جدای از روح و نفس انسان نیستند؛ ولی در عین حال این بدان معنا نیست که انسان هنگام خلق تصورات، ذات و هویت خود را از دست داده و تبدیل یا تجزیه شده و به شکل تصورات ذهنی در آمده است؛ یا تصورات انسان، انسان شده‌اند.
 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد