خانه » همه » مذهبی » بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(5)

بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(5)

بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(5)

همان‏گونه كه پيش از اين گفته شد، عزادارى سرور و سالار شهيدان، در عصر ما شكل‏هاو مصاديق گوناگونى دارد. برخى از اين نمونه‏ها درعصر ائمه اطهار(ع) نبوده است تا روايتىدر باره آن وارد شود ولى از آنجا كه اصل اقامه عزا و ذكر مصيبت، عملى ممدوح و بر اساساحاديث تسامح در ادله سنن، مستحب است، مى‏توان گفت كه هر چيزى كه

500f3546 376d 4b9a bcf1 3840d18907c2 - بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(5)

0001415 - بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(5)
بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(5)

 

نویسنده : محمد رحمانى

 

مصاديق عزادارى
 

همان‏گونه كه پيش از اين گفته شد، عزادارى سرور و سالار شهيدان، در عصر ما شكل‏هاو مصاديق گوناگونى دارد. برخى از اين نمونه‏ها درعصر ائمه اطهار(ع) نبوده است تا روايتىدر باره آن وارد شود ولى از آنجا كه اصل اقامه عزا و ذكر مصيبت، عملى ممدوح و بر اساساحاديث تسامح در ادله سنن، مستحب است، مى‏توان گفت كه هر چيزى كه جنبه عزادارى ومصداق ذكر مصيبت باشد، محكوم به حكم عزادارى است، مگر آن مصاديقى كه با عنوانثانوى و يا به علل ديگر، خارج از اين حكم باشد. در اين‏جا شايسته است فهرست مهم‏ترينمصاديق عزادارى، بيان شود و گفتنى است مصاديق عزادارى، به حسب زمان و مكان و
اهميت، تفاوت دارند 1. نوحه‏خوانى؛ 2. شبيه‏خوانى(تعزيه) 3. سينه زنى و زنجير زنى؛ 4. برپايى مجالس روضه؛ 5. سياه پوشى و برافراشتن پرچم‏هاى سياه؛ 6. ماليدن گل بر سر وصورت و پشيانى 7. خواندن زيارت عاشورا؛ 8. سفره انداختن به‏ياد امام حسين(ع) وياران‏ايشان.

تحريف در مراسم عاشورا
 

عزادارى سيدالشهدا(ع) به علت بركات و آثار بى‏شمارى كه دارد، مورد تهاجم دشمناناسلام و آن حضرت بوده و خواهد بود. درتاريخ، گروه‏ها و افراد بسيارى به شكل‏هاىگوناگون، همت و تلاش خود را براى از بين بردن شعاير حسينى و محو آثار و بركات آن، بهكار گرفته‏اند، در گذشته، حكام اموى و عباسى و در عصر حاضر، گروهاى وهابى مسلك رامى‏توان نام برد.
پرواضح است كه اين تبليغات، نه تنها در شور و شوق دلباختگان حسينى اثر منفى ندارد،بلكه اثر مثبت نيز دارد؛ اما گاهى برخى رفتارهاى شيعيان و عاشقان آن حضرت، به عنوانعزادارى سبب مى‏شود كه اين فرهنگ غنى و ژرف، به انحراف كشيده شود. از اين رو، برعالمان دينى و عاشقان حسينى فرض است كه براى جلوگيرى از تحريف اين مراسم بكوشندو در اين راه، از هرگونه افراط و تفريط بپرهيزند.
خوشبختانه بسيارى از فقها و عالمان دلداده و آگاه، به اين مسأله حساسيت نشان داده و درموارد مختلف، برخى از تحريفات را تبيين كرده‏اند، كه از جمله، حضرت امام خمينى شهيدمطهرى
[80] و مقام معظم رهبرى را مى‏توان نام برد مقام معظم رهبرى در ارتباط با عزادارىمطالب فراوانى را گوشزد كرده‏اند؛ از جمله:
«اين عزادارى‏هاى سنتى، مردم را به دين نزديك مى‏كند…اين يك كار غلطى است كهعده‏اى قمه‏ها را بگيرند به سر خود بزنند و خون بريزد. اين كار يعنى چه؟…
ما نبايد كارى بكنيم كه جامعه اسلامى برتر، يعنى جامعه محب اهل بيت(ع) كه مفتخر بهنام مقدس ولى عصر – ارواحناه فداه – است به نام حسين بن على(ع) و به ناماميرالمؤمنين(ع)در نظر مسلمانان عالم و غيرمسلمانان، به عنوان يك گروه آدم‏هاى خرافىبى‏منطق معرفى بشود».
[81] انديشمندان و فقهاى روشن ضمير، در طول تاريخ، با حساسيت تمام، موضوع تحريفات
عاشورا را پى‏گرفته و هشدارهاى لازم را داده‏اند؛ از جمله، آية الله سيد محسنامين‏مى‏نويسد:
«بزرگ‏ترين گناهان اين است كه انسان بدعت‏ها را به جاى مستحب گرفته و يا امورمستحبى را بدعت وانمود كند. امور نهى شده، كه در عزادارى‏ها فراوان اتفاق مى‏افتد، ازقرارزير است:
1. كذب و دروغ گفتن؛ 2. آزار نفس و اذيت كردن بدن، كه همان قمه زدن و شاخ حسينىاست…حرام بودن اين امور، عملاً و فعلاً ثابت است. 3. جيغ زدن و فريادهاى بلند زنان، كهعلاوه بر زشت بودن آن، اصلاً گناه و معصيت است. 4. داد و فرياد و نعره‏هاى وحشيانه باصداهاى نكره؛ 5. غير از اين‏ها آن‏چه به نام دين در اين گونه مجالس، موجب آبروريزى وهتك حرمت فوق‏العاده دين مى‏شود و حد مرزى نيز نمى‏توان براى آن شمرد».
[82] د. احكام فقهى زيارت
زيارت، هم جنبه اعتقادى دارد و هم بعد سياسى و اجتماعى و از سوى ديگر، برخورداراز روح سازندگى و تربيتى نيز هست.
مكان‏هاى زيارتى، به‏ويژه كربلا، مانند دانشگاه‏هايى هستند كه معلمان آن سيدالشهدا(ع)و ياران با وفايش مى‏باشند و شاگردان آن‏ها زايران عاشق و عارف و ماده درسى تعاليمآسمانى و ارزش‏هاى انسانى و هدف آن‏ها رشد معنويت و پيوند وثيق و ناگسستنى با امامانوخط سرخ شهادت. از نگاه آموزه‏هاى شيعى، اجر و پاداش زيارت، هم‏سان بسيارى ازعبادات، بلكه برتر از آن‏ها است. زيارتنامه‏هاى امامان شيعه، در بردارنده بسيارى ازناگفته‏هاى آنان است.
در طول تاريخ شيعه، زيارت از مهم‏ترين عوامل حفظ و استمرار حركت ونهضت‏عاشورا بوده است. شخص زاير با حضور در كنار مرقد امامان(ع) ضمن الهامگرفتن‏از اسوه‏هاى انسانيت و تعظيم شعاير و تقدير از فداكارى‏ها و تجليل از پاكى‏هاخودرادر برابر آئينه تمام قد فضيلت‏ها قرار مى‏دهد تا عيار خود را بسنجد. در هر صورت،زيارت، آشنايى با همه خوبى‏ها و ارزش‏ها است. از اين رو است كه در تعاليم شيعى، بهزيارت كردن سفارش فراوان شده است. اين بخش، نگاهى اجمالى دارد به برخى از احكامفقهى زيارت.
1. وجوب و يا استحباب مؤكد زيارت
زيارت سيدالشهدا(ع) اگر نگوييم واجب است، استحباب مؤكد آن، قطعى بوده و در آنهيچ‏گونه شكى نيست. روايات در اين باره فراوان است. بسيارى از محدثان ابواب مختلفى رابراى نقل اين گونه روايات گشوده‏اند. از ميان آنان مى‏توان از صاحب وسائل الشيعه نام برد.وى بيش‏تر از 35 باب را به اين موضوع اختصاص داده و از جهات گوناگون، زيارتسيدالشهدا(ع) را بررسى كرده است.
ايشان عنوان چند باب را به واجب كفايى بودن زيارت آن حضرت اختصاص داده است؛از جمله، در باب سى و هفتم از ابواب «المزار و ما يناسبه» آمده است: «باب تأكد استحبابزيارة الحسين بن على
[83] و وجوبها كفايةً»، كه در آن، 48 روايت را نقل كرده است كه برخى ازآن‏ها از نظر سند، معتبر و قابل اعتمادند از جمله:
1.
«عن
محمد بن مسلم عن ابى جعفر قال: مروا شيعتنا بزيارة قبر الحسين فان اتيانه يزيدفى‏الرزق و يمد فى العمر و يدفع مدافع السوء و اتيانه مفترض على كل مؤمن يقله بالامامةمن‏اللّه».
[84] يعنى امام صادق(ع) مى‏فرمايد: پيروان ما را به زيارت مرقد امام حسين ببريد. پس هماناآمدن به زيارت حسين روزى را زياد و عمر را طولانى و روزنه بدى‏ها را مى‏بندد و آمدن بهزيارت آن حضرت، بر هر مؤمنى كه به امامتش از سوى خدا اذعان دارد، واجب است.
دو فقره از اين روايات، ممكن است بر وجوب زيارت سيدالشهدا(ع) دلالت كند: اول،جمله «مروا» كه صيغه امر است و ظهور اولى آن، در وجوب است. دوم، جمله «و اتيانهمفترض…» كه به صراحت، بر وجوب زيارت دلالت دارد.
2. در روايت ام سعيد الاحمسية نيز تصريح شده است: بر وجوب زيارت سيدالشهدا(ع)
«قالت: قال لى ابوعبدالله(ع) يا ام‏سعيد تزورين قبر الحسين(ع) قالت: قلت: نعم (قال: ياام‏سعيد) زوريه فان زيارة الحسين واجبةٌ على الرجال و النساء»؛
[85] يعنى ام‏سعيد مى‏گويد: امام صادق(ع) خطاب به من فرمود: اى ام‏سعيد! آيا مرقد مقدسحسين را زيارت مى‏كنيد؟ عرض كردم: آرى. آن حضرت فرمود: قبر آن حضرت را زيارتكنيد. پس همانا زيارت حسين بر هر مرد و زنى واجب است.
در اين روايت، جمله «زوريه» امر است و ظهور در وجوب دارد و نيز فقره پايانى حديث،كه در مقام تعليل جمله اول است، دلالت دارد بر وجوب زيارت، بر هر زن و مرد.
3. در روايت عبد الرحمن بن كثير نيز به وجوب زيارت حضرت سيدالشهدا(ع) اشاره
شده و افزون بر اين زيارت، حقى نيز از سوى خدا براى آن حضرت، شمرده شده است:
«قال: قال ابوعبدالله(ع): لو ان احدكم حج دهره ثم لم يزر الحسين بن على(ع) لكان تاركاً حقاًمن حقوق رسول الله(ص) لان حق الحسين فريضةٌ من الله واجبةٌ على كل مسلم»؛
[86] يعنى ابن كثير مى‏گويد: امام صادق(ع) فرمود: اگر يكى از شما همه عمرش حج انجام دهد وپس از آن، حسين بن على را زيارت نكند، اين شخص حقى از حقوق رسول خدا را ترك كردهاست؛ زيرا حق حسين از سوى خدا فريضه است و بر هر مسلمان، واجب.
در اين حديث، زيارت امام حسين(ع) دوبار واجب شمرده است: اول در ضمن جمله«فريضةٌ من الله» و دوم فقره «واجبةٌ» على كل مسلم».
4. در بسيارى از روايات، ترك زيارت سيدالشهدا(ع) سبب نقص ايمان شمرده شدهاست؛ از جمله، در روايت عسمة بن مصعب:
«عن ابى عبدالله(ع) قال: من لم يأت قبر الحسين(ع) حتى يموت كان منتقص الايمان،منتقص الدين ان أدخل الجنة كان دون المؤمنين فيها»؛
[87] يعنى امام صادق(ع) فرموده: هر كس به زيارت قبر حسين نيايد تا اين‏كه بميرد، اينشخص، ايمان و دينش ناقص است و اگر وارد بهشت شود، مؤمنان (كنايه از رتبه و درجهپايين‏تر) خواهد بود.
اين روايت، صريح است در اين‏كه تارك زيارت آن حضرت، ايمانش ناقص است.
همان‏گونه كه ملاحظه شد، دلالت روايات بر وجوب زيارت، جاى شبهه نيست. از اينرو، بعضى از فقها فرموده‏اند كه زيارت ائمه(ع) در طول عمر، يك بار واجب است. مجلسىاول مى‏نويسد:
«بل يظهر من الاخبار الكثيرة وجوب زيارته(ع) و لهذا قال به جماعة من اصحابنا بل ذهبطائفةٌ الى وجوب زيارة كل واحد من الائمه(ع) ولو مرة فى جميع العمر»؛
[88] يعنى بلكه از اخبار فراوان، وجوب زيارت امام حسين(ع) ظاهر مى‏شود و از اين رو، گروهى ازفقهاى شيعه فتوا به وجود داده‏اند، بلكه گروهى از فقها فتوا داده‏اند كه زيارت هر يك ازامامان، هر چند يك بار در طول عمر، واجب است.
در هر صورت، هر چند روايات دلالت بر وجوب عينى زيارت دارند ولى فتوا دادن بهوجوب عينى مشكل است. يا از باب اين‏كه روايات مورد اعراض مشهور فقها بوده است؛زيرا كسى طبق آن فتوا نداده است، جز مجلسى اول. البته اين پاسخ، طبق مبناى فقهايى كهاعراض مشهور را موهن سند مى‏دانند، صحيح است. يا بايد وجوب حمل بر كفايى شود؛يعنى اگر قبور ائمه(ع) به‏ويژه كربلا زائرى نداشته باشد، در حدى كه از غربت خارج شوند،
بر شيعيان، زيارت آنان واجب كفايى است. شاهد بر اين حمل، سيره متشرعه متصل به زمانائمه است مبنى بر اين‏كه زيارت ائمه(ع) را واجب نمى‏دانسته‏اند.
و يا بايد روايات دال بر وجوب، حمل بر تأكيد شوند و از ظاهر آن‏ها رفع يد شود. شاهداين حمل نيز روايات بسيارى است كه هم از نظر سند و هم از نظر دلالت، اقوا از روايات دالبر وجوبند و در مقام تعارض، بر آن‏ها مقدم مى‏شوند.
2. استحباب زيارت امام حسين در حال خوف
در ميان فقها اين بحث مطرح است كه آيا اهميت زيارت سيدالشهدا(ع) بيش‏تر است و يازيارت خانه خدا. يكى از ادله كسانى كه مى‏گويند: زيارت سيدالشهدا مهم‏تر است، رواياتىاست كه با وجود ترس، زيارت سيدالشهدا(ع) را هم‏چنان مورد تأكيد قرار مى‏دهند. صاحبوسائل‏الشيعه بابى را در اين باره، با نام «استحباب زيارة الحسين و الائمة فى حال الخوف والامن» گشوده و در آن چهار روايت را نقل كرده است؛ از جمله:
«عن زرارة قال: قلت لابى‏جعفر(ع): ما تقول فى من زار اباك على خوف؟ قال: يؤمنه اللهيوم‏الفزع الاكبر و تلقاه الملائكة بالبشارة و يقال له: لاتخف و لاتحزن هذا يومك الذىفيه‏فوزك»؛
[89] يعنى زراره مى‏گويد: به امام باقر(ع) عرض كردم: چه مى‏فرماييد در باره شخصى كه باترس،پدرت را زيارت كرده است؟ حضرت فرمود: روز قيامت او را در امنيت قرار مى‏دهد وملائك را ملاقات مى‏كند در حالى كه به او مى‏گويند: نترس و ناراحت نباش، اين روز، روزپيروزى تو است.
ايشان افزون بر آن‏چه در اين باب وارد شده است، باب ديگرى را با نام «استحباب اختيارزيارة الحسين على الحج و العمرة المندوبين»
[90] گشوده و 23 روايت را در آن نقل كرده است.و نيز در كتاب جامع احاديث الشيعه، مؤلف عنوان بابى را «استحباب زيارة الحسين (ع) ولوفى حال الخوف وثواب من قتل عنده او حبس فى اتيانه او ضرب او مات»
[91] قرار داده و بيشاز پنج روايت را در آن جاى داده است.
بنابراين مى‏توان گفت كه زيارت سيدالشهدا(ع) بر حج و عمره مستحبى ترجيح دارد.
3. استحباب غسل زيارت
صاحب عروة الوثقى يكى از غسل‏هاى مستحب را هنگام سفر براى زيارتسيدالشهدا(ع) مى‏داند. ايشان پس از تقسيم اغسال مستحب مى‏فرمايد:
سيزدهم غسل براى سفر، به‏ويژه زيارت امام حسين عليه‏السلام.
از سوى صاحبان حاشيه بر عروة، بر اين مسأله، حاشيه‏اى زده نشده است.
شارح، محقق شيخ محمد تقى آملى، در تبيين و استدلال بر اين مطلب مى‏نويسد:
«دلالت مى‏كند بر استحباب غسل براى مسافر زيارت امام حسين، خبر ابى بصير عنالصادق: اذا اردت الخروج الى ابى عبدالله (ع) فصم قبل ان تخرج ثلاثة ايام يوم الاربعاء و يومالخميس و يوم الجمعة فاذا امسيت ليلة الجمعة فصل صلوة الليل ثم قم فانظر فى نواحىالسماء فاغتسل تلك الليلة قبل المغرب ثم تنام على طهر فاذا اردت المشى اليه فاغتسل»؛
[92] يعنى هرگاه خواستى براى زيارت اباعبدالله(ع) حركت كنى، سه روز چهارشنبه وپنجشنبه و جمعه را روزه بدار و چون شب جمعه فرا رسيد، نماز شب را بخوان. سپسحركت كن و به اطراف آسمان نگاه كن. سپس غسل شب جمعه را قبل از مغرب انجام دهسپس با طهارت بخواب. بعد از بيدار شدن، هرگاه خواستى براى زيارت بروى، غسل كن.
احكام ديگر زيارت سيدالشهدا(ع)
در باره زيارت امام حسين(ع) افزون بر آن‏چه گذشت، روايات فراوانى با عناوينىمتفاوت، رسيده است كه طبق آن‏ها و بر اساس احاديث «من بلغ» فقها فتوا به استحباب داده‏اندو بسيارى از محدثان، از جمله، شيخ حر عاملى عنوان بابى را كه براى اين احاديث برگزيده،عنوان استحباب است و از آن‏جا كه نقل دست كم يك روايت از هر يك از اين مجموعه، ازحوصله اين نوشته خارج است، براى اطلاع، به بيان عنوان ابواب بسنده مى‏شود:
[93]

پي‌نوشت‌ها:
 

[80]. از شهيد مطهرى نوشته‏اى با نام تحريفات عاشورا منتشر شده كه بسيار سودمند است.
[81]. سخنرانى معظم‏له درباره مراسم عاشورا و مقابله با اعمال خرافى، سال 1373ى.
[82]. سيد محسن امين، التنزيه فى اعمال الشبيه، ص‏7.
[83]. وسائل الشيعه، ج‏14، باب 37 از ابواب المزار و ما يناسبه، ص‏409؛ كامل الزيارات، باب «ان زيارةالحسينى فرض و عهد لازم له و لجميع الائمه(ع) على كل مؤمن و مؤمنه» ص‏236.
[84]. وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏413، ح‏8؛ و نيز ر.ك: كامل الزيارات، باب 43، ح‏1، ص‏236.
[85]. همان، باب 39، ح‏3، ص‏437؛ و نيز ر.ك: كامل الزيارات، باب 43، ح‏4.
[86]. همان، باب 38، ج‏1، ص‏428؛ و نيز ر.ك: كامل الزيارات، باب 43، ح‏5، ص‏237.
[87]. همان، باب‏38، ص‏430، ح‏10.5 و 12.
[88]. محمد تقى مجلسى، روضة المتقين، ج‏5، كتاب الحج، ص‏376.
[89]. همان، ج‏14، باب 47، ص‏456، ح‏1؛ نيز ر.ك: كامل الزيارات، ص‏125.
[90]. همان، باب‏45، ص‏445.
[91]. جامع احاديث الشيعه، ح‏15، ص‏282، باب 57.
[92]. مصباح الهدى، ج‏7، ص‏108.
[93]. وسائل الشيعه، ج‏15، ابواب المزار و ما يناسبه، ص‏435 تا 495 و 517.
 

منابع:
1. باب استحباب زيارة النساء يك حديث
2. باب استحباب تكرار زيارة الحسين (پنج حديث).
3. باب‏استحباب المشى الى زيارة الحسين (شش حديث).
4. باب الاستنابه فى زيارة الحسين (يك حديث).
5. باب استحباب اختيار زيارة الحسين على الحج (23 حديث).
6. باب استحباب اختيار زيارة الحسين (دو حديث).
7. باب استحباب زيارة الحسين ولو ركب البحر (دو حديث).
8. باب تأكد زيارة الحسين ليلة عرفه (پانزده حديث).
9. تأكد استحباب زيارةالحسين فى اول رجب.
10. باب تأكد استحباب زيارة الحسين فى النصف من شعبان (دوازده حديث).
11. باب ما يستحب فى العمل ليلة النصف من شعبان بكربلا (يك حديث).
12. باب تأكداستحباب زيارة الحسين ليلة القدر (شش حديث).
13. باب تأكد استحباب زيارة الحسين ليلة عاشورا (هفت حديث).
14. باب تأكد استحباب زيارة الحسين يوم الاربعين (سه حديث).
15. باب تأكد استحباب زيارة الحسين كل ليلة جمعه (دو حديث).
16. باب استحباب كثرة الانفاق فى زيارة الحسين (پنج حديث).
17. باب استحباب الغسل لزيارة الحسين (ده حديث).
18. باب استحباب الدعا عند غسل الزيارة بالمأثور (يك حديث).
19. باب استحباب زيارة الحسين بالزيارة المأثوره (يك حديث).
20. باب استحباب زيارة الحسين حباً لرسول الله.
21. باب استحباب كثرة الصلاة عند قبر الحسين (ده حديث).
فصلنامه حکومت اسلامی شماره 27

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد